اهمیت و هدف کردار دینی که آن را روزه میخوانیم، چیست؟ چرا در ادیان و از جمله در دین اسلام بر ضرورت روزه گرفتن تأکید شده؟ کسانی از عوارض منفی روزه بر سلامت روزهداران گفتهاند؛ خستگی، سرگیجه، کمآبی بدن، خشکی دهان یا اُفت فشار خون. در برابر، کسانی هم انواعی از روزهداری را برای سلامت مفید دانستهاند. پرسش این هفته تابو این است؛ اساساً اهداف روزه چیست و آیا راه دیگری برای رسیدن به آن اهداف نیست؟
محمدعلی الهی امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی آمریکا در میشیگان، و مهدی جلالی تهرانی پژوهشگر پیشین دینی مطالعات دین و دولت در دانشگاه کلمبیا، این هفته در تابو به این پرسشها پاسخ میدهند.
اگر که اجازه بفرمایید بحث را با آقای الهی آغاز میکنیم. آقای الهی پرسش اینجاست که اساساً اهمیت روزه در دین چیست؟
محمدعلی الهی
محمدعلی الهی، روحانی شیعه ایرانیتبار ساکن آمریکاست. آقای الهی امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی آمریکا در میشیگان است.
محمدعلی الهی: اولاً روزه یک دستورالعمل قرآنی است. فرعی است از فروع دین ما که در سنت پیامبر از آن به ضیافتالله یاد شده. یک فرصت خانهتکانی معنوی است که گفته شده با رحمت خداوند آغاز میشود و به مرحله آمرزش و در نهایت آزادی از گناهان و آزادی از آتش جهنم، میرسد.
همان طور که خیلی از دستورالعملهای دینی دیگر هم هست که مؤمنین به آنها موظف شدهاند؛ مثل وفای به عهد، صبر، صداقت، صلح، عدالت. به همین ترتیب صیام در ماه مبارک رمضان یکی از این الزامات مذهبی است که گفته شده «کُتِبَ علیکم» یعنی آن قدر اهمیت دارد که به صورت یک فریضه مکتوبه در قرآن مطرح شده. یعنی فوقالعاده مورد تأکید پروردگار است و…
آقای الهی حالا پیش از اینکه به آقای جلالی تهرانی مهمان دیگر این برنامه بپیوندیم از شما خواهم پرسید، چون گفتید خانهتکانی معنوی و گفتید که این ماه، ماه رحمت خداوند است، چرا ماههای دیگر ماههای رحمت خداوند نیست؟
الهی: نه درست است. خداوند رحمان هست و رحمت رحمانیه و رحمت رحیمیه پروردگار، زمان و مکان نمیشناسد. منتها بعضی از زمانهاست که به خاطر آن تمرینات خاص و به خاطر آن اعمالی که در آن محدوده زمانی انجام میشود، اهمیت خاصی پیدا میکند؛ مثلاً لیلة القدر.
آقای جلالی تهرانی استدلالها و صحبتهای آقای الهی را شنیدید. شما فکر میکنید که چرا به کردار دینی مثل روزه تا این حد در دین اسلام اهمیت داده شده و اساساً چرا از روزه به عنوان یک رفتار معنوی یاد میشود؟
مهدی جلالی تهرانی
مهدی جلالی تهرانی پژوهشگر پیشین مطالعات دین و دولت در دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده آمریکاست.
