فریدون خاوند، استاد اقتصاد در دانشگاه پاریس در مورد وضعیت ایران در گزارش سازمان تجارت جهانی با رادیو فردا گفت و گو کرده است.
سازمان تجارت جهانی به تازگی گزارش سالانه خودش را منتشر کرده که در آن علاوه بر بررسی رخداد ها و فعا ليت های اين سازمان در سال ۲۰۰۹، و تاثير های بحران جهانی، آماری هم در باره بازرگانی خارجی ايران داده شده است. چه نکات مهمی در اين گزارش ديده ميشود؟
فريدون خاوند - اين گزارش، مثل هر سال، مهم ترين داده های مربوط به بازرگانی بين المللی در سال ماقبل را ارائه مي دهد و بعد می پردازد به يک موضوع اصلی که در گزارش سال ۲۰۱۰، موضوع اصلی اختصاص دارد به داد و ستد مواد اوليه در جهان که طبعا به ايران هم مربوط مي شود.
در مورد داده های عمومی بازرگانی بين المللی، گزارش سازمان جهانی تجارت مي گويد که به دليل بحران بين المللی، برای اولين بار در هفتاد سال گذشته، حجم مبادلات تجاری در سال ۲۰۰۹ بيش از دوازده در صد سقوط کرده، ولی همان گزارش پيش بينی مي کند که در سال جاری ميلادی، اين سقوط تا اندازه ای جبران خواهد شد. مهم ترين قدرت صادر کننده جهان در سال گذشته چين بوده و، و آلمان و آمريکا در اين زمينه به ترتيب دوم و سوم هستند.
در سال ۲۰۰۹، بر پايه همين گزارش، ايران چه نقش و چه جايگاهی داشته در بازرگانی بين المللی؟
صادرات ايران هم، در سال ۲۰۰۹، مثل تقريبا تمام کشور ها، دچار کاهش شده و البته چون بهای نفت کاهش پيدا کرده، حجم صادرات کالا از سوی ايران نسبت به سال ۲۰۰۸، با ۳۱ در صد سقوط، به هفتاد و هشت ميليارد دلار رسيد. البته همين مقدار در آمد ارزی هم بد نيست، چون به ايران اجازه داد ۵۱ ميليارد دلار کالا وارد کند و تازه ۲۷ ميليارد دلار هم مازاد داشته باشد. بر پايه همين گزارش، ايران تنها ۰.۷ در صد صادرات جهان را تامين ميکند و با وجود برخورداری از نفت و گاز، از لحاظ صادرات با فاصله زياد از کشور هايی مثل مالزی، تايلند يا ترکيه عقب هست.
اشاره کرديد به بازرگانی مواد اوليه مثل نفت و گاز که در اين گزارش به آن پرداخته شده. در مورد ايران، چه نکاتی بيشتر جلب توجه مي کند در پيوند با مواد اوليه؟
آمار سازمان تجارت جهانی يک بار ديگر نشان مي دهد که ايران از لحاظ ساختار بازرگانی خارجی اش يک کشور جهان سومی باقی مانده، چون که سهم مواد خام در کل صادراتش مي رسد به ۸۶ در صد که تقريبا تمام آن هم نفت است. در همين گزارش، اشاره مي شود به نفرين مواد اوليه يا آن چيزی که به نام بيماری هلندی شهرت دارد و در ايران هم صاحبنظران بسيار به آن پرداخته اند. يک کشور تک محصولی وابسته به صدور يک کالا دارای اقتصادی است بيمار و مي دانيم که رانت حاصل از صدور نفت نه فقط اقتصاد ايران را آلوده کرده، بلکه در همان حال تبديل به مانع بزرگی شده است بر سر دستيابی کشور به مردم سالاری.
پيش بينی بازرگانی بين المللی در سال ۲۰۱۰ در رابطه با مواد اوليه شايد دشوار باشد. پيش بينی شما چيست؟
با توجه به افزايش بهای نفت در سال جاری نسبت به سال گذشته، در آمد های ارزی ايران هم از اين محل بيشتر خواهد شد مگر آنکه تغييراتی در بازرگانی خارجی ايران پيش بيآيد يا آنکه زير فشار تحريم، مشکلاتی در رابطه با صادرات نفت از سوی ايران پيدا شود.
