امیلی لاندوا، تحلیلگر اسرائیلی معتقد است که توافق هستهای ایران و غرب اکنون به واقعیت پیوسته و حال جامعه بینالملل و از جمله اسرائیل بر این موضوع تمرکز کردهاند که گامهای بعدی چه خواهد بود.
او در عین حال میگوید پرسش از اینکه بدون این توافق، وضعیت چگونه بود، پرسش درستی نیست و باید پرسید چگونه میتوانست این توافق، توافق بهتری باشد. پاسخهای خانم لاندوا را به پرسشهای رادیو فردا مرور کنید:
امیلی لانداو
امیلی لانداو، تحلیلگر ارشد در انستیتوی مطالعات امنیت ملی در اسرائیل است. او مقالات متعددی در حوزه خلع سلاح و سازوکار امنیت خاورمیانه نوشته و از سال ۲۰۰۴ در دانشگاه تلآویو در زمینه استراتژی هستهای و مسائل مرتبط به آن تدریس میکند. مجله فوربز در سال ۲۰۱۵ امیلی لانداو را به دلیل فعالیتش در زمینه امور امنیتی از جمله در مورد بحران هستهای ایران، یکی از ۵۰ زن تأثیرگذار اسرائیل معرفی کرد.
شما در اسرائیل هستید. به نظرتان دولت این کشور توافق اتمی را یک موضوع تمامشده قلمداد میکند و حال در فکر دوران پس از برجام است؟
من فکر میکنم برجام یک واقعیت است و برای همه این گونه است، چه برای کسانی که بر سر آن مذاکره کردند، و چه برای بقیه دنیا که این شامل اسرائیل هم میشود. جامعه بینالمللی به آن مقطع رسید که توافق سال گذشته اعلام شد و سپس اقدامات پس از آن انجام شد.
حال همه بر این متمرکز هستند که قدمهای بعدی چه خواهد بود، توافق به چه نحوی اجرا خواهد شد و کشورهای پنج به علاوه یک در زمینه هستهای و سایر مسائل که به آن مربوط هستند چگونه رابطه خود با ایران را ادامه خواهند داد. این توافق درباره مسئله هستهای بود اما متأسفانه موضوع موشکی در آن وارد نشد در زمانی که ایران یک برنامه هستهای فعال دارد و عناصری دیگری درباره رفتار ایران در منطقه وجود دارد که تأثیر مستقیم بر حوزه هستهای دارد.
گروه پنج به علاوه یک، خصوصاً آمریکا، بارها پس از دستیابی به توافق هستهای تأکید کرد که پس از این توافق اتمی، دنیا مکانی امنتر خواهد بود. اسرائیل بیش از یک دهه، برنامه هستهای ایران را تهدیدی علیه امنیتش ارزیابی کرد. امروز چگونه است؟ آیا این توافق به اسرائیل کمک میکند که احساس امنیت بیشتری کند؟
این توافق را باید در راستای اصول عدم اشاعه سلاحهای اتمی ارزیابی کنیم. ایران عضوی از پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی (ان پی تی) است. این کشور متعهد شده که بر روی نظامی کردن برنامهاش کار نکند. و ایران دههها برای نظامی کردن برنامهاش کار کرده است.
گزارش نهایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این زمینه در دسامبر ۲۰۱۵ پس از مدتی طولانی که ایران -حتی در ماههای آخر- با این نهاد همکاری نمیکرد، منتشر شد. از همین رو این گزارش میتوانست حتی بیشتر به این موضوع بپردازد که ایران تا چه مقطعی درباره نظامی کردن برنامه هستهایاش کار کرده است. آژانس نتوانست یک بازه زمانی قطعی بدهد، چون ایران همکاری نکرد. موضوع این است که ایران همکاری نکرده و فریب کاری میکند.
