لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ تهران ۱۲:۳۲

چگونه آیات شیطانی دامن عزیز نسین را هم گرفت؟


عکس مربوط به تجمع گروهی از شیعیان لبنان در سال ۱۹۸۹ در حمایت از فتوای آیت‌الله خمینی است
عکس مربوط به تجمع گروهی از شیعیان لبنان در سال ۱۹۸۹ در حمایت از فتوای آیت‌الله خمینی است

اصل دوم قانون اساسی جمهوری ترکیه معین کرده که حکومت این کشور لائیک است و بر اساس اصل چهار قانون، اصل لائیسته تغییرناپذیر است. با این حال رمان «آیات شیطانی» نوشته سلمان رشدی نه تنها در این کشور به فروش نمی‌رسد بلکه، بر اساس تصمیم شورای وزرای ترکیه، ورود این کتاب به کشور و ترجمه آن ممنوع است.

البته این کتاب در ترکیه توسط یک تاریخ‌نگار به نام اورهان کول‌اغلو و بدون امضای مترجم و آن هم به‌صورت ناقص توسط ناشری که در لیست ناشران ترکیه وجود ندارد ترجمه و در اینترنت منتشر شده است[i].

در این ترجمه قسمت‌هایی از کتاب که به فتوای آیت‌الله خمینی ربط داشت حذف شده است اما بسیاری، چه در داخل ترکیه و چه دیگر نقاط جهان، این ترجمۀ بدون نام و حتی ترجمه‌‌هایی را که قبل‌تر در روزنامه‌های این کشور منتشر شده بود، کار نویسنده شهیر ترکیه عزیز نسین دانسته‌اند.

عزیز نسین داستان‌نویسی بود که به‌خاطر زبان طنز و تندش و همچنین به‌خاطر مخالفتش با اسلام سیاسی در ترکیه به شهرت رسیده بود. اما چگونه ترجمه آیات شیطانی با نسین گره خورد و چرا فتوای قتل برای او هم صادر شد و چگونه ۳۷ نفر به‌خاطر همراهی با او جان باختند.

واکنش‌های اولیه به کتاب آیات شیطانی در ترکیه

اواخر سال ۱۹۸۸ بود که کتاب آیات شیطانی به چاپ رسید. در این سال اثری از نام کتاب یا نویسنده آن در مطبوعات ترکیه نیست. اما در روزهای اول سال ۱۹۸۹ روزنامه‌های ترکیه خبر دادند که این کتاب علاوه‌بر آن‌که به «اسلام اهانت کرده است»، باعث شده مسلمانان در بسیاری از مناطق جهان از جمله در انگلستان دست به اعتراض در خیابان‌ها بزنند.

در حالی که مطبوعات تا اواسط فوریه به پوشش اتفاقات در این زمینه در سایر نقاط جهان بسنده کرده‌اند، در ۱۵ فوریه روزنامه‌ جمهوریت با انتشار متن فتوای آیت‌الله خمینی در مورد سلمان رشدی خبر می‌دهد که برخی کشورهای اسلامی نظیر پاکستان صحنه زدوخوردهای شدید شده است.

روز بعد برخی گروه‌های اسلامی ترکیه با نگارش نامه‌ای به تورگوت اوزال، نخست‌وزیر وقت، از او خواستند اجازه نشر و ورود این کتاب به ترکیه را ندهند[ii]. اما هم‌زمان برخی ناشران در ترکیه گفتند که اگر کتاب به دست‌شان برسد و بپسندند، آن را منتشر خواهند کرد.

در ۱۸ فوریه که نخست‌وزیر وقت ایران، میرحسین موسوی، به ترکیه رفت و با تورگوت اوزال دیدار کرد، موسوی ضمن اعلام اعتراض دولت ایران به ترکیه در خصوص پناهندگان ایرانی‌ای که در ترکیه علیه جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند، فتوای «رهبر انقلاب» در مورد نویسنده کتاب آیات شیطانی را تأیید کرد و گفت که «کتاب را آوردیم و خواندیم. در کتاب بهتان‌های سنگینی به حضرت محمد زده شده است، مجازات این بهتان‌ها مشخص است و باید نویسنده به مجازات برسد»[iii]. او همچنین تأکید کرد در پشت این کتاب ضدیت روزافزون کشورهای غربی با اسلام قرار دارد.

تصویری از خبر روزنامه جمهوریت از دیدار نخست‌وزیران وقت ایران و ترکیه
تصویری از خبر روزنامه جمهوریت از دیدار نخست‌وزیران وقت ایران و ترکیه

همین گفته کافی بود تا برخی از جریان‌های اصلاح دینی در ترکیه به نوع نگرش مقامات ایران اعتراض کنند و چنین موضع‌گیری‌هایی را برخلاف مصالح اسلام بدانند.

