عارف یکی از آغازگران موسیقی پاپ ایران و خواننده ترانه ماندگار «سلطان قلبها» که هم اکنون دور از هیاهوی لسآنجلس در شهر دوبی به زندگی و فعالیت هنری مشغول است.
در آستانه پنجاهمین سال فعالیت هنریاش دو مجموعه از کارهای خود را همزمان با آغازه دهه ۹۰ خورشیدی روانه بازار موسیقی خارج از ایران کرده است. عارف در گفتوگویی نوروزی با رادیو فردا از این آلبومها بیشتر میگوید.
والله این ۱۰ سال با سه تا دهه گذشته هم زیاد فرقی نداشت. همهاش انتظار بود و اتفاقات عجیب و غریبی که رخ داد. این دهه هم همین طور بود. همه منتظر اتفاقاتی برای رهایی و آزادی ایران عزیز بودیم.
من در دههای که گذشت فعال نبودم. دلایل خاص خودم را دارم که ازحوصله بحث امشب خارج است. ولیکن خیلی از جوانها به این وادی آمدند. خیلی اتفاقات افتاد، خوانندههای خوب و چهرههای خوب پیدا شدند. صداهای زیبایی را هم از داخل ایران و هم از خارج از ایران شنیدیم.
این دهه، دهه خوب و پرباری بود. فقط تنها نقیصه آن، موضوع شعر و کلام ادبیات فارسی است که متأسفانه دیگر از طریق بچههای ما (گسترش پیدا نکرد)، که البته آنها هم در این میان تقصیری ندارند، در غربت بزرگ شدهاند و سواد ادبیات فارسی را به آن صورتی که لازم است، ندارند.
همان صحبتهای معمول محاورهای را که «من رفتم، تو آمدی، بشین و پاشو و....» را دارند میگویند. به هیچ عنوان از کلمات ادبی استفاده نمیکنند و از ادبیات پرشکوه ما بهره نمیبرند.
آن آلبوم عزیز قصه به تعویق افتاد به این دلیل که این کار یک آرزو بود برای من. همان طور که میدانید هر هنرمندی یک گذشتهای دارد. من پنجاه سال کاری را پشت سر گذاشتم و در نتیجه در سالهایی که گذشت، قبل از اینکه موسیقی مثل امروز به شکل دیجیتال و لیزری ارائه شود، قبلاً به اشکال دیگری مثل صفحات گرامافون و صفحات لاکی عرضه میشد.
اینها رفته رفته از بین رفتند، خود به خود خراب میشدند. کج و کوله میشدند، به تق تق میافتادند و صداهای عجیب و غریبی در آن میافتاد.
چون صدا از تماس سوزن با صفحات لاکی ایجاد میشد، مثل الان که لیزری است و هیچ چیزی با چیز دیگری تماس ندارد، نبود و من در این صفحات، در طول این ۵۰ سال، ۷۰۰ تا ۸۰۰ ترانه خواندهام در این مدت که حداقل ۲۰۰ تای آنها را مردم میشناسند.
سلطان قلبها اثر جاودانه عارف؛ اجرای مشترک با لیلا فروهر
من به یکصد و هفتاد و اندی از این ترانهها دست پیدا کردم. شرایط بخصوص پیش آمد و نوارهای ریلی که در آن زمان داشتم و اینها را حفظ کرده بودم، تبدیل به سیستم دیجیتال شد و در نتیجه یک سری آهنگهای قدیمی را به صورت سالم به دست آوردم.
در نتیجه این یک آرزو بود برای من که آهنگهای گذشتهام را حفظ کنم. آنها را برای آرشیو نگهداری کنم تا اگر زمانی صحبت از نام من در آینده بشود، همکاران، آهنگسازان، شاعران، تنظیم کنندگان و آنهایی که برای خلق این آهنگها زحمت کشیدهاند، آثارشان از بین نرود. همچنین صدای من باقی بماند.
در نتیجه دو آلبوم ۱۲ تایی به نام پنجاه سال با عارف، که مهر ۵۰ سال هم روی آن خورده است، که یکی از آنها به نام «آرام بخش» و دیگری به نام «شادیبخش» به بازار عرضه شده است.
ببینید. ترانهها هر کدام حال و هوای خودشان را دارند. ولی روالی که در این سی.دی رعایت شده است، شامل ۱۲ آهنگی است که یکی از دیگری آرامتر است و در زمان گوش دادن به آن حالت رخوتی به آدم دست میدهد. من البته این طور حس میکنم.
