آتشبسی که در لبنان آغاز شده مبتنی بر الزامات و اجبارهایی است که حزبالله و اسرائیل داشتهاند. دوام این آتشبس و تأثیر احیاناَ مثبت آن در دستیابی به آتشبس در غزه با تردیدها و ابهامهایی روبرو است.
با توجه به تداوم دشواری دستیابی به آتشبس در غزه انتظار نمیرفت که در لبنان هم سلاحها به سرعت خاموش شوند و آتشبس کنونی شکل بگیرد.
هم برای حزبالله و هم برای اسرائیل به رغم وضعیت به شدت متفاوت آنها در توازن قوا، الزامات و اجبارهایی در کار بودهاند که نهایتاَ به سوی آتشبس سوق یافتهاند.
حزبالله لبنان یک روز پس از حمله حماس به اسرائیل برای همبستگی با این گروه حملات به شمال اسرائیل را آغاز کرد و حسن نصرالله، رهبر کشتهشده آن، اعلام کرد که هدف از این حملات «حمایت از مردم فلسطین در نوار غزه» است. او گفت که توقف حملات از لبنان بستگی به آتشبس میان اسرائیل و حماس دارد.
چرخش حزبالله به سوی آتشبس و دستکشیدن از شرط یادشده به این عوامل بستگی داشتهاند:
- تصور این بود که مشغول بودن ارتش اسرائیل در دو جبهه و بیشتر، و آوارگی حدود ۶۰ هزار نفر از ساکنان شمال اسرائیل بار گران و فشاری ایجاد خواهد کرد که شاید ارتش اسرائیل را ناچار کند زودتر در غزه به آتشبس تن بدهد. تصور دیگر هم این بود که اسرائیل به دلیل جنگ غزه توان ورود به جنگ تمام عیار در لبنان را ندارد و جنگ، موضعی و پراکنده و در شکلی محدود باقی خواهد ماند. ماجرای پیجرها و زدن کلیت رهبری حزبالله و ویرانیهایی هم که در لبنان ایجاد شد کمتر قابل تصور و پیشبینی شده بود.
- بلافاصله پس از انفجار پیجرها و کشتهشدن حسن نصرالله، نیروی زمینی اسرائیل وارد جنوب لبنان شد و در کنار آن، نیروی هوایی اسرائیل روزانه مواضع حزبالله در بیروت و سراسر لبنان را بمباران میکرد.
- ویرانی و کشتار در کل لبنان ناشی از حملات اسرائیل چنان ابعادی گرفت که برای حزبالله بیاعتنایی به آنها به گونهای فزاینده مشکل میشد و خطر بروز مناقشات و جنگ داخلی را در خود نهفته داشت. بر اساس دادههای مقامات بهداشتی لبنان، تاکنون حداقل ۳۶۷۰ نفر در لبنان کشته و ۱۵۵۰۰ نفر مجروح شدهاند. این آمارها بر أساس نظامی و غیرنظامی تفکیک نشدهاند. بر اساس برآوردها شمار شهروندان آواره جنوب لبنان به ۸۰۰ هزار نفر میرسد که بخشی از آنها چه سوریهای آواره در لبنان و چه خود لبنانیها به سوریه گریختهاند.
انگیزههای اسرائیل در قبول آتشبس
بهرغم دست بالاتری که اسرائیل در مقابله با حزبالله داشت و ضربات بیسابقهای که به این نیرو زد، در این کشور هم ولی پای عواملی به میان آمد که دولت نمیتوانست به آنها بیتوجه بماند و راهبرد شاید ناممکنِ نابودی کامل حزبالله را همچنان دنبال کند:
- خود مقامات اسرائیل هم در این اواخر کتمان نمیکردند که جامعه دچار نوعی خستگی و فرسودگی ناشی از جنگ شده است. بنابر دادههای بخشهای دولتی و رسانههای اسرائیلی جنگ گسترده با حزبالله از زمان بالا گرفتن تنشها در ماه سپتامبر (مهرماه) گذشته تا لحظه آتشبس به کشتهشدن ۱۲۴ اسرائیلی از جمله ۷۹ نظامی انجامیده است. این نیز هست که طولانیترین جنگ در تاریخ اسرائیل هم در جبهه غزه و هم در جبهه لبنان، ارتش را فرسوده کرده است. بسیاری از نیروهای ذخیره ارتش مجبور شدهاند زندگی عادی خود را برای ماهها متوقف کنند. ارتش اسرائیل یک هفته پیش از اعلام آتشبس در لبنان اعلام کرد که خدمت سربازی را برای چهار ماه تمدید خواهد کرد تا سربازان بیشتری برای عملیات آماده باشند.
- در اثر حملات موشکی و پهپادی حزبالله بیش از ۹هزار ساختمان و هفت هزار خودرو در شمال اسرائیل به طور کامل نابود شدند. این منطقه از زمان آغاز حملات حزبالله به یک منطقه متروکه و ممنوعه تبدیل شده است. حدود ۶۰ هزار نفر از ساکنان مناطق مرزی در ابتدا تخلیه شدند. از آغاز حملات زمینی اسرائیل، شهرهای حیفا، ارتفاعات کرمل و مناطق اطراف دریاچه جلیل به طور روزانه هدف حملات قرار گرفتهاند.
