حسن روحانی، رئيسجمهوری، و محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران بارها از «بازگشت به برجام» به عنوان «پیششرط» هرگونه تغییر در شرایط فعلی و مذاکره احتمالی با دولت آمریکا یاد کردهاند ولی در تازهترین واکنشها، تمرکز ایران بر توقف یا لغو تحریمها قرار گرفته است.
عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران، روز ۱۶ تیرماه در یک نشست خبری گفت: «آمریکاییها به شرط برداشتن تحریمها، میتوانند در گفتوگوهای ایران و ۱+۴ حضور داشته باشند».
این دومین بار است که مقامهای ارشد دولت روحانی چنین پیامی را ارسال میکنند. روز ۱۲ تیرماه رسانههای داخل ایران به نقل از محمود علوی، وزیر اطلاعات، نوشتند: «اگر رئیسجمهور آمریکا میخواهد تحریم را از ایران اسلامی بردارد، ما آن (مذاکره) را بررسی میکنیم ... اگر مقام معظم رهبری این اجازه را صادر کند مذاکره میان ایران و آمریکا انجام خواهد شد».
وزارت اطلاعات، یک روز بعد این گفتهها را به شدت تکذیب کرد ولی اکنون عباس عراقچی با لحن دیگری این پیام را تکرار کرده است.
مجتبی ذوالنوری، رئيس کمیسیون امنیت ملی مجلس، که منتقد دولت هم محسوب میشود، با تایید ضمنی حرفهای مقامهای دولتی گفته است آمریکا در صورت لغو تحریمها و بازگشت به برجام، «میتواند در قالب برجام پای میز مذاکره ۱+۵ با ایران بنشیند و اظهارنظر کند یا به ۱+۴ اضافه شود».
اهمیت این اظهارات با توجه به سفر نماینده ویژه رئيسجمهوری فرانسه به تهران دوچندان شده است. امانوئل مکرون در روزهای اخیر، چند حرف مهم زده است که میتواند نشانهای برای درک بهتر اوضاع باشد.
او پنجم تیرماه در گفتوگو با رادیو و تلویزیون ملی ژاپن خواستار «اقدامات کوچکی» برای رفع تنش بین ایران و آمریکا شد و گفت این راهحلها باید طوری باشند که «در کوتاه مدت باعث سرافکندگی هیچ یک از طرفین نشود و زمینه ایجاد اعتماد را فراهم کند».
او یک روز بعد، یکی از این اقدامات کوچک را توضیح داد و گفت میخواهد از دونالد ترامپ بخواهد تا برای تسهیل شروع مذاکرات، برخی از تحریمها علیه ایران را لغو کند.
رئيسجمهوری فرانسه در طول این چند هفته همچنین دو بار با رئيسجمهوری ایران تلفنی صحبت کرده است. در جریان این گفتوگوها اعلام شد که حسن روحانی خواستار توقف همه تحریمها شده و گفته است که این اقدام «میتواند آغازی برای یک حرکت بین ایران و ۱+۵ باشد».
در این مقطع زمانی، تفاوت رویکردها این بود که رئيسجمهور فرانسه خواستار لغو «برخی تحریمها» بود و حسن روحانی خواستار لغو یا توقف «همه تحریمها».
پس از انتشار این خبر، محمدجواد لاریجانی، دیپلمات سابق ایرانی در انتقاد از موضع حسن روحانی، این موضعگیری را «اشتباه و سادهبینانه» توصیف کرد و گفت «چنین مواضعی با برداشتهای خطرناک همراه است».
او گفته است نباید هیچ مذاکرهای با آمریکا داشته باشیم. موضع لاریجانی به نوعی تکرار سخنان آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، است که چند بار گفته است قطعا با دولت ترامپ مذاکرهای در کار نیست و مذاکره با آمریکا را حرام دانسته است.
با این حال، به نظر میرسد مقامهای دیگر ایران برای رهایی از این دام، گفتوگو با آمریکا را در قالب ۱+۵ به عنوان یک راهحل پیشنهاد دادهاند. چنین پیشنهادی میتواند به تعبیر امانوئل مکرون از بروز «سرافکندگی» سیاسی جلوگیری کند.
از سوی دیگر، اگرچه حسن روحانی بر لغو همه تحریمها تاکید کرده ولی عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه ایران در نشست خبری ۱۶ تیرماه خود گفت اولویت ایران تحریمهای نفتی و بانکی است.
استفاده از واژه «اولویت» توسط معاون وزیر امورخارجه ایران میتواند نشانه این پیام باشد که توقف بخشی از تحریمها نیز در شرایط کنونی، میتواند زمینهساز شرایط جدید بین ایران و آمریکا باشد.
در واقع اکنون شرایط دیپلماتیک بین «اقدام بزرگ» که بازگشت آمریکا به برجام است و «اقدام کوچک» که رفع برخی از تحریمهای ایران توسط آمریکاست، در حال نوسان است.
به طور طبیعی این دو رویکرد از نظر فنی تفاوتهای معناداری دارند. لغو برخی از تحریمها توسط آمریکا میتواند یک گام رو به جلو برای ایران و گشایشی در اقتصاد کشور باشد ولی کماکان اختلافنظرهای بنیادین درباره برنامه هستهای سر جای خود باقی میمانند ولی بازگشت آمریکا به برجام، نه تنها لغو بخشی از تحریمها را در بردارد که نشاندهنده پذیرش مکانیسم فنی تعبیهشده درباره برنامه هستهای ایران از سوی دولت آمریکا و حرکت بر ریل قبلی محسوب میشود.
مقامهای حکومت ایران پیش از این بارها خواستار انجام اقدامهای کوچک از طرف قدرتهای اروپایی از طریق خرید نفت ایران و راهاندازی کانال مالی بر پایه منابع مالی خرید و فروش نفت ایران بودند ولی با توجه به بیمیلی بخش خصوصی اروپا برای ورود به این میدان بازی و محدودیت اقتصادی و دیپلماتیک اتحادیه اروپا برای تحقق این اقدام، ناچار هستند چشم به اقدامات کوچک دیگری بدوزند.
وقوع چنین اقداماتی میتواند فضای فشار دیپلماتیک فعلی را از بین اتحادیه اروپا و ایران به سمت ایران و آمریکا سوق بدهد و دولتهای اروپایی نیز نفس راحتتری بکشند.
درصد وقوع چنین احتمالاتی زیاد نیست ولی مختصات نقشه راه فعلی ایران و اروپا فعلا بر همین اقدامات کوچک استوار شده است.