به تازگی چندین هزار صفحه از آثار دستنویس و اغلب منتشرنشده لوئی فردینان سلین، نویسنده بزرگ قرن بیستم فرانسه و خالق رمانهای معروف «سفر به انتهای شب» و «مرگ قسطی» پس از گذشت نزدیک به ۸۰ سال از مفقود شدنشان، در این کشور پیدا شده و «اتفاقی» ادبی را رقم زده است.
این دستنوشتهها که شامل حدود شش هزار صفحه است، پیشتر در جریان آزادسازی پاریس در سال ۱۹۴۴ از آپارتمان نویسنده در یکی از محلههای شمال این شهر دزدیده شده بود.
اواخر ماه ژوئیه، وراث سلین و همسرش، از پیدا شدن این دستنوشتهها خبر دادند، اما این خبر به طور عمومی اولین بار در اوایل ماه اوت در روزنامه لوموند همراه با جزئیاتی منتشر شد.
همچنین خبرگزاری فرانسه و روزنامه لوموند در گزارشهای تحقیقی جداگانهای همراه با عکسهای اختصاصی از این دستنوشتهها، به چند و چون پیدا شدن آنها پرداختند.
دستنوشتههای تازه کشفشده سلین به مدت ۱۵ سال از سوی ژان پییر تیبودا روزنامهنگار و منتقد ادبی که قبلا برای روزنامه لیبراسیون چاپ پاریس کار میکرد، نگهداری میشده و او ادعا کرده این دستنوشتهها را از یکی از خوانندگانش که هویتش را فاش نکرده، گرفته است.
سرنوشت ۷۷ ساله دستنوشتهها
در سال ۱۹۴۴، در حالی که سلین به همدستی با نازیها متهم بود، به آلمان فرار کرد. در آن زمان، نیروهای آمریکایی و متحدانشان برای شکست دادن نازیها وارد نرماندی در شمال غربی فرانسه شده بودند.
سلین در دوران جنگ جهانی دوم مطالبی نوشته و کارهایی کرده بود، از جمله رفتوآمد با سفارت آلمان، که او را به یکی از مشهورترین دوستان فرانسوی نازیها تبدیل کرده بود.
اما چپاولگران، در ورودی آپارتمان سلین در محله مونمارتر پاریس را شکستند و دستنوشتههای او از جمله نسخههای اولیه برخی از رمانهایش را به سرقت بردند.
بعداً خود سلین که تا ۱۷ سال پس از این ماجرا، یعنی تا سال ۱۹۶۱ زنده بود، همواره در برخی از نوشتههایش اعلام کرده بود که در این سرقت، دستنوشتههای رمان «معرکه» (Casse-pipe) نیز دزدیده شده است.
او این رمان که داستان حضور داوطلبانه یک نفر در جنگ را بازگو میکند، و دو رمان «سفر به انتهای شب» و «مرگ قسطی» را یک سهگانه ادبی میدانست. بخش مهمی از این سه کتاب برگرفته از تجربهها و خاطرات خود نویسنده از دوران کودکی تا زمان جنگ جهانی دوم است.
در حالی که رمان «معرکه» با حجم بسیار اندکی نسبت به دو رمان دیگر، برای اولین بار در سال ۱۹۴۹ منتشر شد، همواره بحث بر سر ناتمام بودن این رمان وجود داشته است.
برخی از منتقدان عقیده داشتند که این رمان اساساً یک رمان ناتمام است که سلین عمداً آن را به پایان نرسانده، و برخی دیگر نیز میگفتند که مابقی آن در یک آتشسوزی که پس از مرگ سلین در آپارتمانش رخ داد، از بین رفته است.
اما کشف جدید نشان میدهد که حقیقت ماجرا را خود سلین بارها گفته بود؛ مثلاً در رمان «قصر به قصر» که در سال ۱۹۵۷ منتشر شد، نوشته است: «آنها برایم چیزی باقی نگذاشتند... حتی یک دستمال، حتی یک صندلی، حتی یک صفحه از دستنوشتهها...»
