نوروز ۱۴۰۰ اگرچه برای همه ایرانیان، صرفاً یک عید باستانی بود؛ اما ایرنیان مندایی افزون بر این جشن باستانی، یکی از مراسم دینی خود را نیز در همین روزها اجرا کردند. ایام پرونا؛ در چند سال گذشته به ایام نوروز نزدیک یا منطبق بود. امسال با اختلاف دو روز «ایام نورانی پروانایا» تمام شد.
«پروانایا» که یکی از مهمترین مناسک دینی در آیین مندایی به شمار میرود در زبان فارسی عامیانه «پنجه» و در عربی عامیانه «بنیه» نامیده میشود. همچنین مندائیان، خود این ایام را «دهوا پروانایا» مینامند. در پنج شبانهروزی که به نام ایام «پروانایا» شناخته میشود، بنابر باورهای مندایی شبها نیز بخشی از روز است. چرا که فلسفه آیینی این پنج روز بر مفهوم «روشنایی و نور» نهاده شده است.
بنابر باورهای منداییان، این پنج روز از پاکترین ایام سال محسوب میشوند و به امر «هیی ربی قدمایی» (خداوند بزرگ متعال) خلقت فرشتگان مقرب الهی صورت گرفته است. همچنین در این پنج روز برای متوفیانی که درگذشتشان طبق مراسم دینی نبوده، مراسمی انجام میگیرد.
یکی از پیروان این دین در این باره میگوید: «در گاهشماری تقویم مندایی ۱۲ ماه ۳۰ روزه وجود دارد که ۵ روز آخر ماه شمبلتا «امبطل سنگین» (روزه سنگین) است که از انجام مراسم دینی مانند عقد، تعمید، ذبح و ... و همچنین خوردن گوشت، ماهی، و تخم پرندگان خوردداری میکنیم. پس از این پنج روز، ما پنج روز در تقویم داریم که شمارش نمیشود و نیز شب و روز آن، فقط روز به شمار میرود. این روزها همان ایام نورانی پروانایا هستند که پس از آن ماه قینا شروع میشود که اول ماه نیز «امبطل سبک» (روزه سبک) را داریم که در آن مراسم دینی مانند عقد، تعمید و ذبح را انجام نمیدهیم.»
البته نزدیکی این روزها به ایام نوروز هیچ تناسبی با گاهشماری خورشیدی و تقویم مندایی ندارد، بلکه فقط چند سالی است که بر اثر گردش تقویم نزدیک به نوروز میشود. بنابر این در سالهای دیگر فاصله زمانی این روزها با لحظه تحویل سال خورشیدی دورتر میشود.
در کتاب مقدس مندائیان، یعنی «گنزا ربا» آمده است که «آب حیات از مکان نور سرچشمه گرفته و روان میباشد». از این منظر مهمترین امور دینی مندائیان نیز که «غسل تعمید» است، در آب جاری انجام میشود.
بنابر باورهای مندایی، مفهوم «روشنی و نور» که در این دین بر آن تأکید فراوان شده، استعاره از صلح دارد. چنانکه یکی از مندائیان ساکن استان خوزستان در این باره به ما میگوید: «دین مندایی فقط از سفیدی و نور و صلح صحبت میکند. در هیچ جایی از دین مندایی شخص نمیتواند حکم برای مجازات یک شخص دیگر اجرا کند.
در دین مندایی انسان سه بخش وجودی دارد: نخست، جسم آفریده شده از طبیعت. دوم، روح داده شده توسط فرشتگان خوب و بد و سومین بخش وجود او نیز روان است که هدیهای از خداوند بوده و در پایان زندگی انسان به مکان خود یعنی منشأ الوهیت باز میگردد.»
یکی دیگر از پیروان این دین، درباره فلسفه فکری مندائیان در طول تاریخ به ما میگوید: «پیروان حضرت یحیی، مردمانی صلحطلب و به دور از هر گونه اندیشه قدرتطلبی و سلطهجویی، و خواهان احترام متقابل ادیان دیگر و جامعهای که در آن زندگی میکنند، هستند.»
او اضافه میکند که «مندائیان قانونمند هستند. اگر نسبت به جامعه اطرافشان مقایسهای صورت گیرد، درصد تخلفات در آنها اینقدر پایین است که میتوان از آن صرف نظر کرد. غیر مندایی را وارد دین خود نمیکنند، لذا تبلیغات آنها صرفاً جهت شناساندن آداب و رسومشان به دیگران است که این هم به جهت رفع تصورات غلطی است که در طی سالیان طولانی در مورد منداییان در جامعه اطرافشان شکل گرفته است.»
صائبین مندایی ایران، یکی از اقلیتهای دینی ایران را تشکیل میدهند. یکی از مناسک دینی و آیینی مندائیان غسل روزانه تعمید است که غالباً در کنار رودخانهها انجام میشده؛ به همین سبب مندائیان ایران غالباً در مناطق جنوبی کشور، به ویژه در شهرهایی مانند اهواز ساکن بودهاند و روحانیون مندایی در کناره رود کارون به انجام فرایض دینی میپرداختهاند.
آیین مندایی از ادیان کهن جهان است که پیروان آن خود را از نسل سام، فرزند نوح میدانند و پیرو حضرت یحیی پنداشته میشوند. جمعیت آنها در ایران زیر ده هزار نفر تخمین زده شده و این آمار قبل از مهاجرت سالهای اخیر بوده است. تا قبل از جنگ ایران و عراق یعنی حدود ۴۰ سال قبل جمعیت ایران تقریباً ۳۰ هزار نفر تخمین زده میشد.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی ایران، این دین با وجود پیروان زیادی که در ایران داشت، به عنوان یکی از ادیان توحیدی رسمی پذیرفته نشد و فقط زردشتیان، مسیحیان و یهودیان ایران بودند که دین آنها به رسمیت شناخته شد.
در طول سالیان اخیر که استان خوزستان با مشکلات زیستمحیطی، اقتصادی و زیربنایی فراوانی روبهرو بوده است، مندائیان یکی از گروههای اجتماعی بودهاند که دچار بیشترین خسارت شدهاند، چرا که نهادها و ادارات دولتی کمترین همکاری را برای رفع مشکلات آنها کردهاند.
این در حالی است که در زمان جنگ تحمیلی، مندائیان از جمله کسانی بودند که دچار خسارتهای فراوان مالی و جانی شدند. هماکنون نیز این اقلیت دینی به نسبت بیشترین آسیبدیدگان را ناشی از جنگ هشت ساله ایران و عراق دارند.
مندائیان در دیگر کشورها نظیر عراق و فلسطین نیز زندگی میکنند. زمانی در عراق جمعیتی چندین برابر ایران داشتند و جمعیت قابل توجهی هم در دیگر کشورهای عربی مانند کویت و امارات و قطر زندگی و کار میکردند. همچنین شماری از آنان در کشورهای استرالیا، آمریکا، کانادا و کشورهای مختلف اروپایی نیز زندگی میکنند.
اقلیتهای مذهبی در منطقه
مسیحیان عراق و صلیبی که به خانه رواست«اسرائیلستیزی» چه هزینهای برای یهودیان ایران داشته است؟کلدانیان در خاورمیانه و ایران؛ مسیحیانی که کمتر شناختهشدهاندنظام آموزشی یهودیان ایران پس از انقلاب ۵۷ (بخش اول)نظام آموزشی یهودیان ایران پس از انقلاب ۵۷ (بخش پایانی)حقوق، مشارکت و مخالفت سیاسی ایزدیها در کردستان سوریهرسانههای مجازی، هوایی تازه برای اقلیت یارسان ایران