وزارت خارجه بریتانیا، روز جمعه ۱۷ تیرماه، از «همکاری نزدیک» لندن با کشورهای دیگر برای جلوگیری از ورود ۵۰ فرد مرتبط با برنامههای هستهای و تسلیحاتی ایران خبر داد.
در این زمینه ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، یادآور شد که «این افراد دانشمندان، مهندسان و عناصری را شامل میشوند که در تأمین مواد و تجهیزات لازم برای برنامههای هستهای و تسلیحاتی ایران مشارکت دارند.»
آقای هیگ روز دوشنبه در یادداشتی که در اختیار رادیو فردا قرار گرفته است، دلایل عزم کشورش به افزایش فشار و گسترش تحریمها علیه جمهوری اسلامی را تشریح کرده و برنامه ایران برای گسترش غنیسازی اورانیوم با غلظت بیشتر را سؤال برانگیز خوانده است.
وزیر خارجه بریتانیا در این یادداشت همچنین یادآور شده که تا زمانی که ایرانی در مورد نگرانیهایی که در ارتباط با برنامه اتمیاش وجود دارد، وارد مذاکره نشود، منطقی برای بازنگری و لغو تحریمها وجود نخواهد داشت.
متن کامل یادداشت وزیر امور خارجه بریتانیا که روز دوشنبه در روزنامه بریتانیایی گاردین نیز به چاپ رسید، در زیر میآید:
«هشتم ماه ژوئن، فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که این کشور قصد دارد تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را به سه برابر افزایش داده و غنیسازی را از نطنز به تأسیسات فردو انتقال دهد.
در ایران اعلام این خبر از سوی رژیمی که اعتبار خود را از دست داده واکنشی در پی نداشت و به سرعت تحتالشعاع نمایشهای سیاسی داخلی قرار گرفت که به مجادلات جنجالی بین رهبر، [آیتالله] خامنهای، و رئیسجمهور [محمود] احمدینژاد اختصاص داشت. اما آنچه ایران اعلام کرد بیانیهای مهم بود چرا که روشنتر از همیشه نشان میدهد که برنامه هستهای ایران برای مقاصد صرفاً صلحآمیز طراحی نشده است.
ایران تنها یک نیروگاه هستهای غیرنظامی دارد و در پی آن است که شمار بیشتری از این نیروگاهها بسازد. تمام این نیروگاهها برای سوخت خود به اورانیوم غنیشده با غلظتی در حدود سه و نیم درصد نیاز دارند. بنابراین هر برنامهای برای غنیسازی اورانیوم با غلظت بیشتر کاملاً سؤال برانگیز است.
اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد البته برخی مصارف غیرنظامی هم دارد. یکی از این کاربردها در رآکتورهای «تولیدکننده سریع» هستند. ایران نه چنین رآکتوری دارد و نه برنامهای نیز برای ساخت آن. کاربرد دیگر [اورانیوم غلظت ۲۰ درصد] در راکتورهای تحقیقاتی است که در کنار سایر محصولات، ایزوتوپهایی برای مصارف پزشکی تولید میکند. ولی راکتورهای تحقیقاتی بسیار کارآمد هستند و به عنوان مثال تمام ایزوتوپهای پزشکی مورد نیاز در تمام کشورهای اروپای غربی توسط یک راکتور در بلژیک تولید میشود.
ایران یک رآکتور تحقیقاتی دارد و طبق طرحی که آقای عباسی اعلام کرده است، قصد دارد چهار برابر میزان مورد نیاز تنها راکتور تحقیقاتی خود، سوخت تولید کند. این در حالی است که این رآکتور به تنهایی قادر است ایزوتوپهای لازم برای یک میلیون آزمایش پزشکی در سال را تولید کند که برابر همان میزانی است که در کشور بریتانیا مصرف میشود و بسیار بیشتر از نیاز ایران است.
علاوه بر این طبق طرح جدید لازم است حداقل نیمی از اورانیوم تولیدی ایران با غلظت سه و نیم درصد به تولید اورانیوم با غلظت بالاتر اختصاص داده شود، که به معنای عدم تخصیص آن به نیروگاههای هستهای ایران است.
