سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، اعلام کرد که محمد صدیق کبودوند رئیس زندانی این سازمان، برای اعزام به مراجع قضایی از زندان اوین خارج و پس از انتقال به شعبه ۵ بازپرسی منطقه ۲۳، با پابند و دست‌بند و غل و زنجیر به مهاباد منتقل شده است.
تونیا کبودوند، دختر محمد صدیق کبودوند، در ارتباط با این موضوع با رادیو فردا گفت‌وگو کرده و از نگرانی و دلهره‌های خود گفته است.
رادیو فردا: آخرین وضعیت آقای کبودوند چیست و چرا موضوع انتقال ایشان از اوین به مهاباد طرح شد؟
تونیا کبودوند: می‌خواهند پدر را اذیت کنند. با وجود اینکه ۱۱ سال حکم برای پدرم صادر کرده‌اند ولی پدر همچنان به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد و سازمان همچنان دارد کار خودش را انجام می‌دهد. اینها می‌خواهند با فشار آوردن به پدرم، سایر فعالیت‌های سازمان را تحت تأثیر قرار دهند تا بچه‌های سازمان مجبور باشند تحت این شرایط، فعالیت‌هایشان را کم کنند.
به همین دلیل هم هر روز ایشان را به دادگاه می‌برند یا اینکه به بهانه تغییر حکم از این دادگاه به آن دادگاه منتقل می‌کنند یا جابه‌جایشان می‌کنند و این انتقال‌ها هم ایشان را خیلی آزار می‌دهد.
ایشان را یکبار به مهاباد آورده بودند. دادگاهی هم برگزار شده بود و ایشان هم برگشته بودند. گویا قرار بود حکمی هم صادر بشود ولی گویا بازپرش شعبه ۵ دادگاه می‌گوید فکسمان خراب بوده و ما حکمی دریافت نکرده‌ایم. به پدرم می‌گویند شما فعلاً بروید.
این درحالی است که پدرم می‌گوید من یکبار دادگاهی شده‌ام و احتیاجی به دادگاه رفتن مجدد من نیست. اما ایشان را با رفتار بدی وادار می‌کنند که با غل و زنجیر سوار ماشین بشود و او را به مهاباد می‌برند. اما قاضی مهاباد از پذیرش ایشان خودداری کرده می‌گوید شما الان در بازداشت به سر می‌برید و این کار غیر قانونی است و من نمی‌توانم کار غیر قانونی انجام بدهم.
بعد از ۱۸ ساعت که ایشان در راه بوده‌اند باز هم او را برمی‌گردانند. در راه بازگشت هم به ایشان خیلی توهین می‌کنند. می‌گویند شما قرار بوده است مبلغی بپردازید. اما چون نپرداخته‌اید ما شما را تا اوین پیاده می‌بریم.
گویا زمانی که پدرم را به مهاباد می‌برند برای هزینه انتقال او به مهاباد و هزینه ماشین و مأمور از او طلب ۷۰۰ هزار تومان پول می‌کنند.
بله
بله. ایشان گفته بودند که چرا توی اخبار سایت‌ها، درخواست این مبلغ پول عنوان شده است. به پدرم گفته بودند حالا دوباره شما را به آنجا می‌فرستم تا کار دستتان بیاید! و وقتی پدرم اعتراض کرده بودند دستور می‌دهند که پدرم را با غل و زنجیر منتقل کنند. گویا مأمور پدرم را هل داده و حتی به ایشان بی‌احترامی کرده است.
حقیقتاً من هم این موضوع را نمی‌دانم که آیا گرفتن پول از زندانی قانونی است یا غیر؟ اما اینکه از یک نفر زندانی که خودش امکان تأمین پول را ندارد و حتی خانواده‌اش ناچارند برای گذران زندگی‌اش در ماه مبلغی هزینه کنند. درخواست ۷۰۰ هزار تومان، لااقل برای خانواده ما و حتی برای خود فرد زندانی، نوعی فشار است.
اما اینکه اگر این کار قانونی است پس چرا نسبت به انتشار خبرش اعتراض می‌کنند؟ راستش خود ما هم در این مورد درمانده‌ایم. خودشان می‌گویند که هزینه نقل و انتقال یک زندانی برای تأمین ماشین و هزینه مأمور با زندانی است. پس چرا دیگر نگران و ناراحت انتشار این خبر هستند؟
بیماری‌های ایشان با این شرایط عود کرده است. بخصوص اینکه دو بار سکته ناقص قلبی داشته‌اند و با وجود اینکه پزشکان اوین خودشان درخواست کرده بودند که ایشان باید بیرون از زندان مداوا شود، اما معاون دادستان، آقای حداد با این درخواست مخالفت کرده بود و نگذاشته بود ایشان را درمان کنند.
