روز سه شنبه، بیست و پنجم مردادماه، ناپدیدشدن، ربودن یا به روایتی بازداشت خانگی رهبران جنبش اعتراضی مردم ایران به نیم سال می رسد.
در این شش ماه، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان تنها در دیدارهایی با حضور ماموران امنیتی و اطلاعاتی اعضای خانواد ه شان را دیده اند، نه از محاکمه خبری بوده نه ردّی از اتهامی روشن، نه پای دادگاهی در میان بوده نه اثری از کیفرخواست دادستانی.
اردشیر امیرارجمند مشاور عالی میرحسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، در گفت و گو با رادیو فردا، این بازداشت را ننگی می داند بر پیشانی حاکمیت و ارزیابی خود از جنبش اعتراضی ایران در این شش ماه را توضیح می دهد.
شش ماه اسارت رهبران جنبش، شش ماه ننگ بر پیشانی اقتدارگرایان است به ویژه قوه قضاییه ایران که هیچ گونه مسئولیتی در قبال وضعیت آنها به عهده نگرفته است.
به هر حال، جدا کردن رهبران جنبش از مردم، تاثیرات خاص خود را داشته است و نمیتوان انکار کرد اگر رهبران این جنبش آزاد بودند، جنبش پویایی و قدرت بیشتری داشت. از سوی دیگر مشاهده میکنیم شش ماه از زندانی شدن رهبران جنبش گذشته اما این منجر به خاموشی و از بین رفتن جنبش نشد.
آقایان فکر میکردند با جدا کردن رهبران جنبش و زندانی کردن آنها جنبش از بین خواهد رفت، اما این اتفاق نیفتاد و مطالبات مردم باقی ماند، جنبش عمیق شد و همچنان قوی و حاضر است. تمام سرکوبهایی که در شرایط حاضر صورت میگیرد ناشی از این است که مسئولان، جنبش را زنده و فعال میدانند و این نکته مهم را نباید از نظر دور داشته باشیم.
اختلاف عمیقی که در جناح مقابل وجود دارد و بن بست تئوری و عملی ای که گرفتارش شدهاند به علت حضور و قوت جنبش مردم است. آنچه ما به عنوان راهبرد اساسی انتخاب کرده بودیم، آگاهی بخشی بود. این آگاهی بخشی باید وضعیت واقعی کشور را به مردم نشان میداد و اینکه ما میتوانیم راه حلهای مناسبی برای خروج ازاین وضعیت داشته باشیم. ما شاهدیم آنچه ادعا میکردیم و طرف مقابل آن را نادرست تلقی میکرد، اکنون تمام موارد آن ثابت شده و خود مسئولان به این امر اذعان دارند.
سپاه ادعا میکند احمدینژاد ازامکانات دولتی برای انتخابات میخواهد استفاده کند و احمدینژاد ادعا میکند برادران قاچاقچی میخواهند از امکانات سپاه برای انتخابات استفاده کنند. عدم پایبندی نهادهای قانونی به وظایف خودشان در انتخابات توسط هر یک از طرفین به رخ دیگری کشیده میشود. وضعیت اسف بار اقتصادی که مورد تذکر رهبران جنبش بود و طرف مقابل آن را نفی میکرد، امروز به صورت وسیع در مطبوعات اصولگرایان که بخشی از آنها بخش سرکوبگر حاکمیت نیز هستند منعکس میشود.
به نظر من این جنبش حقانیت خود را ثابت کرده و در شرایط حاضر عدم مشروعیت طرف مقابل مسئله بسیار مهمی است که دست آورد بزرگ جنبش بوده است.
اگر به انتخابات پیش رو نگاه کنیم میبینیم آقایان در یک بن بست عملی قرار دارند که چگونه انتخابات را برگزار کنند. آیا به زعم خودشان انتخابات پرشور برگزار کنند یا اینکه به انتخابات کم بنیه اکتفا کنند؟ اگر قرار است انتخابات پرشور باشد، نیروهای مردمی جنبش سبز هم در میدان هستند و میتوانند ابراز وجود کنند، پس چگونه میتوان جلوی آنها را گرفت؟ بدون حضور نیروهای جنبش سبز چگونه میتوان انتخابات آزاد پرشور برگزار کرد؟ در واقع معضلات زیادی در مقابل آقایان وجود دارد و این پرسش ها، پرسش های مهمی برای حاکمیت است.
