خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه ۷ مهر در گزارشی تحقیقی تحت عنوان «جاسوسان دورانداختهشده آمریکا» به شیوه بهکارگیری جاسوسان در ایران از سوی سیآیای و سرنوشت شماری از آنها پرداخته است.
محور این گزارش مفصل، انتظاری است که شماری از این جاسوسان ایرانی از سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده، سیآیای، برای دقت و حمایت بیشتر داشتهاند و موضوع دیگر آن نیز بروز «سهلانگاریهایی» است که باعث لو رفتن آنها شده است.
رویترز تهیه این گزارش را بر اساس مصاحبه با شش نفر از جاسوسان سابق سیآیای در ایران و تطبیق گفتههای آنها با ۱۰ مقام پیشین اطلاعاتی ایالات متحده که از عملیات در ایران اطلاع دارند و تماس با افراد و نهادهای دیگر انجام داده است.
این شش شهروند ایرانی نخستین بار است که جزئیات عملیات جاسوسی خود را برای رسانهها شرح میدهند. این افراد ۵ تا ۱۰ سال از عمر خود را در زندانهای جمهوری اسلامی گذراندهاند و چهار نفرشان پس از آزادی، در ایران ماندهاند و همچنان در معرض بازداشت دوباره قرار دارند. دو نفر نیز از کشور گریخته و به دیگر کشورها پناهنده شدهاند.
فردی که اطلاعات شبکه برق سانتریفیوژها را به آمریکا داد
غلامرضا حسینی، مدیر یکی از شرکتهای ارائهکننده خدمات فنی و مهندسی در حوزه انتقال داده و نیرو بود که در آبان ۸۹، یعنی زمانی که قصد داشت به تایلند سفر کند، در فرودگاه بینالمللی امام خمینی بازداشت شد.
رویترز در مورد او مینویسد که حسینی فردی باهوش و استعداد است که توانست پس از تحصیل در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه معتبر صنعتی امیرکبیر و زحمات زیاد، شرکت خدمات مهندسی پررونقی برپا کند.
غلامرضا حسینی به این خبرگزاری میگوید: اما در سالهای پس از اعلام محمود احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور، دولت احمدینژاد شرکت او را زیرمجموعه پیمانکاران حکومتی قرار داد و افرادی «کارنابلد» را به عنوان مافوق بر غلامرضا حسینی تحمیل کردند.
او به رویترز میگوید: «فرض کنید رئیس شرکت باشید، همه کارها را از صفر تا ۱۰۰ انجام بدهید و بعد ببینید که حقوقتان را به حساب مادونترین کارمندان واریز میکنند. احساس میکردم به من تجاوز شده است.»
غلامرضا حسینی پس از این تجربیات از طریق سایتی با سیآیای تماس گرفت و طی سالهای بعد با سفر به دُبی برای مقامهای سیآیای توضیح داد که شرکت او چندین سال قبل بر روی قراردادهایی برای بهینهسازی جریان برق در سایت هستهای نطنز کار کرده است.
به نوشته رویترز، آقای حسینی نقشههایی را به خانمی که از سوی سیآیای آمده بود و خود را «کریس» معرفی میکرد نشان داد و «پس از بررسی این نقشهها دهان کریس از تعجب باز ماند». رویترز مینویسد: نقشههایی که غلامرضا حسینی از خطوط برقرسانی به سایت نطنز در اختیار آمریکاییها قرار داد از آن پس مبنایی شد برای تخمین تعداد سانتریفیوژهای فعال جمهوری اسلامی در هر زمان از سوی واشینگتن.
پس از آن شد که مقامهای آمریکایی او را به سوی دریافت تحلیلهای پرجزئیات از کل شبکه سراسری ایران سوق دادند و او توانست با بهانهای این تحلیلها را از توانیر بهدست آورد. غلامرضا حسینی حتی با موتور در بیابانهای ایران به مناطق دوردست رفتوآمد کرد و اطلاعات مکانهای حساس شبکه برقرسانی سراسری را جمعآوری کرد.
در آبان ۸۹، در حالی که این مهندس صنایع راهی تایلند بود در فرودگاه به سراغ دستگاه خودپرداز رفت اما دستگاه، کارت او را به عنوان نامعتبر رد کرد. لحظاتی بعد یک افسر امنیتی آمد و او را به سالن خالی ویآیپی فرودگاه برد و به او گفته شد تا رو به دیوار بنشیند. تا زمان برگشتن مأموران، غلامرضا حسینی کارت حافظه پر از اسرار دولتی همراه خود را تکهتکه کرده و قورت داد. اما بعد از شروع بازجویی که با ضربوشتم شدید همراه بود، متوجه شد که کارش بیهوده بوده و مأموران از قبل همه چیز را میدانستند.
اما چگونه؟
خبرگزاری رویترز مینوید که تحقیقات یکساله این خبرگزاری در مورد نحوه تعامل سیآیای با خبرچینان خود نشان میدهد که حسینی «نه قربانی خیانت، بلکه قربانی سهلانگاری سیآیای شده است.»
