آزادیهای یواشکی هنوز هم بحث روز رسانههای ایران و البته شبکههای اجتماعی است. هفته پیش گفتیم که صفحهای با عنوان آزادیهای یواشکی در فیسبوک تصاویری از زنانی را منتشر میکند که در آن، زنان در فرصتی که به دست آوردهاند حجابشان را برداشتهاند و تصویری از چهره خودشان را بدون روسری ثبت کردهاند.
واکنشهای موافق و مخالف این صفحه فیسبوکی و البته زنانی که تصاویر خودشان را در اختیار ادمین این صفحه قرار دادهاند صورت گرفته. تا صبح یکشنبه بیش از ۲۷۵ هزار نفر این صفحه را دنبال کردند و بیش از ۲۲۰ زن هم تصاویر بدون حجابشان را در این صفحه منتشر کردند.
اما یکی از واکنشها به صفحه فیسبوکی آزادیهای یواشکی صفحه فیسبوکی مشابهی است با نام آزادیهای حقیقی از زنان در ایران. نسرین افضلی فعال مسائل زنان ساکن آمریکا همراه ما است تا در مورد این صفحه برای ما بگوید:«بله همانطور که گفتید این صفحه در واکنش به صفحه آزادیهای یواشکی که با استقبال بینظیر زنان ایرانی مواجه شده ایجاد شده. این هم عجیب است که با وجود تمام تریبونهایی که در دست موافقان حجاب هست و سیاست رسمی و همه ابزارهای سرکوب... باز چنین صفحهای راه میافتد. و کلاً فلسفه کمپین را زیر سئوال میبرد. کمپین برای مسئلهای اتفاق میافتد که شما خواستار اجرایش هستید. وقتی این قانون وجود دارد ۳۵ سال و دارد اجرا میشود من نمیدانم کسانی که این صفحه را راه انداختهاند هدفشان چیست؟ چرا فکر میکنند حرفشان شنیده نشده یا نیاز دارند یک صفحهای علیه کمپینی که خواهان آزادی حجاب است راه بیاندازند. و خب البته میشود حدس زد که انگیزهشان و نگرانیشان چی هست. این که یک مرتبه در سطح دنیا این خبر به شدت در راس خبرها قرار گرفته و یک نوع جسارت و شجاعتی به زنان ایران میدهد که ممکن است واقعاً کم کم به یک موقعیت انفجاری برسد. ما میبینیم که تمام گشت ارشاد و نیروهای دیگر هم بسیج شدند علیه بحثها در مورد آزادی حجاب و صفحههایی مثل صفحه آزادیهای یواشکی.»
صفحه آزادیهای حقیقی زنان تا صبح یکشنبه نزدیک به ۴۹۰۰ دنبال کننده داشت و در میان تصاویری که در این صفحه منتشر شد کمتر تصویری توسط خود زنان ارسال شده. تعداد زیادی از تصاویر هم متعلق به زنان مسلمان سایر کشورها است که در مورد حجاب خودشان و دشواریهای حفظ آن نوشتند.
خانم افضلی، فکر میکنید چرا زنان ایرانی کمتر به این صفحه توجه کردند؟ «این صفحه و صفحههای مشابه طوری که من پیگیری کردم و دیده میشود مردها هستند که این صفحه را ایجاد کردند و اداره میکنند. و گاهی حتی مشاهده میشود که نوع جملات از زبان مردها گفته میشود: ای خواهرم حجابت را پاس بدار، از خون من رنگینتر است و از این حرفها! میبینید که گفتمان یک جوری هست که مشخص است که از طرف زنان محجبه نیست یا بسیار بسیار کم هست. برای اینکه این زنان چادری و محجبه خودشان دارند میبینند که این سیاست چقدر در فروکاستن شان و جایگاه آنها در جامعه تاثیر منفی و مخرب داشته و چقدر نگاهها به آنها منفی شده . بنابراین آنها خیلی کمتر تمایل دارند که همچو صفحاتی را راه بیاندازند و میدانند که نتیجهاش کاملاً عکس است.»