اگر ایران در مورد ادعاهای خود مربوط به تولید انرژی هسته ای برای مصارف غیرنظامی واقعاً جدی است چرا مواد و منابع محدود خود را از تولید اورانیوم کم غلظت منحرف میسازد؟ و چرا به پیشنهاد کشورهای گروه شش شامل بریتانیا، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و ایالات متحده که حاضر هستند برای تولید اورانیوم لازم برای مصارف غیرنظامی به آن کشور در زمینه فنآوری کمک کنند، پاسخ منفی میدهد؟
در عین حال یک دلیل روشنتر نیز برای غنیسازی اورانیوم تا این غلظت وجود دارد. تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد وقتگیرترین و از نظر مصرف منابع پرهزینهترین مرحله برای تولید اورانیوم با غلظت بسیار بالا برای تولیدسلاح هستهای است و زمانی که اورانیوم کافی با غلظت ۲۰ درصد در تأسیسات زیرزمینی قم انباشته شد، تنها دو تا سه ماه کار اضافی لازم است تا این مواد به اورانیوم مورد نیاز برای بمب هستهای تبدیل شود.
در این صورت هر چند هنور ایران با چالشهای فنی دیگر برای ساخت یک سلاح هستهای دست به گریبان خواهد بود ولی بدون شک یک گام بسیار بزرگ به تولید این تسلیحات نزدیکتر خواهد شد.
انتظار میرود طرح جدید ایران برای افزایش غنیسازی اورانیوم در تأسیساتی انجام پذیرد که زیر کوه در اعماق زمین ساخته شده و پیش از این مخفی بود. ادعای اینکه [ایران] به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه بازدید از این تأسیسات را میدهد، در شرایط جاری نمیتواند تضمینی برای صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران باشد.
ایران سابقهای طولانی از عدم همکاری و فقدان شفافیت در [تعاملات] خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد و اجازه دسترسی به اماکن، تجهیزات، اشخاص، و اسناد مرتبط را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نداده است.
ایران تاکنون به پرسشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز درباره دلیل تهیه اقلامی مرتبط با فعالیتهای هستهای و جنبه کاربردی آنها، که صرفاً میتواند نظامی باشد، پاسخی ارایه نداده است؛ اقلامی نظیر «چاشنی انفجار چند نقطهای برای آغاز زنجیره هستهای در خرج انفجاری نیم کروی» یا به زبان ساده چاشنی بمب اتم.
ایران همچنین برنامهای فعال برای تولید موشکهای دوربرد دارد که شامل موشکهایی با برد بیش از هزار کیلومتر میشود و در ماه ژوئن نیز چند آزمایش موشکی انجام داده است. یک ناظر معقول نمیتواند ارتباط بین این موارد را نادیده بگیرد.
به همین خاطر است که تاکنون شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب شش قطعنامه از حکومت ایران خواسته است تا غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. ایران به تمام این قطعنامهها بیتوجه بوده است و تا کنون از ورود به هر گونه مذاکرهای درباره برنامه هستهای خود با گروه شش سرباز زده و آن را به لغو تمام تحریمها و به رسمیت شناختن حق غنیسازی برای ایران مشروط کرده است.
ولی هیچ منطقی نیست که قبل از ورود ایران به مذاکرات جدی تحریمهای بینالمللی لغو شوند. جدیدترین مسایلی که فاش شدهاند مبین اهمیت و اضطرار افزایش فشار بر ایران هستند و ما در روزها و ماههای آتی تمهیدات و اقدامات بیشتری را در این زمینه اعلام خواهیم کرد.
مسئله هستهای ایران دیگر یک موضوع مجرد و دوردست نیست. برنامههای هستهای ایران میتواند به رقابت تسلیحات هستهای در سراسر منطقه خاورمیانه منجر شود که هم اکنون نیز یکی از بحرانیترین مناطق جهان است. تردید در نیات حکومت ایران و خوشبینی به اینکه گویا این برنامهها کاملاً صلحآمیز هستند هم ابلهانه و هم فرار از مسئولیتی است که بر دوش ما گذاشته شده است.
حکومت ایران تاکنون از ورود به هر گونه مذاکراتی در مورد برنامه هستهای امتناع کرده و میگوید تا زمانی که تحریمهای بینالمللی لغو نشوند و حق ایران برای غنیسازی اورانیوم فوراً به رسمیت شناخته نشود، هیچ مذاکرهای را نخواهد پذیرفت.
اما تا زمانی که ایران وارد مذاکره نشده و به موضوعاتی نپرداخته که بنیان نگرانی ما از برنامه هستهای ایران را تشکیل میدهند، منطقی برای لغو تحریمها نیز وجود ندارد. حکومت ایران تاکنون در مسیری کاملاً معکوس گام برداشته است.
بریتانیا اکنون آماده اقدام است: من پیشتر با افزودن ۱۰۰ نام دیگر به فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا در ماه گذشته موافقت کرده بودم و جمعه گذشته محدودیتهای سفر بیشتری را که برای افراد مشخص دخیل در برنامه هستهای ایران در نظر گرفته شده، اعلام کردم.
