دومین دور رسیدگی به اتهامات بازداشتشدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، صبح شنبه ۱۷ مرداد در سالن اجتماعات دادگستری تهران برگزار شد.
در این جلسه چهره برخی از فعالان سیاسی اجتماعی نیز به چشم میخورد که احمد زیدآبادی روزنامهنگار نیز از این شمار بود.
مهدیه محمدی همسر آقای زیدآبادی که در زمان برگزاری دادگاه، در خیابان و در کنار سایر خانوادههای زندانیان به سر میبرد، به پرسشهای رادیو فردا در همین زمینه پاسخ داده است.
رادیو فردا: خانم محمدی، از چه ساعتی شما جلوی دادگاه رفتید و آنجا چه خبر بود؟
مهدیه محمدی: من حدوداً از ساعت ۱۱ مقابل دادگاه بودم و خانوادههای دیگر هم بودند. خانوادههایی که از صبح آمده بودند، دیده بودند که یک سری [متهم] را با یک ون آوردند. خانم تاجرنیا ظاهراً شوهرشان را دیدند، منتها ایشان را نشناختند. میگفتند ریش ایشان خیلی بلند شده بود و چند ثانیهای هم به او نگاه کردند، ولی نشناختند. خواهرشان شناخته بودند.
آقای جواد امام، آقای هدایت آقایی و اینها هم ظاهراً بودند. ولی آقای زیدآبادی را خانم تاجرنیا ندیده بود. ما هم از روی سایتها خبردار شدیم. آمدیم، ساعت حدود یازده رسیدیم و از آن موقع آنجا بودیم.
کلاً چند نفر از خانوادههای زندانیان پشت در دادگاه بودند؟ آیا فقط خانوادهها بودند یا مردم هم بودند؟
من فقط یک سری را دیدم که بعضیها را میدانم خانوادهاند. ولی بقیه را نمیدانم. حدوداً فکر میکنم بیش از ۵۰ نفر بودند. کلاً اجازه هم نمیدهند از خیابان ماشین رد شود. سر تا ته این خیابانی که دادگاه در آن هست، نمیگذاشتند ماشین رد شود.
خبرگزاری فارس تصاویری از دادگاه منتشر کرده، عکس آقای زیدآبادی هم جزو آن تصاویر هست. حالا مطمئناً شما در خیابان دسترسی به آن نداشتید. اما چهره آقای زیدآبادی، خستگی نشان میدهد. آیا شما اطلاعی از وضعیت ایشان در زندان دارید؟
اطلاعی که ما از وضعیت ایشان داریم، خلاصه میشود به همان دو سه تلفنی که زدهاند. غیر از آن اطلاعی نداریم. ملاقاتشان هم نرفتیم. برای دادگاه امروز همه نه به ما خبر دادند، نه به وکیلشان.
یعنی ما از روی همین سایت فارسنیوز شنیدیم که آقای زیدآبادی در دادگاه هست و آمدیم. وگرنه هیچ اطلاعی از وضعیت ایشان نداریم. من هم همین که شما میگویید شنیدهام که ظاهراً ایشان یک مقدار لاغر شدهاند، زیر چشمهایشان گود افتاده. علتش را نمیدانم. یعنی تا حالا حتی اتهام ایشان را هم نمیدانیم و خبر نداریم.
در این جلسه چهره برخی از فعالان سیاسی اجتماعی نیز به چشم میخورد که احمد زیدآبادی روزنامهنگار نیز از این شمار بود.
بیشتر بخوانید:
رادیو فردا: خانم محمدی، از چه ساعتی شما جلوی دادگاه رفتید و آنجا چه خبر بود؟
مهدیه محمدی: من حدوداً از ساعت ۱۱ مقابل دادگاه بودم و خانوادههای دیگر هم بودند. خانوادههایی که از صبح آمده بودند، دیده بودند که یک سری [متهم] را با یک ون آوردند. خانم تاجرنیا ظاهراً شوهرشان را دیدند، منتها ایشان را نشناختند. میگفتند ریش ایشان خیلی بلند شده بود و چند ثانیهای هم به او نگاه کردند، ولی نشناختند. خواهرشان شناخته بودند.
آقای جواد امام، آقای هدایت آقایی و اینها هم ظاهراً بودند. ولی آقای زیدآبادی را خانم تاجرنیا ندیده بود. ما هم از روی سایتها خبردار شدیم. آمدیم، ساعت حدود یازده رسیدیم و از آن موقع آنجا بودیم.
کلاً چند نفر از خانوادههای زندانیان پشت در دادگاه بودند؟ آیا فقط خانوادهها بودند یا مردم هم بودند؟
من فقط یک سری را دیدم که بعضیها را میدانم خانوادهاند. ولی بقیه را نمیدانم. حدوداً فکر میکنم بیش از ۵۰ نفر بودند. کلاً اجازه هم نمیدهند از خیابان ماشین رد شود. سر تا ته این خیابانی که دادگاه در آن هست، نمیگذاشتند ماشین رد شود.
خبرگزاری فارس تصاویری از دادگاه منتشر کرده، عکس آقای زیدآبادی هم جزو آن تصاویر هست. حالا مطمئناً شما در خیابان دسترسی به آن نداشتید. اما چهره آقای زیدآبادی، خستگی نشان میدهد. آیا شما اطلاعی از وضعیت ایشان در زندان دارید؟
اطلاعی که ما از وضعیت ایشان داریم، خلاصه میشود به همان دو سه تلفنی که زدهاند. غیر از آن اطلاعی نداریم. ملاقاتشان هم نرفتیم. برای دادگاه امروز همه نه به ما خبر دادند، نه به وکیلشان.
یعنی ما از روی همین سایت فارسنیوز شنیدیم که آقای زیدآبادی در دادگاه هست و آمدیم. وگرنه هیچ اطلاعی از وضعیت ایشان نداریم. من هم همین که شما میگویید شنیدهام که ظاهراً ایشان یک مقدار لاغر شدهاند، زیر چشمهایشان گود افتاده. علتش را نمیدانم. یعنی تا حالا حتی اتهام ایشان را هم نمیدانیم و خبر نداریم.