بیست و چهارم آوریل، روز یادبود قتل عام ارمنی ها. روز مهاجرت اجباری ارمنی ها ساکن آناتولی شرقی به صحرای سوریه که در نهایت منجر به کشته شدن تعداد بسیاری از ارامنه شد. واقعه ای که سازمان ملل متحد و بیش از بیست کشور آن را به طور رسمی به عنوان «نسل کشی» پذیرفتهاند و این درحالیست که دو کشور ترکیه و ارمنستان کماکان بر سر این عنوان به کشمکش و مجادله میپردازند.
تابویی که سخن به میان آوردن و انتقاد از آن حتی بعد از گذشت سالیان بسیار دراز کماکان خشم برخی از اقشار کشور ترکیه را برمیانگیزد و به کشته شدن هرانت دینک روزنامه نگار ارمنی ساکن ترکیه توسط پسری ۱۹ ساله ترک می انجامد و موجب می شود اورهان پاموک، نویسنده ترک برنده جایزه نوبل ادبیات به خاطر یاد کردن از این واقعه تحت عنوان «نسل کشی» از جانب هموطنانش آماج تهدید قرار بگیرد و به ناچار جلای وطن کند.
آنچه عیان است اینکه هر دو کشور بر سر این موضوع که در ۱۹۱۵ میلادی فاجعه ای اتفاق افتاده است هم عقیده هستند. با این اوصاف، اینک بحث بر سر چیست؟
تورج اتابکی، استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه لایدن هلند و همچنین مدیر بخش خاورمیانه و آسیای مرکزی موسسه بینالمللی تاریخ اجتماعی در هلند معتقد است اختلاف ترکها و ارامنه بر سر سه مسئله اساسی است.
نخستین مسئله، اختلاف بر سر تعداد کشته شدگان است. مراد بارداکجی، نویسنده ترک ترکزبان در کتاب خود تحت عنوان «اسناد باقیمانده طلعت پاشا» از اسنادی رسمی متعلق به وزارت داخلی امپراتوری عثمانی پرده برمیدارد که نشان میدهد از سال ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۶ تعداد ۹۷۲ هزار نفر از فهرست رسمی جمعیتی این وزارتخانه حذف شده اند.
تانر آکچام، جامعه شناس، مورخ ترکزبان و استاد دانشگاه مینهسوتای آمریکا که جزو نخستین متفکران ترک زبانی محسوب میشود که تابوی صحبت در مورد نسلکشی ارامنه توسط ترکها را شکست و به همین خاطر بارها نیز به زندان افتاد، متعقد است که رقم اصلی بیش از این است.
وی که کتابش تحت عنوان «اقدام شرمآور: نسل کشی ارمنی ها و مسئله مسئولیت پذیری ترکها» به تازگی به زبان فارسی نیز ترجمه شده است، به رادیو فردا میگوید: «مسئله حائز اهمیت این است که در پاورقی اسناد مذکور آمده است که رقمی اصلی در حدود سی درصد بیش از این رقم است. بنابراین با اندکی محاسبه میتوان گفت در حدود یک میلیون و دویست هزار ارمنی ساکن آناتولی شرقی در آن زمان مجبور به مهاجرت شدهاند.»
به گفته اتابکی ارامنه معتقدند در این کشتار حدود یک و نیم میلیون ارمنی به خاک افتاده اند. این در حالی است که ترکها تا حدود پانزده سال پیش به رقمی در حدود دویست هزار نفر اشاره کرده بودند. با این اوصاف تورج اتابکی معتقد است که در سال ۱۹۱۵ حدود ۶۰۰ تا ۹۰۰ هزار ارمنی جان خود را از دست دادهاند.
آکچام بر این باور است که با توجه به اسناد موجود و همچنین استعلامهای وزارت داخلی در ۱۹۱۹ و برخی ارقامی که در سال ۱۹۲۷ توسط هیئت عمومی ترکیه منتشر شد، میتوان تخمین زد که در سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۵ حدود ۸۰۰ هزار تا یک میلیون ارمنی جان خود را از دست دادهاند.
