سعدی در گلستان آنجا که در باب قناعت سخن میگويد، اين چنين گفته است: بر آن کدخدا زار بايد گريست که / دخلش بود نوزده خرج بيست.
البته اين گفته شیخ احتمال در روزگار خود حکايت کسانی بود که حساب دخل و خرج خود را نداشتند و به حساب امروزیها ولخرجی میکردند. در روزگاری که صدها سال از آن میگذرد ولی انگار همین دیروز بود.
بر اساس گزارشی که مرکز آمار ايران از درآمد و هزينه خانوارهای شهری و روستايی ايرانی در سال ۸۷ ارايه کرده، خانوادههای ایرانی فقط در همان سال، ۶۰۰ هزار تومان کسری داشتهاند. اگر به سال و دوران سعدی بود، شیخ شیراز میتوانست به جای کدخدا -اگر قافیه به هم نمیریخت- بنویسد: خانوار ایرانی.
البته آنجا که کدخدا هست، در روستاها، هم اوضاع بهتر از شهرها نبوده است؛ بر اساس همين آمار، خانوارهای روستايی ايران نيز در سال گذشته دخل و خرجی برابر نداشتند و هزينههای آنها ۵۶۰ هزار تومان بيشتر از درآمدشان بوده است.
خانوارهای شهری ايران در سال ۸۷، به طور ميانگين هر ماه ۷۳۵ هزار تومان درآمد داشتند، اما ميانگين هزينههای آنها ماهانه ۷۸۵ هزار تومان بوده که از کسری ماهانه ۵۰ هزارتومان حکايت می کند.
ميانگين درآمد خانوارهای روستايی ايران در سال۸۷ نيز، ۴۰۳ هزار تومان بود که در مقايسه با ميانگين هزينههای ۴۵۰ هزار تومانی اين خانوارها، کسری ۴۷ هزارتومانی دخل و خرج اين خانوارها را به تصوير میکشد.
اما پرسش اينجاست که خانوارهای ايرانی، اين کسری بودجه را چگونه تامين میکنند؟ کارشناسان بر اين باورند که خانوارهای ايرانی، اين کسری را ازمحل پس اندازهای خود تامين میکنند، اما چون ادامه اين وضع اجازه پسانداز کردن به خانوارهای ايرانی نمیدهد به نظر میرسد آنها با دريافت تسهيلات از بانکها، مؤسسات اعتباری يا صندوقهای قرض الحسنه فاميلی يا قرض گرفتن از اشخاص ديگر، کسری بودجه خود را جبران میکنند.
اگرچه بيشتر بودن خرج خانوارهای ايرانی از دخل آنها به خودی خود اتفاق مهمی است، اما شايد از آن مهمتر رشد اين کسری در سالهای اخير است که نشان میدهد خانوارهای ايرانی هر سال به لحاظ توان مالی ناتوانتر میشوند.
در سال ۸۶، کسری دخل و خرج خانوارهای شهری در ايران ماهانه ۲۷ هزار تومان و کسری خانوارهای روستايی ۱۴ هزار تومان بوده، مقايسه همين دوعدد با آنچه در سال ۸۷ اتفاقا افتاده نشان می دهد که کسری خانوارهای شهری از سال ۸۶ تا پارسال، ۸۵ درصد و کسری خانوارهای روستايی در ايران از سال ۸۶ تا پارسال، ۲۳۶ درصد رشد داشته است.
سه برابرشدن کسری بودجه خانوارهای روستايی در دو سال گذشته نشان از آن دارد که به رغم تمام تبليغات و شعارهای عدالت محور دولت نهم مبنی بر بسط عدالت و توزيع عادلانه درآمدها، اوضاع برای خانوارهای روستايی به مراتب سخت تر شده است.
اگر اين روند امسال هم ادامه يابد، خانوارهای شهری و روستايی ايران به مراتب ناتوانتر از قبل میشوند و شايد ديگر حتی وام گرفتن برای جبران فاصله دخل و خرج نيز افاقه نکند. شاید دوباره باید به یاد آورد که...
