با گذشت بیش از چهار ماه از اجرایی شدن توافق اتمی بین ایران و شش قدرت جهانی، وزیر امور خارجه ایران میگوید برای اطمینان دادن به دیگر کشورها برای رابطه تجاری با تهران، دولت آمریکا باید فعالانهتر عمل کند.
محمدجواد ظریف که در نیویورک به سر میبرد، این گفتهها را یک روز پس از دیدار با همتای آمریکایی خود مطرح کرد. هفته گذشته رییس کل بانک مرکزی ایران هم در واشنگتن در این زمینه از چالشهای ایران برای بازگشت به اقتصاد جهانی سخن به میان آورده بود.
درباره این چالشها، با ریچارد نفیو، مذاکره کننده ارشد آمریکا در امور تحریم، گفتوگو کردهام. آقای نفیو که پیشتر معاون هماهنگ کننده امور تحریمهای وزارت خارجه آمریکا بوده، هم اکنون در مرکز سیاست جهانی انرژی در دانشگاه کلمبیا فعالیت میکند.
شما به عنوان کسی که در مذاکرات حاضر بودید و مشخصا در زمینه تحریمها ایفای نقش کردید، آیا وضعیت کنونی را غیرمنتظره ارزیابی میکنید؟ در ایران سردرگمی در زمینه رفع تحریمها وجود دارد، شرکتهای بینالمللی برای سرمایهگذاری درنگ میکنند. آیا این وضع را پیشبینی میکردید؟
من اصلا شگفتزده نیستم، این وضعیت قابل پیشبینی بود و من این را پیشبینی کرده بودم. مسئله این است که ایران در تلاش برای احیای رابطهاش با جامعه بینالمللی است و بنا بر شرایطی که در توافق اتمی آمده است، این حق را دارد و آمریکا هم از آن حمایت میکند. اما این بدان معنی نیست که شرکتها و نهادهای بینالمللی و بانکها، به این بازگشت ایران با هلهله و شور و شعف نگاه کنند. به نظرم اضطراب زیادی درباره موضوع «بازگشتپذیر بودن» تحریمها وجود دارد یا اینکه ایران متهم به نقض تعهداتش در برجام شود.
از سوی دیگر، ایران هنوز اقداماتی مانند آزمایش موشکی، نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم را دنبال میکند که مایه نگرانی جامعه بینالمللی است، و همه اینها وضعیتی پیچیده برای هر شرکتی که بخواهد با این کشور تجارت کند به وجود میآورد.
هفته گذشته رییس کل بانک مرکزی ایران از آمریکا خواست که برای تضمین دادن به نهادهای بینالمللی برای تجارت با ایران تلاش بیشتری کند تا آنها مطمئن شوند که میتوانند با ایران تجارت کنند. آیا به نظر شما این یک درخواست مشروع است؟
نه تنها این درخواست زیادی نیست بلکه این کاری است که دولت آمریکا فعالانه در حال انجام آن است. من میدانم که همکاران سابقم در وزارت خزانهداری، دیدارهای متعددی با بانکها در اروپا، ژاپن و جاهای دیگر داشتند تا دقیقا همان کاری را انجام دهند که آقای سیف به آن اشاره کرده است. آدام زوبین معاون موقت وزیر خزانهداری آمریکا، خیلی در اینباره مشخص صحبت کرده و گفته است که ایران باید بتواند از رفع تحریمها سود ببرد و بانکها میتوانند تبادلات مالی با این کشور داشته باشند و در حقیقت هزینه این موضوع این بوده که از سوی کنگره برای منصب تازهاش، تاییدیه نگرفته است.
مشکل اصلی اینجاست که حتی اگر بانکها بتوانند با ایران رابطه اقتصادی داشته باشند، هنوز محدودیتهای جدی پابرجاست و نه فقط برای ایران بلکه برای هر کشور دیگری هم این صدق میکند. هیچ بانکی نمیخواهد وارد مبادلهای شود که به پشتیبانی از تروریسم منجر میشود. و هر بانکی چه ایرانی، قطری یا ژاپنی در صورت اثبات چنین اقدامی، با تحریم روبرو میشود.
هر اظهارنظری که از سوی خزانهداری [آمریکا] مطرح شده، با آزمایش موشکی از سوی ایران یا مثلا اظهاراتی خصمانه علیه عربستان سعودی همزمان شده است. فارغ از اینکه این اقدامات درست است یا خیر، موضوع اینجاست که اگر شما یک بانک بینالمللی هستید این وضعیت را با ثبات نمیبینید و بانکهای زیادی نیستند که بخواهند خود را درگیر اینچنین وضعیتی بکنندریچارد نفیو
مشکل این است که رویکرد بخش اقتصادی جامعه بینالمللی این است که ایران بیشتر از هر جای دیگری احتمالا بانکهایی دارد که در حوزه حمایت از تروریسم یا مسائل غیرقانونی دیگر فعالند. در نتیجه موضوع این نیست که پیام به این نهادهای بینالمللی نرسیده، به نظرم پیام رسا و روشن به مخاطب رسیده، موضوع این است که این نهادها در مواجهه با ایران مضطرب هستند و مطمئن نیستند که توافق به نحو احسن اجرا شود و هیچ کلام جادوییای از سوی خزانهداری این را حل نخواهد کرد.