اینها مسایل مهمی است وگرنه ممکن است بگویند ما فعلاً در خیابان حاضر نمیشویم یا کمتر ظاهر میشویم. این مسئله دیگری است و ما باید تاکتیکهای خود را عوض کنیم و مطابق با اوضاع تاکتیکها را انتخاب کنیم و در هر فرصت مناسب میتوانیم دوباره به خیابان برگردیم.
حاکمیت به قدرت و قوت جنبش سبز، کاملا اشراف دارد و به همین دلیل مرتب اعلام میکنند فتنه از بین رفت و در همین حال می گویند فتنه سرجایش باقی است و باید مواظب بود. به نظر من همه اینها نشان دهنده حضور و ثبات جنبش است.
اولاً هزینه این کار هزینه سنگینی بوده و سنگینتر هم خواهد شد، همان طور که الان نمیدانند چه کار بکنند. اخبار ضد و نقیضی که منتشر میکنند در مورد وضعیت رهبران جنبش یکی از دلایلش این است که نمیدانند چه کار کنند. یعنی هزینه پرداخت میکنند و این هزینه مستمر است و پرداخت آن برایشان سخت شده است.
این درست است که شاید عکسالعملهای شدید که بعضیها منتظر آن بودند به دنبال دستگیری رهبران رخ دهد اتفاق نیفتاد، به هر حال رهبران جنبش هم هرگز به اعمال خشونت بار تمایل نداشتند و همیشه سعی آنها بر این بوده که بدنه جنبش کمترین میزان هزینه را پرداخت کند.
آما آنچه اکنون شاهد آن هستیم پرداخت هزینه مستمر از جانب اقتدراگرایان است که دیگر به همین ترتیب نمیتواند ادامه یابد. دولتی که قانون دارد، سازمان حکومتی و قوه مجریه، مقننه و قضاییه دارد باید برای این امر پاسخی داشته باشد که چهار نفر را در روز روشن و در ملأ عام به گروگان گرفته و زندانی کرده است در حالی که وجه اتهامی وجود نداشته و هیچ اقدام قانونی منطبق با ضوابط دادرسی کیفری صورت نگرفته است.
البته ما هم باید از جانب خود یک کمپین داخلی و بینالمللی برای آزادی رهبران جنبش راه بیندازیم و انشاءالله زودتر اقدام خواهیم کرد.
شورای هماهنگی راه سبز امید تلاش میکند این کار انجام شود و ما به مسئله فکر میکنیم و در بدنه جنبش اتفاق نظرعمومی درمورد آن وجود دارد که کمپینی، آزادی رهبران را سازماندهی کند. این کمپین باید سازمان یافته و با درایت صورت گیرد و انشاءالله صورت خواهد گرفت.
این شورا در شرایطی پا به عرصه زندگی عمومی گذاشت که رهبران جنبش چند روز بعد از آن زندانی شدند و شورا در این مدت هم تلاش کرد با ایجاد هماهنگی بین اقشار مختلف تا جایی که امکان دارد صدای اعتراضی مردم ایران را قویتر کند.
به نظر من کار شورا تنها صدور بیانیه نیست، بلکه بیانیه دادن و صحبت کردن بخشی از کار است. بخش دیگر کار سازماندهی، هماهنگی و گفتوگو، امکان سنجی و فراهم کردن امکانات است که در این زمینه شورا اقدامات بسیار زیادی انجام داده و در همه عرصهها تلاش خستگی ناپذیری صورت گرفته است.
امروز شاهدیم مثلاً در حوزه انتخابات به یک هماهنگی بسیار خوب و کامل رسیدهایم. این از دستاوردهای بزرگ شورا است و ما روز به روز بهتر پیش میرویم و انشاءالله اقدامات بعدی هم صورت خواهد گرفت.
مگر شورا خارج از ایران است که شما این را میپرسید.
به هر حال شما به عنوان تنها فرد شناخته شده عضو این شورا، بیرون از ایران هستید.
من سخنگوی این شورا هستم و شورا مجموعه است که در داخل کشور قوی و محکم کار خود را انجام میدهد. شورا در داخل ایران و سراسر دنیا میتواند اعضایی داشته باشد. به طور قطع ویژگی اساسی شورا این است که متصل به پایگاه مردمی در داخل کشور است و ما بارها بر این مسئله تأکید کردهایم.
