چند روز پیش از این حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران در سخنانی اذعان کرد که، بزرگترین مشکل ایران در سالهای آینده «موج بیکاری» خواهد بود و در عینحال اعتراف کرد که دولت توان اشتغالزایی ندارد.
به گفته رئیسجمهوری ایران، امسال برای نخستین بار بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر متقاضی شغل بودند.
حسن روحانی، تاکید کرد که برای حل بحران بیکاری، باید «دعواهای کودکانه» در ایران پایان گیرد تا رونق و سرمایهگذاری به اقتصاد ایران بازگردد.
بالاترین نرخ بیکاری در ۱۶ فصل گذشته
اما وقتی رئیس دولت یازدهم از معضل بیکاری سخن میگوید دقیقا از چه آمار و ارقامی صحبت میکند. روایت رسمی از بازار کار که مرکز آمار ایران ظرف روزهای اخیر منتشر کرده است. نرخ بیکاری را در تابستان امسال، ۱۲٫۷ درصد اعلام کرده است.
نرخ بیکاری تابستان امسال بالاترین نرخ بیکاری اعلام شده در ۱۶ فصل گذشته است، یعنی اقتصاد ایران از بهار سال ۹۱ که نرخ بیکاری حدود ۱۳ درصد بود تا تابستان ۹۵ که نرخ بیکاری جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر به رقم ۱۲٫۷ دهم درصد رسید، چنین نرخی را تجربه نکرد.
نرخ بیکاری تابستان امسال در مقایسه با فصل پیش، نیم واحد درصد رشد کردهاست. مقایسه این نرخ بیکاری در تابستان امسال نسبت به فصل مشابه پارسال نیز بیانگر ۱٫۸ واحد درصد، افزایش در نرخ بیکاری است.
نرخ مشارکت بیسابقه در یک دهه گذشته
البته بخشی از افزایش نرخ بیکاری را باید به رشد نرخ مشارکت اقتصادی نسبت داد که در تابستان امسال به بیش از ۴۰ درصد رسید و رقمی معادل ۴۰٫۴ درصد اعلام شد.
آخرین باری که نرخ مشارکت اقتصادی در ایران بالای ۴۰ درصد بوده به سال ۱۳۸۵ یعنی یک دهه قبل باز میگردد و افزایش نرخ مشارکت اقتصادی، نکته مثبت در گزارش اخیر مرکز آمار ایران از وضعیت بازار کار در تابستان ۹۵ است.
افزایش نرخ مشارکت اقتصادی میتواند به معنای امیدوار شدن جمعیت فعال ایران، برای یافتن کار و مراجعه آنها به بازار کار تعبیر شود.
Your browser doesn’t support HTML5
فریدون خاوند، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه در پاریس، با احتیاط و محافظهکاری دلیل رشد در نرخ مشارکت اقتصادی را با تحولات پسابرجام، مرتبط میداند و میگوید: «شاید بخشی از جامعه ایران که تا پیش از این از شمار جمعیت فعال کنار کشیده بود، با اجرای برجام و رفع تحریمها امیدوار شدهاند که شاید اقتصاد ایران دچار تحول و دگرگونی شود، متمایل شدهاند به اینکه دوباره به بازار کار بازگردند.»
این استاد اقتصاد در پاریس، در عین حال تاکید میکند که وضعیت بازار کار ایران در شرایط «نامناسبی» است.
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران از وضعیت بازار کار ایران در تابستان امسال، شمار بیکاران در این فصل به بیش از سه میلیون و ۳۳۷ هزار نفر رسیده است.
در این فصل حدود ۴۳۰ هزار شغل جدید آفریده شده است که ۲۰۰ هزار شغل، کمتر از شمار شغلهای ایجاد شده در بهار ۹۵ است.
بر اساس دو گزارش منتشر شده در نیمسال نخست امسال، میتوان محسابه کرد که در نیمه نخست امسال بیش از یک میلیون شغل جدید ایجاد شده اما با این وجود شمار بیکاران و نرخ بیکاری رشد داشته است که نشان میدهد اقتصاد ایران بیش از اینها نیازمند تحول و دگرگونی در بازار کار است.