مهدی جلالی تهرانی: در واقع ما داریم از یک گفتار دروندینی استفاده میکنیم. و من هم در پاسخ به این سؤال شما از همین گفتار دروندینی استفاده میکنم. وقتی صحبت از آمرزش گناهان میکنیم، یک نقطه ضعفی در اینجا وجود دارد و آن این است که آیا آمرزش گناهان از دید پروردگار مسلمانان، یک بهانه لازم دارد یا هدف پروردگار در این بوده که انسانها انسانهای خوبی باشند و بنابراین روشهای خاصی را تبیین کرده که مثلاً اگر دروغ نگویید کار خوبی میکنید. حالا اینکه یک نفر دروغ بگوید و بعد در روز در ماه رمضان مثلاً روزه بگیرد این دروغها بخشوده بشود، این سؤال پیش میآید که پس اصلاً مفهوم گناه، اینکه دروغ گفتن یک رذیلت اخلاقی است و راستگویی یک فضیلت اخلاقی است، مخدوش میشود.
اما به جز این مسئله دیگر این است که من در این بخش با آقای الهی موافق هستم که هر گونه مراقبه، حالا ما در مدیتیشن هم این را داریم، هر گونه مراقبه و اینکه شما در طول روزتان یک استثنائاتی برای خودتان قائل شوید که توجه شما را به خودتان معطوف بکند، میتواند مفید باشد. شما در روزهایی که روزه میگیرید یک توجه متفاوتی را میتوانید به خودتان داشته باشید که در روزهای عادی ندارید.
آقای الهی اگر بازگردیم به شما، روزه چه اهدافی را تأمین میکند که به طور مشخص این قدر شما هم گفتید تأکید میشود و مثلاً در دین اسلام مورد تأکید است؟
الهی: بعضیها مثل آقای مایکل موسلی اگر یادتان باشد در سال ۲۰۱۲، پنج سال قبل، قضیه پنج دو را مطرح کردند؛ گفتند در هفته دو روز روزه گرفتن روزهای دوشنبه و پنجشنبه را ایشان گفتند، در آن زمان اسمش را گذاشتند یک انقلاب. یعنی ایشان گفته در هفته دو روز روزه بگیرید و اسمش را گذاشتند انقلاب. خب در واقع اگر شما به همان دیدگاه نگاه بکنید میبینید که ماه رمضان و در واقع ۳۰ روز روزه گرفتن باید یک انقلاب تمام عیار روحانی و یک رستاخیزی باشد…
آنچه که اشاره میکنید به عنوان انقلاب در رژیم غذایی، خب مسئله سلامتی و پزشکی و کاهش وزن بوده و نمیدانم چقدر میتواند ارتباط پیدا بکند با تزکیه روحی که شما در موردش صحبت میکنید. حالا ما در مورد این بحث هم بیشتر صحبت میکنیم از جمله اینکه به هر حال کسانی از عوارض سلامتی در مورد روزه هم حرف زدند ولی من اجازه میخواهم از شما که به آقای جلالی تهرانی برگردیم و من از ایشان این را بپرسم که خب نسبت این صحبتهایی که تا به حال شد را آن وقت با مسئله روزهخواری چطور میشود ارزیابی کرد؟
جلالی تهرانی: بله تعبد جای بحث و استدلال را جلو نمیگذارد. ولی در تناقض و تعارضی که با مسئله روزهداری از جهت عقلی وجود دارد، این است که ما زمانی که روزه میگیریم شخصی که روزه نمیگیرد را روزهخوار مینامیم، در حالی که او دارد طبق معمول زندگی ۳۶۵ روزش دارد، زندگی میکند و بنابراین کار خاصی را انجام نمیدهد که ما بخواهیم نسبتی به او بدهیم یا اسمی را روی او بگذاریم.
کسی که روزه میگیرد، دارد یک کار استثنایی میکند. اگر قرار بر این باشد که روزه که یک مراقبه محسوب میشود، یک تزکیه نفس حساب بشود قاعدتاً باید کاملاً درونی باشد. اگر شما به ضعف تبدیلش بکنید تمام این خصوصیاتی که آقای الهی برشمرندند از بین میرود به خاطر اینکه شما یک رسم را انجام میدهید بر مبنای تعهد و مسئولیتی این کار را با هم انجام میدهند.