اما هنگامه زنی است که در ایران صفحه آزادیهای یواشکی را دنبال میکند. او میگوید که عکس خودش را برای این صفحه نفرستاده اما معتقد است که این آزادیهای یواشکی جزیی از زندگی روزمره زنان ایرانی است: «اینها وقایعیاند که به زندگی هرروزه ما زنان تنیده است. وقتی میگویم ما زنان، حتماً قبلش باید بگویم ما زنانی که به حجاب اعتقاد نداریم یا میخواهیم که آزادانه لباس بپوشیم. ما همهمان عملاً داریم این آزادیهای یواشکی را هر روز و هر لحظه تجربهاش میکنیم. ما عملاً داریم با دو رو زندگی میکنیم. فضای خصوصی و فضای عمومی. فضای خصوصیمان را در این سالها خیلی گسترش دادیم. یعنی اگر قبلاً فقط یک چهاردیواری بوده حالا حتی مثلاً میتوانیم بیاوریم در حد حیاط و یک برج هم وسعتش بدهیم. میتوانیم توی شهرکهای سطح کشور هم وسعتش بدهیم. حتی محلههای کوچک. یا مکانهایی که خیلی نظارتی رویشان نیست. ولی هستند. خیلی زیادند زنهایی که خود من یا توی تآتر یا سالن سینما نشستهاند و روسریهایشان را برمیدارند به محض اینکه تاریک میشود. یا توی جادهها و فضاهای عمومی مثلاً یک خانمی روسریاش را بر میدارد برای اینکه کنار ساحل باد به موهایش بخورد. . یک مکانهایی که ناخودآگاه میطلبد که دلت نمیخواهد این پوشش باشد. توی تابستان این اتفاق خیلی بیشتر میافتد. این فقط در مورد حجاب نیست. در مورد چیزهای دیگر هست. مثل مشروب خوردن. مثل روابط جنسی داشتن. مثل رقصیدن. مثل خیلی از وقایع و اتفاقهایی که کاملاً شاید یک جامعهای که خارج از ایران کسی نمیتواند تصویرش را داشته باشد که توی جامعهای که در ظاهر مسلمان است ولی آنها را تجربه میکنیم. ولی ما داریم تجربهاش میکنیم در جامعه. اما توی فضای بستهتر.»
یکی از انتقادهای جدی که منتقدان آزادیهای یواشکی مطرح کردند انتخاب چنین نام متناقضی برای این صفحه است. منتقدان میگویند اصل آزادی بر اعلام عمومی آن است و نمیشود یواشکی و در خلوت آزادی را تجربه کرد. هنگامه اما این نام را برازنده این حرکت زنان ایرانی میداند: «همین ترکیب واژگانی به نظر من جالب بود. اولش باهاش موضع داشتم و فکر میکردم که خب مگر آزادی یواشکی میشود؟ ولی بعد که یک کم فکر کردم دیدم خیلی اسم بجایی است. خیلی نزدیکی دارد با واقعهای که دارد برای ما اتفاق میافتد. چون عملی که ما انجام میدهیم به همین عجیبی است. به همین ناهنجاری و ناسازی است. این که من امشب یک مهمانی دعوت میشوم یک پارچه کاملاً مغایر با آن چیزی که جامعه من دارد ارزشی نشان میدهد از خانهام حجاب میپوشم تا دم در آن خانه حجاب را نگاه میدارم و از در آن خانه که رد میشوم حجاب را بر میدارم و مهمانی کاملاً یک شکل دیگر است. دوباره موقعی که میخواهم خارج شوم آن حجاب را میپوشم و میآیم رد میشوم. خب این پدیده خودش غریب است. خودش عجیب است. خودش ناهنجار است. عین همین اسم است. ولی جزیی از زندگی ما است.
اگر دقت کرده باشید هنگامه هم در میانه صحبتهایش به پیچیدن باد در موهای زنان اشاره کرده بود و این که بسیاری از زنان در چنین موقعیتی یعنی موقعیتی که ممکن باشد که باد در بین موهایشان بپیچد حجابشان را بر میدارند. جالب اینجا است که در صفحهای که به نقد صفحه آزادیهای یواشکی پرداخته یعنی در صفحه آزادیهای حقیقی زنان هم به نوشتهای با همین موضوع برخوردم. زنی که نخواسته نامش منتشر شود برای صفحه آزادیهای حقیقی زنان نوشته: «سال پیش با خانوادهام به یک منطقه گردشگری دورافتاده در شمال کشور رفتیم. این منطقه روی کوه بود و هیچکس هم آن دوروبر نبود. هوای خیلی خوبی بود. شیطنت من و دو خانم دیگری که همراهمان بودند گل کرد و با اجازه محارم مان حجابها را برداشتیم. لذت باد توی موها را نمیشود همیشه تجربه کرد. اما خاطرهاش برای همیشه با آدم میماند. چندتا عکس گرفتیم و یک آزادی خیلی یواشکی را تجربه کردیم. آزادی یواشکی و دور از چشم نامحرم همیشه قابل قبول است.»
