در پی اعتراضهای پس از انتخابات، رخدادهای ناشی از آن، ایران را در مرکز توجه جامعه بینالملل قرار داد.
با این وجود، مسئله هستهای جمهوری اسلامی تحتالشعاع آن قرار نگرفت، و سران کشورهای اروپایی و رئیس جمهوری آمریکا همچنان معتقدند که برای پیشگیری از بحران باید با ایران بر سر میز گفتوگوها بنشینند.
مهرداد خوانساری، دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل جهانی در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهایی درباره جایگاه امروز ایران در جامعه بینالملل پاسخ داده است.
- رادیو فردا: آقای خوانساری موقعیت کنونی دولت ایران را در روابط با سایر کشورها گونه میبینید؟
از نظر سياست بينالمللی، دولتهای خارجی که شاهد رخدادهای ايران بودهاند ممکن است هر کدام تمايلات و ديدگاههايی در اين مورد داشته باشند، ولی وقتی قرار باشد مذاکراتی در عرصه بينالمللی انجام شود هيچکس به خود اجازه نمیدهد موقعيت دولت محمود احمدینژاد را به رغم تمام اتفاقاتی که رخ داده، زير سؤال ببرد.
- تبريک نگفتن سران کشورهای غربی به آقای احمدینژاد به اين معناست که انتخاب او را به رسميت نمیشناسند؟
تبريک نگفتن به معنای به رسميت نشناختن نيست، چون اين اتفاقات در داخل ايران رخ داده است. آنها تبريک نگفتند چون نمیخواستند به اين ماجرا مشروعيت بيشتری بدهند، ولی نه به اين معنا که آماده مذاکره با دولت احمدینژاد نيستند. کما اين که همه علاقهمند هستند مذاکرات اتمی هرچه زودتر از سر گرفته شود.
- سران کشورهای اروپايی از جمله نيکلا سرکوزی و آنگلا مرکل طی روزهای اخير در مورد مسئله هستهای ايران اظهاراتی کردهاند و دولت باراک اوباما خواهان گفتوگو در اين مورد است. از طرفی گزارش آژانس بينالمللی انرژی اتمی حاکی از اين است که فعاليتهای غنیسازی ايران کاهش يافته است. اينها نشان میدهد جامعه بينالمللی خواهان اين است که در مورد مسئله هستهای ايران هر چه زودتر به نتيجه برسد؟
بدون ترديد اولويت اصلی برای کشورهای غربی مسايل داخلی ايران يا عدم رعايت حقوق بشر نيست، برای آنها اولويت اصلی حل مشکل اتمی است و آن را خطری برای صلح و ثبات جهانی میدانند.
البته آنها فکر میکردند اگر دولت ديگری به جز دولت احمدینژاد روی کار میآمد، شانس موفقيت مذاکرات میتوانست بيشتر باشد.
با توجه به اتفاقات اخير ايران، در صورتی که دولت احمدینژاد انعطاف نشان ندهد و يا از تحريکات در منطقه خاورميانه از فلسطين و لبنان گرفته تا افغانستان و پاکستان و خليج فارس دست برندارد، آن وقت اتفاقات اخير و تبريک نگفتن ساير کشورها وارد معادله میشود و تاوان را برای جمهوری اسلامی سنگينتر میکند.
- آقای خوانساری، به موازات اين ماجرا نقش اسرائيل هم دراين موقعيت مطرح است.
اسرائيل که نمیخواهد به پايان دادن شهرکسازیها و برداشتن قدمهايی به نفع فلسطينیها تن دهد، اين شيوه را اتخاذ کرده که مسئله ايران را پيش بکشد و بگويد تا زمانی که وضع ايران روبهراه نشود و خطر ايران از بين نرود ما نمیتوانيم به مسايل ديگر بپردازيم.
ولی اتفاقات دو ماه اخير در ايران وضعيت قبلی را عوض کرده است. ضمن اينکه آمريکا و اروپا روی اين موضوع که دولت اسرائيل بايد شهرکسازی را پايان دهد کماکان ايستادهاند، ولی انعطاف بيشتری در مورد مسئله ايران نشان میدهند و مواضع آنها در برخورد با ايران از آنچه در شش ماه پيش بود به اسرائيل نزديکتر شده و اين مهمترين عاملی است که باعث کاهش نگرانیهای دولتمردان اسرائيلی خواهد بود.
- آقای خوانساری، نقش چين و روسيه در ارتباط با جايگاه ايران در عرصه بينالمللی مهم است. آيا نرمتر شدن موضع آقای اوباما در مورد نصب سپر دفاع موشکی در لهستان و جمهوری چک، به اين دليل است که روسيه و چين با ساير کشورهای عضو شورای امنيت در مورد مسئله هستهای ايران همخوانی داشته باشند؟
دولت اوباما از ابتدا با طرح نصب سپر دفاع موشکی مخالف بود و میخواست آن را کنار بگذارد، ولی بعد از اينکه اوباما روی کار آمد خواست از اين موضوع برای دولت خود به عنوان يک دستآويز سياسی استفاده کند و توپ را در زمين روسيه انداخت که اگر سياستهای تحريکآميز خودتان را درباره ايران متوقف کنيد و از مواضع شورای امنيت و تحريمهای بيشتر حمايت کنيد، ما هم از اين طرح منصرف خواهيم شد.
دولت اوباما و اروپايیها مترصد هستند به رغم هر گونه اقدام روسيه و چين سياست تحريمهای شديد عليه ايران را ادامه دهند. تحريمهای شديدی که خانم مرکل و آقای سرکوزی يا اوباما صحبت از آن میکنند، نيازی به همکاری روسيه و چين ندارد.
- آيا امکان دارد که تحريمهای اقتصادی به سوی تحريمهای سياسی هم کشيده شود؟
به نظر من اگر مذاکرات اتمی ايران و آمريکا شکست بخورد، ما شاهد تحريمهای سياسی خواهيم بود. مثلاً صدور ويزا برای مقامات ايرانی منع میشود و محدوديتهای ديگری در رسيدگی به وضعيت بانکی مقامات پيش میآيد.