اما سی. دی ۱۲ تایی دیگر ریتمیک است. آهنگهای شش و هشت دارد. البته همه چیز مال گذشته است. اینها شامل ترانههای دهه ۴۰ تا ۵۰ است.
خیلی بر روی آن کار شده است. مهندسین صدای مختلف به روی این دو سی دی کار کردهاند. آن زمان حتی استریو نبود، استریو فونیک نبود، های/فای هم نبود. اینها همه تکنیکهایی است که بعدها به وجود آمدند.
در نتیجه دو تراک است که بعضی صداها، یک تراک ضعیف و یک تراک قوی است. من با استادانی که با هم همکاری کردهایم توانستهام اینها را به یک سطح کیفی برسانم. هم اندازه کنم تا قابل شنیدن شود.
در آن زمان آقای پرویز وکیلی شاعر معروف، آقای پرویز مقصدی آهنگساز معروف، آقای حسن لشکری، ایرج جنتی عطایی، سیاوش قمیشی - این اسامی را که میگویم مرحله به مرحله جلو میآیم- و یک دورهای هم آقای انوشیروان روحانی را برای آهنگهای فیلمهای فارسی استفاده کردیم.
اینهایی که دارم میگویم مال فیلمهای مختلف است و قبل از سلطان قلبها خوانده شده است که بیشتر آنها متعلق به آقای حسن لشکری و پرویز مقصدی است.
من خیلی غصه خوردم از زمانی که این عزیزان را بخصوص پرویز وکیلی را از دست دادیم. اینها شاعران و آهنگسازانی بودند که به گردن من خیلی حق دارند.
بعدها آقای حسن شماعیزاده، آقای پازوکی و کسان دیگری وارد این حوزه شدند ولی اینهایی که من دارم اسمشان را ذکر میکنم متعلق به دهه اول شروع کارهای هنری من است.
آقای واروژان بیشتر این ترانهها را تنظیم کرده است و یک خانمی به نام خانم هرمینه، کرهای سلوی این ترانهها را اجرا کرد.
بله. استاد مسلم موسیقی آذربایجان، آقای چنگیز صادقاف که با خیلی از بزرگان موسیقی آذربایجان، مثل رشید بهبوداف و بلبل و خیلی از چهرههای معروف آذربایجان هم صدایی کردهاند و رسیتال پیانو انجام دادهاند. من هم این افتخار را داشتهام که با این استاد گرامی ۱۱ ترانه کلاسیک موسیقی آذربایجان را که اکثراً شعرهای آن از نظامی گنجوی و خاقانی است - که البته این شعرها از زبان فارسی به آذری ترجمه شدهاند- اجرا کنم.
در این ترجمهها، دقیقاً همان معنا و مفهوم را گنجاندهاند که این کارها را من انجام ندادهام بلکه توسط اوزئیر حاجی بگاف انجام شده است، از چهرههای بزرگ موسیقی آذربایجان، که من این ترانهها را اجرا کردهام.
اسم این آلبوم «آلما» است که به آذری به معنای سیب قرمز است. این آلبوم را هم برای همشهریان آذریزبانمان ارائه کردهام و امیدوارم که دوست داشته باشند.
بله. حتماً. همیشه سر سفره نوروز پدر بزرگم این شعر را میخواند که «بهار آمد، بهار آمد. خوش آمد/ علی با ذوالفقار آمد خوش آمد» حالا خطاب به همشهریان آذریزبان میگویم یک شعرهایی با این مضمون «سیزین بو بایراموز اولسون مبارک» یعنی عیدتان مبارک باشد.
در آستانه پنجاهمین سال فعالیت هنریاش دو مجموعه از کارهای خود را همزمان با آغازه دهه ۹۰ خورشیدی روانه بازار موسیقی خارج از ایران کرده است. عارف در گفتوگویی نوروزی با رادیو فردا از این آلبومها بیشتر میگوید.
«من هم به سهم خودم فرا رسیدن نوروز را به شنوندگان عزیز، به شما و همکاران عزیزتان تبریک میگویم. آرزوی سال نویی پر از آرزوهای خوب - حالا از آرزو گذشته دیگر و تبدیل به آمال شده است- برای هموطنان خوبمان، برای ایران عزیزمان، آرزوی بهترینها را دارم.»
