زندگی نامه آیت الله خامنه ای (بخش دهم)- مناقشه حزب جمهوری اسلامی با اولین رییس جمهور ایران

  • مراد ویسی

از چپ به راست، احمد خمینی، علی خامنه ای، محمد حسینی بهشتی و محمد جواد باهنر

در بخش پيشين از اين سلسله برنامه ها به نحوه راهيابی حجت الاسلام علی خامنه ای به حلقه اطرافيان آيت الله خمينی ، پس از ترور آيت الله مرتضی مطهری، درگذشت آيت الله محمود طالقانی و نيز اعلام انصراف آيت الله منتظری از امامت جمعه تهران پرداختيم. و اکنون در اين بخش به بررسی سرپرستی کوتاه مدت حجت الاسلام خامنه ای بر در سپاه پاسداران در اواخر سال ۱۳۵۸ و نيز نقش وی در مناقشه حزب جمهوری اسلامی با ابوالحسن بنی صدر – نخستين رئيس جمهوری ايران- می پردازيم.

سرپرستی کوتاه مدت بر بر سپاه پاسداران

در سوم آذرماه سال ۱۳۵۸ ، هنگامی که دولت مهدی بازرگان پس از اشغال سفارت امريکا توسط دانشجويان ، استعفا داده بود و در عمل، کشور بدون دولت بود،تمامی وزارت خانه ها و نهادهای انقلابی زير نظر شورای انقلاب قرار گرفتند.در همين چهارچوب اکبر هاشمی رفسنجانی سرپرست وزارت کشور شد و علی خامنه ای، سرپرست سپاه پاسداران.

البته سرپرستی حجت الاسلام خامنه ای بر سپاه پاسداران حدود سه ماه به طول انجاميد و وی پس از اين مدت کوتاه برای نامزد شدن در انتخابات اولين دوره مجلس شورای اسلامی از سرپرستی سپاه پاسداران استعفا کرد.

در کنار بهشتی علیه بنی صدر

در اسفند ماه سال ۱۳۵۸ هنگامی که قرار بود اولين رئيس جمهور ايران انتخاب شود، حجت الاسلام خامنه ای همانند ساير اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی تلاش کرد تا از نامزدی جلال الدين فارسی در برابر نامزدی ابوالحسن بنی صدر ، ديگر نامزد انتخابات، حمايت حزبی و تشکيلاتی کند.هنوز نيز پس از گذشت سه دهه از آن روزها ،در ادبيات رسمی حکومت جمهوری اسلامی همواره بر اين امر تاکيد می شود که حجت الاسلام خامنه ای و ساير اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی موافق رئيس جمهور شدن ابوالحسن بنی صدر نبوده اند.

اما خود ابوالحسن بنی صدر ۳۲ سال پس از آن روزها به راديو فردا گفته که حجت الاسلام خامنه ای از ابتدا از دوستداران او بوده و حتی بنا بر گفته ابوالحسن بنی صدر، در حزب جمهوری اسلامی بحث شده بود که بنی صدر رئيس جمهور شود و حجت الاسلام خامنه ای هم معاون او.

ابوالحسن بنی صدر: "آن زمان و در همان اوايل اين خيلی خودش را به من نزديک می کرد. جوری که يک بار محمد، پسر آقای منتظری آمد پيش من و گفت که در حزب صحبت اين شده است که شما نامزد رياست جمهوری بشويد و آقای خامنه ای هم بشود معاون شما. اين مربوط به زمانی است که هنوز قانون اساسی هم نوشته نشده بود و همان اوايل بود.آقای خامنه ای هم يک ماشين قراضه داشت و گاهی تلفن می کرد که من بيايم و شما را به محل شورای انقلاب برسانم. من هم می گفتم خوب تشريف بيارين. آن اوايل رابطه به اين ترتيب بود."

بعد از اين که جلال الدين فارسی به دليل تشکيک در ايرانی الاصل بودنش از نامزدی در انتخابات رياست جمهوری در زمستان سال ۱۳۵۸ انصراف داد، حزب جمهوری اسلامی تلاش کرد تا يکی از روحانيون خود و به طور خاص آيت الله بهشتی ، دبير کل حزب را به عنوان نامزد وارد انتخابات رياست جمهوری کند.اما آن گونه که در روايت های رسمی و حکومتی نقل شده است، آيت الله خمينی که در آن زمان در قم بود با نامزدی روحانيون در انتخابا ت مخالفت کرد.

با اين وجود حتی هنگامی که حزب جمهوری اسلامی از نامزدی يکی از اعضای ارشد خود حمايت می کرد، هرگز نام حجت الاسلام خامنه ای به عنوان يکی از نامزدهای حزب مطرح نشد.زيرا وی در آن زمان در سايه افراد ذی نفوذتر حزب مانند آيت الله بهشتی، هاشمی رفسنجانی و محمدجواد باهنر قرار داشت که از او بزرگتر، شناخته شده تر و نزديک تر به آيت الله خمينی بودند.

