در آغاز دهه پنجاه خورشیدی هنوز موسیقی و ترانه پایش به حیطه فوتبال و استادیومهای ورزشی باز نشده بود و فدراسیون فوتبال هم به دنبال چنین ایدههایی نبود. اما بودند هنرمندانی که خود، شیفته فوتبال بودند. حتی برخی از آنها سابقه ورزشی داشتند و در تیم هنرمندان هم توپ میزدند.
ایرج جنتی عطایی، از بانیان ترانهسرایی نوین ایران، یکی از همانها بود که با تیم فوتبال تاج مشهد آن سالها بازی فوتبال را آغاز کرد و با چهرههای سرشناس فوتبال آن دوران همچون علی جباری، گودرز حبیبی و مهدی لواسانی همبازی بود. او حتی در تیم هنرمندان هم عضویت داشت و در آنجا هم شاهد حضور محمد صادقی، حسین کازرانی و داوود نصیری بود. در همان دوران شیفتگی فوتبال حادثهای موجب مصدومیت ایرج جنتی عطایی شد و رشته پیوند او با فوتبال از هم گسست. با این وجود او که از طرفداران پروپاقرص تیم هما در آن دوران بود الفتش را با بازیکنان سرشناس این تیم، علیرضا خورشیدی، سهامالدین میرفخرایی و حسن نایب آقا حفظ کرد. ایرج جنتی عطایی:
«سر این ترانهای که من نوشتم این شوق و ذوق خود من در پیوند با گذشته فوتبالی خودم و ارتباطم با دوستان بود. ویگن هم که میدانید گذشته ورزشی داشت و در یکی از همین باهم بودنها من و ویگن تصمیم گرفتیم که این کار را انجام بدهیم. من و واروژان هم مدام به تماشای مسابقات فوتبال میرفتیم در امجدیه.»
ترانه «بچهها متشکریم» در همان سالهای پر رونق موسیقی پاپ، سالهای فعالیت آهنگسازان به نام، سالهای پرویز مقصدی و عطاءالله خرم و حضور درخشان هنرمندان جوان در خانه ویگن که به نوعی دفتر کار او هم به شمار میآمد، شکل گرفت. ایرج جنتی عطایی:
«من یک تکههاییش را شروع کرده بودم و دلم میخواست که بدهم به بابک کار کند. بابک بیات. اما به هر صورت اشتیاق ویگن باعث شد که یک چیزی به ذهنش رسید و ادامه داد و من هم بر آن مبنا ادامه دادم و کار حاضر شد.»
سال سروده شدن این ترانه مصادف است با رونق اقتصادی ایران در پی چهار برابر شدن قیمت نفت در بازار جهانی و افزوده شدن بر قدرت دفاعی و نظامی ایران در دوران زمامداری محمد رضاشاه پهلوی در کنار آزادیهای فردی و اجتماعی و رنگ و رو باختن آنچه نهادهای حقوق بشری، «آزادیهای سیاسی» مینامیدند. ایرج جنتی عطایی:
به هر روی «بچهها متشکریم» توسط کمپانی آپولون در آن زمان توزیع شد. بر روی جلد صفحه این آهنگ تصویری است از ویگن که نتها و ترانهها را به غلام وفاخواه، بازیکن سابق تیم ملی ایران نشان میدهد. با پسزمینهای از استادیوم امجدیه و بر آن نوشته شده است هدیه ویگن به فوتبال دوستان.
ایرج جنتی عطایی در این ترانه، ساده و بیتکلف در قالب یک گزارشگر ایدههای خود را با شنیدههایش از میدانهای ورزشی و شعارهای هواداران گره زده است. هرچند کار از نقطه نظر فرم و واژه آرایی شباهتی به دیگر آثار او ندارد:
تا سالهای سال «بچهها متشکریم» تنها ترانه شاخص زمان خودش برای ملی پوشان فوتبال ایران باقی ماند. در سال ۱۳۵۶ و در دورانی که ایران درگیر بازیهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین بود ضیا خواننده موسیقی پاپ که در دهه پنجاه کار خود را با ترانه «قایقران» آغاز کرده بود در نیمههای این دهه به خواندن ترانههای فولکلور و فکاهی روی آورد. و همین موضوع به شهرت او دامن زد.