مهم‌ترین موضع‌گیری در مقابل فتوای آیت‌الله خمینی از سوی سازمان دیانت ترکیه انجام شد. مصطفی سعید یازیجی‌اوغلو، رئیس این سازمان، با انتقاد از این فتوا گفت که این حکم برخلاف دین اسلام است چرا که در این دین حکم بر اساس دادگاه و پس از استماع سخنان فرد داده می‌شود. اما او پنج روز بعد از انتقاد خود از فتوای آیت‌الله خمینی اعلام کرد که کتاب آیات شیطانی «دروغ‌پردازی نیت‌مندانه علیه اسلام است» و توهین به مقدسات در دایره آزادی بیان نیست؛ از این رو وی خواستار آن شد که این کتاب در ترکیه منتشر نگردد[iv].

«عزیز شیطان» یا مدافع آزادی بیان

عزیز نسین در زمان مطرح شدن این فتوا رئیس سندیکای نویسندگان ترکیه بود. او پس از صدور فتوا و پیش از آن‌که سازمان دیانت نظر خود را درباره کتاب بیان کند، در پیامی که بیشتر روزنامه‌ها نیز آن را منتشر کردند نوشته بود که «این کتاب باید در ترکیه منتشر شود». البته سندیکا از گفته او حمایت نکرد. عزیز نسین اما این خواست خود را به تنهایی و با مداومت بر زبان آورد؛ خواستی که چهار سال بعد کم مانده بود به از دست رفتن جانش ختم شود.

چهار سال بعد، یعنی در دوم جولای ۱۹۹۳، جمعی دویست نفره که بر تعدادشان هر لحظه افزوده می‌شد، در مقابل هتل مادیماک در شهر سیواس ترکیه جمع شدند و فریاد ‌زدند «ما شریعت می‌خواهیم»، «ما دولت اسلامی می‌خواهیم» و «عزیز شیطان». در این روز برخی از روشنفکران ترکیه برای برپایی مراسم پیر سلطان ابدال، یکی از شیوخ علویان ترکیه، گرد هم آمده بودند.

عزیز نسین هم وارد این شهر شد و در گوشه‌ای از این مراسم نشست و روزنامه «آیدینلیک» و برخی از کارهای خود را برای دوستداران امضا می‌کرد. بسیاری از اسلام‌گرایان اما معترض حضور او در این شهر بودند و می‌گفتند او کتاب آیات شیطانی را در روزنامه آیدینلیک ترجمه کرده و به مسلمانان اهانت کرده است؛ مسئله‌ای که خودش در زمان حضورش در این مراسم آن را رد کرده بود.

عزیز نسین، ۱۹۹۵
عزیز نسین، ۱۹۹۵

حضور او از یک طرف و تحریک گروه‌های اسلام‌گرا از سوی دیگر باعث شد تا مردم بسیاری در مقابل هتل محل اقامت او و دیگر روشنفکران حاضر در این مراسم جمع شوند. جماعت با سر دادن شعارهای دینی عزیز نسین را لعن می‌کردند. در همین حال عده‌ای از معترضین از اتوموبیل‌های پارک‌شده در مقابل هتل بنزین جمع کردند و این هتل را به آتش کشیدند. در نتیجه این آتش‌سوزی ۳۷ نفر کشته شدند اما عزیز نسین از این ماجرا با جراحت بسیار جان به در برد.

بعد از این واقعه عزیز نسین در یک مصاحبه خبری، ضمن شرح ماجرا، انتقاداتی هم به نحوه اداره کشور بیان کرد:

«اگر وزیر دروغ بگوید، روزنامه‌ها هم بالاجبار دروغ خواهند گفت، اول وزیر کشور دروغ گفت، رئیس‌جمهور هم به این دروغ پیوست. جمعیتی که آن‌جا بودند هشت ساعت و نیم فریاد می‌زدند "ما شریعت می‌خواهیم". دولت‌ هیچ واکنشی نشان نداد و بعدتر گفتند "عزیز نسین مقصر است". خیلی صریح می‌گویم این بی‌شرفی است. آنجا درون هتل ۶۰ تا ۷۰ نفر محصور مانده بودند که دولت برای نجات آن‌ها هیچ نکرد که این خود عجیب است. هر روز با امتیاز بیشتری که به مرتجعین می‌دهیم به همراه آن‌ها به دره سقوط می‌کنیم.»