ایران امیدوار است تحولات بیسابقه در جهان عرب توجه جهان را از برنامه هستهای این کشور منحرف کند اما ما مصمم هستیم که اینچنین نشود.»
در این زمینه ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، یادآور شد که «این افراد دانشمندان، مهندسان و عناصری را شامل میشوند که در تأمین مواد و تجهیزات لازم برای برنامههای هستهای و تسلیحاتی ایران مشارکت دارند.»
آقای هیگ روز دوشنبه در یادداشتی که در اختیار رادیو فردا قرار گرفته است، دلایل عزم کشورش به افزایش فشار و گسترش تحریمها علیه جمهوری اسلامی را تشریح کرده و برنامه ایران برای گسترش غنیسازی اورانیوم با غلظت بیشتر را سؤال برانگیز خوانده است.
وزیر خارجه بریتانیا در این یادداشت همچنین یادآور شده که تا زمانی که ایرانی در مورد نگرانیهایی که در ارتباط با برنامه اتمیاش وجود دارد، وارد مذاکره نشود، منطقی برای بازنگری و لغو تحریمها وجود نخواهد داشت.
متن کامل یادداشت وزیر امور خارجه بریتانیا که روز دوشنبه در روزنامه بریتانیایی گاردین نیز به چاپ رسید، در زیر میآید:
«هشتم ماه ژوئن، فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که این کشور قصد دارد تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را به سه برابر افزایش داده و غنیسازی را از نطنز به تأسیسات فردو انتقال دهد.
در ایران اعلام این خبر از سوی رژیمی که اعتبار خود را از دست داده واکنشی در پی نداشت و به سرعت تحتالشعاع نمایشهای سیاسی داخلی قرار گرفت که به مجادلات جنجالی بین رهبر، [آیتالله] خامنهای، و رئیسجمهور [محمود] احمدینژاد اختصاص داشت. اما آنچه ایران اعلام کرد بیانیهای مهم بود چرا که روشنتر از همیشه نشان میدهد که برنامه هستهای ایران برای مقاصد صرفاً صلحآمیز طراحی نشده است.
ایران تنها یک نیروگاه هستهای غیرنظامی دارد و در پی آن است که شمار بیشتری از این نیروگاهها بسازد. تمام این نیروگاهها برای سوخت خود به اورانیوم غنیشده با غلظتی در حدود سه و نیم درصد نیاز دارند. بنابراین هر برنامهای برای غنیسازی اورانیوم با غلظت بیشتر کاملاً سؤال برانگیز است.
اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد البته برخی مصارف غیرنظامی هم دارد. یکی از این کاربردها در رآکتورهای «تولیدکننده سریع» هستند. ایران نه چنین رآکتوری دارد و نه برنامهای نیز برای ساخت آن. کاربرد دیگر [اورانیوم غلظت ۲۰ درصد] در راکتورهای تحقیقاتی است که در کنار سایر محصولات، ایزوتوپهایی برای مصارف پزشکی تولید میکند. ولی راکتورهای تحقیقاتی بسیار کارآمد هستند و به عنوان مثال تمام ایزوتوپهای پزشکی مورد نیاز در تمام کشورهای اروپای غربی توسط یک راکتور در بلژیک تولید میشود.
ایران یک رآکتور تحقیقاتی دارد و طبق طرحی که آقای عباسی اعلام کرده است، قصد دارد چهار برابر میزان مورد نیاز تنها راکتور تحقیقاتی خود، سوخت تولید کند. این در حالی است که این رآکتور به تنهایی قادر است ایزوتوپهای لازم برای یک میلیون آزمایش پزشکی در سال را تولید کند که برابر همان میزانی است که در کشور بریتانیا مصرف میشود و بسیار بیشتر از نیاز ایران است.
علاوه بر این طبق طرح جدید لازم است حداقل نیمی از اورانیوم تولیدی ایران با غلظت سه و نیم درصد به تولید اورانیوم با غلظت بالاتر اختصاص داده شود، که به معنای عدم تخصیص آن به نیروگاههای هستهای ایران است.
اگر ایران در مورد ادعاهای خود مربوط به تولید انرژی هسته ای برای مصارف غیرنظامی واقعاً جدی است چرا مواد و منابع محدود خود را از تولید اورانیوم کم غلظت منحرف میسازد؟ و چرا به پیشنهاد کشورهای گروه شش شامل بریتانیا، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و ایالات متحده که حاضر هستند برای تولید اورانیوم لازم برای مصارف غیرنظامی به آن کشور در زمینه فنآوری کمک کنند، پاسخ منفی میدهد؟
در عین حال یک دلیل روشنتر نیز برای غنیسازی اورانیوم تا این غلظت وجود دارد. تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد وقتگیرترین و از نظر مصرف منابع پرهزینهترین مرحله برای تولید اورانیوم با غلظت بسیار بالا برای تولیدسلاح هستهای است و زمانی که اورانیوم کافی با غلظت ۲۰ درصد در تأسیسات زیرزمینی قم انباشته شد، تنها دو تا سه ماه کار اضافی لازم است تا این مواد به اورانیوم مورد نیاز برای بمب هستهای تبدیل شود.
