عباس جعفری دولتآبادی دادستان تهران، چند روز قبل اعلام کرد یکی از دختران معترض به حجاب اجباری «به اتهام تشویق مردم به فساد از طریق کشف حجاب ، به ۲۴ ماه حبس تعزیری محکوم شده است».
دادستان تهران با انتقاد از رأی قاضی دادگاه برای تعلیق ۲۱ ماه از این حبس به مدت پنج سال، گفت که «دادستانی تهران پیگیر نقض این حکم» است.
نرگس حسینی، دومین دختری بود که روسری خود را در خیابان انقلاب در اعتراض به حجاب اجباری به چوب آويزان کرد. او پس از آن به مدت ۲۰ روز در بازداشت بود و حالا که با قرار وثیقه ۶۰ میلیون تومانی آزاد است در گفتوگو با رادیو فردا تأیید میکند که این حکم ۲۴ ماه حبس که دادستان آن را اعلام کرده، برای او صادر شده است.
بر اساس رأی دادگاه ۲۱ ماه از این مدت حبس، تعلیق و تنها سه ماه آن به اجرا خواهد شد.
قاضی دادگاه در رأیی که برای نرگس حسینی صادر کرده، به ماده ۱۳۱ قانون مجازات اسلامی استناد کرده مبنی بر اینکه «در جرائم موجب تعزیر هرگاه رفتار واحد، دارای عناوین مجرمانه متعدد باشد، مرتکب به مجازات اشد محکوم میشود».
همچنین در بخش دیگری از رأی دادگاه به ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی اشاره شده که: « افراد زیر به حبس از یک تا ده سال محکوم میشوند و در مورد بند «الف» علاوه بر مجازات مقرر، محل مربوطه به طور موقت با نظردادگاه بسته خواهد شد:
الف) کسی که مرکز فساد یا فحشا دایر یا اداره کند
ب) کسی که مردم را به فساد یا فحشا تشویق نموده یا موجبات آن را فراهم نماید.»
نرگس حسینی در این گفتوگو میگوید که با وجود رأی محکومیتش در دادگاه، به اقدام خود در اعتراض به حجاب اجباری از اول اعتقاد داشته، و همچنان بیشتر از قبل اعتقاد دارد.
خانم حسینی آیا حکم به خود شما ابلاغ شد؟
حکم به خود من ابلاغ نشده، ولی به خانم نسرین ستوده و آقای کیخسروی وکلای من ابلاغ شده و ۲۴ ماه حبس تعزیری بود و طبق گفتههایی که جناب دولتآبادی (دادستان) گفته بودند همان طور بود و دادگاه من دادگاه یک کیفری شعبه ۱۰۸۹ بود، قاضیاش هم آقای موسوی بودند.
خانم حسینی، در حکم شما قاضی برای محکومیتتان به دو سال حبس تعزیری که قرار است ۲۱ ماه آن به حالت تعلیق دربیاید، به چه مواد قانونی استناد کردهاند؟
محکومیت من با توجه به ماده ۱۳۱ قانون مجازات اسلامی است که میگوید «در جرائم موجب تعزیر، هرگاه رفتار واحد دارای عناوین مجرمانه متعدد باشد، مرتکب به مجازات اشد محکوم میشود» و به استناد بند ب ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی، کتاب پنجم، بخش تعزیرات، «متهمه را به تحمل ۲۴ ماه حبس تعزیری محکوم مینماید» که سه ماهش حبس تعزیری است با استناد به ماده ۴۶ قانون مجازات اسلامی و ۲۱ ماهش هم تعلیقی است طی پنج سال، که حالا معلق است، با «مرتکب نشدن جرائم عمدی، موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت».
آیا قاضی در حکم شما استدلال دیگری را هم برای محکومیتتان داشتند؟
یک دلیلی که آوردهاند میگوید که اگر فرض را بگیریم به اجباری نبودن حجاب بر حسب نظر برخی از فقها، معنیاش این نیست که خلاف شرع است. یک دلیل دیگر هم آوردند، میگویند به استناد مواد ۲ و ۳ قانون مجازات اسلامی، «هر رفتاری، اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم محسوب و قوانین جزایی در باره کلیه اشخاصی که در قلمرو حاکم یت ایران مرتکب جرم شود، اِعمال می شود». مگر این که این قانون نسخ شود و [آن وقت] دیگر پیگرد قانونی ندارد.
خانم حسینی، دادستان تهران از تعلیق ۲۱ ماه از مجازات شما برای مدت پنج انتقاد کردهاند و گفتهاند نسبت به این حکم اقدام میکنند. آیا اطلاع دارید که دادستان اعتراض خودشان را ثبت کردهاند یا نه؟
راجع به اینکه دادستانی به ۲۱ ماه تعلیقی من اعتراض زدهاند یا نه، من اطلاعی ندارم. یعنی من طی صحبتهایی که با خانم ستوده کردم، به من گفتند ایشان اگر قرار است اعتراض بزند، ما هم روی پرونده خودمان اعتراض میزنیم، ایشان حق دارند اعتراض کنند و من اطلاعی ندارم که آیا روی این پرونده اعتراضی خورده یا نخورده.
شما در توئیتر خودتان نوشتهاید که قبل از بازداشت، انتظار چنین حکمی را نداشتید ولی از دادگاه به بعد، سنگینترین حکمی را که تصور میکردید جزای نقدی بوده. چرا چنین تصوری داشتید؟
بله، من قبل از این که این حرکت را انجام بدهم و قبل از بازداشتم، امکان هر حکمی را به خودم میدادم و این که اصلاً تصورم این نبود که دو ماه حبس به من بدهند یا جزای نقدی. به همین خاطر انتظار هر حکمی را داشتم. تا این که دادگاه که تشکیل شد، از جوّ دادگاه و مشاهداتی که خودم داشتم حقیقتاً اصلاً تصور نمیکردم چنین حکمی به من بدهند و خب واقعاً برایم کمی تعجببرانگیز بود.