دومین مسئله مورد بحث به باور اتابکی نحوه هدایت این کوچ اجباری است. وی میگوید، «طبق اسنادی که در دست است، در جریان جنگ روسها با ترکان عثمانی، برخی از گروههای ناسیونالیست ارمنی با روسها همکاری میکردند. همین مسئله نگرانی دولت مرکزی عثمانی را بر انگیخت و کابینه عثمانی به ویژه طلعت پاشا، وزیر داخلی آن زمان رأی به کوچ دادن اجباری ارامنه به صحرای سوریه دادند.» این در حالی است که به گفته اتابکی ترکها این مسئله را نمیپذیرند و معتقدند این اقدام به صورت خودسرانه از جانب مأموران محلی صورت گرفته است و دولت مرکزی عثمانی دستی در این ماجرا نداشته است.
و مسئله سوم و مهمترین مسئله، نحوه تعبیر این کشتار است. حسن کایالی، استاد ترکزبان تاریخ خاورمیانه در دانشگاه سان دیهگوی کالیفرنیا معتقد است که اگرچه ناآرامیهای دوران جنگ جهانی اول را نمیتوان در کشتار ارمنی ها بیتاثیر دانست اما «گفته میشود این نسل کشی از مدتها قبل برنامه ریزی شده بود و ناآرامیهای زمان جنگ بهترین زمان برای اجرای آن بود. در این که دولت عثمانی از جانب ارمنی ها نگرانیهایی داشت شکی نیست اما این قضیه کوچ اجباری و کشتار ارمنی ها را توجیه نمیکند. همچنین عنوان این واقعیت که تعداد مسلمانان ترک کشته شده در دوران پایان جنگ جهانی از مسیحیان ارمنی کشته شده بیشتر بود نیز توجیه مناسبی نیست.»
ریچارد گیراگوسیان، مدیر مرکز مطالعات ملی و بین المللی ارمنستان معتقد است با توجه به اینکه این اقدام از جانب دولت مرکزی هدایت میشده که در نهایت منجر به حذف عدهای به فراخور قومیت،ملیت و دین آنها شده است، میتوان این واقعه را نسل کشی نامید. وی به رادیو فردا میگوید، «جالب توجه این است که اگرچه نزدیک به صد سال از این واقعه میگذرد، اما پافشاری ترکها بر انکار این واقعه موجب شده است که این واقعه کماکان در کانون توجه قرار بگیرد.»
تانر آکچام معتقد است در دورهای که کشته شدن هفت هزار نفر درسربرنیتسا و یا کشتار کردهای ساکن حلبچه توسط جامعه بینالملل به عنوان نسل کشی شناخته میشود، امتناع از به کار بردن واژه نسل کشی برای واقعه ۱۹۱۵ امری خنده آور است، «در این صورت بهتر است از اصطلاح نسل کشی هیچگاه استفاده نشود.»
مصاحبه کامل را اینجا بشنوید:
تابویی که سخن به میان آوردن و انتقاد از آن حتی بعد از گذشت سالیان بسیار دراز کماکان خشم برخی از اقشار کشور ترکیه را برمیانگیزد و به کشته شدن هرانت دینک روزنامه نگار ارمنی ساکن ترکیه توسط پسری ۱۹ ساله ترک می انجامد و موجب می شود اورهان پاموک، نویسنده ترک برنده جایزه نوبل ادبیات به خاطر یاد کردن از این واقعه تحت عنوان «نسل کشی» از جانب هموطنانش آماج تهدید قرار بگیرد و به ناچار جلای وطن کند.
آنچه عیان است اینکه هر دو کشور بر سر این موضوع که در ۱۹۱۵ میلادی فاجعه ای اتفاق افتاده است هم عقیده هستند. با این اوصاف، اینک بحث بر سر چیست؟
تورج اتابکی، استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه لایدن هلند و همچنین مدیر بخش خاورمیانه و آسیای مرکزی موسسه بینالمللی تاریخ اجتماعی در هلند معتقد است اختلاف ترکها و ارامنه بر سر سه مسئله اساسی است.
نخستین مسئله، اختلاف بر سر تعداد کشته شدگان است. مراد بارداکجی، نویسنده ترک ترکزبان در کتاب خود تحت عنوان «اسناد باقیمانده طلعت پاشا» از اسنادی رسمی متعلق به وزارت داخلی امپراتوری عثمانی پرده برمیدارد که نشان میدهد از سال ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۶ تعداد ۹۷۲ هزار نفر از فهرست رسمی جمعیتی این وزارتخانه حذف شده اند.
تانر آکچام، جامعه شناس، مورخ ترکزبان و استاد دانشگاه مینهسوتای آمریکا که جزو نخستین متفکران ترک زبانی محسوب میشود که تابوی صحبت در مورد نسلکشی ارامنه توسط ترکها را شکست و به همین خاطر بارها نیز به زندان افتاد، متعقد است که رقم اصلی بیش از این است.