این جملات دغدغه او را به‌‌خوبی نشان می‌دهد. عزیز نسین از ورود اسلام سیاسی به صحنه سیاست ترکیه اظهار نگرانی می‌کرد. او پیش از این نیز دولت را به‌خاطر تن‌دادن به شریعت محکوم کرده بود. نسین در نامه سرگشاده‌ای به ریاست‌جمهوری ترکیه درباره کتاب آیات شیطانی نوشته بود: «اگر در ترکیه آزادی عقیده وجود دارد و اگر در این کشور حقوق بشر رواج دارد، شما چه حقی دارید بر این‌که توصیه سازمان دیانت را ، که در همراهی با تصمیم کشورهای اسلامی در ریاض حکم به واردنکردن کتاب به ترکیه داده، به قانون بدل کرده و عملی کنید؟»[v].

او دوباره در چهارم ژوئن خطاب به دولت نامه دیگری نوشت و گفت که مسئله او این نیست که رمانی به نام آیات شیطانی منتشر شود بلکه مسئله‌اش این است که اگر ترکیه کشوری لائیک است، چرا اجازه نمی‌دهد که یک نوشته با هر محتوایی در آن منتشر شود. او از دولت با صدای بلند می‌خواست که اجازه نشر کتاب را بدهد[vi].

نسین نگارش نامه‌های خود را ادامه داد و به‌جز دولت از قوه قضائیه و مردم هم خواست که به این تصمیم بی‌توجه نباشند و تبعات این تصمیم را جدی بگیرند، چرا که این تصمیم آزادی‌های فردی و اصل لائیسیته ترکیه را زیر سؤال می‌برد. البته همین رفتار، به‌علاوه انتشار پاره‌هایی از این کتاب در روزنامه آیدینلیک، انگشت اتهام را به سوی عزیز نسین گرفته بود و همین هم عامل وقوع «قتل‌عام مادیماک» بود.

نسین در حالی خواستۀ خود را فریاد می‌زد که پیش از وقایع هتل مادیماک تهدید جانی شده بود؛ مسئله‌ای که در ۳۰ نوامبر ۱۹۹۳ در صحن علنی مجلس ترکیه نیز مورد گفت‌وگو قرار گرفت. یکی از نمایندگان مجلس به وزیر کشور وقت از وضعیت عزیز نسین خبر می‌دهد. او می‌گوید که «در ایران علیه شخص وی فتوا صادر شده و محکوم به قتل گردیده است.

همچنین در ترکیه نیز عده‌ای این فتوا را مورد تأیید قرار داده‌اند». او از وزیر می‌پرسد که آیا مورد هدف قراردادن کسی که در ترکیه قلم به دست گرفته، آزاد است؟ وزیر در پاسخ این عمل را جرم دانسته و عزیز نسین را زیر چتر حمایت دولت می‌خواند و می‌گوید که او در استانبول توسط یک تیم مکانیزه سه‌نفره محافظت می‌شود. این داده نشان می‌دهد که پیش از وقایع هتل مادیماک او مورد تهدید بوده اما شواهد حاکی است که این تیم خارج از استانبول او را همراهی نمی‌کرده است.

چرا همه‌چیز به نام عزیز نسین تمام شد؟

احمد نسین پسر عزیز نسین می‌گوید یک روز صبح اندکی بعد از آن‌ که دوغو پرینچک از زندان آزاد شده بود، بخشی از کتاب آیات شیطانی در روزنامه آیدینلک که صاحب امتیازش پرینچک بود و نسین هم در آن مطالب خود را می‌نوشت منتشر شد. وی می‌گوید با وجود آن‌که می‌دانست پدرش در حدی که بتواند این کتاب را ترجمه کند انگلیسی نمی‌دانست، باز از او می‌پرسد که آیا این نوشته ترجمه اوست، که با بی‌خبری پدرش از چاپ این متن مواجه می‌شود. احمد نسین می‌گوید که بعدها فهمید این نوشته‌ها را دختری به درخواست دوغو پرینچک ترجمه کرده بود بی‌آن‌که به‌خاطر شرایط موجود، نظری از دیگر کارکنان این روزنامه پرسیده باشد.

این روزنامه در زمان انتشار بخش دوم ترجمه بر اساس تصمیم دادگاه جمع‌آوری شد. انتشار ترجمه چهار روز دیگر هم ادامه یافت اما همه نسخه‌ها با دستور دادگاه جمع‌آوری می‌شد. روزنامه کار جالبی هم انجام داد و در روز سوم، به‌جای منتشرکردن ترجمه، بخشی از ترجمه قرآن را، اما با همین عنوان، منتشر می‌کند ولی باز هم روزنامه جمع‌آوری می‌شود که این خود نشان می‌دهد دادگاه بی‌آن‌که متن منتشرشده را بخواند، تصمیم به جمع‌آوری می‌گرفته است.