چون در دادگاه طبق صحبتهایی که شد، طبق دفاعیاتی که شد، روی تشویق به فساد هیچ صحبتی صورت نگرفت، فقط در کیفرخواست این مسئله اعلام شد و بیشتر تظاهر به عمل حرام بود و در صحبتی که آخرین بار آقای قاضی با من داشت، نصیحت کرد که دیگر این کارها را تکرار نکنم چون عواقب بدش برای خودم هست. تأکید نکرد عواقب بدش «الان» برای شماست، تکرارش برای من بد میشد.
در دادگاه چه اتهاماتی دقیقاً به شما وارد شد و قاضی در دادگاه در این باره چه چیزی میگفتند؟
از من خواست کیفرخواستی که نماینده دادستانی برای من خواندند همان سه اتهامی بود که در دادگاه اولی و دادسرا به من داده بودند: «تشویق مردم به فساد از طریق کشف حجاب»، «تظاهر به عمل حرام» و «ظاهر شدن در اماکن با پوشش حجاب غیرشرعی» و [چیزی] که قاضی به من گفت و برای من خیلی جالب بود، تأکیدش این بود که باشد، حجاب اجباری است، این درست، ولی این قانون است و شما باید قانون را رعایت کنید و این حجاب را روی سرتان داشته باشید. یعنی حتی اگر قرار است یک روسری توری یا یک شال تور روی سرتان بگذارید، باید [آن را] روی سرتان بگذارید که قانون را رعایت کرده باشید.
اصلاً به اندازه و مقدار حجابی که باید رعایت میشد دلیلی نیاوردند و فقط گفتند قانون است، و تا وقتی که قانون نسخ بشود شما باید این حجاب را رعایت کنید.
خانم حسینی، شما در دفاع از اتهام خودتان در دادگاه چه مواردی را مطرح میکردید؟
دفاعی که باید میکردم این بود که من اتهامم را قبول ندارم چون جرمی مرتکب نشدهام، من اسلام شرعی را قبول دارم ولی این حجاب شرعی که یک برداشت شخصی از آن شده و دارد به من میگوید آن حجاب را رعایت کن، آن حجاب را قبول ندارم، و طبق آن برداشت شخصی من الان این جا [در دادگاه] حضور دارم و محاکمه میشوم.
سؤالاتی که از من میپرسید حالا حجاب را قبول دارم یا نه، من همه اینها را گفتم اوکی بود ولی حجابی که شخصی شده است و یک برداشت شخصی از آن میشود و به من تحمیل میشود را نه، آن را قبول ندارم.
وکلای شما، خانم ستوده و آقای کیخسروی هم آیا اجازه دفاع از شما در دادگاه را پیدا کردند؟
بله وکلای من، کسانی که دفاع مرا بر عهده داشتند، در زمان دو ساعتی که دادگاه من بود، بیشتر مواقع خانم ستوده و آقای کیخسروی صحبت میکردند و حالتی که باید کتبی جواب میدادم و امضا میکردم، آنها پای خودم بود و خب یک دفاعیات جزیی را هم خودم ترجیح داده بودم وکلایم دفاعیاتم را انجام بدهند.
چند روز شما بازداشت بودید و با چه وثیقهای آزاد شدید؟
از روز بازداشتم تا روز آزادیام دقیقاً ۲۰ روز طول کشید. زندان قرچک بودم. وثیقه من پانصد میلیون بود، با درخواست شکست وثیقهای که شد، -نزدیک هفت، هشت روز به آزادی من مانده بود که وثیقه من شکست و شد شصت [میلیون] تومان- من با وثیقه شصت میلیونی از زندان آزاد شدم.
خانم حسینی، در طول این مدتی که آزاد شدید، رفتار افرادی که شما را میشناسند با شما چگونه بوده؟
ولله من با افرادی که میشناسندم خیلی برخورد نداشتم. تا جایی که برخورد داشتم یا صحبتی صورت نگرفت و یا همهاش تمجید و حمایت بوده. ولی چیزی که برای من خیلی عجیب بود و فراتر از آن چیزی بود که خودم تصورش را میکردم، حمایت آدمهایی بود که مرا نمیشناختند و آن قدر این حمایت زیاد بود و هست که برای من خیلی شگفتانگیز و جالب بوده این قضیه و یک طوری باعث شده احساس دین کنم. چون واقعاً اگر این حمایت را نداشتم، شاید شرایط روحی مناسبی نداشتم.
چه قدر به کاری که انجام دادید و حتی بعد از این حکم دادگاه، بر درستی کار خودتان همچنان اعتقاد دارید؟
من به کارم از اول اعتقاد داشتهام و الان بیشتر به آن معتقدم و... به درستیاش هم معتقدم، حالا حکم دادگاه هر چه باشد در تجدید نظرم مهم نیست. کاری که من کردم یک مسئولیت اجتماعی بود که باید انجام میگرفت. من نمیکردم، کس دیگری این کار را میکرد.
چیزی نبود که وظیفه شخصی باشد یا چیزی باشد که من بگویم از سر علاقه این کار را کردهام. نه اصلاً این طور نبوده، چیزی که برای من هست این بود که من این را یک وظیفه دانستم و به نظرم انجام وظایف، بهترین کار و درستترین کاری است که هر آدمی میتواند انجام بدهد.