- آسیبهایی که به اقتصاد اسرائیل و صنعت توریسم این کشور وارد شده، نیز کم نیست و خروج سرمایه و مهاجرت معکوس هم از پیامدهای آن هستند.
درگیریهای نظامی رشد اقتصادی را به شدت تضعیف کرده است. رشد اقتصادی اسرائیل در سال ۲۰۲۳ به دلیل درگیری نظامی با حماس پس از حمله هفتم اکتبر پارسال به شدت کند شد. طبق گزارش EIU، رشد اقتصادی این کشور در سال ۲۰۲۳ تنها دو درصد بود. برای سال ۲۰۲۴، پیشبینیها بسته به ارزیابی تحلیلگران مختلف، بین ۰.۷درصد تا ۱.۴ درصد متغیر است. پیامدهای اقتصادی این درگیری که بیش از یک سال ادامه یافته، تأثیرات اقتصادی بلندمدتی خواهد داشت که هم بر اسرائیل وهم بر فلسطین اثرگذار خواهد بود. با توجه به اینکه جمعیت اسرائیل سالانه حدود دو درصد رشد میکند، تولید ناخالص داخلی سرانه کاهش یافته است.
کسری بودجه در سال جاری به بیش از هشت درصد میرسد و پیشبینی میشود که برای سال ۲۰۲۵ صرفهجوییهای ریاضتی سختی در پیش باشد. موسسه اعتبارسنجی «مودیز» رتبه اعتباری اسرائیل را دو درجه کاهش داده و به Baa1 با چشمانداز منفی رسانده است. نرخ بیکاری البته به پایینترین سطح در تاریخ اسرائیل رسیده که به بسیج جنگی و اعزام همگانی به جبههها مربوط میشود.
- علاوه بر این عوامل، تأکید و خواست تیم دونالد ترامپ که آتشبس در لبنان برقرار شود و پیگیری و پافشاری دولت بایدن و کشورهای غربی در این رابطه نیز در سوق دادن دولت اسرائیل به آتشبس تاثیر بسزایی داشتهاند. مهلت دوماههای که برای آتشبس در نظر گرفته شده تقریبا با آغاز به کار دولت ترامپ منقضی میشود و دولت نتانیاهو انتظار دارد که با کسب حمایت بیشتر واشینگتن، در مذاکرات آتی مربوط به تداوم آتشبس باز هم موضعی قویتر داشته باشد.
- یک عامل مهم دیگر در تشویق دولت نتانیاهو به قبول آتشبس ضمیمهای است که پیوست توافق آتشبس شده است. ناظران از آتشبس لبنان به عنوان آتشبسی با «الحاقات» یاد میکنند. در ضمیمهٔ یادشده ایالات متحده به اسرائیل اطمینان میدهد که ارتش این کشور همچنان حق دارد در لبنان عملیات هدفمند انجام دهد، بدون آنکه این به عنوان نقض توافق تلقی شود.
روزنهای به آتشبس در غزه؟
بنیامین نتانیاهو در سخنرانی خود به مناسبت قبول آتشبس در لبنان، آن را گذار از وضعیت درگیری در دو جبهه و گشایش برای تمرکز بیشتر بر جبهه غزه عنوان کرد. او گفت که با قطع حمایت حزبالله حالا حماس بیش از پیش منزوی و ضربهزدن به آن آسانتر میشود. اینکه این خوشبینی نتانیاهو تحقق یابد به دلایل زیر جای اما و اگر دارد:
- پس از شروع آتشبس در لبنان، حماس نیز آمادگی خود را برای آتشبس اعلام کرده است، موضوعی که جدید نیست و پیشنهادات در این زمینه ماههاست که مطرح شده. مشکل اصلی تا کنون، درخواست حماس برای آتشبس دائمی و عقبنشینی کامل ارتش اسرائیل از غزه و در عین حال، عدم نرمش دولت اسرائیل در برابر این خواستها بوده است.
- برای نتانیاهو، دستیابی به توافق آتشبس با حماس به راحتی لبنان نیست، چرا که افراطیون در کابینه او که حالا پیگیر پروژه شهرکسازی در شمال غزه هستند با چنین آتشبسی کنار نخواهند آمد. همین امر ممکن است ائتلاف حاکم در اسرائیل را در معرض فروپاشی قرار دهد و زمینهساز انتخابات زودهنگام شود، چیزی که برای نتانیاهو مطلوب نیست، چرا که به جریانافتادن دوباره پروندههای قضایی علیه او را به دنبال خواهد داشت و آینده سیاسی او را در با خطر روبرو خواهد کرد.
- گروه افراطی حماس همچنان حدود ۱۰۰ گروگان را در اختیار دارد که به آن اجازه میدهد در مذاکرات سرسخت بماند و انعطاف نشان ندهد، بهخصوص که فشار خانوادههای گروگانها هم حالا که آتشبس در لبنان امکان حصول یافته، رو به فزونی است و صدای آنها برای رسیدن به آتشبس در غزه هم بلندتر از گذشته شده است.