۲۶ سال پس از خودسوزی هما دارابی در اعتراض به حجاب اجباری خودسوزی دیگری برای اعتراض به سلب شدن یکی از آزادیهای زنان بسیار خبرساز شده و واکنشها به آن بیسابقه بوده است.
خودسوزی زنان در ایران اما موضوع جدیدی نیست امری که در برخی از استانها مانند ایلام سابقهای طولانی داشته و گزارشهای متعددی درباره آن منتشر شده است. خودسوزیهایی که بیشتر ریشه در اختلافات خانواگی، فقر و موضوعات مشابه داشته است.
بر اساس تحقیق پروین بختیارنژاد، این زنان نیز نسبت به خشونتها مانند گذشتگان خود عمل نمیکردند و این خودسوزی بیان علنی اعتراض به خشونت علیه آنان بود. این خودسوزیها اما کمتر در جامعه ایران بازتاب جدی داشت.
علنی بودن خودسوزی «دختر آبی» و موضوع متفاوت آن باعث بازتاب گسترده آن شده است.
به جز این خودسوزی، در ۳۰ سال اخیر خودسوزیهای دیگری نیز خبرساز شده که ریشه متفاوتی داشته است از جمله مشکلات اقتصادی. یک نمونه مشابه را اما میتوان خودسوزی هما دارابی در سال ۷۲ دانست.
او عضو جبهه ملی ایران و استاد دانشگاه بود که پس از انقلاب ممنوع التدریس شده بود. خبر خودسوزی هما دارابی در رسانههای داخلی سانسور شد اما برخی رسانههای خارجی گزارشی از این اتفاق منتشر کردند.
نام هما دارابی سال گذشته و با توئیت پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه فروهر، بار دیگر مطرح شد.
خودسوزی در مقابل مجلس
در چند سال اخیر خودسوزی افرادی که برای پیگیری مشکلات خود به نهادهای دولتی مراجعه میکنند و در اعتراض به بی اعتنایی به وضعیتشان خودسوزی میکنند رواج یافته و هر از چندگاهی خبری در اینباره منتشر میشود.
در دهه ۸۰ اما این اتفاق کمتر رخ میداد و سال ۸۷ خودسوزی یکی از مراجعان به مجلس اتفاقی بیسابقه بود.
محمدرضا کلاورزانی مقدم در بهمن ماه در اعتراض به بی اعتنایی مقامات به درخواستش برای اشتغال سال ۸۷ مقابل مجلس خودسوزی کرد. پس از بازتاب گسترده این اتفاق در رسانهها علی لاریجانی، رئيس مجلس، گفت که او «معتاد بود نه جانباز» اما محمد روشن، بازپرس این پرونده معتاد بودن او را رد کرد.سخنان علی لاریجانی درباره این فرد نیز انتقادات برخی نمایندگان را به دنبال داشت.
سال ۹۲ نیز دو نفر از پیروان آیین یارسان در اعتراض به تحقیر پیروان این آئین و از جمله تراشیده شدن ریششان در مقابل مجلس خودسوزی کردند. یکی دیگر از پیروان این آیین نیز در اعتراض به تراشیده شدن ریشش در حین بازداشت، در مقابل فرمانداری همدان خودسوزی کرده بود.
خودسوزی دستفروش خرمشهری
خودسوزی يونس عساکره، دستفروش خرمشهری، در سال ۹۳ نیز بازتاب گستردهای داشت. شاید یکی از دلایل این بازتاب مشابه سازی او با خودسوزی محمد بوعزیزی، دستفروش تونسی و شروع بهار عربی بود.
او پس از توقیف شدن وسایلش روز ۲۳ اسفند ۹۳ «بارها » به شهرداری خرمشهر مراجعه کرد تا وسایل خود را تحویل و کارش را ادامه دهد اما جوابی نگرفت و در نهایت با ریختن بنزین روی خود در محوطه شهرداری اقدام به خودسوزی کرد.
پس از آن نیز برخی از دستفروشان در اعتراض به برخورد ماموران خودسوزی کردند.
برخی از خودسوزیها از جمله خودسوزی مشهور یان پالاخ، دانشجوی چکی که این اقدام را از یک راهبه بودایی ویتنامی الهام گرفته بود، حرکتی اعتراضی برای برانگیختن توجه عمومی به یک موضوع بوده است. برخی از خودسوزیها در ایران میتواند حاوی همین مفهوم باشد، در عین حال برخی در برخی موارد نیز فرد معترض از سر فشار و استیصال خود را به آتش میکشد.