برخی از افسران اطلاعاتی سابق بهطور خصوصی در گفتوگو با رویترز تصدیق میکنند که در سیآیای برای جاسوسان مرتبط نوعی «طبقهبندی حفاظتی» وجود دارد.
در رأس هرم، افرادی قرار دارند که سیآیای آنها را «افراد کاملاً استخدامشده و از نظر امنیتی مطمئن» مینامد. اینها افرادی مانند مقامات بلندپایه دولتی یا دانشمندان هستهای هستند که دسترسی مستقیم و مستمر به اسرار مهم کشورهای مربوطه دارند.
بنابر این گزارش، این افراد دستگاههای پیشرفته گرانقیمت برای ارتباط با سیآیای دریافت میکنند که در میان اسباب و آلات روزمره زندگیشان پنهان میشود.
افسران پیشین سازمان اطلاعات آمریکا به رویترز گفتند که این سازمان گاهی اوقات پس از لو رفتن و اعدام «افراد کاملاً استخدامشده و از نظر امنیتی مطمئن»، تا سالها بعد از فرزند یا همسر آنان سراغ میگیرد و غرامت میلیون دلاری و نشان ویژه افتخار سیآیای را به آنها اعطا میکنند.
اما وضعیت دیگر جاسوسان «که سیآیای از جاسوس دوجانبه نبودن آنها مطمئن نیست و اطلاعات آنها نیز گذرا و مقطعی است» متفاوت است. شش ایرانی مصاحبهشده توسط رویترز نیز در این دسته جای میگیرند.
این گزارش توضیح میدهد که سیآیای برای ارتباط با این دسته دوم، بیش از ۳۵۰ وبسایت تفریحی، ورزشی و حاشیهای با عمر کوتاه درست کرده است که حاوی سیستم پیامرسان مخفی هستند. وبسایتهایی با آدرسهایی چون Irangoals.com و Iraniangoalkicks.com که پنجره پنهانشدهای در خود برای ارسال پیام مخفی دارند که با کدهای مخصوص فعال میشود.
اما به نوشته این خبرگزاری و اذعان چند افسر سابق اطلاعاتی مصاحبهشده توسط رویترز، این روش «سهلانگارانه» بوده و در موردی با یک «راستکلیک» پنجره مخفی باز شده و باعث شده است که با رخنه مأموران جمهوری اسلامی به آن نه تنها غلامرضا حسینی بلکه دهها نفر دیگر لو بروند.
بنابر این گزارش، این آسیبپذیری بسیار فراتر از ایران بوده است و تحلیلگران دریافتهاند که این وبسایتها که به زبانهای مختلف نوشته شدهاند، مجرای ارتباطاتی سیآیای با عوامل خود در دستکم ۲۰ کشور، از جمله چین، برزیل، روسیه، تایلند و غنا بوده و از سال ۲۰۱۳ به این سو بسیاری از آنها به دلیل این ضعف عملیاتی لو رفتهاند.
ازجمله افراد دسته دوم، یعنی «افراد کاملاً استخدامنشده و از نظر امنیتی نامطمئن» به نوشته رویترز، محمد آقایی است که یکی از اعضای قدیمی سازمان بسیج مستضعفین بوده که بعد در استانبول به کنسولگری آمریکا رفته و اعلام آمادگی برای جاسوسی کرده است.
آمریکاییها او را مأمور گردآوری اطلاعات از خویشاوندانش در وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران میکنند، اما «از آنجا که جمهوری اسلامی با دوربینهایی رفتآمدها به کنسولگری آمریکا در استانبول را زیر نظر دارد» در بازگشت بعدی محمد آقایی از استانبول او را دستگیر میکنند.
وضعیت کنونی جاسوسان آزادشده
رویترز مینویسد که این شش مرد اذعان کردند که مدیران سیآیای از آغاز کار هرگز قول قاطعانه برای کمک در صورت دستگیری به آنها ندادند. با این حال، همه بر این باور بودند که کمک ایالات متحده روزی خواهد آمد.
به نوشته رویترز، مأموران سیآیای اکنون میترسند که اگر دوباره با هرکدام از این افراد آزادشده تماسی بگیرند ممکن است این امر برای آنها دوباره دردسرساز شود و جانشان را به خطر بیندازد.
این گزارش توضیح میدهد که غلامرضا حسینی هم میترسد تماس دوبارهاش با سیآیای برای کمک، برای او عواقبی در پی داشته باشد.
غلامرضا حسینی اکنون با کمتر از ۲۵۰ دلار در ماه، یعنی یک دهم درآمد قدیم خود که از کارهای پارهوقت پشتیبانی فناوری اطلاعات به دست میآورد، خرج خود و خانوادهاش را میدهد.
از شش جاسوس سابقی که رویترز با آنها مصاحبه کرده است، چهار نفر پس از آزادی از زندان در ایران ماندند و دو نفر دیگر به عنوان پناهنده زندگی میکنند؛ یکی در ترکیه و دیگری که محمد آقایی است در سوئیس.
همه آنها میگویند که موفق نشدهاند از ایالات متحده کمکی بگیرند.