هر کاری که انجام میشود با امکان سنجی در داخل کشور و با توجه به واقعیتها و فرصتهایی است که در کشور وجود دارد. هر چند از نیروهایی که درخارج از کشورهستند باید استفاده خوبی صورت گیرد و اینها نیز اهمیت خاص خود را دارند.
آقای احمد شهید از اول اگوست کار خود را به طور رسمی آغاز کرده و تمام گزارشهایی که برای او ارسال میشود به طور یقین مورد توجه قرار میدهد و وقتی به سازمان ملل متحد گزارش خواهد داد این موارد مورد نظر قرار میگیرد.
اگر دولت ایران اجازه دهد احمد شهید به ایران برود حتما مسئله را پیگیری خواهد کرد. یکی از مطالبات اصلی ما این است که هر کسی از سوی سازمان ملل متحد برای بررسی وضعیت وارد ایران میشود باید با زندانیان سیاسی و چهرههای شاخص ملاقات داشته باشد و از نزدیک وضعیت آنها را ببیند و با آنها صحبت کند. به نظر من تمام این اقدامات حتماً مورد توجه قرار خواهد گرفت.
در این شش ماه، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان تنها در دیدارهایی با حضور ماموران امنیتی و اطلاعاتی اعضای خانواد ه شان را دیده اند، نه از محاکمه خبری بوده نه ردّی از اتهامی روشن، نه پای دادگاهی در میان بوده نه اثری از کیفرخواست دادستانی.
اردشیر امیرارجمند مشاور عالی میرحسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، در گفت و گو با رادیو فردا، این بازداشت را ننگی می داند بر پیشانی حاکمیت و ارزیابی خود از جنبش اعتراضی ایران در این شش ماه را توضیح می دهد.
- آقای امیرارجمند، شش ماه از بازداشت یا حصر خانگی رهبران جنبش اعتراضی مردم که ما از کیفیت آن خبر نداریم، میگذرد. این بازداشت چقدر بر جریان جنبش اعتراضی مؤثر بوده، جنبش سبز در این شش ماه چقدر آسیب دیده یا احیاناً چه تجربه جدیدی از بازداشت رهبران خود کسب کرده است؟
شش ماه اسارت رهبران جنبش، شش ماه ننگ بر پیشانی اقتدارگرایان است به ویژه قوه قضاییه ایران که هیچ گونه مسئولیتی در قبال وضعیت آنها به عهده نگرفته است.
بخشی از گفتوگوی آرش حسننیا با اردشیر امیرارجمند، مشاور عالی میرحسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی ر
به هر حال، جدا کردن رهبران جنبش از مردم، تاثیرات خاص خود را داشته است و نمیتوان انکار کرد اگر رهبران این جنبش آزاد بودند، جنبش پویایی و قدرت بیشتری داشت. از سوی دیگر مشاهده میکنیم شش ماه از زندانی شدن رهبران جنبش گذشته اما این منجر به خاموشی و از بین رفتن جنبش نشد.
آقایان فکر میکردند با جدا کردن رهبران جنبش و زندانی کردن آنها جنبش از بین خواهد رفت، اما این اتفاق نیفتاد و مطالبات مردم باقی ماند، جنبش عمیق شد و همچنان قوی و حاضر است. تمام سرکوبهایی که در شرایط حاضر صورت میگیرد ناشی از این است که مسئولان، جنبش را زنده و فعال میدانند و این نکته مهم را نباید از نظر دور داشته باشیم.
- آقای امیرارجمند، شما نشانهای به غیر از اینکه سرکوبها ادامه دارد، برای تعمیق جنبش و زنده بودن آن دارید؟
اختلاف عمیقی که در جناح مقابل وجود دارد و بن بست تئوری و عملی ای که گرفتارش شدهاند به علت حضور و قوت جنبش مردم است. آنچه ما به عنوان راهبرد اساسی انتخاب کرده بودیم، آگاهی بخشی بود. این آگاهی بخشی باید وضعیت واقعی کشور را به مردم نشان میداد و اینکه ما میتوانیم راه حلهای مناسبی برای خروج ازاین وضعیت داشته باشیم. ما شاهدیم آنچه ادعا میکردیم و طرف مقابل آن را نادرست تلقی میکرد، اکنون تمام موارد آن ثابت شده و خود مسئولان به این امر اذعان دارند.