یا در نامه به دوستش پییر مونیه که در سال ۱۹۵۰ نوشت، آورده است: «باید همه جا بگویید که اگر رمان معرکه ناقص است، باید بگویید آنهایی که پاکسازی میکردند ۶۰۰ صفحه باقیمانده رمان را در زبالهدانهای خیابان ژونو انداختند.»
سلین همچنین میگفت که «غارتگران» نسخه دستنویس رمان حجیم «وصیتنامه شاه کروگولد» را که تقریباً هیچ بخشی از آن منتشر نشده، به سرقت بردند.
این نویسنده حتی چند روز پیش از مرگش، در رمانی که چند سال پس از مرگش منتشر شد (Rigodon) نوشت: «آنان به اندازه کافی از من دزدیدند، به اندازه کافی چمدانم را خالی کردند، همه چیز را بردند! آه، میخواهم که به من پس دهند!»
در این سالها و دهههای گذشته، همواره محققان و به ویژه زندگینامهنویسان به دنبال سرنخی از این دستنوشتههای گمشده سلین بودند؛ از پرسوجو از بازماندگان سلین و حتی بازماندگان مأموران پس از جنگ، تا زیر و رو کردن حراجیها که گهگاهی نوشتههای نویسندگان را به حراج میگذارند.
مرگ همسر و وارث اصلی سلین در هشتم نوامبر ۲۰۱۹، به نظر میرسید نقطه پایانی بر این جستوجوها بود. اما چند ماه بعد، ژان پییر تیبودو با یک وکیل متخصص نشر در پاریس تماس گرفت و از وجود چنین دستنوشتههایی خبر داد.
بعداً او که خودش آثار متعددی در زمینه تئاتر نوشته اما چندان نشان نداده که شیفته سلین است، به روزنامه لوموند گفت: «چند سال پیش، یک خواننده روزنامه لیبراسیون با من تماس گرفت و گفت میخواهد این اسناد را به من بدهد. روز قرار، او با ساکهایی پر از دستنوشته آمد. آنها دستخط لوئی فردینان سلین بود. او دستنوشتهها را به یک شرط به من داد: این که قبل از مرگ همسر سلین آنها را علنی نکنم، زیرا او که یک چپی بود، نمیخواست همسر سلین را ‘پولدار’ کند.»
به گفته تیبودو، این اسناد زمانی به او داده شد که هنوز در روزنامه لیبراسیون کار میکرد. او توضیحات بیشتری درباره چگونگی دریافت این دستنوشتهها ارائه نکرده و در پاسخ به این که مشخصات دارنده پیشین این دستنوشتهها که بوده، بر این نکته تأکید کرده که روزنامهنگاران گاهی منابع خود را فاش نمیکنند.
همچنین این روزنامهنگار باسابقه گفته که در قبال دریافت این دستنوشتهها هیچ پولی به آن فرد نداده است.
وقتی این دستنوشتههای سلین به دست تیبودو افتاد، بسیاری از آنها بر اثر رطوبت آسیب دیده بود؛ مشخص بود که آنها برای مدتهای طولانی در یک انبار مرطوب مانده بودند.
این روزنامهنگار مدتها طول کشید تا دستنوشتهها را مرتب کند و پس از مرگ همسر سلین بود که با وراث زوج سلین تماس گرفت و همه این آثار را به دفتر مرکزی مبارزه با قاچاق کالاهای فرهنگی فرانسه تحویل داد.
با این حال او در همان مرکز بود که مورد بازجویی قرار گرفت و بعداً نیز وراث سلین از او به اتهام «مخفی کردن سرقت» شکایت کردند.
محتوای دستنوشتهها و اعلام آمادگی گالیمار
در میان حدود شش هزار صفحه از دستنوشتههای تازه پیدا شده سلین، ۶۰۰ صفحه دستنویس رمان «معرکه» و هزار صفحه از «مرگ قسطی» و دیگر نوشتههای سلین از همه بیشتر توجهها را جلب کرده است.
