تنها یک روز پس از بازگشت محمد باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، از روسیه به تهران، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در جلسهای پنج ساعته در مسکو با نفتالی بنت نخستوزیر اسرائیل برای ادامه حملات ارتش اسرائیل به مقرّ شبه نظامیان در سوریه به توافق رسیدند.
باقری به این امید به مسکو رفت که پس از موافقت مسکو و پکن با پیوستن جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاریهای شانگهای، در مورد «افزایش همکاری نظامی روسیه و ایران» و «خرید جنگنده و هلیکوپتر» با روسها مذاکره کند. او در جریان این سفر ادعا کرد جمهوری اسلامی ایران و روسیه در مسائل منطقهای و بینالمللی «نگاه مشترک» دارند و میخواهند در سوریه همکاری کنند.
در ایران گفته شد سازمان همکاریهای شانگهای «ناتوی آسیایی» است و پیوستن به آن میتواند سپر امنیتی جمهوری اسلامی در منطقه باشد. این دیدگاه در بالاترین ردههای حکومت در مراکز نظامی نیز وجود دارد. حتی محمد باقری گفت «اتفاق مبارک و بزرگی است و قطعاً در بازدارندگی تهدیدات تأثیر مثبت دارد».
از دید علی خامنهای سوریه عمق استراتژیک جمهوری اسلامی است و بر همین اساس ایران حدود ۳۰ میلیارد دلار در جنگ سوریه هزینه کرد. رهبر جمهوری اسلامی در کنار توان موشکی، حضور نظامی در منطقه را «مسائل ناموسی انقلاب» میداند. او به هیچ عنوان حاضر نیست سر آنها مذاکره کند. اتفاقاً از دلایل اصلی متوقف شدن مذاکرات اتمی وین اصرار غربیها در ضرورت گفتگو در مورد همین تهدیدات است.
نه در ایران بلکه در اندیشکدههای مطرح بینالمللی نیز تحلیلهای فانتزی از پیوستن جمهوری اسلامی به پیمان شانگهای کم نبود. دکتر کورنلیوس آدبار تحلیلگر مؤسسه «کارنگی» در مقالهای نوشته بود پیوستن به پیمان شانگهای برگ برنده ایران است و توازن قوا در معادلات منطقه به نفع جمهوری اسلامی سنگین خواهد شد و «عمق استراتژیک» و «محور مقاومت» برای آنها تثبیت میشوند.
توافق روسیه و اسرائیل در مورد ادامه حملات هوایی و پهپادی به سوریه به این معناست که پوتین مخالفتی با هدف قرار گرفتن پایگاههای وابسته به «سپاه قدس» و شبه نظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی ندارد.
واقعیت این است که روسها در تمام دورانی که برای پشتیبانی با از رژیم بشار اسد در سوریه حضور نظامی داشت در عمل با اقدامات اسرائیل علیه نیروهای وابسته به ایران در نقاط مختلف سوریه مشکلی نداشتند هرچند که گاهی اگر شدت تلفات و خسارات زیاد میشد آن را محکوم میکردند.
در همین مورد حشمتالله فلاحتپیشه رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در بهمن ۱۳۹۷ در اظهاراتی کمسابقه با انتقاد از نظامیان روس آشکار کرد که سیستم پدافندی «اس- ۳۰۰» ارتش روسیه مستقر در سوریه در جریان حملات هوایی ارتش اسرائیل به پایگاههای سپاه قدس و شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی غیرفعال میشوند.
علائمی هست که نشان میدهد پوتین زیر پای جمهوری اسلامی پوست موز میاندازد. به قول علیرضا بیگی نماینده مجلس شورای اسلامی «روسیه و غرب پیمان نانوشته دارند... ظاهراً روسیه متحد استراتژیک ایران به حساب میآید اما مسکو همواره از تنش و چالش موجود بین ایران و غرب سود ببرد.»
سکوت روسیه در قبال تنشهای فزاینده ایران و جمهوری آذربایجان با انتقاد حسین امیرعبداللهیان نیز مواجه شد. مقامات ایران دولت باکو را متهم به همکاری با اسرائیل در توطئه علیه جمهوری اسلامی و «فتنهانگیزی» میکردند اما روسیه ترجیح داد دخالت نکند و حتی پیشنهاد میانجیگری هم نداد.
تحولات منطقه علائم بدیهی واماندگی سیاستهای کلی جمهوری اسلامی است که سنگ بنای آن راهبرد علی خامنهای در «نگاه به شرق» است.
توافق با پوتین میتواند برای نفتالی بنت فوقالعاده باشد به ویژه آنکه یک پیش از آن در واشنگتن جو بایدن را راضی به همکاری مشترک برای «مهار تهدیدات رژیم ایران» کرد و در نهایت رئیس جمهوری آمریکا گفت «اگر دیپلماسی شکست بخورد آماده گزینههای دیگر میشویم». چند هفته بعد از این دیدار مجلس نمایندگان آمریکا با اکثریت قاطع قانون اعطای یک میلیارد دلار به اسرائیل برای نوسازی سیستم دفاع موشکی «گنبد آهنین» را تصویب کرد. تحولات منطقه نشان میدهد «طرح B» اسرائیل برای دفاع در مقابل تخدیدات ایران از مدتها پیش آغاز شده است.
حضور نظامی در سوریه و عراق و به طور کل تأمین مالی و تسلیحاتی گروههای نیابتی در «جغرافیای مقاومت» از اصلیترین ابزار جمهوری اسلامی برای پیشبرد سیاست خارجی است. در مقطع فعلی اسرائیل دست بالا را دارد و به دنبال زمینگیر کردن تاخت و تاز سپاه قدس و نیابتیها در منطقه است. استراتژی اسرائیل ضربه به ساختار امنیتی جمهوری اسلامی است. ساختاری که پیوند مستقیم با مذاکرات اتمی دارد.
حضور نظامی در منطقه آنقدر برای جمهوری اسلامی حیاتی است که به گفته محمدجواد ظریف دیپلماسی فدای «میدان» شد. برای جمهوری اسلامی ساختار و عناصر «میدان» فقط ابزار باجگیری در سیاست خارجی نیست بلکه به معنای واقعی کلمه «ناموسی» و «حیاتی» است زیرا برای «حفظ نظام» روی آن حساب باز شده است.
چنانکه موسی غضنفرآبادی رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی تهران اسفند ۱۳۹۷ گفت «اگر ما انقلاب را یاری نکنیم، حشدالشعبی عراقی، فاطمیون افغانی، زینبیون پاکستانی و حوثیهای یمنی خواهند آمد و انقلاب را یاری خواهند کرد.»