وی همچنان بیماری قلبی و تنفسی دارند و بیماری پرستات هم کماکان ایشان را رنج می‌دهد.
ایشان دو سه روز پیش با ما صحبت کردند و این ماجراها را هم خودشان توضیح دادند.
تا به حال ۲۸ ماه را در زندان سپری کرده‌اند و هنوز ۹ سال دیگر از حکمشان باقی است.
«هزینه انتقال زندانی به عهده دولت است»
در همین حال نسرین ستوده وکیل محمد صدیق کبودوند در گفت‌وگویی با رادیو فردا تأکید کرد که «به هیچ وجه هزینه نقل و انتقال زندانی پای خودش نیست و این هزینه‌ها برعهده دولت است».
خانم ستوده همچنین با اشاره به اینکه آقای کبودوند برای ابلاغ اوراق قضایی به مهاباد انتقال یافته، گفت که اساساً باید اوراق توسط مأمور ابلاغ یا توسط پست شهری به زندانی تحویل داده شود و نباید زندانی یا وکیل او برای ابلاغ اوراق قضایی به دادگاه احضار شوند.
این وکیل دادگستری اضافه کرد که درخواست چنین مبلغ هنگفتی با هزینه‌های جاری و با هر حساب و کتابی همخوانی ندارد و به نظر می‌رسد این درخواست صرفاً نوعی باج‌خواهی از ایشان بوده است.
خانم ستوده همچنین گفت که «دلایل اینهمه اعمال فشار بر آقای کبودوند حتی بر من که وکیل ایشان هستم، هنوز روشن نیست».
تونیا کبودوند: می‌خواهند پدر را اذیت کنند. با وجود اینکه ۱۱ سال حکم برای پدرم صادر کرده‌اند ولی پدر همچنان به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد و سازمان همچنان دارد کار خودش را انجام می‌دهد. اینها می‌خواهند با فشار آوردن به پدرم، سایر فعالیت‌های سازمان را تحت تأثیر قرار دهند تا بچه‌های سازمان مجبور باشند تحت این شرایط، فعالیت‌هایشان را کم کنند.
به همین دلیل هم هر روز ایشان را به دادگاه می‌برند یا اینکه به بهانه تغییر حکم از این دادگاه به آن دادگاه منتقل می‌کنند یا جابه‌جایشان می‌کنند و این انتقال‌ها هم ایشان را خیلی آزار می‌دهد.
- جدیدترین موضوعی که در مورد آقای کبودوند مطرح شده ماجرای غل و زنجیر کردن پدرتان است. موضوع غل و زنجیر کردن ایشان چیست؟
ایشان را یکبار به مهاباد آورده بودند. دادگاهی هم برگزار شده بود و ایشان هم برگشته بودند. گویا قرار بود حکمی هم صادر بشود ولی گویا بازپرش شعبه ۵ دادگاه می‌گوید فکسمان خراب بوده و ما حکمی دریافت نکرده‌ایم. به پدرم می‌گویند شما فعلاً بروید.
این درحالی است که پدرم می‌گوید من یکبار دادگاهی شده‌ام و احتیاجی به دادگاه رفتن مجدد من نیست. اما ایشان را با رفتار بدی وادار می‌کنند که با غل و زنجیر سوار ماشین بشود و او را به مهاباد می‌برند. اما قاضی مهاباد از پذیرش ایشان خودداری کرده می‌گوید شما الان در بازداشت به سر می‌برید و این کار غیر قانونی است و من نمی‌توانم کار غیر قانونی انجام بدهم.
بعد از ۱۸ ساعت که ایشان در راه بوده‌اند باز هم او را برمی‌گردانند. در راه بازگشت هم به ایشان خیلی توهین می‌کنند. می‌گویند شما قرار بوده است مبلغی بپردازید. اما چون نپرداخته‌اید ما شما را تا اوین پیاده می‌بریم.
- چه کسی و به چه دلیل باید مبلغی پرداخت می‌کرده است؟
گویا زمانی که پدرم را به مهاباد می‌برند برای هزینه انتقال او به مهاباد و هزینه ماشین و مأمور از او طلب ۷۰۰ هزار تومان پول می‌کنند.