وی که کتابش تحت عنوان «اقدام شرمآور: نسل کشی ارمنی ها و مسئله مسئولیت پذیری ترکها» به تازگی به زبان فارسی نیز ترجمه شده است، به رادیو فردا میگوید: «مسئله حائز اهمیت این است که در پاورقی اسناد مذکور آمده است که رقمی اصلی در حدود سی درصد بیش از این رقم است. بنابراین با اندکی محاسبه میتوان گفت در حدود یک میلیون و دویست هزار ارمنی ساکن آناتولی شرقی در آن زمان مجبور به مهاجرت شدهاند.»
به گفته اتابکی ارامنه معتقدند در این کشتار حدود یک و نیم میلیون ارمنی به خاک افتاده اند. این در حالی است که ترکها تا حدود پانزده سال پیش به رقمی در حدود دویست هزار نفر اشاره کرده بودند. با این اوصاف تورج اتابکی معتقد است که در سال ۱۹۱۵ حدود ۶۰۰ تا ۹۰۰ هزار ارمنی جان خود را از دست دادهاند.
آکچام بر این باور است که با توجه به اسناد موجود و همچنین استعلامهای وزارت داخلی در ۱۹۱۹ و برخی ارقامی که در سال ۱۹۲۷ توسط هیئت عمومی ترکیه منتشر شد، میتوان تخمین زد که در سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۵ حدود ۸۰۰ هزار تا یک میلیون ارمنی جان خود را از دست دادهاند.
دومین مسئله مورد بحث به باور اتابکی نحوه هدایت این کوچ اجباری است. وی میگوید، «طبق اسنادی که در دست است، در جریان جنگ روسها با ترکان عثمانی، برخی از گروههای ناسیونالیست ارمنی با روسها همکاری میکردند. همین مسئله نگرانی دولت مرکزی عثمانی را بر انگیخت و کابینه عثمانی به ویژه طلعت پاشا، وزیر داخلی آن زمان رأی به کوچ دادن اجباری ارامنه به صحرای سوریه دادند.» این در حالی است که به گفته اتابکی ترکها این مسئله را نمیپذیرند و معتقدند این اقدام به صورت خودسرانه از جانب مأموران محلی صورت گرفته است و دولت مرکزی عثمانی دستی در این ماجرا نداشته است.
و مسئله سوم و مهمترین مسئله، نحوه تعبیر این کشتار است. حسن کایالی، استاد ترکزبان تاریخ خاورمیانه در دانشگاه سان دیهگوی کالیفرنیا معتقد است که اگرچه ناآرامیهای دوران جنگ جهانی اول را نمیتوان در کشتار ارمنی ها بیتاثیر دانست اما «گفته میشود این نسل کشی از مدتها قبل برنامه ریزی شده بود و ناآرامیهای زمان جنگ بهترین زمان برای اجرای آن بود. در این که دولت عثمانی از جانب ارمنی ها نگرانیهایی داشت شکی نیست اما این قضیه کوچ اجباری و کشتار ارمنی ها را توجیه نمیکند. همچنین عنوان این واقعیت که تعداد مسلمانان ترک کشته شده در دوران پایان جنگ جهانی از مسیحیان ارمنی کشته شده بیشتر بود نیز توجیه مناسبی نیست.»
ریچارد گیراگوسیان، مدیر مرکز مطالعات ملی و بین المللی ارمنستان معتقد است با توجه به اینکه این اقدام از جانب دولت مرکزی هدایت میشده که در نهایت منجر به حذف عدهای به فراخور قومیت،ملیت و دین آنها شده است، میتوان این واقعه را نسل کشی نامید. وی به رادیو فردا میگوید، «جالب توجه این است که اگرچه نزدیک به صد سال از این واقعه میگذرد، اما پافشاری ترکها بر انکار این واقعه موجب شده است که این واقعه کماکان در کانون توجه قرار بگیرد.»
تانر آکچام معتقد است در دورهای که کشته شدن هفت هزار نفر درسربرنیتسا و یا کشتار کردهای ساکن حلبچه توسط جامعه بینالملل به عنوان نسل کشی شناخته میشود، امتناع از به کار بردن واژه نسل کشی برای واقعه ۱۹۱۵ امری خنده آور است، «در این صورت بهتر است از اصطلاح نسل کشی هیچگاه استفاده نشود.»
مصاحبه کامل را اینجا بشنوید: