در حالی سال ۱۳۸۶ را پشت سر گذاشتیم که مسئله هسته ای ایران از دید کشورهای غربی لاینحل مانده است.
جورج بوش، رییس جمهوری آمریکا، در آخرین روز سال گذشته ایرانی در یک گفت و گوی اختصاصی با رادیو فردا گفت: احتمال دارد ایران و آمریکا به توافقی بر سر اختلاف نظرهایشان برسند، اما اولین قدم در این راه، توقف غنی سازی اورانیوم در ایران است.
ایران این پیش شرط را قبول ندارد و آخرین قطعنامه شورای امنیت، را فاقد «توجیه حقوقی و قانونی» می داند.
در این رابطه، دکتر شهرام چوبین، رییس بخش پژوهش مرکز سیاست های امنیتی در ژنو، سوئیس، در گفت وگو با رادیو فردا از موقعیت کنونی ایران درباره برنامه هسته ایش سخن می گوید.
رادیو فردا: با توجه به مذاکرات هسته ای سال گذشته و قطعنامه هایی که شورای امنیت سازمان ملل صادر کرده، وضعیت ایران بهتر شده یا بدتر؟ عملکرد ایران را چگونه ارزیابی می کنید ؟
شهرام چوبین: این موضوع بستگی به آن دارد که بهتر و یا بدتر شدن را چگونه تعریف کنیم. در مجموع ایران برای دنبال کردن اهداف خود وقت بیشتری بدست آورده است.
- «تا به حال سیاست تهاجمی احمدی نژاد نتیجه داده، بدین معنا که اعضای شورای امنیت سازمان ملل نتوانستند درباره تحریم های گسترده و شدید علیه ایران به توافق برسند و یا اینکه با سرعت بیشتری عمل کنند.»
تا به حال سیاست تهاجمی احمدی نژاد نتیجه داده، بدین معنا که اعضای شورای امنیت سازمان ملل نتوانستند درباره تحریم های گسترده و شدید علیه ایران به توافق برسند و یا اینکه با سرعت بیشتری عمل کنند.
طولانی تر شدن فاصله بین صدور قطعنامه ها علیه ایران از طرفی به خاطر موقعیت روسیه و چین و از سوی دیگر به علت موقعیت کشورهای غیر متعهد است. در عین حال طرف های مذاکره کننده با ایران در باره حدود و ثغور مذاکره و یا دامنه تحریم علیه جمهوری اسلامی وحدت نظر نداشته اند.
قطعنامه سوم که علیه جمهوری اسلامی صادر شده بسیار ضعیف است، درواقع متمم قطعنامه دوم است که تحریم های اضافی علیه سپاه پاسداران و تعدادی از بانک ها و مقامات ایرانی را توصیه می کند.
به باور من، تحریم های غیر رسمی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی علیه ایران تاثیرات بیشتری دارد ولی تا زمانی که قیمت نفت صادراتی بشکه ای صد دلار باشد، ایران می تواند بر این تحریم ها فائق آید.
آقای چوبین در سال جاری مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای اروپایی به چه سمت و سوئی خواهد رفت؟ آیا سیاست هسته ای جمهوری اسلامی کارساز بوده است؟
گفت و گوی ایران با سه کشور عمده اروپایی، بریتانیا، فرانسه، آلمان و همین طور با پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان قطع شده است بویژه بعد از کنار رفتن علی لاریجانی.
سعید جلیلی، جایگزین علی لاریجانی، سیاست های دولت احمدی نژاد را دنبال می کند و گفته است که فقط با آژانس بین المللی انرژی اتمی مذاکره خواهد کرد و تمایلی به گفت و گو با کشورهای اروپایی ندارد. احتمال از سرگیری مذاکره با کشورهای اروپایی کم شده است.
آمریکا هم برای اعمال فشار به ایران به مانع بزرگی برخورد کرده است. انتشار آخرین گزارش اطلاعاتی آمریکا در ماه دسامبر گذشته در باره برنامه هسته ای ایران که می گوید جمهوری اسلامی برنامه دسترسی به سلاح هسته ای را در سال ۲۰۰۳ رها کرد، اعمال تحریم های شدیدتر علیه ایران را زیر سئوال می برد.
بر پایه این گزارش، جامعه جهانی اعمال تحریم شدیدتر را غیر ضروری می داند و در عین حال احتمال حمله نظامی علیه ایران کمتر شده است. باتوجه به این نکات، مقامات ایرانی انگیزه ای برای گفت و گوهای جدی ندارند. ضمنا آخرین گزارش اطلاعاتی آمریکا درباره برنامه هسته ای ایران زیر پای منتقدان سیاست تهاجمی احمدی نژاد را خالی کرده است.
می توان نتیجه گرفت که در سال گذشته ایرانی، سیاست تهاجمی احمدی نژاد، که اخیرا آیت الله خامنه ای نیز بر آن صحه گذاشته، از نقطه نظر سیاست داخلی کارساز بوده است.
