روال معمول فعالیتهای سینمایی در ایران ادامه دارد، اما اتفاقات یک ماه گذشته در سرکوب شدید اعتراضها در ایران، همانطور که فضای عمومی جامعه را تحت تاثیر قرار داده است، سینمای ایران و مناسباتش را هم متأثر کرده و شرایط تجربهنشدهای را برای آن و مخاطبانش ایجاد کرده است.
در چنین فضا و شرایطی، به زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد سالانه سینمای ایران نزدیک میشویم و چگونگی برگزاری و مشارکت سینماگران در این دوره از جشنواره فجر به موضوع بحث و نظر گفتوگوهای فرهنگی و هنری، بهویژه در فضای مجازی، تبدیل شده است.
از زمان وقوع اعتراضها، سینماگران به عنوان گروهی مرجع و مورد توجه، هدف درخواستها و مطالبات زیادی برای ابراز نظر یا همراهی و همدردی با معترضان بهویژه در شبکههای مجازی اجتماعی قرار داشتند.
در واکنش به این درخواستها، بیانیهای به نام «صدای آبان ۹۸» با امضای جمعی از سینماگران شناختهشده در محکومیت سرکوبهای اخیر منتشر شد که واکنشهای متفاوتی هم در پی داشت؛ واکنشهایی اغلب انتقادی که در آن درخواستهای پیشین سینماگران برای مشارکت در انتخابات یا همکاریهای آنها با صداوسیمای جمهوری اسلامی مورد اشاره قرار میگرفت و از آنها خواسته میشد که فراتر از اظهارنظر، اقدامی عملی به این اتفاقات نشان دهند.
تحریم همکاری با صداوسیما یا شرکت نکردن در جشنواره فیلم فجر از نمونههای این گونه اقدامات مثال زده میشد.
درخواست برای تحریم جشنواره فیلم فجر موضوع تازهای نیست. سال ۸۸ نیز، پس از سرکوب اعتراضها به نتایج انتخابات ریاستجمهوری آن سال، درخواستهایی برای تحریم شرکت در آن دوره جشنواره مطرح شد.
اعتراض به جشنواره فیلم فجر آن سال ابتدا در قالب مخالفت تعدادی از سینماگران، مثل رخشان بنیاعتماد، با نمایش فیلمهایشان در جشنواره مطرح شد و بعد با انتشار نامههایی البته بدون امضا در لزوم تحریم کامل آن ادامه یافت. همچنین گروهی از سینماگران شناختهشده هم از حضور در هیات داوران آن دوره جشنواره فجر خودداری کردند.
با اینهمه، در نهایت، جشنواره فجر سال ۸۸ با شرایط و فضایی تاحدودی مشابه با دورههای پیشین در جلب توجه رسانهای و حضور پرتعداد مخاطبان برگزار شد و عملاً اتفاق نامعمول مهمی نیفتاد.
سال ۱۳۹۰ نیز بهمن فرمانآرا، نویسنده و کارگردان، در اعتراض به تصمیم وزارت ارشاد دولت محمود احمدینژاد در تعطیلی خانه سینما، با پس دادن سیمرغهای بلورینی که از دورههای پیشین جشنواره فیلم فجر دریافت کرده بود، خواستار تحریم دوره سیام این جشنواره از سوی سینماگران ایرانی شد.
از سوی دیگر، موضوع تحریم دوره سیونهم جشنواره فجر در حالی مطرح میشود که بر اساس فیلمهای تولید شده یک سال گذشته سینمای ایران، این دوره از جشنواره محل نمایش و رقابت تعداد زیادی از فیلمهای ساختهشده مطابق نظر حکومت خواهد بود.
سازمان سینمایی اوج، متعلق به سپاه پاسداران، شاخصترین نهاد حکومتی حاضر در جشنواره امسال است که بیشترین تعداد فیلم را از زمان آغاز فعالیتش تا کنون تولید کرده است. سازمان اوج تولیدکننده دو فیلم تازۀ فیلمسازانی چون ابراهیم حاتمیکیا (خروج) و مجید مجیدی (خورشید) به عنوان شاخصترین کارگردانان مورد حمایت حکومت جمهوری اسلامی است و در کنارش چند فیلم دیگر مانند «لباسشخصی»، «روز بلوا»، «کارو» و «آبادان یازده ۶۰» را هم به جشنواره خواهد آورد.
