علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی دوچرخه سواری را برای زنان ایرانی حرام اعلام کرده است. پایگاه اطلاعرسانی رهبر جمهوری اسلامی روز شنبه ۲۷ شهریور اعلام کرد طبق فتوای آقای خامنهای «دوچرخهسواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است». اعلام این فتوا در پی اختلافنظرهایی صورت گرفت که در هفتههای پیش از آن میان مقامهای طرفدار دوچرخهسواری زنان و مخالفان آن جریان داشت.
شهیندخت مولاوردی، معاون رییسجمهوری روز پنجم شهریور در دفاع از زنان دوچرخهسواری که در اجرای طرح سهشنبههای پاک به خیابانها آمده بودند در توییتر خود نوشت: «طبق اعلام دفتر رهبر انقلاب دوچرخهسواری بانوان با رعایت موازین شرعی بلامانع است». این اقدام در پی آن صورت گرفت که نیروی انتظامی گروهی از دوچرخهسواران زن را در مریوان متوقف کرد.
پس از آن در تهران نیز همایش دوچرخهسواری خانوادگی لغو شد که قرار بود در اجرای کمپین سهشنبههای بدون خودرو و با رکابزنی از مقابل پارک لاله تا خانه هنرمندان اجرا شود.
اختلاف نظر بر سر دادن اجازه دوچرخهسواری به زنان از سال ۱۳۷۱ و در پی آن صورت گرفت که غلامحسین کرباسچی شهردار تهران و فائزه هاشمی رییس وقت ورزش بانوان از طرحهایی برای فراهم آوردن امکان دوچرخهسواری زنان در شهر تهران سخن گفتند. بخش عمده این طرحها به دلیل مخالفت غیررسمی و پشت پرده دفتر رهبر جمهوری اسلامی به اجرا در نیامد اما گروههایی از بانوان از این فرصت برای استفاده بیشتر از دوچرخه در مناطق تفریحی مانند شمال کشور استفاده کردند.
مخالفت مراجع قم با دوچرخهسواری زنان
روشن است که در شریعت اسلام نمیتوان حکمی برای استفاده زنان از دوچرخه به عنوان پدیدهای مدرن یافت اما احادیثی درباره سوار شدن زنان بر زین در سوارکاری نقل شده است که مبنای نظر مخالفان برای ممنوع دانستن دوچرخهسواری زنان است.
از علی ابن ابی طالب اما اول شیعیان نقل شده که گفته است « زنانِ خود را بر زینها سوار نکنید که این کار باعث تحریک و تهییج زنان و کشیده شدن آنان به سمت فساد و گناه میشود». همچنین از او نقل شده که گفته است «زین مرکب نفرین شدهای برای زنان است». از امام صادق نیز نقل شده که زنان را از سوار شدن بر زین نهی می کرده است.
در سایتهای مذهبی از آیتالله صافی گلپایگانی نقل شده که در پاسخ به پرسشی درباره دوچرخهسواری زنان گفته است: «اجرای این گونه برنامههای خلاف عفّت و غیرت و سنن و تعالیم اسلامی به اسم ورزش در اماكن و معابر عمومی علاوه بر آنكه نمایش و جلوه دادن مفاتن بدن بانوان به مردان اجنبی است، مستلزم ترویج فحشاء و منكرات و مفاسد عظیمه است و تماشای این برنامهها و تشویق و ترغیب به آنها حرام است.»
آیتالله ناصر مکارم شیرازی نیز در کتابی که در سال ۱۳۸۹ در باره احکام زنان منتشر کرده درباره دوچرخه سواری و اسکیت زنان گفته است: با توجه به پیامدهاى سوئى که اینگونه امور دارد، لازم است از آن پرهیز شود. و به وسوسههایى که این و آن مىکنند توجه نکنند.
بنابر همین نقلقولها حتی وقتی از آیتالله جعفر سبحانی پرسیده شده «آیا خانمها مى توانند با لباسهاى گشاد و روسرى و شلوار در حضور مرد نامحرم ورزش کنند؟» او گفته است «از این كار اجتناب كنند.»
