سه هزار سال پیش هیولایی به نام «نیان» خواب را از چشم مردم چین ربوده بود. وقتی سال به پایان میرسید، سر و کله هیولا هم پیدا میشد. دام را شکار میکرد، آدمها را میربود، خانهها را خراب میکرد و شهر و روستا را در هم میکوبید.
مردم برای ترساندن هیولا، تصمیم گرفتند هر سال با سر رسیدن هیولا، آتشبازی راه بیاندازند، فانوسهای سرخ به در و دیوار بیاویزند و سر و صدا کنند تا بلکه هیولا از ترس دست از سر مردم بردارد. سه هزار سال پیش افسانه «نیان» هنوز ربط زیادی به مراسم سال نوی چینی نداشت، ولی امروزه «نیان» دیگر نام هیولا نیست، بلکه در زبان چینی به معنی سال است و آنچه در افسانهها آمده است، این روزها مهمترین بخش برگزاری مراسم سال نو در چین و کشورهای دیگر آسیاییاست که زمان زیادی را زیر سیطره فرهنگی امپراتوری کهن مشرقزمین بودند.
سال نوی چین بر اساس تقویم قمری، آغاز بهار نیز محسوب میشود. اما چون ماهها بر اساس این تقویم حساب میشوند، آغاز بهار چینی در تقویم خورشیدی، همچنان در میانه یا پایان فصل زمستان است. ولی به هر حال این جشن هم مانند نوروز، جشن بهار به شمار میرود.
مقدمات جشن بهار از چند روز و حتی چند هفته قبل از فرا رسیدن سال نو آماده میشود. مهمترین این مقدمات، خانهتکانی، آویختن اشعار خوشنویسی شده -به دست خطاط حرفهای-، آذینبستن کوچه و خیابان و خرید سال نوست.
جزئیات این مراسم این روزها در شهرهای بزرگ و خود چین به شکلی که سابقاً برگزار میشد، اجرا نمیشود؛ به ویژه بعد از انقلاب فرهنگی در چین و توسعه این کشور در سالهای گذشته. کم نیستند چینیهایی که برای تماشای جزئیات سنتی مراسم به کشورهایی مانند تایوان یا مالزی میروند.
گروههای بزرگ چینیتبار خارج از سرزمین مادری، معمولاً بیشتر از خود چین به جزئیات فرهنگیشان اهمیت میدهند. برای نمونه حتی خط چینی که در خود این کشور ساده شده است، هنوز در جاهایی مانند تایوان، سنگاپور یا مالزی به شکل کلاسیک و سنتی قبل از انقلاب باقی مانده است.
در ملاکا (ملاک) شهر کوچکی در جنوب غربی مالزی، چینیها قدمتی ۵۰۰ ساله دارند. برخی از خانوادههای چینی نسلهاست که در زمین اجدادی خود در مالزی ساکناند. ملاکا از جمله شهرهای محبوب توریستی در میان شهروندان چین است؛ به ویژه در زمان برگزاری جشنهای سنتی و کهن.
جشن بهار، مهمترین جشن چینی، شهرهایی مانند ملاکا را مملو از چینیها میکند.
اصل مراسم سال نو از آخرین روز تقویم قمری چینی آغاز میشود. لئو و خانوادهاش هفت نسل است که ساکن روستایی در اطراف ملاکا هستند، جایی که برای تماشای اولین روزهای مراسم مهمان آنها میشوم. خانواده لئو با گذشت سدهها همچنان زندگی ساده و روستایی دارند.
ساعت شش صبح از خواب بیدار میشویم تا مراسم آخرین روز سال را برگزار کنیم. قبل از همه با چیدن میز غذا برای رفتگانی که در همین زمین میزیستند. بهترین غذا، چای و شراب برنج قبل از همه برای رفتگان طبخ و آماده میشود. ۹ نفر از اجداد اصلی خانواده از هفت نسل پیش، هر کدام ظرف و لیوان و جای خود را روی میز دارد.
مراسم در طول روز با خواندن نماز برای خدایان ادامه پیدا میکند. خدای آسمان از مهمترین آنها در این زمان سال است، خدای آشپزخانه (در پایین عکس اول)، که در ضمن کارش چیزی شبیه فرشته یسار و یمین رصد کردن فعالیت هر خانواده است، شاهمیمون «سون ووکونگ» (عکس دوم)، از قهرمانان اسطورهای چین و «کوان ئین» خدای مهربانی و بخشش (عکس سوم) هم که از محبوبترین خدایان تائویسم است همیشه جای ویژه خود را در نمازها دارند.
خانوادههای بودایی معمولاً به درگاه بودا نماز میخوانند، هرچند تقریباً همیشه از کوانئین نیز شکرگذاری میکنند.