کلام این دست ترانهها را نیز اغلب خود او میسرود. زمانی که تیم ملی کویت برای بازی با تیم ملی ایران به تهران آمد، ضیا ترانه «زنگالو» را که پیشتر خوانده بود با نام "زاگالو" عرضه کرد که کلام آن طعنهای طنزآمیز بود به ماریو زاگالو مربی سرشناس برزیلی که در آن هنگام مربیگری تیم کویت را بر عهده داشت.
زاگالو پیش از بازی با ایران گفته بود ایران بازنده می شود تا معلوم شود کویت بهترین تیم آسیا بوده. اما در نهایت تیم ملی ایران از این میدان پیروز بیرون آمد.
دهه ۷۰: رونق دوباره فوتبال و ترانه ملیپوشان
در دهه ۶۰ خورشیدی ایران که درگیر جنگ هشت ساله با همسایه غربی خود عراق بود چندان مجالی برای عرض اندام در مجامع ورزشی نداشت و به نوعی فوتبال ایران هم دچار رکود شده بود. اما در دهه ۷۰ خورشیدی فوتبال ایران جان دوبارهای گرفت.
سال ۱۳۷۷ وقتی که تیم ایران به جام جهانی فرانسه راه پیدا کرد صدا و سیمای ایران برای اولین بار در قالب نهادی دولتی سرودی را با عنوان «ملیپوشان» با اجرای گروه کر و آهنگی از رمضان عظیمی تولید کرد. شعر ملیپوشان را محمود شاهرخی از زمره شعرای معروف به «شاعران شعر دفاع مقدس» سروده بود که خود از اعضای شورای عالی شعر مرکز موسیقی صدا و سیما به شمار میآمد.
او در این شعر همچون دیگر کارهای خود مفاهیم ورزشی را در قالبی ایدئولوژیک به کار گرفته بود. در همین سال که دوران شروع دوباره موسیقی پاپ در ایران هم به شمار میآمد آلبوم «ایران من» با اجرای گروهی از خوانندگان موسیقی پاپ داخل کشور نظیر کوروش یغمایی، مانی رهنما، خشایار اعتمادی و دیگران منتشر شد.
در همان زمان اردشیر کامکار هم به سفارش محمدعلی چاووشی، از تهیهکنندگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قطعه گل افشان را در دستگاه همایون و چهارگاه تصنیف کرد. شعر این کار از خود تهیه کننده بود و اردشیر کامکار به سراغ صدای حماسی شهرام ناظری رفت تا به ملودیهای این قطعه که حالت نقالی و زورخانهای داشت جان بدهد.
دهه ۸۰؛ «آواز میخوانم وطن»
تیم ملی فوتبال ایران یک بار دیگر سال ۱۳۸۵ بخت حضور در جام جهانی را پیدا کرد. این بار موضوع خواندن ترانهای برای تیم ملی در داخل ایران پررنگتر شد. خوانندگان ایرانی خارج از کشور هم ترانههایی را روانه بازار کردند.
در آن سال فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) قصد داشت از همه کشورها یک ترانه رسمی برای آلبومی که قرار بود به این منظور منتشر شود، داشته باشد. حتی قرار بود که ترانه رسمی تیم ملی فوتبال هر کشور در ساعات پیش از بازی و در میانه دو نیمه پخش شود.
در ایران نام دو خواننده بیش از هر کس دیگر بر سر زبانها بود. امیر تاجیک و علیرضا عصار. اما در نهایت مسئول فرهنگی فدراسیون فوتبال امیر تاجیک را به عنوان خواننده رسمی فدراسیون فوتبال اعلام کرد.
امیر تاجیک با ترانه «آواز میخوانم وطن» که کلام آن سروده اشکان شبافروز بود برنده رقابت داخلی شده بود. امیر تاجیک:
علیرضا عصار هم ترانه ای از شاهکار بینش پژوه خوانده بود. کاری سنگین در قالبی حماسی که «ایران من» لقب گرفت. برای تنظیم موسیقی این کار عصار به سراغ شهرداد روحانی رفت.