برآن کدخدا زار بايد گريست که / دخلش بود نوزده خرج بيست
البته اين گفته شیخ احتمال در روزگار خود حکايت کسانی بود که حساب دخل و خرج خود را نداشتند و به حساب امروزیها ولخرجی میکردند. در روزگاری که صدها سال از آن میگذرد ولی انگار همین دیروز بود.
بر اساس گزارشی که مرکز آمار ايران از درآمد و هزينه خانوارهای شهری و روستايی ايرانی در سال ۸۷ ارايه کرده، خانوادههای ایرانی فقط در همان سال، ۶۰۰ هزار تومان کسری داشتهاند. اگر به سال و دوران سعدی بود، شیخ شیراز میتوانست به جای کدخدا -اگر قافیه به هم نمیریخت- بنویسد: خانوار ایرانی.
خانوارهای شهری ايران در سال ۸۷، به طور ميانگين هر ماه ۷۳۵ هزار تومان درآمد داشتند، اما ميانگين هزينههای آنها ماهانه ۷۸۵ هزار تومان بوده که از کسری ماهانه ۵۰ هزارتومان حکايت می کند.
خانوارهای شهری ايران در سال ۸۷، به طور ميانگين هر ماه ۷۳۵ هزار تومان درآمد داشتند، اما ميانگين هزينههای آنها ماهانه ۷۸۵ هزار تومان بوده که از کسری ماهانه ۵۰ هزارتومان حکايت می کند.
ميانگين درآمد خانوارهای روستايی ايران در سال۸۷ نيز، ۴۰۳ هزار تومان بود که در مقايسه با ميانگين هزينههای ۴۵۰ هزار تومانی اين خانوارها، کسری ۴۷ هزارتومانی دخل و خرج اين خانوارها را به تصوير میکشد.
اما پرسش اينجاست که خانوارهای ايرانی، اين کسری بودجه را چگونه تامين میکنند؟ کارشناسان بر اين باورند که خانوارهای ايرانی، اين کسری را ازمحل پس اندازهای خود تامين میکنند، اما چون ادامه اين وضع اجازه پسانداز کردن به خانوارهای ايرانی نمیدهد به نظر میرسد آنها با دريافت تسهيلات از بانکها، مؤسسات اعتباری يا صندوقهای قرض الحسنه فاميلی يا قرض گرفتن از اشخاص ديگر، کسری بودجه خود را جبران میکنند.
اگرچه بيشتر بودن خرج خانوارهای ايرانی از دخل آنها به خودی خود اتفاق مهمی است، اما شايد از آن مهمتر رشد اين کسری در سالهای اخير است که نشان میدهد خانوارهای ايرانی هر سال به لحاظ توان مالی ناتوانتر میشوند.
سه برابرشدن کسری بودجه خانوارهای روستايی در دو سال گذشته نشان از آن دارد که به رغم تمام تبليغات و شعارهای عدالت محور دولت نهم مبنی بر بسط عدالت و توزيع عادلانه درآمدها، اوضاع برای خانوارهای روستايی به مراتب سخت تر شده است.
سه برابرشدن کسری بودجه خانوارهای روستايی در دو سال گذشته نشان از آن دارد که به رغم تمام تبليغات و شعارهای عدالت محور دولت نهم مبنی بر بسط عدالت و توزيع عادلانه درآمدها، اوضاع برای خانوارهای روستايی به مراتب سخت تر شده است.
اگر اين روند امسال هم ادامه يابد، خانوارهای شهری و روستايی ايران به مراتب ناتوانتر از قبل میشوند و شايد ديگر حتی وام گرفتن برای جبران فاصله دخل و خرج نيز افاقه نکند. شاید دوباره باید به یاد آورد که...
برآن کدخدا زار بايد گريست که / دخلش بود نوزده خرج بيست