برای مثال شما در کشورهای مسلمان میبینید که روزه میگیرند، رستورانها بسته میشود؛ مردم حق ندارند در معابر عمومی، یا در حوزه عمومی و جاهای عمومی زندگی عادیشان را داشته باشند یا به اصطلاح مسلمانها روزهخواری بکنند. این قاعدتاً در تناقض و تعارض هستش. کسی که یک استثنایی بر خودش قائل میشود قاعدتاً نباید این استثنا را بر دیگران تحمیل بکند. اگر رستوران در ایام ماه رمضان تعطیل باشد، آن مراقبه از نفس و آن استثنا را خواه ناخواه از بین میبرد و یک تحمیل را ایجاد میکند.
به هر حال در ماه رمضان، حکم روزه به صورت جمعی است. چون اگر از مراقبه صحبت میکنیم یا اگر از تزکیه روحانی صحبت میکنیم امری است فردی، ولی وقتی در ماه رمضان یعنی یک ماه به طور مشخص این حکم دینی وجود دارد که همه با هم این رفتار را انجام بدهند این کردار دینی را، مسائلی آیا به وجود نمیآورد که بخواهد آزادیهای فردی و اجتماعی حالا سایر باورمندان یا شهروندان دیگر را به نظرتان تحتالشعاع قرار بدهد؟
الهی: بله نگاه کنید؛ اولاً آقای جلالی به اشاره کردند به مسئله تعبدی، بله خب البته روزه جزو عبادات است و مسئله تعبد مطرح است ولی شما میدانید که در دین اسلام، حتی عبادات ضمن تعبدی بودن تعقلی هم هستند. یعنی شما مسئله روزه را اگر به احادیثی که رسیده نگاه کنید، روی مسئله کاربردی روزه هم تأکید شده. یعنی فقط مسئله عبادت خشک بین عبد و رب نیست.
در واقع به مسائل اجتماعی، مسائل اخلاقی کاربردهای گوناگون جمعی روزه هم بسیار تأکید شده. مسئله همبستگی و درک گرسنگی، و همبستگی با فقرا. همین طور که ارتشها که یک مانورهای نظامی سالانه میگذارند برای استعداد و آمادگی بیشتر، در این واقع روزه ماه مبارک رمضان، یک تمرین روحانی است برای قدرت پیدا کردن. در واقع نه فقط چربیهای بدن را بسوزاند بلکه این چرکهای معنوی را بسوزاند.
ولی توضیح شما در این مورد چیست که چربیهای بدن خب مشخص است که چطور میسوزاند اگر که بتواند این کار را بکند. توضیح شما در این مورد چیست که آن وقت این مسائل معنوی را چطور نخوردن غذا و نیاشامیدن آب میتواند حل بکند؟
الهی: خب اگر واقعاً به واقعیت روزه فکر شود، آن جملهای که حضرت علی فرمودند که «بسیاری از آدمها روزه میگیرند در حالی که دستاورد آنها از روزه فقط گرسنگی و تشنگی هست». بنابراین هدف اسلام فقط صورت قضیه نیست.
آن مسئله رستورانها بسته میشود و اینها آن در واقعیتی است که اگر حالا اکثر مردم روزه هستند از باب احترام به روزهداران، معنایش این نیست که خیلیها هم مریضاند، نمیتوانند روزه بگیرند، یا مسافرند نباید روزه بگیرند، بنابراین باید برای آنها هم تسهیلاتی باشد. ولی به این حالتی نباشد که روزهخواری به عنوان یک نمایش اهانت به روزهدارها تلقی بشود.