در حالی که هیچکدام از کارهای تولید داخل نتوانستند در آن سال در میان فوتبال دوستان به تعبیری گل کنند، شاهکار بینشپژوه روی ملودی دی جی الیگتور و آرش هم ترانهای برای تیم ملی فوتبال ایران نوشت. او در این کار برخلاف «ایران من» از استفاده از کلمات مطنطن خودداری کرده بود. شاهکار بینش پژوه:
سروده شدن ترانه دو کار متفاوت برای علیرضا عصار خواننده داخل کشور و آرش خواننده ایرانی خارج از کشور جار و جنجالهای زیادی را پدید آورد. شاهکار بینش پژوه:
شاهکار بینش پژوه که از طرفداران تیم بارسلونای اسپانیا است، اکنون در کالیفرنیا به سر میبرد، او میگوید در هر دو کار سعی کرده که با توجه به کاراکتر خوانندهها ترانهای باورپذیر بنویسد:
اما امیر تاجیک خوانندهای که با ترانه «آواز میخوانم وطن» به نوعی رقیب علیرضا عصار و آرش در آن سالها به شمار میرفت رمز موفقیت ترانه «بچههای ایران» از آرش را مسایل دیگری میداند:
در حاشیه همان سال است که گروه آریان هم که در بهترین دوران فعالیت خود به سر میبرد، به تهیهکنندگی محسن رجبپور، مرد در سایه بسیاری از رویدادهای موسیقی آن سالها، ترانه «جاویدان ایران» را اجرا کرد، که ترانه آن را نینف امیرخاص که اغلب تنظیم موسیقیهای گروه آریان را بر عهده داشت سروده بود و آهنگ آن از ساختههای علی پهلوان یکی از دو خواننده اصلی گروه بود
دهه ۹۰: دروازههای دنیا و حرف و حدیثهایش
هشت سال گذشته است و بار دیگر ایران به جام جهانی میرود. فدراسیون فوتبال ایران ترانه «دروازههای دنیا» را از احسان خواجه امیری به عنوان آهنگ رسمی این فدراسیون انتخاب کرده است. انتخابی که به گفته لیلا رضایی از اعضای تحریریه سایت موسیقی ما در تهران حرف و حدیثهای بسیاری را به دنبال داشته است:
حتی برخی منابع خبری تحت عنوان شنیدهها انگشت بر روی دستمزد ۱۲۰ میلیون تومانی خواننده گذاشتند و نوشتند که امیر تاجیک در سال ۸۵ تنها ۱۰ میلیون تومان برای اجرای قطعه مربوط به تیم ملی دریافت کرده بود. در این میان یک وبسایت موسیقی در ایران با به راه انداختن نظرسنجی از ۶۲۵۰ تن از کاربرانش نوشته است که ۶۵ درصد آنها از قطعه رسمی تیم ملی فوتبال ایران راضی نبودند. امیر تاجیک:
فریدون شهبازیان، از آهنگسازان برجسته موسیقی ایران نیز در یادداشتی که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرد آهنگ رسمی تیم ملی فوتبال ایران را آهنگی ضعیف، فاقد پویایی و تحرک لازم و غیرقابل رقابت با خوانندگان و آهنگسازان اروپایی، آفریقایی و آمریکایی نامید.
در حالی که ترانه «دروازههای دنیا» با کلام روزبه بمانی با آهنگ و صدای احسان خواجه امیری تنها ترانه رسمی تیم ملی فوتبال ایران معرفی شده است، امیر تاجیک خواننده ترانه رسمی تیم ملی ایران در سال ۱۳۸۵ معتقد است خواننده این گونه ترانهها باید مؤلفههایی را داشته باشد:
با این وجود اگر سری به سایتهای ویژه موسیقی بزنید میبینید انبوهی از خوانندگان آماتور و حرفهای ایرانی همزمان با جام جهانی بیستم بخت خود را برای همصدایی با تیم ملی ایران و میلیونها هوادار آن آزمودهاند.
