مصطفی پورمحمدی، دبیر جامعه روحانیت مبارز، در گفتوگویی که در دو نسخه تصویری و متنی توسط هفتهنامه اصولگرا «مثلث» منتشر شده، بار دیگر به صراحت از نقشآفرینی در اعدامهای سال ۱۳۶۷دفاع کرده است.
او تابستان سال ۱۳۹۵ هم به اجرای دستور خمینی برای اعدام دستهجمعی مخالفان حکومت افتخار کرده بود.
پورمحمدی همچنین با رد ارفاق درباره افرادی که آن زمان در زندان بودهاند، گفته است: «ما [نباید در آن شرایط] سادگی به خرج بدهیم [ و به اعضای مجاهدین خلق] بگوییم نه تو در خط مقدم نبودی، تو پشتیبانی بودی، تو شنود میکردی، تو تعمیر ماشین میکردی ... هر کس در خط دشمن است، دشمن است ... باید به حساب تک تک منافقین برسیم».
این اظهارات آقای پورمحمدی که با لبخند، شوخی و القای نوعی حس هوشمندی و تسلط امنیتی و اطلاعاتی مطرح میشود، از یک جنبه حائز اهمیت است.
وبسایت دفتر آیتالله حسینعلی منتظری، ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ یک فایل صوتی منتشر کرد که شامل گفتوگوی منتظری به عنوان قائم مقام وقت آیتالله خمینی با چهار نفر از مقامهای قضایی و امنیتی از جمله مصطفی پورمحمدی و ابراهیم رئيسی بود. این گفتوگو در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ انجام شده بود و پورمحمدی در آن دوران به عنوان نماینده وزارت اطلاعات در آن هیئت بود.
در آن فایل صوتی، منتظری خطاب به حاضرین در جلسه میگوید وزارت اطلاعات روی اعدام زندانیان سیاسی از سالها پیش «نظر داشت و سرمایهگذاری کرده بود».
منتظری در ادامه به نقش احمد خمینی در حمایت از این اعدامها اشاره میکند و میگوید: «احمد آقا پسر آقای خمینی از سه چهار سال قبل میگفت مجاهدین از روزنامهخوانش و از مجلهخوانش و از اعلامیهخوانش همه باید اعدام شوند».
این گفتههای نقلشده از احمد خمینی شباهت محتوایی زیادی به استدلال فعلی پورمحمدی دارد. منتظری در آن زمان با اشاره به همین نزدیکی فکری اطلاعاتیها و دفتر خمینی میگوید که این طیف در یک دوره خاص، «فرصت را مغتنم شمردند ... کشک و ماست کردند و از امام نوشته گرفتند».
از این زاویه میتوان گفت تحلیل منتظری در سال ۱۳۶۷ درباره رویکرد وزارت اطلاعات و نزدیکی و همگامی آن با دفتر خمینی به ویژه احمد خمینی درست بوده و این موضوع که اکنون پورمحمدی معترف به آن شده، در تسریع و تشدید این حادثه نقش مهمی داشته است.
مقامهای جمهوری اسلامی به طور معمول درباره اعدامهای سال ۱۳۷۶ تمایلی به صحبت ندارند ولی پس از انتشار فایل صوتی توسط دفتر منتظری، اظهارنظرها درباره این پرونده بیشتر شده است.
از جمله چهرههایی که قبل از انتشار فایل صوتی، از سخن گفتن درباره این ماجرا پرهیز داشتند، مصطفی پورمحمدی بود.
او ۱۱ شهریور ۱۳۹۴ وقتی در یک جمع رسانهای درباره این اعدامها مورد پرسش قرار گرفت، از پاسخ مستقیم طفره رفت و گفت: «حوادث سال ۶۷ هم از بحث جنگ تحمیلی جدا نیست و حتماً برای توضیح بیشتر نیاز به فرصت کافی است».
پورمحمدی در گفتوگو با هفتهنامه مثلث همان رویکرد را در پیش گرفته و گفته در آن دوران در جنگ بودیم و در چنین شرایطی نیاز به توضیح حقوقی و بررسی عملکرد این قاضی و آن قاضی نیست.
استفاده از پوشش جنگ برای توجیه عمکرد خمینی و مسئولان حکومت در طول سه دهه گذشته رواج داشته ولی پورمحمدی سعی کرده با ترسیم مختصات یک جنگ جدید، این تکنیک را احیا کند.
او در این گفتوگو انتشار فایل صوتی گفتوگوی منتظری را بخشی از «عملیات مشترک آمریکا، سیآیاِی، موساد و عربستان برای موج جدید براندازی در ایران» میداند و میگوید «الان وقت جنگیدن است».
در واقع، میتوان گفت او پس از اینکه به اجبار از مرحله طفرهرفتن و سکوت عبور کرد و وارد فاز اقرار و افتخار شد، اکنون در موقعیت طلبکارانه قرار گرفته و با پناه گرفتن در پشت جنگ جدید با عنوان «براندازی»، میخواهد راهی تازه برای فرار از پاسخگویی پیدا کند.
در جریان اعدامهای سال ۱۳۶۷، بر اساس خاطرات حسینعلی منتظری ۳۸۰۰ نفر از مخالفان حکومت شامل هواداران سازمان مجاهدین خلق و گروههای چپ اعدام شدند.
برخی از منابع تعداد اعدامها را بسیار بیشتر ذکر کرده اند ولی پورمحمدی گفته هنوز با سازمان مجاهدین خلق «تصفیه حساب» نکردهایم و در کشاکش تلاش برای فرار از پاسخگویی، کوشیده نوک پیکان پاسخگویی و انتقام را کماکان متوجه مجاهدین خلق کند تا دیگران را از طرح پرسش جدی در این زمینه بازدارد.
مشخص نیست این تکنیک تازه تا چه اندازه کارایی داشته باشد ولی همین تلاشها به اندازه کافی بار سهمگین رویدادی که منتظری آن را «بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی» توصیف کرده بود را نشان میدهد.
مصاحبه تازه پورمحمدی تلاش تازه برای خلاصی از سنگینی این بار بود.