از دیدگاه سیاست خارجی، سیاست احمدی نژاد جامعه بین المللی را درباره انتخاب گام بعدی در رابطه با مسئله هسته ای ایران، دچار سردرگمی کرده است.
آمریکا می گوید که پیش شرط مذاکره با ایران، تعطیل غنی سازی است. شرطی که ایران قبول ندارد. با توجه به این اختلاف نظر، امیدی به حل مسئله هسته ای ایران وجود دارد؟
مدت زیادی به پایان ریاست جمهوری جرج بوش نمانده است.مبارزات انتخاباتی برای انتخاب رییس جمهوری آینده زودتر از موعد مقرر شروع شده و میراث سیاسی یا کار شاخص دولت جرج بوش در حیطه مسئله هسته ای ایران نیست.
اگر دولت فعلی آمریکا کار شاخصی انجام داده باشد باید آن را در رابطه با مسئله فلسطین جستجو کرد که آن هم جای سئوال دارد.
اگر دولت فعلی آمریکا حاضر به تغییر سیاست خود نباشد و نخواهد در پیش شرط خود، که تعطیل غنی سازی اورانیوم است، تجدید نظر کند، حل مسئله هسته ای ایران راه به جایی نخواهد برد.
- «اگر دولت فعلی آمریکا حاضر به تغییر سیاست خود نباشد و نخواهد در پیش شرط خود، که تعطیل غنی سازی اورانیوم است، تجدید نظر کند، حل مسئله هسته ای ایران راه به جایی نخواهد برد.»
با این وجود حرکتی در محافل سیاسی و روشنفکران غربی در حال شکل گیری است برای قبول ادامه غنی سازی در ایران ولی در سطحی محدود، به شرط آنکه ایران پروتکل الحاقی را امضاء کند و بازرسی های گسترده بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را بپذیرد.
شماری از کشورهای اروپایی و حتی برخی از اعضای حزب دموکرات آمریکا، از جمله باراک اوباما، نظراتی مشابه دارند.
ذکر دو نکته ضروری است، اول اینکه با توجه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، توجه به مسئله هسته ای ایران برای یکسال یا بیشتر دچار وقفه خواهد شد. نکته دوم اینکه مقامات ایرانی می گویند در مسئله هسته ای «پیروز» شده اند، لذا دولت ایران بویژه آیت الله خامنه ای اشتیاقی به مصالحه ندارند.
تنها نکته پوشیده در این راستا این است که ما نمی دانیم ایران با چه سرعتی به مهارت غنی سازی دست پیدا خواهد کرد.
به نظر می رسد که ایران با برخی مشکلات فنی برای غنی سازی روبرو است؛ اگر ایران در یک یا دو سال آینده بر این مشکلات فائق نشود، آن وقت می توان به اقدامات دیپلماتیک و ابتکارهای جدید برای حل مسئله هسته ای ایران امیدوار بود.
ولی اگر ایران به مهارت غنی سازی دست یابد و به مقدار کافی اورانیوم غنی شده تولید کند، جمهوری اسلامی با استفاده از وقفه ای که در فعالیت های دیپلماتیک پیش خواهد آمد، دنیا را در مقابل عمل انجام شده قرار خواهد داد.
برخی از کارشناسان غربی پیشنهاد کرده اند که غنی سازی در ایران، به رغم ریسک هایی که دارد، تحت نظر یک کنسرسیوم بین المللی ادامه پیدا کند، این پیشنهاد را چگونه ارزیابی می کنید؟
تمام این ریسک ها وجود دارد. برداشت کلی این است که اگر راه های دیگر کارساز نباشند، این راه یعنی غنی سازی تحت مدیریت بین المللی، باید مد نظر قرار گیرد.
پیشنهادهای روسیه، محمد البرادعی و عربستان سعودی برای غنی سازی اورانیوم و همین طور تشکیل یک مرکز غنی سازی در منطقه خاورمیانه یا مرکز بین المللی غنی سازی در خارج از ایران، به عنوان مثال در روسیه یا سوئیس، بهترین راه برای حل مسئله هسته ای ایران است.
اگر هیچ یک از این پیشنهادها کارساز نباشد، راه دیگری جز ادامه غنی سازی در ایران وجود ندارد ولی تحت مدیریت یک کنسرسیوم بین المللی و بازرسی های گسترده از سوی آژانس بین المللی. این راه حل را احمدی نژاد دو سال پیش در سازمان ملل پیشنهاد کرده بود.
البته قبول ادامه غنی سازی در ایران ریسک هایی را در بر دارد ولی با نگرش به ناکام ماندن دیپلماسی، برای حل مسئله هسته ای ایران این گزینه بهتر است؛ بهتر از آنچه که دو سال پیش بود.