آقای جلالی تهرانی غذا خوردن عدهای از شهروندان میتواند توهین یا بیاحترامی باشد به اعتقاد عدهای دیگر که میخواهند روزه بگیرند و به قول شما استثنایی را در روند زندگی روزمرهشان قائل باشند؟ این احترام به روزهداران که تقاضا میشود چگونه احترامی است و به نظر شما ماهیتش چیست؟
جلالی تهرانی: این سؤال را در واقع آقای الهی باید پاسخ بدهند. به جهت اینکه آن چیزی که ما میبینیم، احترام نیست این یک نوع تحمیل است و دقیقاً من با سؤال شما در وجه ایجابیاش کاملاً موافق هستم که اگر مردم غذا بخورند هیچگونه بیاحترامی به روزهدار نباید محسوب بشود. یعنی روزهدار باید خیلی خودخواه باشد که تصور کند اگر دیگران غذا میخورند یک بیاحترامی به او محسوب بشود و مشکل هم از همین جا شروع میشود.
اگر ما روزه را و فلسفه روزه را به صورتی داریم که شما در یک ماه کاری را انجام میدهید که در یازده ماه دیگر سال این کار را انجام نمیدهید. بقیه جامعه باید روند معمول زندگی خودشان را داشته باشند تا اصلاً این مفهوم را افاده بکند که شما دارید کار خاصی انجام میدهید، کار درونی انجام میدهید، اصلاً حتی تظاهرش ضد آن است.
میخواهم برعکسش را بگویم ما چیزی به نام تظاهر به روزهخواری نداریم. این تناقض است. ما تظاهر به روزهداری میتوانیم داشته باشیم که قاعدتاً تناقض است به خاطر اینکه کسی که روزه است و از خودش مراقبه میکند، قاعدتاً نباید دیگران بفهمند که او روزه است. اگر قرار باشد کل جامعه رستورانها بسته باشد حالا اسمش را احترام یا هر چیز دیگری بگذاریم که شما کار استثنایی فوقالعادهای انجام ندادهاید. این یک بخش.
در مورد قسمت اول صحبتهای آقای الهی هم من این سؤال را دارم که خب ما طبق صحبتی که ایشان کرد اگر مثلاً من شخصاً توجه کنم که دروغ نگویم، توجه کنم که انسان خوبی باشم بدون اینکه روزه بگیرم، قاعدتاً فضیلت بیشتری را انجام دادهام تا اینکه به بهانه روزه و به دلیل روزه مثلاً دروغ نگویم.
آقای الهی شما ظاهراً پاسخی داشتید. من بخصوص در مورد نکتهای که آقای جلالی تهرانی گفتند که در واقع تظاهر به روزهداری است که مطرح است نه تظاهر به روزهخواری، مایلم پاسخ شما را بشنوم.
الهی: این البته بستگی به شرایط مکانی و شرایط فرهنگی هم دارد دیگر. مثلاً الان در امریکا چون حالا هر کسی روزه است، به قولی آقای جلالی آن کسی که روزه است که غذا نمی خورد کسی هم نمیداند کسی روزه نیست. ولی حالا در جاهایی که ماه رمضان برای اکثریت مردم مطرح است و واقعاً شرایط و جو عمومی همه درباره ماه رمضان است و درباره روزه است طبعاً تفسیرها مختلف میشود.
اگر در آمریکا هستید، خب به قول معروف کسی اهمیت نمیدهد، بنابراین این قضیه اصلاً مطرح نیست. ولی اگر شما در تهران هستید یا در قم هستید یا در مشهد هستید شرایط در آنجا فرق میکند البته من هم معتقدم نبایستی که یک نفر دارد روزهاش را میخورد در واقع دارد غذا میخورد، حالا این را تفسیر کرد که این آقا حتماً قصد اهانت دارد. ممکن است مسافر است ممکن است روزه است ممکن است خانم هست که باردار است یا در شرایط پرستاری برای بچهاش است که اصلاً حرام است روزه گرفتن در ماه رمضان.