نارنگی، آناناس، نوعی شیرینی، چیزی شبیه سمنو و آجیل و میوه خشک سفره «هفتسین» چینی را تشکیل میدهند. هر چند اینجا خبری از «سین» نیست ولی اینها هر کدام مانند سفره هفت سین نماد چیزی هستند. مثلاً آناناس نماد خوشاقبالی، نارنگی نماد ثروت و سمنوی چینی نماد اتحاد اعضای خانواده است.
همه اینها باید قبل از نیمه شب آماده شود. قبل از رسیدن نیمهشب اعضای خانواده دور هم شام میخورند. به این شام به اصطلاح شام همبستگی میگویند. صدای ترقه و آتشبازی از این طرف و آن طرف شنیده میشود، ولی در واقع با رسیدن ساعت صفر است که آتشبازی آغاز میشود. گفته میشود چینیها قدیمیترین مردمی هستند که آتشبازی به راه انداختند. و از ساعت صفر معابد هم مملو از جمعیت میشوند.
رقص شیرها یکی دیگر از مهمترین مراسم سنتی چینیهاست. این رقص در واقع به جا آوردن نوعی نماز است. در عین حال شیرها نماد پاسداری و محافظت هم هستند و به همین دلیل است که مجسمههای آنها در ورودی خانهها یا معابد دیده میشود.
از روز اول عید، دید و بازدیدها شروع میشوند. اول از همه با بازدید از پیرترین عضو خانواده. چینیها مانند ایرانیها در سال نو به همدیگر پول عیدی میدهند. به این عیدی به زبان چینی «هونگپاو» میگویند.
امسال درتقویم چینی سال مار است. سالی که گذشت سال اژدها بود. اژدها محبوبترین نماد چینیاست، اما مار بر خلاف اژدها نمادی نسبتاً نامحبوب است. هر چند اینها همه جنبه نمادین دارند و از واقعیت به دورند. مثلاً خانوادههای چینی علاقه فراوانی به بچهدار شدن در سال اژدها دارند. اما در عوض این بچهها در تمام دوران آموزش با بیشترین رقابت و کمترین امکانات روبهرو هستند. چون تعداد آنها از مابقی ۱۱ نماد بسیار بیشتر است. در عوض سال مار سال خلوت و آرامیاست و بچههای متولد سال مار هم آسایش روانی بیشتری دارند. مار در خانه اژدها لازم نیست نگران چیزی باشد.
مردم برای ترساندن هیولا، تصمیم گرفتند هر سال با سر رسیدن هیولا، آتشبازی راه بیاندازند، فانوسهای سرخ به در و دیوار بیاویزند و سر و صدا کنند تا بلکه هیولا از ترس دست از سر مردم بردارد. سه هزار سال پیش افسانه «نیان» هنوز ربط زیادی به مراسم سال نوی چینی نداشت، ولی امروزه «نیان» دیگر نام هیولا نیست، بلکه در زبان چینی به معنی سال است و آنچه در افسانهها آمده است، این روزها مهمترین بخش برگزاری مراسم سال نو در چین و کشورهای دیگر آسیاییاست که زمان زیادی را زیر سیطره فرهنگی امپراتوری کهن مشرقزمین بودند.
سال نوی چین بر اساس تقویم قمری، آغاز بهار نیز محسوب میشود. اما چون ماهها بر اساس این تقویم حساب میشوند، آغاز بهار چینی در تقویم خورشیدی، همچنان در میانه یا پایان فصل زمستان است. ولی به هر حال این جشن هم مانند نوروز، جشن بهار به شمار میرود.
مقدمات جشن بهار از چند روز و حتی چند هفته قبل از فرا رسیدن سال نو آماده میشود. مهمترین این مقدمات، خانهتکانی، آویختن اشعار خوشنویسی شده -به دست خطاط حرفهای-، آذینبستن کوچه و خیابان و خرید سال نوست.
جزئیات این مراسم این روزها در شهرهای بزرگ و خود چین به شکلی که سابقاً برگزار میشد، اجرا نمیشود؛ به ویژه بعد از انقلاب فرهنگی در چین و توسعه این کشور در سالهای گذشته. کم نیستند چینیهایی که برای تماشای جزئیات سنتی مراسم به کشورهایی مانند تایوان یا مالزی میروند.
گروههای بزرگ چینیتبار خارج از سرزمین مادری، معمولاً بیشتر از خود چین به جزئیات فرهنگیشان اهمیت میدهند. برای نمونه حتی خط چینی که در خود این کشور ساده شده است، هنوز در جاهایی مانند تایوان، سنگاپور یا مالزی به شکل کلاسیک و سنتی قبل از انقلاب باقی مانده است.