نوشته یکی از مخاطبان صفحه آزادیهای حقیقی را با هم مرور کردیم. اما از خاطره پیچیدن باد در میان موها بگذریم و به زندگی واقعی برگردیم. جایی که آیتالله خامنهای به زنان نماینده مجلس میگوید: قرارمان این نبود.
فاطمه رهبر رئیس فراکسیون زنان و خانواده به خبرگزاری فارس گفته که در دیداری که سال گذشته با آقای خامنهای داشته از تعداد کم نمایندگان زن مجلس گلایه کرده و خواسته تا تعداد زنان در مجلس بیشتر شود تا بار کمتری بر دوش تک تک آنها قرار بگیرد. اما به گفته او آیتالله خامنهای در برابر این درخواست گفته: ما قرارمان این نبود که زنان ما مردواره شوند و قرار نبود کارهایی که مردان ما انجام میدهند زنان انجام دهند.
به گفته خانم رهبر آیتالله خامنهای ادامه داده که من با اشتغال و تحصیل و فعالیت زنان مخالفتی ندارم اما این که حضور زنان را بخواهیم در کمیت تعریف کنیم و بخواهیم تعداد وزرای زن را افتخار خودمان قرار دهیم، نه! این گونه نیست.
از فریبا داودی مهاجر فعال مسائل زنان ساکن آمریکا میپرسم که در ماههای اخیر آیتالله خامنهای به طور واضح و روشن با پیشرفت زنان در عرصههای اجتماعی مخالفت کرده و آنها را به خانهنشینی و فرزندآوری تشویق کرده. آیا زنان ایرانی با مشخصاتی که تا به امروز به دست آوردند میتوانند برآورده کننده خواستههای او باشند؟ «خواستههایی که رهبری اخیراً مطرح کردهاند نه در جامعه کنونی ایران به مصلحت زنان است و نه به دلیل فضایی که فعلاً جامعه ایران در آن به سر میبرد ممکن است. نه چنین توقعی از نقش زنان چه در میان اقشار مذهبی و چه در اقشار غیرمذهبی خریدار دارد. شما ببینید همین الان در آمریکا از حوزه علمیه پنج تا از دختران جوان سفر کرده و در آمریکا به سر میبرند و از جاهای مختلف اجتماعی و مطبوعاتی و سیاسی دیدار میکنند. و در واقع از حوزه علمیه هستند ولی شما میبینید که در متن جامعه آمریکایی حضور دارند و میخواهند از تحولاتبا خبر باشند. دیدگاههایی که رهبری مطرح میکنند در جامعه امروز ایران به هیچ وجه پیاده شدنش ممکن نیست و زنان هم تن به چنین نابرابری نمیدهند. حالا چه زنان مذهبی باشند و چه زنان غیرمذهبی. یعنی من این را مطمئن هستم که حتی در میان زنانی که معتقد به خود رهبری هم هستند این دیدگاههایی که رهبری مطرح میکند خریداری نخواهد داشت.»
خانم داودی، فکر میکنید زنان ایرانی میتوانند امیدوار باشند که روزی این دیدگاههای محدودکننده برطرف شود؟ «در مقابل دیدگاههای رهبری دیدگاههایی هم در میان خود اقشار مذهبی وابسته به حکومت وجود دارد. خود رییس جمهور، آقای روحانی دیدگاههای دیگری را بعد از دیدگاههای رهبری مطرح کردند. یا افراد دیگر. آن چه که مسلم است این است که زنان ایرانی برای اینکه نقشهای اجتماعی و خانگی را اجازه ندهند که دیگران برایشان معین کنند نباید منتظر بنشینند که ببینند رهبری چه میگوید. یا بقیه چه میگویند. چون این مسلم است که دیدگاه حکومت دیدگاه معطوف به محدودیت است و این نقشی که خود زنان بازی میکنند و مقاومتی که خود زنان انجام میدهند خیلی بْرندهتر از تکالیفی است که حکومت معین میکند.
