محمدمهدی دادگو، از مدیران پیشین بنیاد سینمایی فارابی و از تهیهکنندگان شناختهشدۀ سینمای بعد از انقلاب ایران، میگوید برای بازگشت داریوش مهرجویی از فرانسه به کشور با مدیران ارشد سینمایی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی گفتوگو کرده بود.
آقای دادگو در گفتوگو با مجلۀ هفتگی «صحنۀ» رادیوفردا برای نخستین بار جزئیاتی را از مذاکراتی بیان کرده است که منجر به بازگشت فیلمساز سرشناس سینمای ایران به کشور در اواسط دهۀ ۶۰ خورشیدی شد.
داریوش مهرجویی در بهار سال ۱۳۶۰، پس از توقیف فیلم «حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق»، همراه خانوادهاش ایران را ترک کرد و در فرانسه مقیم شد. او تلاش میکرد کار فیلمسازی را در فرانسه پیگیری کند و همراه غلامحسین ساعدی، نویسنده و نمایشنامهنویس، چند فیلمنامه برای ساخت در فرانسه نوشت. او همچنین فیلم مستند «سفر به سرزمین رمبو» را همان زمان در فرانسه ساخت.
محمدمهدی دادگو پیش از انقلاب از مدیران بخش مالی تلویزیون ملی ایران بود. او پس از انقلاب مدیریت تولید سریال «هزاردستان» به کارگردانی علی حاتمی را بر عهده داشت. او با تشکیل بنیاد سینمایی فارابی برای چند سال مدیر تولید این نهاد سینمایی شد و در عین حال مورداعتماد برخی فیلمسازان متفاوت و نزدیک به جریان روشنفکری بود. او اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ تهیهکنندگی چند فیلم شاخص آن زمان ازجمله فیلم «بانو»ی داریوش مهرجویی را در دفترش انجام داد.
در کارنامۀ فیلمسازی داریوش مهرجویی، فیلمساز برجسته و مهمی که ۲۲ مهرماه در ۸۴ سالگی همراه همسرش در خانهاش کشته شد، فیلم «بانو» جایگاه خاصی دارد؛ فیلمی که به دلیل مضمون، کیفیت پرداخت نهایی و همچنین سرنوشت پرفراز و نشیبش از ساخت تا توقیفِ چند ساله، همچنان بحثانگیز و قابل بررسی دوباره است.
این فیلم داستان زنی از طبقه مرفه و آشنا به کتاب و تاریخ و شعر است که سرخورده و دلشکسته از خیانت همسرش، آگاهانه خانۀ اعیانیاش را مأمن افرادی فقیر و محروم و «مستضعف» میکند؛ افرادی که بهتدریج خانه را رو به ویرانی میبرند.
محمدمهدی دادگو و مجید مدرسی تهیهکنندگان فیلم «بانو» بودند.
آقای دادگو دربارۀ اقداماتش برای بازگشت داریوش مهرجویی به نقش مهم عزتالله انتظامی، بازیگر سرشناس و فقید هنرهای نمایشی، اشاره میکند و میگوید سال ۱۳۶۱ در جریان تولید فیلم «حاجی واشینگتن» در ایتالیا، عزتالله انتظامی بازیگر اصلی این فیلم پیش از دیگران به آلمان سفر کرد، برای دیدار فرزندش.
بهگفتۀ محمدمهدی دادگو، آقای انتظامی در این سفر موفق شد ملاقاتهایی با تعدادی از سینماگران ایرانی مقیم اروپا ازجمله سهراب شهیدثالث، داریوش مهرجویی و هوشنگ بهارلو انجام بدهد.
محمدمهدی دادگو میگوید برای عزتالله انتظامی که از طریق فیلم «گاو» و داریوش مهرجویی به صورت جدی وارد سینما شده بود، اهمیت زیادی داشت که مهرجویی «فرد محفلی» و غیرفعالی نباشد و برگردد.
آقای دادگو اما میگوید داریوش مهرجویی به دلیل آنچه از شرایط ایران میدید و میشنوید، برای بازگشت مقاومت میکرد. آقای دادگو میگوید داریوش مهرجویی بهخاطر توقیف فیلم «حیاط پشتی مدرسه آفاق» آسیب روحی و کاری خورده بود و از اخباری که میشنید و صحبتهای اطرافیان و دیگران مایل نبود بازگردد، اما نهایتاً آمد.
Your browser doesn’t support HTML5
محمدمهدی دادگو میگوید، در زمان تولید فیلم «کمالالملک»، عزتالله انتظامی شماره تلفن داریوش مهرجویی در فرانسه را به او میدهد و وی (دادگو) از ایران چند بار با او تماس میگیرد. آقای دادگو با اشاره به تشکیل بنیاد فارابی و بهگفتۀ او «جدی شدن ماجرای سینما»، تأکید میکند که با دادن قول همکاری برای تولید فیلم بعدی داریوش مهرجویی در ایران، او را راضی به بازگشت کردیم.
بیشتر در این باره: وقتی داریوش مهرجویی در پاریس احمد هامون بودمحمدمهدی دادگو در پاسخ به این پرسش که آیا او برای بازگشت بدون مشکل داریوش مهرجویی به ایران از مسئولان آن زمان دولت جمهوری اسلامی تضمینهایی گرفته بود، میگوید تضمین به آن معنا داده نشد. او اما تأیید میکند که همراه با عزتالله انتظامی دیدار و مذاکراتی در این باره با محمد بهشتی، مدیرعامل وقت بنیاد سینمایی فارابی، داشت.