در این صورت هر چند هنور ایران با چالشهای فنی دیگر برای ساخت یک سلاح هستهای دست به گریبان خواهد بود ولی بدون شک یک گام بسیار بزرگ به تولید این تسلیحات نزدیکتر خواهد شد.
انتظار میرود طرح جدید ایران برای افزایش غنیسازی اورانیوم در تأسیساتی انجام پذیرد که زیر کوه در اعماق زمین ساخته شده و پیش از این مخفی بود. ادعای اینکه [ایران] به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه بازدید از این تأسیسات را میدهد، در شرایط جاری نمیتواند تضمینی برای صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران باشد.
ایران سابقهای طولانی از عدم همکاری و فقدان شفافیت در [تعاملات] خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد و اجازه دسترسی به اماکن، تجهیزات، اشخاص، و اسناد مرتبط را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نداده است.
ایران تاکنون به پرسشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز درباره دلیل تهیه اقلامی مرتبط با فعالیتهای هستهای و جنبه کاربردی آنها، که صرفاً میتواند نظامی باشد، پاسخی ارایه نداده است؛ اقلامی نظیر «چاشنی انفجار چند نقطهای برای آغاز زنجیره هستهای در خرج انفجاری نیم کروی» یا به زبان ساده چاشنی بمب اتم.
ایران همچنین برنامهای فعال برای تولید موشکهای دوربرد دارد که شامل موشکهایی با برد بیش از هزار کیلومتر میشود و در ماه ژوئن نیز چند آزمایش موشکی انجام داده است. یک ناظر معقول نمیتواند ارتباط بین این موارد را نادیده بگیرد.
به همین خاطر است که تاکنون شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب شش قطعنامه از حکومت ایران خواسته است تا غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. ایران به تمام این قطعنامهها بیتوجه بوده است و تا کنون از ورود به هر گونه مذاکرهای درباره برنامه هستهای خود با گروه شش سرباز زده و آن را به لغو تمام تحریمها و به رسمیت شناختن حق غنیسازی برای ایران مشروط کرده است.
ولی هیچ منطقی نیست که قبل از ورود ایران به مذاکرات جدی تحریمهای بینالمللی لغو شوند. جدیدترین مسایلی که فاش شدهاند مبین اهمیت و اضطرار افزایش فشار بر ایران هستند و ما در روزها و ماههای آتی تمهیدات و اقدامات بیشتری را در این زمینه اعلام خواهیم کرد.
مسئله هستهای ایران دیگر یک موضوع مجرد و دوردست نیست. برنامههای هستهای ایران میتواند به رقابت تسلیحات هستهای در سراسر منطقه خاورمیانه منجر شود که هم اکنون نیز یکی از بحرانیترین مناطق جهان است. تردید در نیات حکومت ایران و خوشبینی به اینکه گویا این برنامهها کاملاً صلحآمیز هستند هم ابلهانه و هم فرار از مسئولیتی است که بر دوش ما گذاشته شده است.
حکومت ایران تاکنون از ورود به هر گونه مذاکراتی در مورد برنامه هستهای امتناع کرده و میگوید تا زمانی که تحریمهای بینالمللی لغو نشوند و حق ایران برای غنیسازی اورانیوم فوراً به رسمیت شناخته نشود، هیچ مذاکرهای را نخواهد پذیرفت.
اما تا زمانی که ایران وارد مذاکره نشده و به موضوعاتی نپرداخته که بنیان نگرانی ما از برنامه هستهای ایران را تشکیل میدهند، منطقی برای لغو تحریمها نیز وجود ندارد. حکومت ایران تاکنون در مسیری کاملاً معکوس گام برداشته است.
بریتانیا اکنون آماده اقدام است: من پیشتر با افزودن ۱۰۰ نام دیگر به فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا در ماه گذشته موافقت کرده بودم و جمعه گذشته محدودیتهای سفر بیشتری را که برای افراد مشخص دخیل در برنامه هستهای ایران در نظر گرفته شده، اعلام کردم.
ایران امیدوار است تحولات بیسابقه در جهان عرب توجه جهان را از برنامه هستهای این کشور منحرف کند اما ما مصمم هستیم که اینچنین نشود.»