واکنشهای موافق و مخالف این صفحه فیسبوکی و البته زنانی که تصاویر خودشان را در اختیار ادمین این صفحه قرار دادهاند صورت گرفته. تا صبح یکشنبه بیش از ۲۷۵ هزار نفر این صفحه را دنبال کردند و بیش از ۲۲۰ زن هم تصاویر بدون حجابشان را در این صفحه منتشر کردند.
اما یکی از واکنشها به صفحه فیسبوکی آزادیهای یواشکی صفحه فیسبوکی مشابهی است با نام آزادیهای حقیقی از زنان در ایران. نسرین افضلی فعال مسائل زنان ساکن آمریکا همراه ما است تا در مورد این صفحه برای ما بگوید:«بله همانطور که گفتید این صفحه در واکنش به صفحه آزادیهای یواشکی که با استقبال بینظیر زنان ایرانی مواجه شده ایجاد شده. این هم عجیب است که با وجود تمام تریبونهایی که در دست موافقان حجاب هست و سیاست رسمی و همه ابزارهای سرکوب... باز چنین صفحهای راه میافتد. و کلاً فلسفه کمپین را زیر سئوال میبرد. کمپین برای مسئلهای اتفاق میافتد که شما خواستار اجرایش هستید. وقتی این قانون وجود دارد ۳۵ سال و دارد اجرا میشود من نمیدانم کسانی که این صفحه را راه انداختهاند هدفشان چیست؟ چرا فکر میکنند حرفشان شنیده نشده یا نیاز دارند یک صفحهای علیه کمپینی که خواهان آزادی حجاب است راه بیاندازند. و خب البته میشود حدس زد که انگیزهشان و نگرانیشان چی هست. این که یک مرتبه در سطح دنیا این خبر به شدت در راس خبرها قرار گرفته و یک نوع جسارت و شجاعتی به زنان ایران میدهد که ممکن است واقعاً کم کم به یک موقعیت انفجاری برسد. ما میبینیم که تمام گشت ارشاد و نیروهای دیگر هم بسیج شدند علیه بحثها در مورد آزادی حجاب و صفحههایی مثل صفحه آزادیهای یواشکی.»
صفحه آزادیهای حقیقی زنان تا صبح یکشنبه نزدیک به ۴۹۰۰ دنبال کننده داشت و در میان تصاویری که در این صفحه منتشر شد کمتر تصویری توسط خود زنان ارسال شده. تعداد زیادی از تصاویر هم متعلق به زنان مسلمان سایر کشورها است که در مورد حجاب خودشان و دشواریهای حفظ آن نوشتند.
خانم افضلی، فکر میکنید چرا زنان ایرانی کمتر به این صفحه توجه کردند؟ «این صفحه و صفحههای مشابه طوری که من پیگیری کردم و دیده میشود مردها هستند که این صفحه را ایجاد کردند و اداره میکنند. و گاهی حتی مشاهده میشود که نوع جملات از زبان مردها گفته میشود: ای خواهرم حجابت را پاس بدار، از خون من رنگینتر است و از این حرفها! میبینید که گفتمان یک جوری هست که مشخص است که از طرف زنان محجبه نیست یا بسیار بسیار کم هست. برای اینکه این زنان چادری و محجبه خودشان دارند میبینند که این سیاست چقدر در فروکاستن شان و جایگاه آنها در جامعه تاثیر منفی و مخرب داشته و چقدر نگاهها به آنها منفی شده . بنابراین آنها خیلی کمتر تمایل دارند که همچو صفحاتی را راه بیاندازند و میدانند که نتیجهاش کاملاً عکس است.»
