چند روز پس از بازگشت احمد داود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه به سوریه و گفتوگوهای شش ساعتهاش با بشار اسد؛ رهبر حکومتی که در پنج ماه اخیر مشغول سرکوب گسترده ملت خود بوده است، رسانههای ترکیه و منطقه گزارش دادهاند که نه تنها این گفتوگوهای طولانی کارساز نبوده است، بلکه رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه به این باور رسیده که بشار اسد دوباره به دروغ قول اصلاحات داده و آن را عملی نخواهد کرد.
همزمان، یک مشاور عبدالله گل، رئیس جمهور ترکیه نیز در مصاحبهای که جمعه در روزنامه الشرقالاوسط در لندن منتشر شد، گفت که کشورش نه چند هفته، که تنها چند روز به بشار اسد برای پایان دادن به کشتار و آغاز اصلاحاتی حقیقی مهلت داده است.
در این میان و در شرایطی که رسانههای ترکیه، اسرائیل و منطقه خبر میدهند که ارتش ترکیه برای نخستین بار، شماری از نیروهای دوره احتیاط خود را به ارتش فرا خوانده است و بخشی از آنها را که افسر و درجهدار بازنشسته بودهاند، با هدف رسیدگی به موج جدید گریختگان نگونبخت سوری، در روزهای اخیر در مرز با سوریه مستقر کرده است، روزنامه اسرائیلی هاآرتص از احتمال آمادگی ناتو برای یک حمله احتمالی به سوریه خبر میدهد.
گفتوگوی تلفنی روز پنجشنبه باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، با رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، برای بحث درباره اوضاع منطقه، در شرایطی که اوباما تأکید کرده که دنیا و سوریه بدون وجود بشار اسد دنیای بهتری خواهد بود، وهیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا پیوسته در روزهای جاری تکرار میکند که برخی کشورها باید از داشتن رابطه با سوریه شرم کنند، و لزوم تحریم کامل نفت وعرصه انرژی سوریه را مطرح میکند، همگی از نشانههای بیدار شدن رهبران جهانی در آستانه یک موضعگیری جدی علیه بشار اسد تلقی شدهاند.
کاخ سفید گفته بود که اوباما و اردوغان در مکالمه تلفنی خود در زمینه لزوم برقراری دموکراسی در سوریه به توافق رسیدهاند.
روزنامه اسرائیلی یدیعوت آخرونوت، سهشنبه در همان روزی که احمد داود اوغلو با در دست داشتن «پیام قاطع» ترکیه به دمشق رفت و شش ساعت بیوقفه در گوش اسد خواند که این وضع قابل تحمل نیست، نوشته بود که «ترکیه دارد راه را برای حمله به سوریه هموار میکند».
گزارش خبرگزاری سانای سوریه و نیز بسیاری از گزارشهای منتشره در رسانههای ترکیه این نتیجهگیری را میداد که بشار اسد به سختی در برابر پیامی که ترکیه به او داد، مقاومت کرد و پیوسته به داود اوغلو تکرار کرد که بروید و به آقای اردوغان بگویید که «تروریستهای سلفی» و عوامل مسلح دیگر در برابر حکومت ما صفآرایی کردهاند.
همزمان، عربستان، کویت و بحرین در روزهای اخیر سفیران خود را از دمشق فرا خواندند و ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان شدیداً در برابر اسد موضع گرفت و گفت ماشین کشتاری که آقای اسد، آن هم در ماه مبارک رمضان راه انداخته است، قابل تحمل نیست.
با این موضعگیری قاطع پادشاه عربستان، اتحادیه عرب نیز درخواست خود را از سوریه برای قطع خونریزیها تکرار کرد و نبیل العربی که خود همین چند هفته پیش به سوریه رفته و دستان به خون آلوده بشار اسد را فشرده بود، تأکید کرد که اتحادیه عرب نمیتواند در برابر قتل عام ملت سوریه سکوت کند، و احتمال بیرون راندن سوریه از اتحادیه عرب مطرح است.