- آقای عارف، یک دهه را پشت سر گذاشتیم. دهه ۸۰ را و وارد دهه ۹۰ میشویم، دهه ۸۰ برای شما چطور گذشت؟
والله این ۱۰ سال با سه تا دهه گذشته هم زیاد فرقی نداشت. همهاش انتظار بود و اتفاقات عجیب و غریبی که رخ داد. این دهه هم همین طور بود. همه منتظر اتفاقاتی برای رهایی و آزادی ایران عزیز بودیم.
- از نظر کار هنری چه؟ این دهه را چطور ارزیابی میکنید؟ به ویژه برای موسیقی پاپ ایران؟
من در دههای که گذشت فعال نبودم. دلایل خاص خودم را دارم که ازحوصله بحث امشب خارج است. ولیکن خیلی از جوانها به این وادی آمدند. خیلی اتفاقات افتاد، خوانندههای خوب و چهرههای خوب پیدا شدند. صداهای زیبایی را هم از داخل ایران و هم از خارج از ایران شنیدیم.
این دهه، دهه خوب و پرباری بود. فقط تنها نقیصه آن، موضوع شعر و کلام ادبیات فارسی است که متأسفانه دیگر از طریق بچههای ما (گسترش پیدا نکرد)، که البته آنها هم در این میان تقصیری ندارند، در غربت بزرگ شدهاند و سواد ادبیات فارسی را به آن صورتی که لازم است، ندارند.
همان صحبتهای معمول محاورهای را که «من رفتم، تو آمدی، بشین و پاشو و....» را دارند میگویند. به هیچ عنوان از کلمات ادبی استفاده نمیکنند و از ادبیات پرشکوه ما بهره نمیبرند.
- اما گفتید که در این دهه کم کار بودهاید، همه میدانند که شما سالهاست قصد دارید آلبومهایی را روانه بازار کنید، به عنوان مثال یکی از این آلبومها که قول و وعده انتشارش را دادهاید، آلبوم «عزیز قصه» است که کماکان خبری از آن نیست. ولی اخیراً تلاش کردهاید نمونه کارهایی را که طی ۵۰ سال گذشته خواندهاید به بازار موسیقی عرضه کنید.
آن آلبوم عزیز قصه به تعویق افتاد به این دلیل که این کار یک آرزو بود برای من. همان طور که میدانید هر هنرمندی یک گذشتهای دارد. من پنجاه سال کاری را پشت سر گذاشتم و در نتیجه در سالهایی که گذشت، قبل از اینکه موسیقی مثل امروز به شکل دیجیتال و لیزری ارائه شود، قبلاً به اشکال دیگری مثل صفحات گرامافون و صفحات لاکی عرضه میشد.
اینها رفته رفته از بین رفتند، خود به خود خراب میشدند. کج و کوله میشدند، به تق تق میافتادند و صداهای عجیب و غریبی در آن میافتاد.
چون صدا از تماس سوزن با صفحات لاکی ایجاد میشد، مثل الان که لیزری است و هیچ چیزی با چیز دیگری تماس ندارد، نبود و من در این صفحات، در طول این ۵۰ سال، ۷۰۰ تا ۸۰۰ ترانه خواندهام در این مدت که حداقل ۲۰۰ تای آنها را مردم میشناسند.
سلطان قلبها اثر جاودانه عارف؛ اجرای مشترک با لیلا فروهر
من به یکصد و هفتاد و اندی از این ترانهها دست پیدا کردم. شرایط بخصوص پیش آمد و نوارهای ریلی که در آن زمان داشتم و اینها را حفظ کرده بودم، تبدیل به سیستم دیجیتال شد و در نتیجه یک سری آهنگهای قدیمی را به صورت سالم به دست آوردم.
در نتیجه این یک آرزو بود برای من که آهنگهای گذشتهام را حفظ کنم. آنها را برای آرشیو نگهداری کنم تا اگر زمانی صحبت از نام من در آینده بشود، همکاران، آهنگسازان، شاعران، تنظیم کنندگان و آنهایی که برای خلق این آهنگها زحمت کشیدهاند، آثارشان از بین نرود. همچنین صدای من باقی بماند.
در نتیجه دو آلبوم ۱۲ تایی به نام پنجاه سال با عارف، که مهر ۵۰ سال هم روی آن خورده است، که یکی از آنها به نام «آرام بخش» و دیگری به نام «شادیبخش» به بازار عرضه شده است.