اما هنگامه زنی است که در ایران صفحه آزادیهای یواشکی را دنبال میکند. او میگوید که عکس خودش را برای این صفحه نفرستاده اما معتقد است که این آزادیهای یواشکی جزیی از زندگی روزمره زنان ایرانی است: «اینها وقایعیاند که به زندگی هرروزه ما زنان تنیده است. وقتی میگویم ما زنان، حتماً قبلش باید بگویم ما زنانی که به حجاب اعتقاد نداریم یا میخواهیم که آزادانه لباس بپوشیم. ما همهمان عملاً داریم این آزادیهای یواشکی را هر روز و هر لحظه تجربهاش میکنیم. ما عملاً داریم با دو رو زندگی میکنیم. فضای خصوصی و فضای عمومی. فضای خصوصیمان را در این سالها خیلی گسترش دادیم. یعنی اگر قبلاً فقط یک چهاردیواری بوده حالا حتی مثلاً میتوانیم بیاوریم در حد حیاط و یک برج هم وسعتش بدهیم. میتوانیم توی شهرکهای سطح کشور هم وسعتش بدهیم. حتی محلههای کوچک. یا مکانهایی که خیلی نظارتی رویشان نیست. ولی هستند. خیلی زیادند زنهایی که خود من یا توی تآتر یا سالن سینما نشستهاند و روسریهایشان را برمیدارند به محض اینکه تاریک میشود. یا توی جادهها و فضاهای عمومی مثلاً یک خانمی روسریاش را بر میدارد برای اینکه کنار ساحل باد به موهایش بخورد. . یک مکانهایی که ناخودآگاه میطلبد که دلت نمیخواهد این پوشش باشد. توی تابستان این اتفاق خیلی بیشتر میافتد. این فقط در مورد حجاب نیست. در مورد چیزهای دیگر هست. مثل مشروب خوردن. مثل روابط جنسی داشتن. مثل رقصیدن. مثل خیلی از وقایع و اتفاقهایی که کاملاً شاید یک جامعهای که خارج از ایران کسی نمیتواند تصویرش را داشته باشد که توی جامعهای که در ظاهر مسلمان است ولی آنها را تجربه میکنیم. ولی ما داریم تجربهاش میکنیم در جامعه. اما توی فضای بستهتر.»
یکی از انتقادهای جدی که منتقدان آزادیهای یواشکی مطرح کردند انتخاب چنین نام متناقضی برای این صفحه است. منتقدان میگویند اصل آزادی بر اعلام عمومی آن است و نمیشود یواشکی و در خلوت آزادی را تجربه کرد. هنگامه اما این نام را برازنده این حرکت زنان ایرانی میداند: «همین ترکیب واژگانی به نظر من جالب بود. اولش باهاش موضع داشتم و فکر میکردم که خب مگر آزادی یواشکی میشود؟ ولی بعد که یک کم فکر کردم دیدم خیلی اسم بجایی است. خیلی نزدیکی دارد با واقعهای که دارد برای ما اتفاق میافتد. چون عملی که ما انجام میدهیم به همین عجیبی است. به همین ناهنجاری و ناسازی است. این که من امشب یک مهمانی دعوت میشوم یک پارچه کاملاً مغایر با آن چیزی که جامعه من دارد ارزشی نشان میدهد از خانهام حجاب میپوشم تا دم در آن خانه حجاب را نگاه میدارم و از در آن خانه که رد میشوم حجاب را بر میدارم و مهمانی کاملاً یک شکل دیگر است. دوباره موقعی که میخواهم خارج شوم آن حجاب را میپوشم و میآیم رد میشوم. خب این پدیده خودش غریب است. خودش عجیب است. خودش ناهنجار است. عین همین اسم است. ولی جزیی از زندگی ما است.
اگر دقت کرده باشید هنگامه هم در میانه صحبتهایش به پیچیدن باد در موهای زنان اشاره کرده بود و این که بسیاری از زنان در چنین موقعیتی یعنی موقعیتی که ممکن باشد که باد در بین موهایشان بپیچد حجابشان را بر میدارند. جالب اینجا است که در صفحهای که به نقد صفحه آزادیهای یواشکی پرداخته یعنی در صفحه آزادیهای حقیقی زنان هم به نوشتهای با همین موضوع برخوردم. زنی که نخواسته نامش منتشر شود برای صفحه آزادیهای حقیقی زنان نوشته: «سال پیش با خانوادهام به یک منطقه گردشگری دورافتاده در شمال کشور رفتیم. این منطقه روی کوه بود و هیچکس هم آن دوروبر نبود. هوای خیلی خوبی بود. شیطنت من و دو خانم دیگری که همراهمان بودند گل کرد و با اجازه محارم مان حجابها را برداشتیم. لذت باد توی موها را نمیشود همیشه تجربه کرد. اما خاطرهاش برای همیشه با آدم میماند. چندتا عکس گرفتیم و یک آزادی خیلی یواشکی را تجربه کردیم. آزادی یواشکی و دور از چشم نامحرم همیشه قابل قبول است.»