گرچه چندان تظاهراتی بزرگ در حمایت ملتهای عرب از ملت به پاخاسته سوریه شکل نگرفته و تنها در کویت، لبنان و برخی نقاط دیگر گاهگداری حکومتها امکان شکل گرفتن تجمعهای اعتراضی را دادهاند، اما نگاهی به مطالب مطرح شده در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توئیتر، عمق خشم افکارعمومی دنیای عرب را از کشتارهای سوریه نشان میدهد و لذا، حکومتهای عربی که با درس عبرت گرفتن از سقوط بنعلی ومبارک در تونس و مصر، به خود آمده و بیشتر به افکار عمومی، بویژه نظرات جوانانشان حساس شدهاند، به این درخواستهای مردمی برای حمایت از مردم سوریه توجه دارند.
ناظران بسیاری با تأکید بر اهمیت موضعگیری جدی ترکیه و همراهی حکومت عربستان و آمریکا با ترکیه، و نظر به اینکه ترکیه از اعضای مهم ناتو محسوب میشود و پایگاههای نظامی ترکیه همواره برای اقدام نظامی ناتو درمنطقه مورد استفاده بودهاند، میگویند که تمامی شواهد آمادگی بیشتری از سوی ناتو را برای حمله نظامی از راه ترکیه نشان میدهد، هرچند که بسیاری از این تحلیلگران اجماع دارند که چنین دخالتی ممکن است همین امروز و فردا نباشد.
در همین حال که دولتهای ترکیه و کشورهای عرب موضع خود را در برابر بشار اسد روشنتر میکنند، روزنامه هاآرتص بر مسائلی انگشت نهاده که تا کنون مانع از شکلگیری یک جبهه جدی جهانی علیه اسد شده است.
هاآرتص موضعگیریها و خطراتی را که جمهوری اسلامی ایران میتواند ایجاد کند، یکی از موانع اصلی در شکلگیری جبهه جهانی و منطقهای برای اقدام علیه حکومت سوریه ذکر کرده، و نوشته است که جمهوری اسلامی با بیاعتنایی کامل به افکارعمومی ایرانیان، به باور خود، ایرانیها را از سوریه بیخبر گذاشته و روزنامهها و وبسایتهای اینترنتی را از انتشار اخبار رخدادهای هولناک سوریه کاملاً منع کرده و مقامات ایران نیز اکنون به گونهای روشنتر هشدار میدهند که اگر کسی به سوریه حمله کند، چنین جنگی نه تنها ممکن است که کانون جنگ منطقهای، که حتی سرآغاز یک جنگ در عرصه بینالمللی باشد.
در این زمینه، در روزهای اخیرعلاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران، در یک کنفرانس خبری در جریان اقامتش در قاهره، خواهان کمک به سوریه و جلوگیری از فروپاشی آن شد و گفت نباید گذاشت که آمریکا، چونان گرگ درنده، سوریه را ببلعد، و به ترکیه توصیه کرد که از اقدامات و گفتارهای هیجانی خودداری کند.
هاآرتص یادآور شده که حکومت ایران تنها در گفتار به پشتیبانی از سوریه اکتفا نمیکند بلکه در ماههای اخیر برای سر پا ماندن نظام بشار اسد، پنج میلیارد دلار به رژیم سوریه کمک کرده و منابع عراقی نیز خبر دادهاند که ایران دولت بغداد را زیر فشار گذاشته بود که عراق هم ۱۰ میلیارد دلار از درآمد سرشار نفتی خود را به سوریه بدهد.