اما در میان این آثار و اسناد، دو متن منتشر نشده مهم نیز وجود دارد؛ یکی در مورد جنگ جهانی اول است و دیگری درباره دورانی که سلین در لندن زندگی میکرد.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی درباره این دستنوشتهها به نظر برخی منتقدان ادبی و متخصصان آثار سلین اشاره کرده که معتقدند این متون، به ویژه در فهم کارهای مهم نویسنده از جمله رمان «معرکه» به خوانندگان کمک میکند.
همچنین در میان آثار تازه کشف شده، صفحاتی از یک نامه منتشر نشده از روبر برازییاک به سلین وجود دارد. برازییاک روزنامهنگار و شاعر فرانسوی بود که با رژیم ویشی همکاری میکرد.
اسناد دیگری نیز در این مجموعه وجود دارد که سلین از آنها برای نوشتن آثار جنجالی یهودستیزانهاش بهره برده بود.
پس از اعلام رسمی و عمومی دستنوشتههای تازه کشف شده لوئی فردینان سلین، آنتوان گالیمار، مدیر انتشارات معتبر و قدیمی گالیمار در پاریس بر نقش «انحصاری» این انتشارات در انتشار آثار این نویسنده تأکید کرد.
در حالی که انتشارات گالیمار، دارای بیش از ۱۰۰ سال سابقه در حوزه نشر، از سال ۱۹۵۱ با موافقت خود سلین، آثار او را منتشر کرده، آنتوان گالیمار در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه بر این که خود سلین اهمیت زیادی به این دستنوشتهها میداد و انتشارات گالیمار «وظیفه» دارد این آثار را منتشر کند، تأکید کرد.
او همچنین از قراردادی خبر داد که در زمان زنده بودن همسر سلین، میان انتشارات گالیمار و او درباره انتشار «همه آثار منتشر نشده سلین در آینده» به امضا رسیده است.
با توجه به این که انتشارات گالیمار اعلام کرده که برای انتشار این دستنوشتهها با متخصصان آثار سلین مشورت خواهد کرد و دقت زیادی را به کار خواهد بست، پیشبینی میشود روند انتشار این دستنوشتهها نسبتاً طولانی باشد.
قرار است در ماه سپتامبر اولین قرارها میان وراث سلین که اکنون این دستنوشتهها در اختیار آنان است و انتشارات گالیمار گذاشته و درباره چگونگی انتشار آنها تصمیمگیری شود.
همچنین قرار است نسخه دستنویس «مرگ قسطی» به کتابخانه ملی فرانسه واگذار شود که معمولاً دستنویس آثار معروف ادبیات فرانسه را نگهداری میکند. پیشتر در سال ۲۰۰۱، اولین نسخه دستنویس «سفر به انتهای شب» به این کتابخانه اهدا شده بود.
فرهنگ و ادبیات فرانسه
درگذشت ژان لوک نانسی؛ شاگرد دریدا، استاد فلسفه و مفسر سینمای کیارستمیمارسل پروست؛ از بورژوازی پاریسی تا عرفان ایرانیصدسالگی فردریک دار؛ جنایت به زبان عامیانهجنون و مرگ؛ دو روی سکه جنگداستان دختری که کافکا و هدایت را ملاقات کردداستان واقعی سفر میلان کوندرا به «زشتترین» شهر فرانسهآیا مارگریت دوراس فمینیست بود؟شارل دوگل؛ ژنرالی که با قلم مأنوستر بود و میخواست کتابدار باشدپدر مارسل پروست در ایران در جستوجوی چه بود؟انتشار رمانی از دوبووار که سارتر مخالف چاپش بودموزه ژاک شیراک؛ یا چگونه هنر را از یک سیاستمدار بیاموزیمآتشسوزی نتردام؛ چرا «اسطوره پاریس» مهم است؟