سپاه ادعا میکند احمدینژاد ازامکانات دولتی برای انتخابات میخواهد استفاده کند و احمدینژاد ادعا میکند برادران قاچاقچی میخواهند از امکانات سپاه برای انتخابات استفاده کنند. عدم پایبندی نهادهای قانونی به وظایف خودشان در انتخابات توسط هر یک از طرفین به رخ دیگری کشیده میشود. وضعیت اسف بار اقتصادی که مورد تذکر رهبران جنبش بود و طرف مقابل آن را نفی میکرد، امروز به صورت وسیع در مطبوعات اصولگرایان که بخشی از آنها بخش سرکوبگر حاکمیت نیز هستند منعکس میشود.
به نظر من این جنبش حقانیت خود را ثابت کرده و در شرایط حاضر عدم مشروعیت طرف مقابل مسئله بسیار مهمی است که دست آورد بزرگ جنبش بوده است.
اگر به انتخابات پیش رو نگاه کنیم میبینیم آقایان در یک بن بست عملی قرار دارند که چگونه انتخابات را برگزار کنند. آیا به زعم خودشان انتخابات پرشور برگزار کنند یا اینکه به انتخابات کم بنیه اکتفا کنند؟ اگر قرار است انتخابات پرشور باشد، نیروهای مردمی جنبش سبز هم در میدان هستند و میتوانند ابراز وجود کنند، پس چگونه میتوان جلوی آنها را گرفت؟ بدون حضور نیروهای جنبش سبز چگونه میتوان انتخابات آزاد پرشور برگزار کرد؟ در واقع معضلات زیادی در مقابل آقایان وجود دارد و این پرسش ها، پرسش های مهمی برای حاکمیت است.
اینها مسایل مهمی است وگرنه ممکن است بگویند ما فعلاً در خیابان حاضر نمیشویم یا کمتر ظاهر میشویم. این مسئله دیگری است و ما باید تاکتیکهای خود را عوض کنیم و مطابق با اوضاع تاکتیکها را انتخاب کنیم و در هر فرصت مناسب میتوانیم دوباره به خیابان برگردیم.
حاکمیت به قدرت و قوت جنبش سبز، کاملا اشراف دارد و به همین دلیل مرتب اعلام میکنند فتنه از بین رفت و در همین حال می گویند فتنه سرجایش باقی است و باید مواظب بود. به نظر من همه اینها نشان دهنده حضور و ثبات جنبش است.
- آقای امیرارجمند، نگرانی حاکمیت در بازداشت و ساکت کردن رهبران جنبش این بود که از واکنشهای احتمالی معترضان و بالاگرفتن اعتراضها هراس داشت. اکنون شش ماه از این بازداشت گذشته و ما شاهد اعتراض معنادار یا واکنشهای تندی از سوی جنبش معترضان نبودیم. شما این شرایط را چگونه ارزیابی میکنید و چطور حاکمیت توانست بازداشت و جدایی رهبران از بدنه جنبش را با کمترین هزینه انجام دهد؟
اولاً هزینه این کار هزینه سنگینی بوده و سنگینتر هم خواهد شد، همان طور که الان نمیدانند چه کار بکنند. اخبار ضد و نقیضی که منتشر میکنند در مورد وضعیت رهبران جنبش یکی از دلایلش این است که نمیدانند چه کار کنند. یعنی هزینه پرداخت میکنند و این هزینه مستمر است و پرداخت آن برایشان سخت شده است.
این درست است که شاید عکسالعملهای شدید که بعضیها منتظر آن بودند به دنبال دستگیری رهبران رخ دهد اتفاق نیفتاد، به هر حال رهبران جنبش هم هرگز به اعمال خشونت بار تمایل نداشتند و همیشه سعی آنها بر این بوده که بدنه جنبش کمترین میزان هزینه را پرداخت کند.
آما آنچه اکنون شاهد آن هستیم پرداخت هزینه مستمر از جانب اقتدراگرایان است که دیگر به همین ترتیب نمیتواند ادامه یابد. دولتی که قانون دارد، سازمان حکومتی و قوه مجریه، مقننه و قضاییه دارد باید برای این امر پاسخی داشته باشد که چهار نفر را در روز روشن و در ملأ عام به گروگان گرفته و زندانی کرده است در حالی که وجه اتهامی وجود نداشته و هیچ اقدام قانونی منطبق با ضوابط دادرسی کیفری صورت نگرفته است.