هاآرتص افزوده است که درهر حال، گسترش حساسیتهای ایران، ترکیه، عربستان سعودی و امیرنشینهای خلیج فارس در قبال سوریه، همگی این احتمال را تقویت میکند که به زودی، جنگ خانگی در سوریه، که نتیجه فقر، سرکوب و نارضایی ملت سوریه از وضع اقتصادی، و نیز ماحصل یک دیکتاتوری قدرتمند سیاسی است، و نیز نظر به الهام گرفتن ملت سوریه از موفقیت خیزشهای ماههای اخیر مصر و تونس است، به یک جنگ منطقهای تغییر شکل دهد.
هاآرتص یادآور شده که سوریه در عرصه نفت و گاز و منابع طبیعی اهمیت استراتژیک برای جهان ندارد اما این همپیمانی خطرناکش با ایران و نیز توان روی آوردن به تحرکات تروریستی در عراق است که به بزرگترین سرمایه راهبردی برای سوریه تبدیل شده و تا کنون توانسته است از شکلگیری یک جبهه جنگی علیه خود جلوگیری کند.
هاآرتص ادامه داده که در حالی که قذافی مانند اسد، هرگز به چنین کشتارهولناکی علیه ملت خود دست نزد، اما جامعه بینالمللی در چشم بر هم زدنی، در مورد حمله نظامی به لیبی به توافق رسید، اما به نظر نمیرسد شورای امنیت به این سهولت در مورد سوریه تصمیم مشابهی اتخاذ کند.
هاآرتص یادآور میشود که در لیبی اوپوزیسیون سریعاً توانست آرایش نظامی خود را ارائه کند و به دنیا بگوید که وقتی قذافی نباشد، ما هستیم و دنیا نیز حامی و یاور جدی این اوپوزیسیون سیاسی و نظامی شد اما در قبال سوریه وضع چنین نیست.
به نوشته هاآرتص، سلسله پرسشهایی سران منطقه و غرب را در قبال سوریه به خود مشغول داشته و موجب این دست و آن دست کردن آنها درآغاز حمله به سوریه شده است.
هاآرتص شماری از این پرسشهای مهم را این گونه برشمرده است: سرنوشت سوریه در صورت سقوط رژیم کنونی چیست؟ آیا مانند عراق به ورطه یک جنگ داخلی و پرهرج و مرج کشانده خواهد شد؟ آیا دولت بعدی سوریه نیز رابطه با ایران را حفظ خواهد کرد یا در کنار غرب خواهد ایستاد؟ آیا ترکیه خواهد توانست به حکومت جدید سوریه، نظر به اهمیت ثبات در روابط ترکیه و سوریه، اعتماد کند؟ آیا ارتش در حکومت جدید قادر به مهار نیروهای کرد مسلح، بویژه پ.ک.ک خواهد بود؟ یا اینکه دوباره از این رهگذر، معضل تازهای برای ترکیه ایجاد خواهد شد؟ و آیا به راستی عربستان مایل به سقوط کامل حکومت بشار اسد است؟ یا همچنان تعامل با او را که به اخاذی از اعراب عادت کرده، به روی آمدن نیروهایی ناشناس ترجیح میدهد؟
به نوشته هاآرتص، نبود پاسخهای شفاف به این تردیدها، تا کنون موجب شده که غرب صریحاً پایین آمدن اسد از اریکه قدرت را درخواست نکند، و از این روی است که افتادن به دامن این باور که گویا روزهای حکومت اسد به شماره افتاده اشتباه است بویژه که سوریه به توان بازدارندگی ایران که میتواند در صورت حمله به سوریه خلیج فارس را به آتش بکشد، چنان اعتمادی دارد که حتی اسد خود گفته است که آماده است که وضع بحرانی کشورش دو سال دیگر هم ادامه یابد.
با وجود این پرسشها و تردیدهایی که هاآرتص بر آنها انگشت نهاده است، ناظران بسیاری میگویند که ممکن است برخی مسائل غیرقابل پیشبینی، ورق را یکباره برگرداند و برای همین است که ترکیه، آمریکا و عربستان خود را پیشاپیش آماده کردهاند و نیز به همین دلیل است که ترکیه نیز نیروهای ذخیره ارتش را فراخوانده و اردوغان هم با ایستادن در کنار پوستر بزرگ کمال آتاتورک در روزهای اخیر چند بار تکرار کرده و تأکید میکند که نمیتواند در برابر کشتار ملت سوریه چشم برهم ببندند.