ایرج جنتی عطایی، از بانیان ترانهسرایی نوین ایران، یکی از همانها بود که با تیم فوتبال تاج مشهد آن سالها بازی فوتبال را آغاز کرد و با چهرههای سرشناس فوتبال آن دوران همچون علی جباری، گودرز حبیبی و مهدی لواسانی همبازی بود. او حتی در تیم هنرمندان هم عضویت داشت و در آنجا هم شاهد حضور محمد صادقی، حسین کازرانی و داوود نصیری بود. در همان دوران شیفتگی فوتبال حادثهای موجب مصدومیت ایرج جنتی عطایی شد و رشته پیوند او با فوتبال از هم گسست. با این وجود او که از طرفداران پروپاقرص تیم هما در آن دوران بود الفتش را با بازیکنان سرشناس این تیم، علیرضا خورشیدی، سهامالدین میرفخرایی و حسن نایب آقا حفظ کرد. ایرج جنتی عطایی:
«سر این ترانهای که من نوشتم این شوق و ذوق خود من در پیوند با گذشته فوتبالی خودم و ارتباطم با دوستان بود. ویگن هم که میدانید گذشته ورزشی داشت و در یکی از همین باهم بودنها من و ویگن تصمیم گرفتیم که این کار را انجام بدهیم. من و واروژان هم مدام به تماشای مسابقات فوتبال میرفتیم در امجدیه.»
ترانه «بچهها متشکریم» در همان سالهای پر رونق موسیقی پاپ، سالهای فعالیت آهنگسازان به نام، سالهای پرویز مقصدی و عطاءالله خرم و حضور درخشان هنرمندان جوان در خانه ویگن که به نوعی دفتر کار او هم به شمار میآمد، شکل گرفت. ایرج جنتی عطایی:
«من یک تکههاییش را شروع کرده بودم و دلم میخواست که بدهم به بابک کار کند. بابک بیات. اما به هر صورت اشتیاق ویگن باعث شد که یک چیزی به ذهنش رسید و ادامه داد و من هم بر آن مبنا ادامه دادم و کار حاضر شد.»
سال سروده شدن این ترانه مصادف است با رونق اقتصادی ایران در پی چهار برابر شدن قیمت نفت در بازار جهانی و افزوده شدن بر قدرت دفاعی و نظامی ایران در دوران زمامداری محمد رضاشاه پهلوی در کنار آزادیهای فردی و اجتماعی و رنگ و رو باختن آنچه نهادهای حقوق بشری، «آزادیهای سیاسی» مینامیدند. ایرج جنتی عطایی:
«به هر روی در دوران ما فاصلهگیری از آنچه که مسلط بود به جامعه از نظر سیاسی و سانسور و باید و نبایدها... چون در فوتبال هم به وجود آمده بود... به همین دلیل یک مجموعهای بود برای دوران ما این ترانه که هم آن را باید بیان کند و هم آن پذیرش بیحد مردم را از قهرمانانشان.»
به هر روی «بچهها متشکریم» توسط کمپانی آپولون در آن زمان توزیع شد. بر روی جلد صفحه این آهنگ تصویری است از ویگن که نتها و ترانهها را به غلام وفاخواه، بازیکن سابق تیم ملی ایران نشان میدهد. با پسزمینهای از استادیوم امجدیه و بر آن نوشته شده است هدیه ویگن به فوتبال دوستان.
ایرج جنتی عطایی در این ترانه، ساده و بیتکلف در قالب یک گزارشگر ایدههای خود را با شنیدههایش از میدانهای ورزشی و شعارهای هواداران گره زده است. هرچند کار از نقطه نظر فرم و واژه آرایی شباهتی به دیگر آثار او ندارد:
«ژورنالیسم هنری این نوع کارها طبیعتاً میچربد به آن بخش آفرینشگری هنری مطلق و همین که تو بخواهی هماهنگ کنی و سامان و سازمان بدهی عاطفه اجتماعی را که تکه تکه اینجا و آنجا هست، آن به نظرم در این جور موارد کار میکند.»
تا سالهای سال «بچهها متشکریم» تنها ترانه شاخص زمان خودش برای ملی پوشان فوتبال ایران باقی ماند. در سال ۱۳۵۶ و در دورانی که ایران درگیر بازیهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین بود ضیا خواننده موسیقی پاپ که در دهه پنجاه کار خود را با ترانه «قایقران» آغاز کرده بود در نیمههای این دهه به خواندن ترانههای فولکلور و فکاهی روی آورد. و همین موضوع به شهرت او دامن زد.
کلام این دست ترانهها را نیز اغلب خود او میسرود. زمانی که تیم ملی کویت برای بازی با تیم ملی ایران به تهران آمد، ضیا ترانه «زنگالو» را که پیشتر خوانده بود با نام "زاگالو" عرضه کرد که کلام آن طعنهای طنزآمیز بود به ماریو زاگالو مربی سرشناس برزیلی که در آن هنگام مربیگری تیم کویت را بر عهده داشت.