سازمان تجارت جهانی به تازگی گزارش سالانه خودش را منتشر کرده که در آن علاوه بر بررسی رخداد ها و فعا ليت های اين سازمان در سال ۲۰۰۹، و تاثير های بحران جهانی، آماری هم در باره بازرگانی خارجی ايران داده شده است. چه نکات مهمی در اين گزارش ديده ميشود؟
فريدون خاوند - اين گزارش، مثل هر سال، مهم ترين داده های مربوط به بازرگانی بين المللی در سال ماقبل را ارائه مي دهد و بعد می پردازد به يک موضوع اصلی که در گزارش سال ۲۰۱۰، موضوع اصلی اختصاص دارد به داد و ستد مواد اوليه در جهان که طبعا به ايران هم مربوط مي شود.
در مورد داده های عمومی بازرگانی بين المللی، گزارش سازمان جهانی تجارت مي گويد که به دليل بحران بين المللی، برای اولين بار در هفتاد سال گذشته، حجم مبادلات تجاری در سال ۲۰۰۹ بيش از دوازده در صد سقوط کرده، ولی همان گزارش پيش بينی مي کند که در سال جاری ميلادی، اين سقوط تا اندازه ای جبران خواهد شد. مهم ترين قدرت صادر کننده جهان در سال گذشته چين بوده و، و آلمان و آمريکا در اين زمينه به ترتيب دوم و سوم هستند.
در سال ۲۰۰۹، بر پايه همين گزارش، ايران چه نقش و چه جايگاهی داشته در بازرگانی بين المللی؟
صادرات ايران هم، در سال ۲۰۰۹، مثل تقريبا تمام کشور ها، دچار کاهش شده و البته چون بهای نفت کاهش پيدا کرده، حجم صادرات کالا از سوی ايران نسبت به سال ۲۰۰۸، با ۳۱ در صد سقوط، به هفتاد و هشت ميليارد دلار رسيد. البته همين مقدار در آمد ارزی هم بد نيست، چون به ايران اجازه داد ۵۱ ميليارد دلار کالا وارد کند و تازه ۲۷ ميليارد دلار هم مازاد داشته باشد. بر پايه همين گزارش، ايران تنها ۰.۷ در صد صادرات جهان را تامين ميکند و با وجود برخورداری از نفت و گاز، از لحاظ صادرات با فاصله زياد از کشور هايی مثل مالزی، تايلند يا ترکيه عقب هست.
اشاره کرديد به بازرگانی مواد اوليه مثل نفت و گاز که در اين گزارش به آن پرداخته شده. در مورد ايران، چه نکاتی بيشتر جلب توجه مي کند در پيوند با مواد اوليه؟
آمار سازمان تجارت جهانی يک بار ديگر نشان مي دهد که ايران از لحاظ ساختار بازرگانی خارجی اش يک کشور جهان سومی باقی مانده، چون که سهم مواد خام در کل صادراتش مي رسد به ۸۶ در صد که تقريبا تمام آن هم نفت است. در همين گزارش، اشاره مي شود به نفرين مواد اوليه يا آن چيزی که به نام بيماری هلندی شهرت دارد و در ايران هم صاحبنظران بسيار به آن پرداخته اند. يک کشور تک محصولی وابسته به صدور يک کالا دارای اقتصادی است بيمار و مي دانيم که رانت حاصل از صدور نفت نه فقط اقتصاد ايران را آلوده کرده، بلکه در همان حال تبديل به مانع بزرگی شده است بر سر دستيابی کشور به مردم سالاری.
پيش بينی بازرگانی بين المللی در سال ۲۰۱۰ در رابطه با مواد اوليه شايد دشوار باشد. پيش بينی شما چيست؟
با توجه به افزايش بهای نفت در سال جاری نسبت به سال گذشته، در آمد های ارزی ايران هم از اين محل بيشتر خواهد شد مگر آنکه تغييراتی در بازرگانی خارجی ايران پيش بيآيد يا آنکه زير فشار تحريم، مشکلاتی در رابطه با صادرات نفت از سوی ايران پيدا شود.