رسانهها در ایران به نقل از رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی از برنامههایی برای جستجو و کاوش در آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد، گزارشهایی منتشر کردهاند.
احمد خوشنویس، رئیس این پژوهشگاه، احتمال داده است که پیکر بنیانگذار فرمانروایی هخامنشیان، مومیایی شده و زیر آرامگاه جای گرفته باشد.
رضا مرادی غیاث آبادی، کارشناس پژوهشهای تاریخی در ایران، به پرسشهای رادیو فردا در این زمینه پاسخ داده است.
من نمیدانم که چرا آقایان در این دو سال اخیر تا این حد سعی میکنند از نام کوروش یاد کنند؟ و به قولی خودشان را به او بچسبانند که این روش متداولی در بسیاری از جاها شده است. به هر حال یکروز سخن از آمدن منشور کوروش به ایران میشود و روز دیگر صحبت از پیدا شدن بقایای ارتش کمبوجیه در مصر و از این قبیل قصهها مطرح است.
همان طور که گفتید تا کنون در ایران مومیایی پیدا نشده است. چند باری هم که خبر پیدا شدن مومیایی مطرح شده بعدها روشن شده است که همه نمونههای ذکر شده، قلابی بودهاند. البته اینکه ایشان گمان و احتمالی در این مورد بدهد اشکالی ندارد اما مهم این است که این گمانها از چه مستنداتی بهرهمند است؟ و با چه اسنادی پشتیبانی میشود؟
ایشان اول از همه به متنی مشهور به وصیتنامه کوروش استناد کردهاند که در آنجا کوروش گفته است که «بعد از مرگم بدنم را در خاک پاک ایران زمین دفن کنید». توجه کنید کسی که به عنوان رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی منصوب شده و درباره کوروش نظریهپردازی میکند و قصد تحقیقات در این زمینه را دارد، حتی از تشخیص دادههای مستند باستانشناسی و تاریخی و تفاوتش با شعر و ترانههای ذوقی که عدهای از برو بچههای اهل ذوق این روزها میسرایند و منتشر میکنند، عاجز است.
اینکه چنین وصیتنامهای از کوروش وجود دارد مطلبی است که عدهای اهل ذوق و سخنان شاعرانه و لطیفههای بذلهگویانه آن را ساختهاند و توی وبلاگهایشان مینویسند. اما این شایسته نیست که رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی از تفاوت بین این مطالب و دادههای علمی عاجز باشد.
البته در این متن به صراحت گفته نشده که در آنجا پیکر کوروش کبیر وجود داشته است، بیشتر صحبت و تأکید بر مقبره کوروش است. ولی علیرغم اینکه نشانههایی از مومیایی در ایران پیدا نشده، امکان بودنش وجود دارد. منتها این امکانها باید مستند به شواهد قابل اعتنا باشد و با روشهای پذیرفته شده، این نتیجه گرفته شده باشد.
فیالمثل ایشان ادعا میکند که در عمق ۳۵ متری آرامگاه کوروش امکان دارد که جسد مومیایی شده کوروش کبیر وجود داشته باشد. اما این ادعا باید با ابزارهای بخصوصی تشخیص داده شود که آیا چنین چیزی وجود دارد یا خیر؟ بهتر آن است که اول آن مکان با ابزارهای بخصوصی مورد ارزیابی قرار بگیرد و بعد خبرش را اعلام کنند.
بهتر بود قبل از اینکه این ادعاها مطرح شود با استفاده از دستگاههای سونوگرافی این ادعا مورد ارزیابی قرار میگرفت تا جنبه یک ادعای بازاری به خود نگیرد. مضافاً بر اینکه چنین دستگاهها و ابزارآلات پیشرفته باستانشناسی در ایران وجود ندارد.
در ایران، باستانشناسی آن جور که در دنیا متداول است، وجود خارجی ندارد. مهمترین ابزار باستانشناسی در ایران عبارت است از بیل و کلنگ و کمچه و جارو! یعنی حداقل امکانات بنایی معادل حداکثر امکانات باستانشناسی در ایران است. خوب است که مقداری به فکر باستانشناسی و حفاظت از آثار باستانی در ایران باشند.
احمد خوشنویس، رئیس این پژوهشگاه، احتمال داده است که پیکر بنیانگذار فرمانروایی هخامنشیان، مومیایی شده و زیر آرامگاه جای گرفته باشد.
رضا مرادی غیاث آبادی، کارشناس پژوهشهای تاریخی در ایران، به پرسشهای رادیو فردا در این زمینه پاسخ داده است.