از سوی دیگر، کارگردانانی چون محمدحسین مهدویان و سعید ملکان هم که فیلمهای قبلیشان مطابق دیدگاهها و نظرات رسمی حکومت جمهوری اسلامی ایران ساخته شده، با فیلمهایی چون «درخت گردو» و «روز صفر» متقاضی حضور در جشنواره فجر هستند.
بخش زیادی از اعضای هیات انتخاب جشنواره هم که از سوی مدیران سینمایی برای برگزیدن فیلمهای این دوره از جشنواره فیلم فجر معرفی شدهاند، از میان مدیران صداوسیما و سینماگران نزدیک به حاکمیت انتخاب شدهاند. شاخصترین آنها محمود رضوی، تهیهکننده فیلمهایی چون «ماجرای نیمروز» و «لاتاری» و چهره رسانهای نزدیک به محمدباقر قالیباف، است.
در چنین فضایی، احتمال پذیرش فیلمهایی با مضامین انتقادی بیش از پیش مبهم و نامشخص است.
علاوه بر این، ارائه نکردن فیلمها به جشنواره فجر با بیان دلایلی چون همراهی با معترضان یا انتقاد از شیوه سرکوب حاکمیت میتواند تبعات جدی برای آینده سینماگران داشته باشد. صادر نشدن پروانه نمایش عمومی برای فیلمهای فیلمسازان تحریمکننده یا محروم کردن آنان از ساخت فیلمهای بعدی، ممکن است از جمله این اقدامات تنبیهی باشد.
همچنین باید توجه داشت که جاذبه جلب توجه رسانهای و حضور در مراسم و برنامههایی چون فرش قرمز برای فیلمسازانی که به دنبال معرفی فیلمهای تازهشان هستند، به سادگی قابل چشمپوشی نیست.
برخی فیلمسازان شناختهشده مانند داریوش مهرجویی و شهرام مکری، پیش از وقوع اتفاقات اخیر، اعلام کرده بودند که فیلمهای تازهشان را به دلایل مختلف در جشنواره فیلم فجر امسال نمایش نخواهند داد، و آنها را از حالا میتوان غایبان سرشناس این دوره برشمرد.
با اینهمه، بر اساس فهرست فیلمهای تولیدشده امسال آثار کارگردانانی چون مسعود کیمیایی، مجید برزگر، رضا درمیشیان، بهنام بهزادی، علی مصفا و نیکی کریمی نیز میتوانند متقاضی حضور در جشنواره باشند.
اتفاقاتی که در اختتامیه جشنواره فیلمهای مستند «سینما حقیقت» افتاد و دو سینماگر هنگام دریافت جوایزشان سخنانی انتقادی از شیوه حکومت در جمهوری اسلامی بیان کردند و یکی از آنها، محسن استادعلی، جایزهاش را به پویا بختیاری، از کشتهشدگان حوادث اخیر، اهدا کرد، میتواند نمایشگر فضای کنونی انتقادی فعلی در میان فعالان فرهنگی و هنری باشد.
جدا از سینماگران، واکنش مخاطبان هم به این دوره جشنواره فجر محل بحث و گفتوگوست. اینکه آیا امسال هم به سنت همیشگی عطش سیریناپذیری برای تماشای نخستین نوبتهای نمایش فیلمها در میان جامعه مخاطبان فرهنگی وجود دارد یا نه، سؤالی است که این روزها پاسخ روشنی ندارد.
مجموع شرایط پیش رو میتواند دوره خاصی را برای جشنواره فیلم فجر رقم زند. هرچند تا برگزاری آن بیش از یک ماه باقی مانده و سیر تحولات جامعه ایران نیز در این هفتهها سرعت زیادی به خود گرفته است.