من پرسشم این است که اگر هیچ کدام از این مثالهایی که زدید نباشد از نظر شما دارد توهین میکند، صرف اینکه روزه نمیگیرد؟
الهی: الاعمالُ بالنیات. بیشتر مسئله نیت مطرح است و نیت هم که فقط خداوند میداند. عمدتاً میدانیم که به هر حال احترام مهم هست. یعنی اینکه انسانها به هم احترام بگذارند. حالا اگر یک نفر روزه است ما به آن فرد صائم احترام بگذاریم. حالا مثلاً ما اینجا میبینیم دیگر. یک نفر که اصلاً مسلمان نیست، در یک جمعی میآید که بقیه روزه هستند و میداند که آنها الان امساک میکنند از غذا؛ خیلی وقتها به احترام همین، آنها هم غذا نمی خورند.
ما می بینیم مثلاً از مسیحیان میآیند در ماه مبارک رمضان که گاهی ما افطار داریم برای مسلمانها و از غیرمسلمانها هم دعوت میکنیم اینها اصلاً آن روز را بخصوص روزه میگیرند برای اینکه میدانند میخواهند بیایند با مسلمانها افطار بکنند. بنابراین مسئله بیشتر احترام متقابل است که این باید رعایت بشود.
آقای جلالی تهرانی از یک اکثریتی صحبت میکنند آقای الهی. این اکثریت را شما چگونه توضیح میدهید؟ ممکن است کسانی بپرسند که آیا جمع به این ترتیب عبادت فردی را به چیزی بیش از عبادت تبدیل میکند؟
جلالی تهرانی: صددرصد همین طور است. یعنی من فکر میکنم که اگر قرار باشد که در جامعهای، در شهری، همه روزه بگیرند شما دیگر کار خاصی انجام نمیدهید عین بقیه مردم دارید عمل میکنید. یک رفتار اجتماعی را با بقیه همزمان انجام میدهید. این هیچگونه تزکیه ایجاد نمیکند. زمانی تزکیه ایجاد میکند، زمانی متفاوت است و ارزش تولید میکند که استثنا باشید بر قاعده. اگر قاعده را با استثنا یکی بگیریم کاملاً این ارزش از بین میرود.
آقای الهی نکته دیگری که در مورد روزه مطرح است کسانی از نظر پزشکی گفته اند که روزه ممکن است که آسیبهایی به دنبال داشته باشد برای سلامت روزهداران برای نه کسانی که بیماری دارند برای یک روزهدار که مبتلا به هیچ بیماری هم نیست گفته شده که روزه میتواند چنین مشکلاتی را به وجود بیاورد. پرسش اینجاست که چرا چنین عبادتی به مؤمنان باید توصیه بشود با وجود این عوارضی که در موردش صحبت میشود؟
الهی: در همان آیه ۱۸۵ در سوره بقره که حکم صیام را مطرح میکند، ضمناً میگوید که آنها که در واقع شاهد شهرِ رمضان هستند بایستی که روزه بگیرند. بعد میگوید که اگر شخصی، همان طور که شما اشاره کردید، بیمار است یا مسافر است برای همه اینها اتفاقاً در آخر همان آیه آمده که اراده خداوند این نیست که زندگی شما را سرسخت بکند و شما را در عُسر و حرج قرار بدهد. ولی برای آنهاست که واقعاً قابل تحمل است و نمیخواهند از مسئولیت فرار بکنند، به هر حال این روزه که حالا برای بدن هم، شما اشاره به اصطلاح به مشکلاتش کردید، از آن طرف آقایی مثل آقای مایکل موسلی به فوائدش [اشاره میشود]؛ به کشتن کالریها، کم کردن وزن.
الان خود روزه شده است یک مسئله پزشکی. یعنی اگر یک نفر از خوردن آب آشامیدنی که خیلی هم مباح است خودش را منع بکند، آن قدر قدرت دارد که اگر حالا یک آشامیدنی دیگری هم باشد که از نظر دینی تحریمشده آن را بتواند منع بکند و در واقع استفاده نکند.