همزمان، یک مشاور عبدالله گل، رئیس جمهور ترکیه نیز در مصاحبهای که جمعه در روزنامه الشرقالاوسط در لندن منتشر شد، گفت که کشورش نه چند هفته، که تنها چند روز به بشار اسد برای پایان دادن به کشتار و آغاز اصلاحاتی حقیقی مهلت داده است.
در این میان و در شرایطی که رسانههای ترکیه، اسرائیل و منطقه خبر میدهند که ارتش ترکیه برای نخستین بار، شماری از نیروهای دوره احتیاط خود را به ارتش فرا خوانده است و بخشی از آنها را که افسر و درجهدار بازنشسته بودهاند، با هدف رسیدگی به موج جدید گریختگان نگونبخت سوری، در روزهای اخیر در مرز با سوریه مستقر کرده است، روزنامه اسرائیلی هاآرتص از احتمال آمادگی ناتو برای یک حمله احتمالی به سوریه خبر میدهد.
گفتوگوی تلفنی روز پنجشنبه باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، با رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، برای بحث درباره اوضاع منطقه، در شرایطی که اوباما تأکید کرده که دنیا و سوریه بدون وجود بشار اسد دنیای بهتری خواهد بود، وهیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا پیوسته در روزهای جاری تکرار میکند که برخی کشورها باید از داشتن رابطه با سوریه شرم کنند، و لزوم تحریم کامل نفت وعرصه انرژی سوریه را مطرح میکند، همگی از نشانههای بیدار شدن رهبران جهانی در آستانه یک موضعگیری جدی علیه بشار اسد تلقی شدهاند.
کاخ سفید گفته بود که اوباما و اردوغان در مکالمه تلفنی خود در زمینه لزوم برقراری دموکراسی در سوریه به توافق رسیدهاند.
روزنامه اسرائیلی یدیعوت آخرونوت، سهشنبه در همان روزی که احمد داود اوغلو با در دست داشتن «پیام قاطع» ترکیه به دمشق رفت و شش ساعت بیوقفه در گوش اسد خواند که این وضع قابل تحمل نیست، نوشته بود که «ترکیه دارد راه را برای حمله به سوریه هموار میکند».
گزارش خبرگزاری سانای سوریه و نیز بسیاری از گزارشهای منتشره در رسانههای ترکیه این نتیجهگیری را میداد که بشار اسد به سختی در برابر پیامی که ترکیه به او داد، مقاومت کرد و پیوسته به داود اوغلو تکرار کرد که بروید و به آقای اردوغان بگویید که «تروریستهای سلفی» و عوامل مسلح دیگر در برابر حکومت ما صفآرایی کردهاند.
همزمان، عربستان، کویت و بحرین در روزهای اخیر سفیران خود را از دمشق فرا خواندند و ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان شدیداً در برابر اسد موضع گرفت و گفت ماشین کشتاری که آقای اسد، آن هم در ماه مبارک رمضان راه انداخته است، قابل تحمل نیست.
با این موضعگیری قاطع پادشاه عربستان، اتحادیه عرب نیز درخواست خود را از سوریه برای قطع خونریزیها تکرار کرد و نبیل العربی که خود همین چند هفته پیش به سوریه رفته و دستان به خون آلوده بشار اسد را فشرده بود، تأکید کرد که اتحادیه عرب نمیتواند در برابر قتل عام ملت سوریه سکوت کند، و احتمال بیرون راندن سوریه از اتحادیه عرب مطرح است.
