اين روزها و در پی اعتراض های گسترده عليه حسنی مبارک، اخوان المسلمين به عنوان بازيگر موثری در صحنه سياسی مصر و آينده اين کشور مطرح شده اند. پرسش اينست که رهبری آنها تا چه اندازه بنيادگرا است و اين که آيا آنها در تبديل مصر به يک حکومت اسلامی کامياب خواهند شد يا نه؟
بيش از سه دهه است که انقلاب ايران و سقوط دولتی دوست و از نظر استراتژيکی حياتی به دست بنيادگرايان اسلامی، سياستگذاران غرب را در خاورميانه متحير کرده است.
به نوشته سايت راديو اروپای آزاد/ راديو آزادی، بحران مصر کابوسی تکراری را در چشم آنها مصور می سازد که در آن به جای هواداران خمينی که راه را برای حکومت ملاها در سال ۱۹۷۹ هموار کردند، اکنون مصر و اخوان المسلمين را داريم.
در ميانه صداهايی که به گوش می رسد و سخن از گذار مسالمت آميز در مصر می رود، مقامات آمريکايی خاطر نشان می سازند که پرزيدنت باراک اوباما نگرانی خود را از احتمال دست يافتن اخوان المسلمين يا گروه های اسلام گرای مشابه به قدرت، پنهان نکرده است.
از سوی ديگر ويليام هيگ، وزير امور خارجه بريتانيا نيز تلويحاً در روز سی ام ژانويه اين نگرانی را بازتاب داد که «بريتانيا خواهان دولتی با محوريت اخوان المسلمين نيست.»
حتی عمر شريف، بازيگر مصری و نام آشنای جهان ضمن توصيه به حسنی مبارک برای کناره گيری، نگرانی خود را از آينده مصر ابراز داشت. شريف به خبرگزاری رويترز گفت «من خواهان اخوان المسلمين نيستم.»
اخوان المسلمين در سال ۱۹۲۸ در آغاز با تکيه بر ارزش های اسلامی توسط حسن البنا بنيانگذاری شده بود که به مرور به يک گروه مبارزه جو عليه استعمار بريتانيا در مصر بدل شد. هدف گروه بنا به تعريفی که از روی شعار گروه يعنی «اسلام راه حل ماست» می توان به دست داد ايجاد يک حکومت اسلامی بر پايه قوانين شريعت است.
فواز گرگس، رئيس مرکز خاورميانه در مدرسه اقتصاد لندن می گويد پشينه بنيادگرايانه آنها نبايد چشم سياستمداران را بر روی اين حقيقت ببندد که آنها به مرور به يک نيروی عملگرای مدرن تبديل شده اند. به باور وی هدف عمده گروه ساقط کردن مبارک است و نه لزوماً دست يافتن به قدرت:
«اخوان المسلمين می خواهند از شر مبارک رها شوند و نقش کليدی در روند سياسی کشور ايفا کنند. اما آنها به وضوح روشن ساخته اند که آمادگی حکومت بر مصر را ندارند.»
برخی تحليل گران با اشاره به پذيرش محمد البرادعی که يک شخصيت سکولار است، از سوی اين گروه در جريان گذار مسالمت آميز برای برکناری مبارک، بر اين باورند که آنها در پی دستيابی به قدرت مطلقه نيستند.
مها اعظم، در چتم هاوس لندن بر اين باور است که گروه شيوه رفرميستی ميانه روانه ای را در پيش گرفته است. وی با اشاره به کمک های اخوان المسلمين در جريان جمع آوری امضا برای فيس بوک البرادعی می گويد در اين مرحله به نظر من اخوان المسلمين آمادگی همکاری دارند.
محمد حبيب، يکی از رهبران پيشين اخوان المسلمين اين فکر را که هدف آنها ايجاد حکومتی مانند ايران است، رد می کند: «ما خواهان دولتی برآمده از يک روند کثرت گرايانه تقسيم قدرت هستيم. دولتی که مردم را منبع قدرت می داند. ما خواهان جدايی قوای سه گانه در کشور هستيم.» او همچنين رابطه با آمريکا را در صورت رعايت احترام متقابل مبتنی بر صلح و دوستی و امنيت هر دو کشور يک رابطه دوستانه می بيند.
اما آيا اخوان المسلمين در مرحله بعد، از رياست جمهوری البرادعی حمايت خواهند کرد يا نه؟ محمد حبيب پاسخ روشنی ندارد و معتقد است که در اين مرحله خواست تظاهر کنندگان کناره گيری حسنی مبارک است.
کامل الحلباوی، از ديگر مقامهای بالای اين گروه به رويترز می گويد که مصر وارد دوران تازه آزادی و مرمسالاری می شود. وی می افزايد اسلامگرايان به تنهايی قدرت حکومت بر مصر را ندارند. ما، مسلمانان، چپ ها، کمونيست ها، سوسياليست ها و سکولارها بايد با هم همکاری کنيم و خواهيم کرد.
برای غرب مانع بزرگ در سر راه ارتباط با اخوان المسلمين، مسئله قرارداد صلح کمپ ديويد است که سلف حسنی مبارک يعنی انور سادات، زندگی اش را بر روی آن گذاشت و به دست يک اسلامگرا ترور شد. اخوان المسلمين گفته اند که در صورت دست يافتن به قدرت مسئله را به رفراندوم خواهد گذاشت.