- یعنی زندانی، خودش می‌بایست هزینه نقل و انتقالش را تقبل کند؟
بله
- گویا بازپرش شعبه ۵ دادگاه اعزام کننده، در این مورد مشکلاتی را به وجود آورده‌اند؟
بله. ایشان گفته بودند که چرا توی اخبار سایت‌ها، درخواست این مبلغ پول عنوان شده است. به پدرم گفته بودند حالا دوباره شما را به آنجا می‌فرستم تا کار دستتان بیاید! و وقتی پدرم اعتراض کرده بودند دستور می‌دهند که پدرم را با غل و زنجیر منتقل کنند. گویا مأمور پدرم را هل داده و حتی به ایشان بی‌احترامی کرده است.
- آیا دریافت هزینه نقل و انتقال یک زندانی از یک شهرستان به شهرستان دیگر از او قانونی است؟ اگر قانونی است چرا اجازه چاپ آن را در سایت‌ها نمی‌دهند؟ و اگر غیر قانونی است پس چرا اصلاً این مبلغ را درخواست می‌کنند؟
حقیقتاً من هم این موضوع را نمی‌دانم که آیا گرفتن پول از زندانی قانونی است یا غیر؟ اما اینکه از یک نفر زندانی که خودش امکان تأمین پول را ندارد و حتی خانواده‌اش ناچارند برای گذران زندگی‌اش در ماه مبلغی هزینه کنند. درخواست ۷۰۰ هزار تومان، لااقل برای خانواده ما و حتی برای خود فرد زندانی، نوعی فشار است.
اما اینکه اگر این کار قانونی است پس چرا نسبت به انتشار خبرش اعتراض می‌کنند؟ راستش خود ما هم در این مورد درمانده‌ایم. خودشان می‌گویند که هزینه نقل و انتقال یک زندانی برای تأمین ماشین و هزینه مأمور با زندانی است. پس چرا دیگر نگران و ناراحت انتشار این خبر هستند؟
- پدرتان از نظر کسالت‌هایی که به آن مبتلا هستند الان در چه وضعیتی به سر می‌برند؟
بیماری‌های ایشان با این شرایط عود کرده است. بخصوص اینکه دو بار سکته ناقص قلبی داشته‌اند و با وجود اینکه پزشکان اوین خودشان درخواست کرده بودند که ایشان باید بیرون از زندان مداوا شود، اما معاون دادستان، آقای حداد با این درخواست مخالفت کرده بود و نگذاشته بود ایشان را درمان کنند.
وی همچنان بیماری قلبی و تنفسی دارند و بیماری پرستات هم کماکان ایشان را رنج می‌دهد.
- تازه‌ترین تماسی آقای کبودوند با شما داشتند کی بوده است و این اخبار از اوضاع و احوالشان چگونه به دست شما رسیده است؟
ایشان دو سه روز پیش با ما صحبت کردند و این ماجراها را هم خودشان توضیح دادند.
- چقدر از حکم زندان پدرتان باقی مانده است؟
تا به حال ۲۸ ماه را در زندان سپری کرده‌اند و هنوز ۹ سال دیگر از حکمشان باقی است.
«هزینه انتقال زندانی به عهده دولت است»
در همین حال نسرین ستوده وکیل محمد صدیق کبودوند در گفت‌وگویی با رادیو فردا تأکید کرد که «به هیچ وجه هزینه نقل و انتقال زندانی پای خودش نیست و این هزینه‌ها برعهده دولت است».
خانم ستوده همچنین با اشاره به اینکه آقای کبودوند برای ابلاغ اوراق قضایی به مهاباد انتقال یافته، گفت که اساساً باید اوراق توسط مأمور ابلاغ یا توسط پست شهری به زندانی تحویل داده شود و نباید زندانی یا وکیل او برای ابلاغ اوراق قضایی به دادگاه احضار شوند.
این وکیل دادگستری اضافه کرد که درخواست چنین مبلغ هنگفتی با هزینه‌های جاری و با هر حساب و کتابی همخوانی ندارد و به نظر می‌رسد این درخواست صرفاً نوعی باج‌خواهی از ایشان بوده است.
خانم ستوده همچنین گفت که «دلایل اینهمه اعمال فشار بر آقای کبودوند حتی بر من که وکیل ایشان هستم، هنوز روشن نیست».