گرچه چندان تظاهراتی بزرگ در حمایت ملتهای عرب از ملت به پاخاسته سوریه شکل نگرفته و تنها در کویت، لبنان و برخی نقاط دیگر گاهگداری حکومتها امکان شکل گرفتن تجمعهای اعتراضی را دادهاند، اما نگاهی به مطالب مطرح شده در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توئیتر، عمق خشم افکارعمومی دنیای عرب را از کشتارهای سوریه نشان میدهد و لذا، حکومتهای عربی که با درس عبرت گرفتن از سقوط بنعلی ومبارک در تونس و مصر، به خود آمده و بیشتر به افکار عمومی، بویژه نظرات جوانانشان حساس شدهاند، به این درخواستهای مردمی برای حمایت از مردم سوریه توجه دارند.
ناظران بسیاری با تأکید بر اهمیت موضعگیری جدی ترکیه و همراهی حکومت عربستان و آمریکا با ترکیه، و نظر به اینکه ترکیه از اعضای مهم ناتو محسوب میشود و پایگاههای نظامی ترکیه همواره برای اقدام نظامی ناتو درمنطقه مورد استفاده بودهاند، میگویند که تمامی شواهد آمادگی بیشتری از سوی ناتو را برای حمله نظامی از راه ترکیه نشان میدهد، هرچند که بسیاری از این تحلیلگران اجماع دارند که چنین دخالتی ممکن است همین امروز و فردا نباشد.
در همین حال که دولتهای ترکیه و کشورهای عرب موضع خود را در برابر بشار اسد روشنتر میکنند، روزنامه هاآرتص بر مسائلی انگشت نهاده که تا کنون مانع از شکلگیری یک جبهه جدی جهانی علیه اسد شده است.
هاآرتص موضعگیریها و خطراتی را که جمهوری اسلامی ایران میتواند ایجاد کند، یکی از موانع اصلی در شکلگیری جبهه جهانی و منطقهای برای اقدام علیه حکومت سوریه ذکر کرده، و نوشته است که جمهوری اسلامی با بیاعتنایی کامل به افکارعمومی ایرانیان، به باور خود، ایرانیها را از سوریه بیخبر گذاشته و روزنامهها و وبسایتهای اینترنتی را از انتشار اخبار رخدادهای هولناک سوریه کاملاً منع کرده و مقامات ایران نیز اکنون به گونهای روشنتر هشدار میدهند که اگر کسی به سوریه حمله کند، چنین جنگی نه تنها ممکن است که کانون جنگ منطقهای، که حتی سرآغاز یک جنگ در عرصه بینالمللی باشد.
در این زمینه، در روزهای اخیرعلاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران، در یک کنفرانس خبری در جریان اقامتش در قاهره، خواهان کمک به سوریه و جلوگیری از فروپاشی آن شد و گفت نباید گذاشت که آمریکا، چونان گرگ درنده، سوریه را ببلعد، و به ترکیه توصیه کرد که از اقدامات و گفتارهای هیجانی خودداری کند.
هاآرتص یادآور شده که حکومت ایران تنها در گفتار به پشتیبانی از سوریه اکتفا نمیکند بلکه در ماههای اخیر برای سر پا ماندن نظام بشار اسد، پنج میلیارد دلار به رژیم سوریه کمک کرده و منابع عراقی نیز خبر دادهاند که ایران دولت بغداد را زیر فشار گذاشته بود که عراق هم ۱۰ میلیارد دلار از درآمد سرشار نفتی خود را به سوریه بدهد.
هاآرتص افزوده است که درهر حال، گسترش حساسیتهای ایران، ترکیه، عربستان سعودی و امیرنشینهای خلیج فارس در قبال سوریه، همگی این احتمال را تقویت میکند که به زودی، جنگ خانگی در سوریه، که نتیجه فقر، سرکوب و نارضایی ملت سوریه از وضع اقتصادی، و نیز ماحصل یک دیکتاتوری قدرتمند سیاسی است، و نیز نظر به الهام گرفتن ملت سوریه از موفقیت خیزشهای ماههای اخیر مصر و تونس است، به یک جنگ منطقهای تغییر شکل دهد.