اسرائیل در این میان همواره در معرض سخنان وحشتناکی است، رهبران ایران، از جمله روحانی، پنهان نمیکنند که چه دشمنی عمیقی با اسرائیل دارند و این را بارها و بارها تکرار میکنند که از منظر ایران، اسرائیل نباید بخشی از خاورمیانه باشد، یا آن گفته مناقشهبرانگیز مقامهای ارشد ایران که گفتند «اسرائیل باید از نقشه حذف شود» و اینکه آیا این حرف واقعاً گفته شد یا خیر دیگر مهم نیست چون آنها میگویند اسرائیل نباید در خاورمیانه باشد، و این رد کردن کامل موجودیت اسرائیل است. اینکه یک کشور که عضو سازمان ملل است درباره کشور دیگری که حاکمیت دارد، رد موجودیت اسرائیل است.
در چنین فضایی وقتی ایران روی نظامی کردن برنامه هستهای کار کند، این زمینه جدی برای تهدید امنیت اسرائیل است. شما نمیتوانید موضوعات هستهای را از رفتار کشورها، رفتارشان در منطقه و رویکردشان به جامعه بینالمللی جدا کنید. آنچه اسرائیل در تمام مدت تکرار کرده این است که یک کشور، که عضو ان پی تی هم هست، تعهداتش را نقض کرده، و اسرائیل را و موجودیتش را رد میکند.
این توافق تضمین نمیکند که ایران به سلاح اتمی دست نیابد. چرا که اولاً تاریخ انقضا دارد و در ۱۰ تا ۱۵ سال دیگر تمام میشود. و این ارتباطی با رفتار ایران در منطقه، رد موجودیت اسرائیل، برنامه موشکهای بالستیک یا دخالت در امور کشورهای دیگر (که از منظر اسرائیل مهمترین آن سوریه است) هم ندارد. اگر چیزی عوض نشود، و ایران از آمال خود برای نظامی کردن برنامه هستهایاش دست برندارد و حال بنا بر گزارش آژانس میدانیم که دههها در حال انجام آن بوده، چرا باید فکر کنیم که ایران دوباره به سراغ کاری که پیش از توافق انجام می داد نخواهد رفت؟
البته در گزارش آژانس آمده بود که این تحقیقاتی که ایران در زمینه نظامی کردن برنامهاش انجام میداد در سال ۲۰۰۳ متوقف شده بود.
نه. آژانس میگوید تا سال ۲۰۰۳ ایران به صورت هماهنگ در حال کار بر روی این موضوع بوده، و دستکم تا سال ۲۰۰۹ به صورت پراکنده اقداماتی انجام شده است. و برای این میگوید دستکم چون در تابستان سال گذشته ایران با تحقیقات آژانس همکاری نمیکرد که زمانبندی دقیقی ارائه دهد. و وقتی درباره کار هماهنگ تا سال ۲۰۰۳ صحبت میکنیم، باید در نظر داشته باشیم که بنا بر نظر بسیاری از تحلیلگران این حوزه، ایران کار روی برنامه هستهایاش را در اواخر دهه ۸۰ میلادی آغاز کرده بود، و این یعنی آنها بر روی نظامی کردن این برنامه زمان زیادی را صرف کرده بودند. و اینکه در گزارش تا سال ۲۰۰۹ را در نظر گرفته، واقعاً شگفتانگیز است چون این یعنی در زمان آغاز به کار دولت اوباما ایران همچنان مشغول کار بر روی نظامی کردن بوده است.