زاگالو پیش از بازی با ایران گفته بود ایران بازنده می شود تا معلوم شود کویت بهترین تیم آسیا بوده. اما در نهایت تیم ملی ایران از این میدان پیروز بیرون آمد.
دهه ۷۰: رونق دوباره فوتبال و ترانه ملیپوشان
در دهه ۶۰ خورشیدی ایران که درگیر جنگ هشت ساله با همسایه غربی خود عراق بود چندان مجالی برای عرض اندام در مجامع ورزشی نداشت و به نوعی فوتبال ایران هم دچار رکود شده بود. اما در دهه ۷۰ خورشیدی فوتبال ایران جان دوبارهای گرفت.
سال ۱۳۷۷ وقتی که تیم ایران به جام جهانی فرانسه راه پیدا کرد صدا و سیمای ایران برای اولین بار در قالب نهادی دولتی سرودی را با عنوان «ملیپوشان» با اجرای گروه کر و آهنگی از رمضان عظیمی تولید کرد. شعر ملیپوشان را محمود شاهرخی از زمره شعرای معروف به «شاعران شعر دفاع مقدس» سروده بود که خود از اعضای شورای عالی شعر مرکز موسیقی صدا و سیما به شمار میآمد.
او در این شعر همچون دیگر کارهای خود مفاهیم ورزشی را در قالبی ایدئولوژیک به کار گرفته بود. در همین سال که دوران شروع دوباره موسیقی پاپ در ایران هم به شمار میآمد آلبوم «ایران من» با اجرای گروهی از خوانندگان موسیقی پاپ داخل کشور نظیر کوروش یغمایی، مانی رهنما، خشایار اعتمادی و دیگران منتشر شد.
در همان زمان اردشیر کامکار هم به سفارش محمدعلی چاووشی، از تهیهکنندگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قطعه گل افشان را در دستگاه همایون و چهارگاه تصنیف کرد. شعر این کار از خود تهیه کننده بود و اردشیر کامکار به سراغ صدای حماسی شهرام ناظری رفت تا به ملودیهای این قطعه که حالت نقالی و زورخانهای داشت جان بدهد.
دهه ۸۰؛ «آواز میخوانم وطن»
تیم ملی فوتبال ایران یک بار دیگر سال ۱۳۸۵ بخت حضور در جام جهانی را پیدا کرد. این بار موضوع خواندن ترانهای برای تیم ملی در داخل ایران پررنگتر شد. خوانندگان ایرانی خارج از کشور هم ترانههایی را روانه بازار کردند.
در آن سال فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) قصد داشت از همه کشورها یک ترانه رسمی برای آلبومی که قرار بود به این منظور منتشر شود، داشته باشد. حتی قرار بود که ترانه رسمی تیم ملی فوتبال هر کشور در ساعات پیش از بازی و در میانه دو نیمه پخش شود.
در ایران نام دو خواننده بیش از هر کس دیگر بر سر زبانها بود. امیر تاجیک و علیرضا عصار. اما در نهایت مسئول فرهنگی فدراسیون فوتبال امیر تاجیک را به عنوان خواننده رسمی فدراسیون فوتبال اعلام کرد.
امیر تاجیک با ترانه «آواز میخوانم وطن» که کلام آن سروده اشکان شبافروز بود برنده رقابت داخلی شده بود. امیر تاجیک:
«فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت آهنگی را بسازد برای تیم ملی در سال ۲۰۰۶ بعد از بزرگان موسیقی سئوالاتی کردند و به اتفاق تصمیم گرفتند این آهنگ را من بخوانم. یک آهنگ بهزاد عبدی ساختند. در کیف من آن کار را خواندم که به دل فدراسیون ننشست و به من گفتند که آواز وطن را بساز. که این آهنگ آواز وطن را امید برادرم ساخت. با این آهنگ هم ما به جام جهانی رفتیم. منتها آن موقع مثل الان که خوانندههای دیگر هم میخوانند آقای عصار هم با ایران خودرو یک قراردادی بست قرار بود ایران خودرو اسپانسر تیم ملی باشد. ولی خود فدراسیون آهنگ من را انتخاب کرد و ما رفتیم آلمان...»