مقایسه با زنان ایرانی و چینی
با وجود استقبال زنان از دوچرخهسواری در اوایل دهه هفتاد و با آن که بسیاری از مقامهای جمهوری اسلامی از عدم مغایرت دوچرخهسواری بانوان با شرع سخن گفتند، سخنان آقای خامنهای در سال ۱۳۷۵ موجب شد تا تمامی برنامههای برای توسعه دوچرخهسواری بانوان در سطح شهرها متوقف شود.
رهبر جمهوری اسلامی سال ۱۳۷۵ در دیدار با مسوولان ورزش ایران گفت: «فرض کنید که شما، ورزش دوچرخهسواری را ترویج کنید، بعد دخترها در خیابانهای تهران دوچرخهسواری کنند. بدیهی است این کار، مناسب نیست. دختر تهرانی که در خیابان میآید و دوچرخهسواری می کند، مثل دختر چینی نیست. در زمان مائو که شما به چین میرفتید یا حتی بعد از او هم که ما دیده بودیم، اصلاً نمیشد فهمید که این دختر است یا پسر. میدانید چینیها به گونهای هستند که درست نمیشود تشخیص داد این، زن است یا مرد. لباس آنها هم یک جور بود. آن، اصلاً تبرّج نیست؛ امّا این دخترِ شلوار تنگ و لباس چسبان پوشیده، وقتی سوار یک دوچرخه تشریفاتی هم بشود و در خیابان بیاید، این تبرّج است.»
این سخنان آقای خامنهای نشان میدهد که صرف نظر از نگاهی که رهبر جمهوری اسلامی به وضعیت بدن زنان ایرانی دارد او در استدلال خود درباره ممنوعیت دوچرخهسواری زنان به لباس نامناسب و تشریفاتی بودن نوع دوچرخه اشاره میکند که نشانههایی از توجه او به شرایط اجتماعی حضور زنان دوچرخهسوار در کشور است.
سخنانی از این دست نشان میدهد که دوچرخهسواری زنان در سطح محدود به ورزش و در قالب رسمی و در اماکن تحت کنترل در مجموع از سوی جمهوری اسلامی تحمل میشود. اما همواره این نگرانی در میان مقامهای مذهبی و نهادهای نظارتی در جمهوری اسلامی وجود داشته است که گسترش استفاده زنان از دوچرخه در سطح شهرها به پدیدهای اجتماعی تبدیل شود.
تلاش برای بستن پرونده دوچرخهسواری زنان
به نظر میرسد انتشار فتوای حرمت دوچرخهسواری زنان تلاشی است برای پایان دادن به برنامهها و کمپینهایی که میتواند به گسترش اجتماعی دوچرخهسواری بانوان در ایران منجر شود. انتشار این فتوا در عین حال نوعی ابراز همراهی آقای خامنهای با مراجع قم و طیفی از تندروهایی محسوب میشود که حامیان اصلی آقای خامنهای در صحنه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هستند. اما آیا این اقدام میتواند پرونده دوچرخه سواری زنان را در ایران ببندد؟
با وجود آنکه مقامهای مخالف دوچرخهسواری زنان در جمهوری اسلامی سعی میکنند این پدیده را، ناشی از خواست گروهی محدود از دختران طبقات مرفه نشان دهند، واقعیتهای اجتماعی در ایران نشان میدهد که گروههای وسیعتری از زنان شهرنشین خواهان برخورداری از حق شهروندی خود برای استفاده از دوچرخهسواری هستند. زنانی که نگران آن هستند که حرام کردن دوچرخهسواری مقدمهای برای ممنوع کردن اشکال دیگری از حضور اجتماعی زنان باشد و آنان را به یاد ممنوع بودن رانندگی زنان در عربستان سعودی میاندازد. بر این اساس به نظر میرسد دوچرخهسواری زنان در ایران برای جمهوری اسلامی مانند جعبه پاندورایی است که در آن گشوده شده است و بستن آن به آسانی ممکن نیست.
....................................................................................................
نظر نویسنده بیانگر دیدگاه رادیو فردا نیست.