هاآرتص یادآور شده که سوریه در عرصه نفت و گاز و منابع طبیعی اهمیت استراتژیک برای جهان ندارد اما این همپیمانی خطرناکش با ایران و نیز توان روی آوردن به تحرکات تروریستی در عراق است که به بزرگترین سرمایه راهبردی برای سوریه تبدیل شده و تا کنون توانسته است از شکلگیری یک جبهه جنگی علیه خود جلوگیری کند.
هاآرتص ادامه داده که در حالی که قذافی مانند اسد، هرگز به چنین کشتارهولناکی علیه ملت خود دست نزد، اما جامعه بینالمللی در چشم بر هم زدنی، در مورد حمله نظامی به لیبی به توافق رسید، اما به نظر نمیرسد شورای امنیت به این سهولت در مورد سوریه تصمیم مشابهی اتخاذ کند.
هاآرتص یادآور میشود که در لیبی اوپوزیسیون سریعاً توانست آرایش نظامی خود را ارائه کند و به دنیا بگوید که وقتی قذافی نباشد، ما هستیم و دنیا نیز حامی و یاور جدی این اوپوزیسیون سیاسی و نظامی شد اما در قبال سوریه وضع چنین نیست.
به نوشته هاآرتص، سلسله پرسشهایی سران منطقه و غرب را در قبال سوریه به خود مشغول داشته و موجب این دست و آن دست کردن آنها درآغاز حمله به سوریه شده است.
هاآرتص شماری از این پرسشهای مهم را این گونه برشمرده است: سرنوشت سوریه در صورت سقوط رژیم کنونی چیست؟ آیا مانند عراق به ورطه یک جنگ داخلی و پرهرج و مرج کشانده خواهد شد؟ آیا دولت بعدی سوریه نیز رابطه با ایران را حفظ خواهد کرد یا در کنار غرب خواهد ایستاد؟ آیا ترکیه خواهد توانست به حکومت جدید سوریه، نظر به اهمیت ثبات در روابط ترکیه و سوریه، اعتماد کند؟ آیا ارتش در حکومت جدید قادر به مهار نیروهای کرد مسلح، بویژه پ.ک.ک خواهد بود؟ یا اینکه دوباره از این رهگذر، معضل تازهای برای ترکیه ایجاد خواهد شد؟ و آیا به راستی عربستان مایل به سقوط کامل حکومت بشار اسد است؟ یا همچنان تعامل با او را که به اخاذی از اعراب عادت کرده، به روی آمدن نیروهایی ناشناس ترجیح میدهد؟
به نوشته هاآرتص، نبود پاسخهای شفاف به این تردیدها، تا کنون موجب شده که غرب صریحاً پایین آمدن اسد از اریکه قدرت را درخواست نکند، و از این روی است که افتادن به دامن این باور که گویا روزهای حکومت اسد به شماره افتاده اشتباه است بویژه که سوریه به توان بازدارندگی ایران که میتواند در صورت حمله به سوریه خلیج فارس را به آتش بکشد، چنان اعتمادی دارد که حتی اسد خود گفته است که آماده است که وضع بحرانی کشورش دو سال دیگر هم ادامه یابد.
با وجود این پرسشها و تردیدهایی که هاآرتص بر آنها انگشت نهاده است، ناظران بسیاری میگویند که ممکن است برخی مسائل غیرقابل پیشبینی، ورق را یکباره برگرداند و برای همین است که ترکیه، آمریکا و عربستان خود را پیشاپیش آماده کردهاند و نیز به همین دلیل است که ترکیه نیز نیروهای ذخیره ارتش را فراخوانده و اردوغان هم با ایستادن در کنار پوستر بزرگ کمال آتاتورک در روزهای اخیر چند بار تکرار کرده و تأکید میکند که نمیتواند در برابر کشتار ملت سوریه چشم برهم ببندند.