- آقای غیاثآبادی، با توجه به اینکه منابع موجود تاریخی، نشانهای از سنت مومیایی کردن را نزد ایرانیان به دست نمیدهند، چگونه میشود چیزی را تصور کرد؟
من نمیدانم که چرا آقایان در این دو سال اخیر تا این حد سعی میکنند از نام کوروش یاد کنند؟ و به قولی خودشان را به او بچسبانند که این روش متداولی در بسیاری از جاها شده است. به هر حال یکروز سخن از آمدن منشور کوروش به ایران میشود و روز دیگر صحبت از پیدا شدن بقایای ارتش کمبوجیه در مصر و از این قبیل قصهها مطرح است.
همان طور که گفتید تا کنون در ایران مومیایی پیدا نشده است. چند باری هم که خبر پیدا شدن مومیایی مطرح شده بعدها روشن شده است که همه نمونههای ذکر شده، قلابی بودهاند. البته اینکه ایشان گمان و احتمالی در این مورد بدهد اشکالی ندارد اما مهم این است که این گمانها از چه مستنداتی بهرهمند است؟ و با چه اسنادی پشتیبانی میشود؟
ایشان اول از همه به متنی مشهور به وصیتنامه کوروش استناد کردهاند که در آنجا کوروش گفته است که «بعد از مرگم بدنم را در خاک پاک ایران زمین دفن کنید». توجه کنید کسی که به عنوان رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی منصوب شده و درباره کوروش نظریهپردازی میکند و قصد تحقیقات در این زمینه را دارد، حتی از تشخیص دادههای مستند باستانشناسی و تاریخی و تفاوتش با شعر و ترانههای ذوقی که عدهای از برو بچههای اهل ذوق این روزها میسرایند و منتشر میکنند، عاجز است.
اینکه چنین وصیتنامهای از کوروش وجود دارد مطلبی است که عدهای اهل ذوق و سخنان شاعرانه و لطیفههای بذلهگویانه آن را ساختهاند و توی وبلاگهایشان مینویسند. اما این شایسته نیست که رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی از تفاوت بین این مطالب و دادههای علمی عاجز باشد.
- آقای غیاثآبادی؛ سندی که وجود دارد نقل قولی است از آریستوبلوس، تاریخنویس اسکندر، که آن را آرین و استرابون، تاریخ نویسان یونانی، هم نقل کردهاند، که به هنگامی که وارد آرامگاه کوروش میشود میبیند که تابوت او شکسته شده و پیکرش بیرون از تابوت افتاده است. با توجه به اینکه زمان حیات اسکندر ۲۰۰ سال پس از حیات کوروش کبیر بوده است، آیا میتواند نشانهای از این باشد که پیکر کوروش مومیایی شده باشد؟
البته در این متن به صراحت گفته نشده که در آنجا پیکر کوروش کبیر وجود داشته است، بیشتر صحبت و تأکید بر مقبره کوروش است. ولی علیرغم اینکه نشانههایی از مومیایی در ایران پیدا نشده، امکان بودنش وجود دارد. منتها این امکانها باید مستند به شواهد قابل اعتنا باشد و با روشهای پذیرفته شده، این نتیجه گرفته شده باشد.
فیالمثل ایشان ادعا میکند که در عمق ۳۵ متری آرامگاه کوروش امکان دارد که جسد مومیایی شده کوروش کبیر وجود داشته باشد. اما این ادعا باید با ابزارهای بخصوصی تشخیص داده شود که آیا چنین چیزی وجود دارد یا خیر؟ بهتر آن است که اول آن مکان با ابزارهای بخصوصی مورد ارزیابی قرار بگیرد و بعد خبرش را اعلام کنند.
- البته آقای غیاثآبادی همین نکتهای که شما اشاره کردید، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، به آن اشاره کرده و گفته است که برای این کار باید از دستگاههای فنی و صوتی پیشرفته بهره برد و شناسایی کرد که آیا در زیر آرامگاه مذکور جسدی وجود دارد یا خیر؟
بهتر بود قبل از اینکه این ادعاها مطرح شود با استفاده از دستگاههای سونوگرافی این ادعا مورد ارزیابی قرار میگرفت تا جنبه یک ادعای بازاری به خود نگیرد. مضافاً بر اینکه چنین دستگاهها و ابزارآلات پیشرفته باستانشناسی در ایران وجود ندارد.
در ایران، باستانشناسی آن جور که در دنیا متداول است، وجود خارجی ندارد. مهمترین ابزار باستانشناسی در ایران عبارت است از بیل و کلنگ و کمچه و جارو! یعنی حداقل امکانات بنایی معادل حداکثر امکانات باستانشناسی در ایران است. خوب است که مقداری به فکر باستانشناسی و حفاظت از آثار باستانی در ایران باشند.