علیرضا عصار هم ترانه ای از شاهکار بینش پژوه خوانده بود. کاری سنگین در قالبی حماسی که «ایران من» لقب گرفت. برای تنظیم موسیقی این کار عصار به سراغ شهرداد روحانی رفت.
در حالی که هیچکدام از کارهای تولید داخل نتوانستند در آن سال در میان فوتبال دوستان به تعبیری گل کنند، شاهکار بینشپژوه روی ملودی دی جی الیگتور و آرش هم ترانهای برای تیم ملی فوتبال ایران نوشت. او در این کار برخلاف «ایران من» از استفاده از کلمات مطنطن خودداری کرده بود. شاهکار بینش پژوه:
«من توی آن ترانه سعی کردم که نوع گفتاری که پیش از آشنا شدن با من آرش داشت را یک کمی تقویتش کنم برای اینکه خیلی شما نمیتوانید ادبیات رایج یک خوانندهای که توی سالها ازش استفاده کرده را یک باره به هم بریزید. بنابراین من سعی کردم در همان جایی که هست از اسامی کوروش و آرش و این که فرهنگ ۲۵۰۰ ساله را به نوعی توی یک ملودی خودمانی جا بدهم."
سروده شدن ترانه دو کار متفاوت برای علیرضا عصار خواننده داخل کشور و آرش خواننده ایرانی خارج از کشور جار و جنجالهای زیادی را پدید آورد. شاهکار بینش پژوه:
«این هم مستمسکی بود برای این که بگویند چرا کسی با خوانندههای بیرون مرزها کار میکند باید ترانه ملی را هم درست همان آدم بگوید. به دلیل این که به حوزه شعرای دولتی وارد شده بودم... چرا از همان موقع جریان ممنوعالکاری ام هم ایجاد شد.»
شاهکار بینش پژوه که از طرفداران تیم بارسلونای اسپانیا است، اکنون در کالیفرنیا به سر میبرد، او میگوید در هر دو کار سعی کرده که با توجه به کاراکتر خوانندهها ترانهای باورپذیر بنویسد:
«اساساً نوع ملودی که آرش استفاده میکند ملودی صمیمیتری هست. و همینطور تنظیمی که اتفاق میافتد مردم پسندتر هست. طبیعی است که شانس بیشتری داشته باشد برای محبوب القلوب شدن به تعبیری.»
اما امیر تاجیک خوانندهای که با ترانه «آواز میخوانم وطن» به نوعی رقیب علیرضا عصار و آرش در آن سالها به شمار میرفت رمز موفقیت ترانه «بچههای ایران» از آرش را مسایل دیگری میداند:
«ما توی ایران بودیم به ما میگفتند خواننده نمیتواند، ممنوعالکار میشود اگر بخواهد کارش را به ماهواره بدهد. این داستانها را ما داشتیم. ما اگر پوشش خبری میدادیم، پوشش مطبوعاتی میکردیم کار را و از طریق یک شبکههای عمومی پخشاش میکردیم، جهانی پخشاش میکردیم، خب این کار هم به نوع خودش از پتانسیلهای خاصی برخوردار است که میتواند جایگاه خودش را حفظ کند. واقعاً هم این کار در سه روز ساخته شد. اولین بار بود که در ایران داشت صورت میگرفت. خب آقای آرش آن ور از امکانات ماهواره برخوردار بودند. خیلی راحت آن کار گل کرد. ولی اینجا حب این کار درست فقط توی ایران همه میدانستند من این کار را خواندم. ما حتی کلیپاش را هم ساختیم. توسط فدراسیون. هزینه کلیپاش دادند. منتها خب جایی نبود که من بخواهم آن کار را عنوان کنم.»