من با تحلیلگرانی که در این زمینه فعال هستند صحبت کردم. یک پیشنهاد این بود که مثلا وزارت خزانهداری به جای این دیدارهای پشت درهای بسته، به صورت علنی بیانیه تازهای منتشر کند و بار دیگر اطمینان دهد که این نهادهای بینالمللی میتوانند وارد تجارت با ایران شوند.
به نظرم این اتفاق افتاده است. اظهار نظر شده، بیانیه صادر شده، روی وبسایت وزارت خزانهداری آمده است. بیش از صد صفحه توضیح درباره سوالات متداول منتشر شده است. به نظرم مشکل هم اکنون کمبود رهنمود و بیانیه نیست. اینها مهم هستند اما موضوع هم اکنون این است که بانکها نمیخواهند قدم بردارند و میزانی که دولت آمریکا میتواند در این حوزه دخالت کند، محدود است. دولت نمیتواند به بانکها بگوید که این کار را باید انجام دهند. این غیرقانونی است. یا برای آنها انگیزه ایجاد کند، آن هم ممکن نیست. و تنها ایران است که میتواند بانکها را قانع کند که این ریسک ارزش دارد و منافعی وجود دارد که آنها میتوانند در تجارت با ایران از آن بهرهمند شوند. در طول زمان این اتفاق خواهد افتاد.
به نظرم ایران به موقعیت خود در این زمینه بسیار ضربه زده است. هر اظهارنظری که از سوی خزانهداری [آمریکا] مطرح شده، با آزمایش موشکی از سوی ایران یا مثلا اظهاراتی خصمانه علیه عربستان سعودی همزمان شده است. فارغ از اینکه این اقدامات درست است یا خیر، موضوع اینجاست که اگر شما یک بانک بینالمللی هستید این وضعیت را با ثبات نمیبینید و بانکهای زیادی نیستند که بخواهند خود را درگیر اینچنین وضعیتی بکنند.
فکر میکنم بخشی از مشکل این است که انتظارها در ایران بزرگنمایی شد و دولت روحانی در زمانی که میخواست این توافق را در داخل بفروشد از واقعیتها و عقلانیت فراتر رفت. مشکل اینجاست که این تصور ایجاد شد که پس از توافق همه چیز عالی میشود، و وقتی این اتفاق نیفتاد احساس یاس به وجود میآید.
هم اکنون فصل داغ انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا در جریان است. به نظرتان این وضعیت فارغ از اینکه دولت بعدی دمکرات یا جمهوریخواه باشد چه تاثیری در این رویکرد نامطمئن دارد؟
ببینید اگر این را چند ماه پیش پرسیده بودید میگفتم این موضوع تاثیر خواهد داشت اما ناچیز خواهد بود. در طول ماههای گذشته من با بانکهای زیادی دور دنیا صحبت کردم و حالا با نظر قبلی خودم موافق نیستم. به نظرم بانکهای زیادی هستند که در زمینه انتخابات آمریکا بسیار مضطرب هستند. درباره کاندیدایی نگرانند که میگوید توافق اتمی را همان روز اول ریاست جمهوری پاره خواهد کرد. و فکر میکنم این بر رفتار بانکها تاثیرگذار است. این مسئله با زمان حل میشود چون انتخابات آمریکا تا ابد ادامه نمییابد. نوامبر ما میفهمیم که چه کسی رییس جمهوری بعدی است و در آن زمان تاثیر دولت بعدی در این روند به نوعی کنترل خواهد شد.
شما و همکاران پیشینتان ماهها و سالها برای دستیابی به توافق اتمی تلاش کردید. به نظرتان اگر ایران منفعتی که به دنبال آن بوده از توافق اتمی به دست نیاورد، این توافق در معرض خطر میگیرد؟
بله. ایران در صورتی که منافعی که باید به دست آورد، کسب نکند، به تعهداتش بر مبنای برجام عمل نخواهد کرد. و من برای همین نگران هستم و میگویم ایران باید این منافع را که با مصالحه بر سر برنامه اتمیاش نصیبش شده، به درستی دریافت کند. اما فکر میکنم بخشی از مشکل این است که انتظارها در ایران بزرگنمایی شد و دولت روحانی در زمانی که میخواست این توافق را در داخل بفروشد از واقعیتها و عقلانیت فراتر رفت.
مشکل اینجاست که این تصور ایجاد شد که پس از توافق همه چیز عالی میشود، و وقتی این اتفاق نیفتاد احساس یاس به وجود میآید. بخشی از این مشکل که انتقادها در ایران افزایش یافته این است که برخی فکر میکردند که توافق درها را بسیار زودتر باز خواهد کرد یا اینکه به دلایل سیاسی از فاصلهای که با انتظارات به وجود آمده، بهره ببرند. این وضعیت خطرناکی را به وجود آورده اما در نهایت اگر مقداری صبر در داخل ایران وجود داشته باشد و از سوی دولت آمریکا شاهد شفافیت باشیم، با زمان بیشتر میتوانیم شاهد تغییر وضع موجود باشیم.