ناراضی از ریاست جمهوری بنی صدر

سرانجام پس از برگزاری انتخابات رياست جمهوری ابوالحسن بنی صدر با نزديک به ۱۱ ميليون رای به رياست جمهوری رسيد و اين در حالی بود که کادرهای ارشد حزب جمهوری اسلامی و از جمله حجت الاسلام خامنه ای از رای ملت به ابوالحسن بنی صدر و رياست جمهوری او راضی و خرسند نبودند.

کمی بعد، بنی صدر که رئيس جمهور شده بود، رئيس شورای انقلاب و فرمانده کل قوا نيز شد و اين درحالی بود که به تدريج نوعی مقابله بين سران حزب جمهوری اسلامی و ابوالحسن بنی صدر شروع شد و حجت الاسلام خامنه ای در اين مناقشه به عنوان يکی از افراد تحت رهبری آيت الله بهشتی – دبير کل وقت حزب جمهوری اسلامی- عمل می کرد.

حزب جمهوری اسلامی بنی صدر را به قدرت طلبی متهم می کرد و در مقابل، بنی صدر معتقد بود که حزب به طور غير قانونی در حوزه رئيس جمهور منتخب دخالت و کارشکنی می کند.

ابوالحسن بنی صدر ۳۲ سال بعد از آن روزها در گفت و گو با راديو فردا از نقش حجت الاسلام خامنه ای در تيم حزب جمهوری اسلامی عليه خود سخن می گويد:"او دنباله رو آقايان بهشتی و هاشمی رفسنجانی بود. نقش رهبری نداشت و در آن حد نبود .بلکه يک فرد عادی به حساب می آمد. از باب اينکه از بانيان اين حزب(جمهوری اسلامی) بوده و جزو دسته شان هست او را در شورای انقلاب آورده بودند.در حزب جمهوری، مدير مسئول روزنامه جمهوری بود که کارش معروف به دروغ سازی و دروغ پراکنی بود. آن روزنامه از آن طريق بر ضد رئيس جمهور عمل می کرد."

نماینده تهران در مجلس اول

آن گونه که خود آيت الله خامنه ای می گويد از همان روزهای اول رئيس جمهور شدن بنی صدر، اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی از انتخاب او ناراضی بودند. و اين نارضايتی را با آيت الله خمينی نيز در ميان گذاشته بودند.اما آيت الله خمينی به آنها گفته بود که مجلس مهم است، برويد و تلاش کنيد اکثريت مجلس را به دست آوريد.

در همين چهارچوب هنگامی که انتخابات مجلس سه ماه بعد در ارديبهشت سال ۱۳۵۹ برگزار شد، اکثر کادرهای حزب جمهوری اسلامی از جمله حجت الاسلام خامنه ای در چهارچوب يک ائتلاف بزرگ در انتخابات شرکت کردند.

در دور اول اين انتخابات حجت الاسلام علی خامنه ای در حوزه تهران بعد از فخرالدين حجازی، حسن حبيبی، مهدی بازرگان و علی اکبر معين فر، پنجم شد و همراه با هاشمی رفسنجانی که سيزدهم شده بود به مجلس راه يافت.

آن گونه که حسن يوسفی اشکوری، همدوره آيت الله خامنه ای در مجلس اول می گويد وی در مجلس از مخالفان بنی صدر و جناح موسوم به ليبرال بود.

حسن يوسفی اشکوری: "در مجلس آقای خامنه ای يکی از آن پنج روحانی موسس و بنيانگذار حزب جمهوری اسلامی بود که از طريق نيروهای ائتلاف خط امام بود که به مجلس اول راه يافت.

در آن زمان چون آقای بنی صدر رئيس جمهور شده بود و حزب جمهوری اسلامی رياست جمهوری را از دست داده بود، می خواست که مجلس را در اختيار بگيرد.به همين دليل هم حزب جمهوری اسلامی يک ائتلافی را تشکيل داد که به جز جامعه روحانيت مبارز تهران، بقيه آنها همگی در حول و حوش حزب جمهوری اسلامی گرد آمدند و توانستند که در مجلس اول اکثريت را از آن خودشان کنند.

آقای خامنه ای هم جزو ده تا ۲۰ نفر شخصيت درجه اولی بود که در مجلس ، اعم از روحانی و غير روحانی، حضور داشتند و جزو پنج روحانی حزب جمهوری اسلامی بود که همه آنها به جز آقای موسوی اردبيلی به مجلس راه پيدا کرده بودند.آقای خامنه ای، آقای باهنر، آقای هاشمی رفسنجانی همگی در مجلس حضور داشتند.آقای خامنه ای در آن زمان از نظر جناح بندی ها جزو چهره های برجسته پيروان خط امام بود که آن زمان در برابر جناج ليبرالها که رقيبشان بودند يعنی جناج بنی صدر و در حاشيه آن نهضت آزادی و امثال اينها، قرار داشتند."

در بخش آينده از سلسله برنامه های بررسی زندگينامه آيت الله خامنه ای به بررسی ادامه مناقشه وی و اعضای حزب جمهوری اسلامی با ابوالحسن بنی صدر برسر تعيين نخست وزير و نقش حجت الاسلام خامنه ای آن دوران ، در برکناری اولين رييس جمهورمنتخب ايران می پردازيم.