در حاشیه همان سال است که گروه آریان هم که در بهترین دوران فعالیت خود به سر میبرد، به تهیهکنندگی محسن رجبپور، مرد در سایه بسیاری از رویدادهای موسیقی آن سالها، ترانه «جاویدان ایران» را اجرا کرد، که ترانه آن را نینف امیرخاص که اغلب تنظیم موسیقیهای گروه آریان را بر عهده داشت سروده بود و آهنگ آن از ساختههای علی پهلوان یکی از دو خواننده اصلی گروه بود
دهه ۹۰: دروازههای دنیا و حرف و حدیثهایش
هشت سال گذشته است و بار دیگر ایران به جام جهانی میرود. فدراسیون فوتبال ایران ترانه «دروازههای دنیا» را از احسان خواجه امیری به عنوان آهنگ رسمی این فدراسیون انتخاب کرده است. انتخابی که به گفته لیلا رضایی از اعضای تحریریه سایت موسیقی ما در تهران حرف و حدیثهای بسیاری را به دنبال داشته است:
«بر اساس این انتقادها پیروز ارجمند طی یک مصاحبه که با یکی از رسانههای داخلی داشت اعلام کرده بود که این ترانه اصلاً برای آنها مورد قبول نیست. احسان خواجه امیری بعد از این که پیروز ارجمند چنین صحبتی را مطرح کرد با فدراسیون فوتبال وارد بحث شدند و پیرو صحبتهایی که من با خود آقای پیروز ارجمند داشتم ایشان عنوان کردند که من نگفتم که این ترانه ضعیف است. در صورتی که قبل از این مصاحبه من آقای ارجمند کاملاً با این آهنگ مخالف بودند و گفته بودند که این آهنگ یک آهنگ ضعیف است و نمیتواند به عنوان ویترینی برای موسیقی ایران در سطح جهانی مطرح شود.»
حتی برخی منابع خبری تحت عنوان شنیدهها انگشت بر روی دستمزد ۱۲۰ میلیون تومانی خواننده گذاشتند و نوشتند که امیر تاجیک در سال ۸۵ تنها ۱۰ میلیون تومان برای اجرای قطعه مربوط به تیم ملی دریافت کرده بود. در این میان یک وبسایت موسیقی در ایران با به راه انداختن نظرسنجی از ۶۲۵۰ تن از کاربرانش نوشته است که ۶۵ درصد آنها از قطعه رسمی تیم ملی فوتبال ایران راضی نبودند. امیر تاجیک:
«همین اواخر کنفدراسیون فوتبال دعوت کرد از من که آقا ما میخواهیم که آهنگ بخوانید شما مجدداً. من هم گفتم که جای آزمون و خطا نیست. حالا آقای خواجه امیری و من باید درباره مسائلی که وجود دارد و من خوشم نمیآید توی این مسائل باشم انتخاب کردند و آقای نبی به من زنگ زدند. آقای ملامحمد زنگ زدند. تلویزیون اعلام کرد امیر تاجیک هم جزو گزینههای ماست. چون سرود جام جهانی ۲۰۰۶ را من خوانده بودم، اینها تصمیم بر این داشتند. منتها دو دستگی که در فدراسیون فوتبال ایجاد شد و لابیهایی که صورت گرفت، حالا نمیخواهم بحث لابیهایش را بکنم. ولی من هم شنیدم. آقای خواجه امیری را انتخاب کردند.»
فریدون شهبازیان، از آهنگسازان برجسته موسیقی ایران نیز در یادداشتی که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرد آهنگ رسمی تیم ملی فوتبال ایران را آهنگی ضعیف، فاقد پویایی و تحرک لازم و غیرقابل رقابت با خوانندگان و آهنگسازان اروپایی، آفریقایی و آمریکایی نامید.
در حالی که ترانه «دروازههای دنیا» با کلام روزبه بمانی با آهنگ و صدای احسان خواجه امیری تنها ترانه رسمی تیم ملی فوتبال ایران معرفی شده است، امیر تاجیک خواننده ترانه رسمی تیم ملی ایران در سال ۱۳۸۵ معتقد است خواننده این گونه ترانهها باید مؤلفههایی را داشته باشد:
«نوع صدا و نوع سبک موسیقی باید همخوانی داشته باشد. مترادف باشد با موضوعی که دارد انتخاب میشود. خواننده باید تواناییهای صدایی داشته باشد. صدای اکتیو و هیجان خاص خودش را داشته باشد. حالا بهش میگویند حماسی و اینها. دارای یک نوانسهای خاصی باشد که صدا بتواند... مهم ریتم و محکم خواندن آن آهنگهاست.»
با این وجود اگر سری به سایتهای ویژه موسیقی بزنید میبینید انبوهی از خوانندگان آماتور و حرفهای ایرانی همزمان با جام جهانی بیستم بخت خود را برای همصدایی با تیم ملی ایران و میلیونها هوادار آن آزمودهاند.