- چرا این اسامی را انتخاب کردهاید؟ چرا از خود ترانهها برای نامگذاری مایه نگذاشتهاید؟
ببینید. ترانهها هر کدام حال و هوای خودشان را دارند. ولی روالی که در این سی.دی رعایت شده است، شامل ۱۲ آهنگی است که یکی از دیگری آرامتر است و در زمان گوش دادن به آن حالت رخوتی به آدم دست میدهد. من البته این طور حس میکنم.
اما سی. دی ۱۲ تایی دیگر ریتمیک است. آهنگهای شش و هشت دارد. البته همه چیز مال گذشته است. اینها شامل ترانههای دهه ۴۰ تا ۵۰ است.
خیلی بر روی آن کار شده است. مهندسین صدای مختلف به روی این دو سی دی کار کردهاند. آن زمان حتی استریو نبود، استریو فونیک نبود، های/فای هم نبود. اینها همه تکنیکهایی است که بعدها به وجود آمدند.
در نتیجه دو تراک است که بعضی صداها، یک تراک ضعیف و یک تراک قوی است. من با استادانی که با هم همکاری کردهایم توانستهام اینها را به یک سطح کیفی برسانم. هم اندازه کنم تا قابل شنیدن شود.
- این مجموعه حاصل همکاری شما با کدام یک از هنرمندان ایرانی است؟ چه دورههایی از فعالیتهای هنری شما را در بر میگیرد؟
در آن زمان آقای پرویز وکیلی شاعر معروف، آقای پرویز مقصدی آهنگساز معروف، آقای حسن لشکری، ایرج جنتی عطایی، سیاوش قمیشی - این اسامی را که میگویم مرحله به مرحله جلو میآیم- و یک دورهای هم آقای انوشیروان روحانی را برای آهنگهای فیلمهای فارسی استفاده کردیم.
اینهایی که دارم میگویم مال فیلمهای مختلف است و قبل از سلطان قلبها خوانده شده است که بیشتر آنها متعلق به آقای حسن لشکری و پرویز مقصدی است.
من خیلی غصه خوردم از زمانی که این عزیزان را بخصوص پرویز وکیلی را از دست دادیم. اینها شاعران و آهنگسازانی بودند که به گردن من خیلی حق دارند.
بعدها آقای حسن شماعیزاده، آقای پازوکی و کسان دیگری وارد این حوزه شدند ولی اینهایی که من دارم اسمشان را ذکر میکنم متعلق به دهه اول شروع کارهای هنری من است.
آقای واروژان بیشتر این ترانهها را تنظیم کرده است و یک خانمی به نام خانم هرمینه، کرهای سلوی این ترانهها را اجرا کرد.
- شما آذری هستید. در این زمینه قبلاً یک آلبوم به بازار عرضه کردهاید و الان هم مثل اینکه کار جدید دیگری در دست دارید؟
بله. استاد مسلم موسیقی آذربایجان، آقای چنگیز صادقاف که با خیلی از بزرگان موسیقی آذربایجان، مثل رشید بهبوداف و بلبل و خیلی از چهرههای معروف آذربایجان هم صدایی کردهاند و رسیتال پیانو انجام دادهاند. من هم این افتخار را داشتهام که با این استاد گرامی ۱۱ ترانه کلاسیک موسیقی آذربایجان را که اکثراً شعرهای آن از نظامی گنجوی و خاقانی است - که البته این شعرها از زبان فارسی به آذری ترجمه شدهاند- اجرا کنم.
در این ترجمهها، دقیقاً همان معنا و مفهوم را گنجاندهاند که این کارها را من انجام ندادهام بلکه توسط اوزئیر حاجی بگاف انجام شده است، از چهرههای بزرگ موسیقی آذربایجان، که من این ترانهها را اجرا کردهام.
اسم این آلبوم «آلما» است که به آذری به معنای سیب قرمز است. این آلبوم را هم برای همشهریان آذریزبانمان ارائه کردهام و امیدوارم که دوست داشته باشند.
- آقای عارف میخواهید یک عید مبارکی هم به آذریزبانهای کشورمان بگویید.
بله. حتماً. همیشه سر سفره نوروز پدر بزرگم این شعر را میخواند که «بهار آمد، بهار آمد. خوش آمد/ علی با ذوالفقار آمد خوش آمد» حالا خطاب به همشهریان آذریزبان میگویم یک شعرهایی با این مضمون «سیزین بو بایراموز اولسون مبارک» یعنی عیدتان مبارک باشد.