تا اينجا همه چيز دموکراتيک می نمايد. با اينهمه سياستمداران غربی همواره نگران خواهند بود که جمهوری اسلامی ايران نيز در آغاز از راه و رسم های مردمسالارانه سود جست. سرانجام اين که تنها با سخنهای ملايم و نرم نمی شود ارواح شرير را مهار کرد.
بيش از سه دهه است که انقلاب ايران و سقوط دولتی دوست و از نظر استراتژيکی حياتی به دست بنيادگرايان اسلامی، سياستگذاران غرب را در خاورميانه متحير کرده است.
به نوشته سايت راديو اروپای آزاد/ راديو آزادی، بحران مصر کابوسی تکراری را در چشم آنها مصور می سازد که در آن به جای هواداران خمينی که راه را برای حکومت ملاها در سال ۱۹۷۹ هموار کردند، اکنون مصر و اخوان المسلمين را داريم.
در ميانه صداهايی که به گوش می رسد و سخن از گذار مسالمت آميز در مصر می رود، مقامات آمريکايی خاطر نشان می سازند که پرزيدنت باراک اوباما نگرانی خود را از احتمال دست يافتن اخوان المسلمين يا گروه های اسلام گرای مشابه به قدرت، پنهان نکرده است.
از سوی ديگر ويليام هيگ، وزير امور خارجه بريتانيا نيز تلويحاً در روز سی ام ژانويه اين نگرانی را بازتاب داد که «بريتانيا خواهان دولتی با محوريت اخوان المسلمين نيست.»
حتی عمر شريف، بازيگر مصری و نام آشنای جهان ضمن توصيه به حسنی مبارک برای کناره گيری، نگرانی خود را از آينده مصر ابراز داشت. شريف به خبرگزاری رويترز گفت «من خواهان اخوان المسلمين نيستم.»
اخوان المسلمين در سال ۱۹۲۸ در آغاز با تکيه بر ارزش های اسلامی توسط حسن البنا بنيانگذاری شده بود که به مرور به يک گروه مبارزه جو عليه استعمار بريتانيا در مصر بدل شد. هدف گروه بنا به تعريفی که از روی شعار گروه يعنی «اسلام راه حل ماست» می توان به دست داد ايجاد يک حکومت اسلامی بر پايه قوانين شريعت است.
فواز گرگس، رئيس مرکز خاورميانه در مدرسه اقتصاد لندن می گويد پشينه بنيادگرايانه آنها نبايد چشم سياستمداران را بر روی اين حقيقت ببندد که آنها به مرور به يک نيروی عملگرای مدرن تبديل شده اند. به باور وی هدف عمده گروه ساقط کردن مبارک است و نه لزوماً دست يافتن به قدرت:
«اخوان المسلمين می خواهند از شر مبارک رها شوند و نقش کليدی در روند سياسی کشور ايفا کنند. اما آنها به وضوح روشن ساخته اند که آمادگی حکومت بر مصر را ندارند.»
برخی تحليل گران با اشاره به پذيرش محمد البرادعی که يک شخصيت سکولار است، از سوی اين گروه در جريان گذار مسالمت آميز برای برکناری مبارک، بر اين باورند که آنها در پی دستيابی به قدرت مطلقه نيستند.
مها اعظم، در چتم هاوس لندن بر اين باور است که گروه شيوه رفرميستی ميانه روانه ای را در پيش گرفته است. وی با اشاره به کمک های اخوان المسلمين در جريان جمع آوری امضا برای فيس بوک البرادعی می گويد در اين مرحله به نظر من اخوان المسلمين آمادگی همکاری دارند.
محمد حبيب، يکی از رهبران پيشين اخوان المسلمين اين فکر را که هدف آنها ايجاد حکومتی مانند ايران است، رد می کند: «ما خواهان دولتی برآمده از يک روند کثرت گرايانه تقسيم قدرت هستيم. دولتی که مردم را منبع قدرت می داند. ما خواهان جدايی قوای سه گانه در کشور هستيم.» او همچنين رابطه با آمريکا را در صورت رعايت احترام متقابل مبتنی بر صلح و دوستی و امنيت هر دو کشور يک رابطه دوستانه می بيند.
اما آيا اخوان المسلمين در مرحله بعد، از رياست جمهوری البرادعی حمايت خواهند کرد يا نه؟ محمد حبيب پاسخ روشنی ندارد و معتقد است که در اين مرحله خواست تظاهر کنندگان کناره گيری حسنی مبارک است.
کامل الحلباوی، از ديگر مقامهای بالای اين گروه به رويترز می گويد که مصر وارد دوران تازه آزادی و مرمسالاری می شود. وی می افزايد اسلامگرايان به تنهايی قدرت حکومت بر مصر را ندارند. ما، مسلمانان، چپ ها، کمونيست ها، سوسياليست ها و سکولارها بايد با هم همکاری کنيم و خواهيم کرد.
برای غرب مانع بزرگ در سر راه ارتباط با اخوان المسلمين، مسئله قرارداد صلح کمپ ديويد است که سلف حسنی مبارک يعنی انور سادات، زندگی اش را بر روی آن گذاشت و به دست يک اسلامگرا ترور شد. اخوان المسلمين گفته اند که در صورت دست يافتن به قدرت مسئله را به رفراندوم خواهد گذاشت.
تا اينجا همه چيز دموکراتيک می نمايد. با اينهمه سياستمداران غربی همواره نگران خواهند بود که جمهوری اسلامی ايران نيز در آغاز از راه و رسم های مردمسالارانه سود جست. سرانجام اين که تنها با سخنهای ملايم و نرم نمی شود ارواح شرير را مهار کرد.