در ملاکا (ملاک) شهر کوچکی در جنوب غربی مالزی، چینیها قدمتی ۵۰۰ ساله دارند. برخی از خانوادههای چینی نسلهاست که در زمین اجدادی خود در مالزی ساکناند. ملاکا از جمله شهرهای محبوب توریستی در میان شهروندان چین است؛ به ویژه در زمان برگزاری جشنهای سنتی و کهن.
جشن بهار، مهمترین جشن چینی، شهرهایی مانند ملاکا را مملو از چینیها میکند.
اصل مراسم سال نو از آخرین روز تقویم قمری چینی آغاز میشود. لئو و خانوادهاش هفت نسل است که ساکن روستایی در اطراف ملاکا هستند، جایی که برای تماشای اولین روزهای مراسم مهمان آنها میشوم. خانواده لئو با گذشت سدهها همچنان زندگی ساده و روستایی دارند.
ساعت شش صبح از خواب بیدار میشویم تا مراسم آخرین روز سال را برگزار کنیم. قبل از همه با چیدن میز غذا برای رفتگانی که در همین زمین میزیستند. بهترین غذا، چای و شراب برنج قبل از همه برای رفتگان طبخ و آماده میشود. ۹ نفر از اجداد اصلی خانواده از هفت نسل پیش، هر کدام ظرف و لیوان و جای خود را روی میز دارد.
مراسم در طول روز با خواندن نماز برای خدایان ادامه پیدا میکند. خدای آسمان از مهمترین آنها در این زمان سال است، خدای آشپزخانه (در پایین عکس اول)، که در ضمن کارش چیزی شبیه فرشته یسار و یمین رصد کردن فعالیت هر خانواده است، شاهمیمون «سون ووکونگ» (عکس دوم)، از قهرمانان اسطورهای چین و «کوان ئین» خدای مهربانی و بخشش (عکس سوم) هم که از محبوبترین خدایان تائویسم است همیشه جای ویژه خود را در نمازها دارند.
خانوادههای بودایی معمولاً به درگاه بودا نماز میخوانند، هرچند تقریباً همیشه از کوانئین نیز شکرگذاری میکنند.
نارنگی، آناناس، نوعی شیرینی، چیزی شبیه سمنو و آجیل و میوه خشک سفره «هفتسین» چینی را تشکیل میدهند. هر چند اینجا خبری از «سین» نیست ولی اینها هر کدام مانند سفره هفت سین نماد چیزی هستند. مثلاً آناناس نماد خوشاقبالی، نارنگی نماد ثروت و سمنوی چینی نماد اتحاد اعضای خانواده است.
همه اینها باید قبل از نیمه شب آماده شود. قبل از رسیدن نیمهشب اعضای خانواده دور هم شام میخورند. به این شام به اصطلاح شام همبستگی میگویند. صدای ترقه و آتشبازی از این طرف و آن طرف شنیده میشود، ولی در واقع با رسیدن ساعت صفر است که آتشبازی آغاز میشود. گفته میشود چینیها قدیمیترین مردمی هستند که آتشبازی به راه انداختند. و از ساعت صفر معابد هم مملو از جمعیت میشوند.
رقص شیرها یکی دیگر از مهمترین مراسم سنتی چینیهاست. این رقص در واقع به جا آوردن نوعی نماز است. در عین حال شیرها نماد پاسداری و محافظت هم هستند و به همین دلیل است که مجسمههای آنها در ورودی خانهها یا معابد دیده میشود.
از روز اول عید، دید و بازدیدها شروع میشوند. اول از همه با بازدید از پیرترین عضو خانواده. چینیها مانند ایرانیها در سال نو به همدیگر پول عیدی میدهند. به این عیدی به زبان چینی «هونگپاو» میگویند.
امسال درتقویم چینی سال مار است. سالی که گذشت سال اژدها بود. اژدها محبوبترین نماد چینیاست، اما مار بر خلاف اژدها نمادی نسبتاً نامحبوب است. هر چند اینها همه جنبه نمادین دارند و از واقعیت به دورند. مثلاً خانوادههای چینی علاقه فراوانی به بچهدار شدن در سال اژدها دارند. اما در عوض این بچهها در تمام دوران آموزش با بیشترین رقابت و کمترین امکانات روبهرو هستند. چون تعداد آنها از مابقی ۱۱ نماد بسیار بیشتر است. در عوض سال مار سال خلوت و آرامیاست و بچههای متولد سال مار هم آسایش روانی بیشتری دارند. مار در خانه اژدها لازم نیست نگران چیزی باشد.