نوشته یکی از مخاطبان صفحه آزادیهای حقیقی را با هم مرور کردیم. اما از خاطره پیچیدن باد در میان موها بگذریم و به زندگی واقعی برگردیم. جایی که آیتالله خامنهای به زنان نماینده مجلس میگوید: قرارمان این نبود.
فاطمه رهبر رئیس فراکسیون زنان و خانواده به خبرگزاری فارس گفته که در دیداری که سال گذشته با آقای خامنهای داشته از تعداد کم نمایندگان زن مجلس گلایه کرده و خواسته تا تعداد زنان در مجلس بیشتر شود تا بار کمتری بر دوش تک تک آنها قرار بگیرد. اما به گفته او آیتالله خامنهای در برابر این درخواست گفته: ما قرارمان این نبود که زنان ما مردواره شوند و قرار نبود کارهایی که مردان ما انجام میدهند زنان انجام دهند.
به گفته خانم رهبر آیتالله خامنهای ادامه داده که من با اشتغال و تحصیل و فعالیت زنان مخالفتی ندارم اما این که حضور زنان را بخواهیم در کمیت تعریف کنیم و بخواهیم تعداد وزرای زن را افتخار خودمان قرار دهیم، نه! این گونه نیست.
از فریبا داودی مهاجر فعال مسائل زنان ساکن آمریکا میپرسم که در ماههای اخیر آیتالله خامنهای به طور واضح و روشن با پیشرفت زنان در عرصههای اجتماعی مخالفت کرده و آنها را به خانهنشینی و فرزندآوری تشویق کرده. آیا زنان ایرانی با مشخصاتی که تا به امروز به دست آوردند میتوانند برآورده کننده خواستههای او باشند؟ «خواستههایی که رهبری اخیراً مطرح کردهاند نه در جامعه کنونی ایران به مصلحت زنان است و نه به دلیل فضایی که فعلاً جامعه ایران در آن به سر میبرد ممکن است. نه چنین توقعی از نقش زنان چه در میان اقشار مذهبی و چه در اقشار غیرمذهبی خریدار دارد. شما ببینید همین الان در آمریکا از حوزه علمیه پنج تا از دختران جوان سفر کرده و در آمریکا به سر میبرند و از جاهای مختلف اجتماعی و مطبوعاتی و سیاسی دیدار میکنند. و در واقع از حوزه علمیه هستند ولی شما میبینید که در متن جامعه آمریکایی حضور دارند و میخواهند از تحولاتبا خبر باشند. دیدگاههایی که رهبری مطرح میکنند در جامعه امروز ایران به هیچ وجه پیاده شدنش ممکن نیست و زنان هم تن به چنین نابرابری نمیدهند. حالا چه زنان مذهبی باشند و چه زنان غیرمذهبی. یعنی من این را مطمئن هستم که حتی در میان زنانی که معتقد به خود رهبری هم هستند این دیدگاههایی که رهبری مطرح میکند خریداری نخواهد داشت.»
خانم داودی، فکر میکنید زنان ایرانی میتوانند امیدوار باشند که روزی این دیدگاههای محدودکننده برطرف شود؟ «در مقابل دیدگاههای رهبری دیدگاههایی هم در میان خود اقشار مذهبی وابسته به حکومت وجود دارد. خود رییس جمهور، آقای روحانی دیدگاههای دیگری را بعد از دیدگاههای رهبری مطرح کردند. یا افراد دیگر. آن چه که مسلم است این است که زنان ایرانی برای اینکه نقشهای اجتماعی و خانگی را اجازه ندهند که دیگران برایشان معین کنند نباید منتظر بنشینند که ببینند رهبری چه میگوید. یا بقیه چه میگویند. چون این مسلم است که دیدگاه حکومت دیدگاه معطوف به محدودیت است و این نقشی که خود زنان بازی میکنند و مقاومتی که خود زنان انجام میدهند خیلی بْرندهتر از تکالیفی است که حکومت معین میکند.