بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی ايران، ايرنا، فيلم اکران نشده نيوه مانگ، ساخته بهمن قبادی و با بازی هديه تهرانی و گلشيفته فراهانی وارد بازار قاچاق شد.
«نيوه مانگ» فيلمی است که در مهر ماه ۱۳۸۵ جايزه بزرگ صدف طلايی، جايزه بهترين فيلمبرداری و جايزه انجمن منتقدان بينالمللی (فيپرشی) را از پنجاه و چهارمين دوره جشنواره بينالمللی فيلم سن سباستين در اسپانيا را دريافت کرده و جايزه فيلم منتخب تماشاگران بيست و ششمين دوره جشنواره فيلم استانبول را در فروردين ماه ۱۳۸۶ نيز به دست آورده است.
اين فيلم بهمن قبادی هنوز در ايران اجازه نمايش ندارد.
خبرگزاری ايرنا «حرف و حديث های ايجاد شده برای رفتن يا نرفتن گلشيفته فراهانی به خارج از کشور» را عامل اصلی قاچاق نيوه مانگ دانست و نوشت: «اين فيلم که پيشتر ساخته شده و به خاطر برخی مشکلات مضمونی و روايی هنوز مجال اکران نيافته، ظرف روزهای اخير و توسط شبکه قاچاق با بهره گيری از رسانه شايعه وارد بازار زيرزمينی فيلم شده است.»
اين خبرگزاری ادامه می دهد: «به عقيده بسياری از کارشناسان، پرداخت غيرحرفه ای برخی مطبوعات و سايت های اينترنتی به گلشيفته فراهانی در دو هفته گذشته، به قاچاقچيان پس از دوره ای خاکستر نشينی، جسارت عرض اندام داده است.»
اين در حالی است که در طول يک سال گذشته تبليغات بسياری در باره مبارزه با قاچاق فيلم در ايران صورت گرفت و پس از اعتراض سينماگران ايرانی، ستاد مبارزه با عرضه غير مجاز فيلم های سينمايی، متشکل از مسئولين امور سينمايی، نيروی انتظامی، قوه قضائيه و تهيه کنندگان سينمايی فعاليت های ضربتی و گسترده ای را در اين زمينه پيش برد.
خبرگزاری جمهوری اسلامی، قاچاق تازه نيوه مانگ را «تلاشی مذبوحانه برای کمرنگ کردن توفيق مبارزه با قاچاق فيلم در سطح کشور» قلمداد کرد و نوشت: «فيلم نيوه مانگ ساخته بهمن قبادی، به دليل حساسيت های کاذب ايجاد شده روی يکی از هنرپيشه های آن اين روزها روی بساط سی دی فروش ها به طور نهان قرار گرفته و بازی اين هنرپيشه ايرانی در يک فيلم آمريکايی به عنوان محور تبليغی برای فروش نيوه مانگ به مخاطبين استفاده می شود.»
قاچاق فيلم در ايران معضل بزرگی است که به اقتصاد سينمای ايران ضربات جبران ناپذيری زده است.
گذشته از زمينه ها و عوامل متعدد اين پديده منفی اجتماعی، برخی صاحب نظران معتقدند ناديده انگاشتن ممنوعيت های موجود در سينمای ايران، سانسور فيلم ها و عدم اجازه اکران به فيلم های متفاوت؛ عامل مهم و اساسی ای است که می تواند هر طرح ضربتی در اين زمينه را پس از گذشت زمانی نه چندان طولانی ناموفق سازد.
- نيوه مانگ دو سال و نيم پيش توليد شده و موفقيت های جهانی نيز کسب کرده اما هنوز در ايران اجازه نمايش نيافته است. موردهای قبلی قاچاق گسترده فيلم ها در ايران کمابيش از همين قانون ممنوعيت نمايش عمومی پيروی کرده اند. «مارمولک» و «سنتوری» دو نمونه پر سر و صدا در اين زمينه اند.
انتشار خبر قاچاق فيلم نيوه مانگ را نيز می توان در همين چهارچوب ارزيابی کرد.
دو موضوع مهم در باره اين فيلم که مستقيما به محدوديت های موجود در سينمای ايران باز می گردد زمينه ساز اصلی قاچاق آن شده اند.
نخست ممنوعيت آن در ايران است. نيوه مانگ دو سال و نيم پيش توليد شده و موفقيت های جهانی نيز کسب کرده اما هنوز در ايران اجازه نمايش نيافته است. موردهای قبلی قاچاق گسترده فيلم ها در ايران کمابيش از همين قانون ممنوعيت نمايش عمومی پيروی کرده اند. «مارمولک» و «سنتوری» دو نمونه پر سر و صدا در اين زمينه اند.
دوم خبر ممنوعيت خروج گلشيفته فراهانی از ايران است. انتشار اين خبر را خبرگزاری ايرنا «پرداخت غيرحرفه ای برخی مطبوعات و سايت های اينترنتی» می داند. اين در حالی است که ايرنا نخستين خبرگزاری رسمی ای بود که خبر ممنوع الخروج شدن گلشيفته فراهانی را منتشر کرد.
در حالی که در طول سه هفته اخير خبرهای کاملا متناقض در اين باره در مطبوعات و خبرگزاری های ايران منتشر شدند هنوز هيچ مسئول دولتی ای به روشنی به توضيح ماجرا نپرداخته است. خبرها عمدتا به نقل از «يک مسئول فرودگاه امام» يا « يکی از بستگان فراهانی» و يا يکی از بازيگران سينمای ايران نقل شده اند.
حتی وزير ارشاد در نشست مطبوعاتی اخير خود وقتی که گفت: «در عرصه فرهنگ و هنر، هر اتفاقی که موجب خدشهدار شدن ارزشهای ما باشد، نبايد اتفاق بيفتند و بايد جلوی کارهای ضربهزننده به اين عرصه را گرفت» تلويحا از شرکت گلشيفته فراهانی در يک فيلم محصول هاليوود اظهار نارضايتی کرد.
از اين رو وقتی ايرنا می نويسد: «فيلم نيوه مانگ ساخته بهمن قبادی، به دليل حساسيت های کاذب ايجاد شده روی يکی از هنرپيشه های آن» صورت گرفته سطح مسئله را نقل می کند و از کنار کنه ماجرا می گذرد.
به تعبيری ديگر زمينه ساز قاچاق فيلم نيوه مانگ نه «پرداخت غيرحرفه ای برخی مطبوعات و سايت های اينترنتی» که مجموعه عملکردهای خود مسئولين امور سينمايی است.
در چنين فضای محدودسازی است که سوداگران شبکه قاچاق فيلم بار ديگر فعال می شوند و اين دور تسلسل مبارزه ناموفق با قاچاق فيلم که بارها در جمهوری اسلامی ايران تکرار شده است بار ديگر نيز تکرار می شود.