بله و آقای جلالی تهرانی من از صحبتهای آقای الهی استفاده میکنم؛ گفتند که میتواند مقدمهای باشد برای اینکه سایر احکامی را که در دین مطرح است، مؤمنان بتوانند بهتر رعایت بکنند مثلاً انواع نوشیدنیهایی که ممکن است ممنوع شده باشد. پرسشی که از شما خواهم پرسید این است که آیا در شرایطی که حکومت در جامعهای مثل ایران حکومت مذهبی و حکومت اسلامی است از روزه میشود که استفاده کرد برای مداخله بیشتر در زندگی شهروندان به نظرتان؟
جلالی تهرانی: بله، قاعدتاً وقتی که شما در حوزه عمومی یعنی در جامعه یک رفتار را به مردم را اجبار میکنید این مداخله در حقوق مردم است و تضییع حقوق مردم، و تجاوز به حقوق مردم است. حقِ خوردن، آشامیدن حقی است که در هیچ زمانی تحت هیچ شرایطی هیچ حکومت و دولتی نمیتواند جلویش را بگیرد.
اما مسئله دیگری را هم من دوست داشتم که در کنار این از آقای الهی سؤال کنم؛ اگر به وجه عقلانی اشاره بکنیم و بگوییم که ما در دینمان وجه عقلانی هم داریم حالا ما در زمینه دیگری هم عالمی داریم. اگر اجماع پزشکان در دنیا بگویند که برای انسان سالم تغییر رژیم به این شدت آسیبزننده است، اینجا تکلیف چیست؟
الهی: بله. نگاه کنید آقای جلالی اگر ما به جایی برسیم که حکمی در قرآن هست و ما علت آن حکم را هم درک نکنیم به حکم همین اطاعت و اینکه دستور خداست آن را انجام میدهیم. مثل خیلی از احکام که در گذشته فلسفهاش را نمیدانستند ولی بعداً فلسفهاش را درک کردند.
شما میبینید که در قرآن صدها آیه درباره تعقل و شعور و علم مطرح شده. یعنی وقتی من عرض میکنم عقلانیت در دین ما، برای همین است. آن همه آیات «لعلکم تعقلون». حالا در همین موردی هم که شما اشاره فرمودید که اگر حالا طبیبی آمد گفت آقا برای شما روزه گرفتن مضر است، خب اینکه حکمش واضح هست. اگر دکتر بگوید شما بایستی به گفته طبیب توجه بکنید و نباید روزه بگیرید. عکسش هم هست ممکن است دکتر بگوید برای شما ضرر ندارد ما البته همه اینها را که میگوییم نمیخواهیم مثلاً حالا مثل داعش که همه را مجبور میکنند که بیایند نماز جماعت بخوانند [عمل کنیم]. ولی از آن طرف هم نبایستی که به اصطلاح از شکستن مرزها و در واقع تخلف دینی به عنوان یک وسیله سیاسی استفاده کرد. این هم در جایگاه خودش هست.
جلالی تهرانی: خب من سؤالی که از آقای الهی دارم، من پاسخم را از آقای الهی از این جهت نگرفتم. من در مورد یک پزشک و یا راجع فرد خودم سؤال نکردم. گفتم اگر اجماع پزشکان در دنیا بگویند که تغییر شدید رژیم غذایی به ضرر انسانهاست، آنجا تکلیفمان چیست؟ آیا عقلانیت اولیه است و مسئله تعبد و عبادات ثانویه یا بالعکس؟
الهی: البته آقای جلالی تا به حال که چنین اجماعی نشده. یعنی تا الان که اجماع صد در صد اطبا در هیچ چیز را نداریم. شما نمیبینید دو طبیب حتی در یک موضوع با هم صد در صد اتفاق بکنند، چه برسد به همه اطبای عالم در یک مورد. ولی به نظر میرسد اگر واقعاً کار به جایی برسد...