البته ما هم باید از جانب خود یک کمپین داخلی و بینالمللی برای آزادی رهبران جنبش راه بیندازیم و انشاءالله زودتر اقدام خواهیم کرد.
- این کمپین را در قالب شورای هماهنگی راه سبز امید انجام میدهید؟
شورای هماهنگی راه سبز امید تلاش میکند این کار انجام شود و ما به مسئله فکر میکنیم و در بدنه جنبش اتفاق نظرعمومی درمورد آن وجود دارد که کمپینی، آزادی رهبران را سازماندهی کند. این کمپین باید سازمان یافته و با درایت صورت گیرد و انشاءالله صورت خواهد گرفت.
- شورای هماهنگی راه سبز امید زمانی که تشکیل شد بنا بود وظیفه انتقال پیام رهبران جنبش اعتراضی را به بیرون ایفا کند و زبان آنها شود. گذشته از فعالیت ماههای نخست شورای هماهنگی، عملاً این اتفاق نیفتاد. علت اینکه شورای هماهنگی راه سبز امید به تدریج ساکتتر شده و وظیفه اولیه خود را نمیتواند انجام دهد چیست؟
این شورا در شرایطی پا به عرصه زندگی عمومی گذاشت که رهبران جنبش چند روز بعد از آن زندانی شدند و شورا در این مدت هم تلاش کرد با ایجاد هماهنگی بین اقشار مختلف تا جایی که امکان دارد صدای اعتراضی مردم ایران را قویتر کند.
به نظر من کار شورا تنها صدور بیانیه نیست، بلکه بیانیه دادن و صحبت کردن بخشی از کار است. بخش دیگر کار سازماندهی، هماهنگی و گفتوگو، امکان سنجی و فراهم کردن امکانات است که در این زمینه شورا اقدامات بسیار زیادی انجام داده و در همه عرصهها تلاش خستگی ناپذیری صورت گرفته است.
امروز شاهدیم مثلاً در حوزه انتخابات به یک هماهنگی بسیار خوب و کامل رسیدهایم. این از دستاوردهای بزرگ شورا است و ما روز به روز بهتر پیش میرویم و انشاءالله اقدامات بعدی هم صورت خواهد گرفت.
- ارتباط با داخل را چطور توانسته اید برقرار کنید و آیا این ارتباط مستقیم است و شورا از تحولات داخل ایران به خوبی مطلع است و میتواند تحولات داخلی را به درستی تحلیل کند؟
مگر شورا خارج از ایران است که شما این را میپرسید.
به هر حال شما به عنوان تنها فرد شناخته شده عضو این شورا، بیرون از ایران هستید.
من سخنگوی این شورا هستم و شورا مجموعه است که در داخل کشور قوی و محکم کار خود را انجام میدهد. شورا در داخل ایران و سراسر دنیا میتواند اعضایی داشته باشد. به طور قطع ویژگی اساسی شورا این است که متصل به پایگاه مردمی در داخل کشور است و ما بارها بر این مسئله تأکید کردهایم.
هر کاری که انجام میشود با امکان سنجی در داخل کشور و با توجه به واقعیتها و فرصتهایی است که در کشور وجود دارد. هر چند از نیروهایی که درخارج از کشورهستند باید استفاده خوبی صورت گیرد و اینها نیز اهمیت خاص خود را دارند.
- آقای امیرارجمند، شما در ارتباط با بازداشت آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان نامهای هم به آقای احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل نوشته بودید. آیا پاسخی از طرف ایشان دریافت کردید؟
آقای احمد شهید از اول اگوست کار خود را به طور رسمی آغاز کرده و تمام گزارشهایی که برای او ارسال میشود به طور یقین مورد توجه قرار میدهد و وقتی به سازمان ملل متحد گزارش خواهد داد این موارد مورد نظر قرار میگیرد.
اگر دولت ایران اجازه دهد احمد شهید به ایران برود حتما مسئله را پیگیری خواهد کرد. یکی از مطالبات اصلی ما این است که هر کسی از سوی سازمان ملل متحد برای بررسی وضعیت وارد ایران میشود باید با زندانیان سیاسی و چهرههای شاخص ملاقات داشته باشد و از نزدیک وضعیت آنها را ببیند و با آنها صحبت کند. به نظر من تمام این اقدامات حتماً مورد توجه قرار خواهد گرفت.