او همچنین تأیید میکند که فخرالدین انوار، معاون وقت سینمایی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی، هم در جریان این موضوع قرار گرفته و با بازگشت داریوش مهرجویی موافقت کرده بود. آقای دادگو میگوید انجام این مذاکرات و موافقت مقامهای مسئول سینمایی را به داریوش مهرجویی منتقل کرده بود.
محمدمهدی دادگو که در آن زمان از مدیران تولید بنیاد فارابی بود، یادآور میشود که در آن مقطع زمانی در اواسط دهه ۶۰، قدرت مدیران سینمایی وزارت ارشاد بسیار زیاد بود و همان قدرت باعث شد تا باوجود فشارهای زیاد بهخاطر تعابیر مطرحشده از فیلم «اجارهنشینها» توانستند آن فیلم را به نمایش درآورند.
او به یاد میآورد که در زمان صدور پروانهنمایش فیلم «اجارهنشینها» فشارها و «تفاسیر» و «تعابیر» بسیار زیادی در راستای جلوگیری نمایش این فیلم از طرف حوزه هنری و مراکز دیگری وارد شد، اما بهخاطر قدرت آن زمان مدیریت سینمایی نهایتاً فیلم به نمایش درآمد.
محمدمهدی دادگو با شرح روند تولید فیلمهای «شیرک» و «هامون»، دربارۀ ساخت فیلم «بانو» میگوید داریوش مهرجویی ایدهای دربارۀ ساخت یک چهارگانه با محوریت زن داشت که اولین آنها در دفتری ساخته شد که او با مجید مدرسی داشت به نام «کادر فیلم».
آقای دادگو در همان سالها فیلمهای دیگری ازجمله «دندان مار» ساختۀ مسعود کیمیایی، «پردۀ آخر» ساختۀ واروژ کریممسیحی و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» ساختۀ محسن مخملباف را تهیه کرد.
آقای دادگو میگوید شرایط تولید فیلم «بانو» به خوبی پیش رفت اما در آن زمان مدیران سینمایی وزارت ارشاد در ضعیفترین موقعیت خود قرار داشتند. او میگوید در بازبینی نمایش فیلم «بانو» در جشنوارۀ فیلم فجر سال ۱۳۷۰، آن را «ضد همه چیز» دانستند.
او به یاد میآورد که باوجود درج نام فیلم «بانو» در کاتالوگ جشنوارۀ فیلم فجر، گروههای بازبینی وزارت ارشاد قادر به گرفتن تصمیم نهایی دربارۀ نمایش یا عدم نمایش فیلم نبودند و چنین وضعیتی در شورای پروانه نمایش هم وجود داشت. سرانجام پس از یک نوبت نمایش فیلم در سالن سینمای مخصوص وزارت ارشاد برای عدهای که بهگفتۀ او «دعوت شده بودند»، تصمیم به توقیف فیلم گرفته شد.
در آن زمان نشریات نزدیک به رهبر جموری اسلامی از جمله روزنامۀ کیهان به مدیریت مهدی نصیری و ماهنامۀ سوره به سردبیری مرتضی آوینی انتقادات شدیدی از عملکرد وزارت ارشاد و همچنین مدیریت سینمایی وقت انجام میدادند. این زمانی بود که علی خامنهای نظرات معروف به «تهاجم فرهنگی»اش را مطرح کرده بود.
بهدنبال فشارها بر وزارت ارشاد آن زمان، محمد خاتمی سال ۱۳۷۱ از وزارت ارشاد استعفا کرد و مدیران سینمایی همراهش هم به فاصلۀ یک سال بعد از سِمتشان کنار رفتند.
توقیف فیلم «بانو» تأثیر شدیدی بر مسیر و فعالیت سازندگانش گذاشت. محمدمهدی دادگو با اشاره به این نکته میگوید روند فعالیت برخی عوامل فیلم ازجمله بیتا فرهی، بازیگر اصلی این فیلم، کاملاً تغییر کرد و بهگفتۀ او «در حقش اجحاف شد».
فیلم «بانو» پس از تحولات خرداد ۷۶ رفع توقیف و از ۲۲ مهر ۱۳۷۷ در تهران اکران شد، درحالیکه بهگفتۀ آقای دادگو این «تصور نزد مخاطبان وجود داشت که نسخۀ سانسورشدۀ این فیلم اکران شده و به همین دلیل از آن استقبال نشد».
محمدمهدی دادگو با ابراز تأسف از قتل داریوش مهرجویی و همسرش، وحیده محمدیفر، در این گفتوگو با رادیوفردا ابراز اطمینان میکند که نسلهای بعدی رنجی را که آقای مهرجویی کشید، درک خواهند کرد و آثارش در بلندای تاریخ فرهنگی ایران باقی خواهد ماند.
بیشتر در این باره:
گفتوگو با داریوش مهرجویی که بزرگترین مشکل همیشگیاش سانسور بودعلی مصفا: قتل مهرجویی تیغ کشیدن بر پیکر فرهنگ و هنر ایران استقتل داریوش مهرجویی؛ به مسلخ بردن روشنفکری معاصرواکنشها به قتل مهرجویی و محمدیفر؛ «یادآور قتل فروهرها است»داریوش مهرجویی و «کلاهی که جمهوری اسلامی بر سر مردم گذاشت»؛ گفتوگو با حسن صلحجو