جلالی تهرانی: ولی ما می توانیم فرض بکنیم. شما که به هر حال مسلط به فقه هستید. ما در فقه فرضهایی را میگذاریم که ممکن است اتفاق نیفتاده باشد و بعد روی آن نظر میدهیم. به هر حال این مسئله هست. عقلانیت اولیه است یا تعبد اولیه است؟
الهی: هر دو مهم است دیگر. نگاه کنید در مسائل اسلامی یک سری مسائل هست که مسائل تعبدی هست که در واقع مثل نماز مثل خود این روزه، مسائل تعبدی است. منتها ما معتقدیم که حتی در این تعبدیات یک فلسفههای عقلانی هست، برای اینکه خدا که به روزه ما احتیاج ندارد، بنابراین اینها هدفی بالاتر از فقط عبادت و اطاعت است.
خب یک امری است که فقط در اسلام نیست. شما در یهودیت در مسیحیت، همه ادیان اگر حالا ما میگوییم اصلاً به دین احتیاج نداریم خب آن یک مسئله دیگر است. ولی اگر ما به هر حال پذیرفتیم که به هر حال دین واقعیتی است و با آغاز تاریخ انسان آغاز شده و بیشتر مردم دنیا الان به خدا اعتقاد دارند در آن صورت «یا ایها الناس اُعبدوا ربکم». هر جا اتفاقاً قرآن کلمه «یا ایها الناس» را مطرح کرده یعنی یک پیام جهانی است و همه مردم دنیا خدا را عبادت بکنید.
عبادت جزو هر دینی است. یعنی موسی، عیسی، ابراهیم، محمد. اگر واقعاً فلسفه روزه الان عملی بشود [خیلی چیزها تغییر میکند]. الان در یمن این بچهها دارند داغان میشوند به خاطر اینکه آب آشامیدنی سالم ندارند؛ بعد یک دفعه شما میبینید پادشاه عربستان هفتاد میلیون دلار برای آقای ترامپ یک ضیافت گذاشته. خب معلوم است که فلسفه روزه در اینجا رعایت نشده. عدم روزه و عدم تقوا و عدم ماه رمضان مشکل بینالمللی دنیاست. مشکل اخلاقی دنیاست و ما نتایج اش را داریم میبینیم.
به نوعی جمعبندی شما را شنیدیم آقای الهی، اجازه بدهید به آقای جلالی تهرانی هم فرصتی بدهیم که پاسخ شما را بدهند. آقای الهی با فلسفه روزه گفتند که به نوعی مشکلات جهان را میشود، حل کرد. اگر که شما هم در پاسخ به صحبتهای آقای الهی جمعبندی دارید بفرمایید که ما به دقایق پایانی تابو این هفته میرسیم.
جلالی تهرانی: اگر جهان جهان پلیدی است، پلید بودن را از جانب اسلامیستها و اسلامگرایان است که داریم میبینیم و بیشتر مشکلات جهان هم از این جانب دارد میآید. در واقع سرطانی در درون اسلام هست که ابتدا باید این سرطان را در جامعه اسلامی جراحی بکنیم و بیرون بکشیم.
اگر به تعارضها و به عدم صلح در جهان اشاره بکنیم میبینیم که آتشافروزی و تضاد مردم با صلح و همزیستی در جوامع اسلامی بیشتر شکل می گیرد. به همین جهت من به عنوان یک فردی که در یک جامعه اسلامی بزرگ شدم اولین جا این نقطه ضعف را در خودم میبینم، در آموزههای اسلامی میبینم. اسلام را به حکومت تبدیل کردن و مسائل فردی اسلام را که مثلاً مثل روزه میتواند کاملاً شخصی باشد و هیچ تظاهر و تعارضی نداشته باشد با زندگی عموم مردم. اینها ریشههای اصلی مشکلات بشری در حال حاضر است.
خیلی سپاسگزارم محمدعلی الهی و مهدی جلالی تهرانی؛ هر دو در این بحث با ما همراهی کردید با تابوی این هفته.