طنزنوشتهای از جلال سعیدی
خبر ابقای آقای جنتی در سمت دبیری شورای نگهبان در ۹۷ سالگی را از رادیوفردای برزخ شنیدیم. بعد از خبر هم تعدادی از مسئولان برزخ در برنامهای دیگر از رادیوفردای برزخ داشتند با هم بحث میکردند که چطور میشود جذابیتهای برزخی را برای انسانهایی که بر نپیوستن به ملکوت اعلی پافشاری میکنند بالا ببرند تا خودشان به زبان خوش به ملکوت اعلی بپیوندند.
در نهایت هم بحثشان به جایی نرسید و فقط مقرر شد ضمن تأکید بر تساوی همۀ اموات در زمینۀ بهره بردن از حق مرگِ بهموقع، بودجۀ تهاجمی و اعتمادبهنفس عزرائیل را افزایش دهند و پروژۀ شلیک آزمایشی عزرائیل دو را تسریع بنمایند.
مرحوم احمد آقا تماس گرفت. گفت امام بهشدت نگراناند. گفتیم ما هم بهشدت نگرانیم، ولی زنگ نمیزنیم به شما بگوییم. احمد آقا گفت نگرانی امام این است که این ماجرای بازگشت گشت ارشاد به خیابانهای زمین را هم بیندازند گردن ایشان و فحشهای مردمیاش برای امام ارسال شود، چون الان هیچکدام از نهادها در زمین زیر بار این مسئله نمیروند.
تازه متوجه نگرانی حضرت امام شدیم. در برزخ هر فحشی را که از سمت زمین برای میتِ مشخصی ارسال میشود، در ادارۀ کل ساماندهی فحشهای ارسالی بررسی کرده، قابل پخشهایشان را به اطلاع عموم ساکنین برزخ رسانده و توی جمع فرد را ضایع میکنند. غیر قابل پخشهایشان را هم به صورت اشیاء برزخی برای میت ارسال میکنند تا خودش در خلوت فکری به حال آنها بکند.
مثلاً وقتی ویدیوی نحوۀ مدیریت ما بر جلسۀ مجلس خبرگان انتخاب آقای خامنهای بهعنوان رهبری نظام لو رفت، ادارۀ مربوطه اشیاء مختلف برزخی مثل کوسه پلاستیکی، آفتابه قرمز، شاخ گاو نر، بازوی خر بالغ، دسته بیل کج، تندیس مرحوم آقای خلخالی، غده تیروئید مرحوم لاجوردی و کلی اجسام حجیم دیگر را برای ما فرستادند که واقعاً تحویل گرفتن همۀ آنها سخت بود.
مرحوم احمد آقا میگفت دیروز مرحوم امام تلاش کرده وارد خواب آقای خامنهای بشود اما ظاهراً حتی خواب ایشان هم بهشدت تحت محافظت قرار دارد، چون امام در گنبد آهنین خواب رهبری گیر کرده و از چند ناحیه بسیار حساس مورد هدف قرار گرفته و در نهایت در اطراف قلعه حسنخان سقوط کرده است.
گفتیم حالا اگر ایشان موفق میشد به خواب رهبری برود، میخواست به او چه بگوید؟ احمد آقا گفت آقا میخواسته در خواب از رهبری بخواهد مثل زمان حیات ایشان یک بار دیگر دست مبارک امام را ببوسد و از ایشان به عنوان بنیانگذار نظام اسلامی و خلاصۀ همه خوبیها تعریف کند.
گفتیم همین؟ گفت بله، امام این روزها خیلی با روزهای اوج حیاتش فاصله دارد و دلش برای آن روزها تنگ است و حتی چند بار درخواست داده همۀ مقامات حاضر در برزخ نظام یک بار دیگر برای دستبوسی از ایشان صف بکشند، اما متأسفانه وقتی این ایده را با مرحوم منتظری مطرح کردند، درگیری فیزیکی پیش آمد و امام و نایب سابقاً برحقش ساعتها داشتند فنون کونگفو پاندای برزخی را روی هم تمرین میکردند و آخرش اگر مرحوم مطهری نرسیده و سوت پایان را نزده بود، معلوم نبود کار به کجا میکشد.