برخی از جمله خود مقامهای ایران میگویند که ایران در یک منطقه پرتنش مثل خاورمیانه قرار داد. منطقهای که پاکستان همسایه شرقیاش بمب دارد، اسرائیل هم بمب دارد اما در اختیار داشتن آن را تأیید نمیکند. و برنامه اتمی این کشور، و همچنین موشکهای بالستیک جنبه دفاعی و بازدارندگی دارد. پاسخ شما به این گروه چیست؟
اولاً که ایران یک برنامه برای در اختیار گرفتن هژمونی خاورمیانه دارد و آن را پنهان هم نمیکند. شما این را در گفتههای رهبران ایران هم میشنوید که چقدر برایشان اهمیت دارد که نفوذ خود را در خاورمیانه و ورای آن تقویت کنند. عجیب نیست که ایرانیها میگویند این برای دفاع از خود است. علیرغم گزارشهای آژانس ایران همواره کار بر روی نظامی کردن برنامه هستهای خود را تکذیب کرده و گفته است اینها دروغ و ساختگی است. این خود نشانهای از میزان همکاری ایران با جامعه بینالمللی است. بعد میگوید همه کارش بر روی موشکهای بالستیک و نظامی کردن برنامه هستهای جنبه دفاعی دارد، در حالی که میخواهد هژمونی منطقه را در دست بگیرد و همه چیزهایی که پیشتر گفتم که درباره اسرائیل چگونه صحبت میکند.
اسرائیل ایران را دشمن خود نکرد، این کار را ایران کرد. پیش از سال ۱۹۷۹، وقتی رژیم دیگری در ایران بر سر کار بود، روابط متفاوتی بین اسرائیل و ایران برقرار بود و حتی میتوان گفت روابط نسبتاً خوبی بود و با وقوع انقلاب، بدون اینکه اسرائیل کاری کرده باشد، این رفتار تغییر کرد و اسرائیل تبدیل به دشمن درجه یک شد. پیامی از اسرائیل به ایران داده نشد که حال شما دشمن هستید بلکه بر عکس از ایران به اسرائیل این پیام داده شد که شما دشمن درجه یک ما هستید.
وقتی من از سخنان وحشتناک در قبال اسرائیل صحبت میکنم، باید گفتمان رهبران ایران را به یاد آورد، که مداوم کلماتی را بر زبان میآورند که من حتی نمیخواهم آنها را تکرار کنم. آنها حتی نام اسرائیل را نمیآورند و از آن با عنوان رژیم صهیونیستی نامشروع یاد میکنند و چیزهایی چون میکروب کثیف و سرطان و اینها میگویند و این سالها ادامه داشته است. حال ادعا کنند که همه اینها برای اهداف دفاعی است و ایران میخواهد مرزهایش را امن نگه دارد، آنچنان شواهد واقعی برای اثباتش ندارند و شواهد زیادی وجود دارد که خلاف آن را ثابت کند.
سؤال آخر من از شما این است که آیا به نظرتان بدون توافق اتمی وضعیت بهتر بود؟
راستش من با این سؤال که زیاد هم مطرح میشود مشکل دارم. و فکر نمیکنم که سؤال درستی است. مسئله این نیست که ما این توافق را داشته باشیم یا نداشته باشیم. موضوع بین این است که این توافق را داشته باشیم یا توافق بهتری میتوانستیم داشته باشیم. این مربوط به مذاکرات است و فرصتی که مذاکرهکنندگان در سال ۲۰۱۳ داشتند در آن زمان که مقطع نهایی مذاکرات آغاز شد و تحریمهای شدیدی بر ایران اعمال میشد.
مذاکرهکنندگان در مقابل سرسختی ایران، پیشنهاداتی دادند که در را برای کوتاه آمدن بیشتر باز کرد. ایران در یک مقطع به این نتیجه رسید که پنج به علاوه یک و دولت آمریکا اینگونه نشان میدهند که بیشتر از ایران تمایل به دستیابی به توافق دارد و در چنین وضعیتی ایران فهمید که مصالحه بیشتری در راه است و در اینجا توافق مشکلآفرین شد در نتیجه درست نیست که بپرسیم آیا بدون توافق وضع بهتر بود. نه، وضعیت با توافقی بهتر میشد که من فکر میکنم با اداره متفاوت مذاکرات قابل دستیابی بود.