جدا از این توضیحات پسر، عزیز نسین چند روز پیش از آن‌که روزنامه آیدینلیک بخشی از این کتاب را منتشر کند، می‌گوید «من این کتاب را نخوانده‌ام، رفتار من بر اساس کتاب آیات شیطانی نیست، این برای من در مقام دوم قرار دارد. مسئله من این است که ترجمه و نشر این کتاب در ترکیه ممنوع است» و ادامه می‌دهد که «من مخالف این ممنوعیتم؛ ممنوعیتی که با تصمیم سازمان دیانت آغاز شد و دولت این را به حکم تبدیل کرد».

اما بعد از انتشار این ترجمه‌ها در روزنامه، محمت نوری یلماز، رئیس سازمان دیانت ترکیه، «او را فردی دانست که با عقده حقارت در مدارس فراماسونری درس خوانده و از موهبت اخلاق بی‌بهره است». وی گفت دلیلی ندارد که فردی این مسئله را چهار سال مدام مطرح کند مگر این‌که پشت آن نیت دیگری داشته باشد[vii].

اما این تنها واکنش به عزیز نسین نبود. او با انتقادهای سلمان رشدی و ناشر آثار رشدی نیز مواجه شده بود. آن‌ها مدعی بودند که نسین بدون آن‌که حق نشر کتاب را خریداری کند به ترجمه و نشرش دست زده و حتی او را به تحریک محافظه‌کاران ترکیه متهم کردند. عزیز نسین در نامه‌ای خطاب به ناشر نوشت «هدف من از انتشار این رمان سلمان رشدی نه خدمت به نویسنده و نه تحریک محافظه کاران ترکیه است، برای من پروژه سلمان رشدی اهمیتی ندارد؛ ما مشکلات خودمان را داریم و از آن‌ها دفاع می کنیم که بسیار مهم‌تر از کتاب او هستند».

عزیز نسین و سلمان رشدی بعد از این درگیری‌های قلمی در اواخر تابستان سال ۱۹۹۳ دیدار کردند. این دیدار در آلمان و تحت تدابیر شدید امنیتی انجام شد. در این دیدار این دو نویسنده، چنان‌که سلمان رشدی می‌گوید، اختلافات را حل کردند و دلیل این موضع‌گیری‌ها را اطلاعات اشتباهی اعلام کردند که به آن‌ها داده شده بود.

رشدی همچنین عزیز نسین را مدافع شجاع ارزش‌های دموکراتیک دانست. این دو که در مقابل دوربین خبرنگاران ترک همدیگر را ملاقات کرده بودند، بنیادگرایی و تروریسم را محکوم کردند.

ترکیه در روزگار بدون عزیز

سال‌ها بعد از درگذشت عزیز نسین (۱۹۹۵) و با فرو نشست دعواها بر سر این کتاب در ترکیه، به ناگاه در ینگه دنیا سلمان رشدی در ۱۲ آگوست ۲۰۲۲ توسط هادی مطر ۲۴ ساله لبنانی‌الاصل مورد حمله قرار گرفت. این اقدام باعث شد تا بار دیگر همه حوادث تاریخی به صحنه بازگردند. اما در ترکیه امروز جار و جنجال چندانی به‌پا نشد و حتی اکثر مقامات ترکیه در مورد این حادثه هیچ واکنشی نشان ندادند.

با این حال در زمینه واکنش‌های مردمی در ترکیه هم مانند بسیاری از جوامع اسلامی دو جریان مختلف در مقابل این رویداد به وجود آمد. بخشی از جامعه ترکیه با یادآوری محتوای این کتاب، از این‌که او مورد سوءقصد قرار گرفته اظهار خوشحالی کردند و حتی در شبکه‌های اجتماعی برخی مرگش را آرزو کردند و چنین سرانجامی را سزای هر کسی دانستند که به پیغمبر اسلام و اهل بیت او اهانت کند.

حتی برخی از رسانه‌های دینی کشور او را ملعون خطاب کردند.

در مقابل، گروهی دیگر از این واقعه اظهار تنفر کردند و بر آزادی قلم تأکید کردند. حتی در این جناح برخی سکوت اهل دین در مقابل چنین رویدادی یا حمایت آن‌ها را راهی برای تکرار چنین وقایعی دانستند. اگر عزیز نسین زنده بود، آیا به این واکنش‌ها بسنده می‌کرد؟

[i] نام ناشر آن کاراگونش (خورشید سیاه) است.
[ii] Özal’a Çağrı, Milliyet, 16 Şubat 1989, s.4
[iii] Musevi’den de Ölüm Emri, Milliyet, 18 Şubat 1989, s. 8
[iv] Şeytan Ayetleri Yayınlanmasın, Milliyet, 15 Mart 1989, s. 10
[v] Nesin, Aziz, Açık Mektup, Aydınlık, 28 Mayıs 1993.
[vi] Nesin, Aziz, Hükümete Dilekçe, Aydınlık, 4 Haziran 1993.
XS
SM
MD
LG