از سوی دیگر رسیدن نرخ مشارکت اقتصادی زنان به اندکی کمتر از ۱۶ درصد (۱۵٫۹ درصد)، در تابستان امسال نشان دهنده حضور پررنگ زنان رد بازر کار است که برای مسوولان اقتصادی ایران، نشانهای روشن است از نیاز جدی به برنامهریزی برای این بخش از جمعیت جویای کار.
بر اساس این گزارش بیکاری در میان مردان در تابستان ۹۵، ۱۰٫۴ درصد بوده است، حال آنکه نرخ بیکاری زنان در این فصل، ۲۱٫۸ درصد بود که بیش از دو برابر بیکاری مردان و فاصله قابل توجهی از نرخ بیکاری کل در این فصل دارد.
مبارزه «بیفلسفه» با بیکاری
تاکید بر مشاغل خانگی و کوچک و تسهیل روند واگذاری وامهای بانکی به این کسب و کارها از جمله سیاستهایی است که برنامهریزان اقتصادی دولت برای رفع بحران بیکاری در دستور کار قرار دادهاند.
سیاستی که به گفته فریدون خاوند، اقتصاددان مقیم پاریس راهی جز آن برای حل مشکل بیکاری وجود ندارد.
به گفته این استاد اقتصاد دانشگاه در پاریس، شمار زیادی از فارغالتحصیلان دانشگاهی که تا پیش از این در دستگاه و شرکتهای دولتی جذب میشدند. امروزه به دلیل انباشتگی نیروهای کار اضافی در دولت و دستگاههای دولتی، شانسی برای جذب در این بخش ندارند.
فریدون خاوند، می گوید: «باید شرایطی را فراهم آورد که این نیروها به جای فکر کردن به استخدام در دولت و دستگاههای دولتی، به فکر آن باشند تا فضایی فراهم آوردند که هم برای خودشان کار درست کنند و هم دیگرانی را به کار گیرند.»
این تحلیلگر مسایل اقتصادی ایران، بلافاصله تاکید میکند که «برای تحقق این مهم، باید فضای کسب و کار بهبود یابد.»
اما حسین راغفر، اقتصاددان نهادگرای ایرانی چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی تایکد کرده بود که معتقد است، «اصولا سیاستگذاری مشخصی در حوزه ایجاد اشتغال وجود ندارد.»
به گفته آقای راغفر، «در ایران استراتژی توسعه وجود ندارد و یک قطبنمای حرکت برای سیاستگذاریها در ایران وجود ندارد.»
او با اشاره به اینکه «فلسفه اقتصادی روشنی در ایران وجود ندارد»، میگوید: «اگر کرامت انسانی، هدف فلسفه اقتصادی کشور باشد که در قانون اساسی هم بر آن تاکید شده است، این اشتغال است که میتواند این کرامت را تامین کند و انسانها هویت خود را از اشتغال میگیرند.»
به گفته حسین راغفر، «اگر این فلسفه و باور وجود داشت، میبایست محور ایجاد ارزش افزوده در ایران، سیاستهای مبتنی بر اشتغال باشد و نه درآمدهای بادآورده ناشی از فروش نفتوگاز.»
رشد اشتغالنزا
رشد نرخ بیکاری در دو فصل گذشته از سال ۹۵، در حالی رقم خورده که اقتصاد ایران دستکم از نرخ رشد حدود منفی هفت درصدی سال ۹۱ و رشد نزدیک به منفی ۲ درصدی سال ۹۲ فاصله گرفته و سال گذشته نرخ رشد اقتصادی حدودا صفر درصدی را تجربه کرده است که در بهار امسال این نرخ رشد با رسیدن به رقم ۴٫۴ درصد، وند بهبود خود را ادامه داده است.
حال پرسش این است که به رغم بهبود نرخهای رشد اقتصادی در دو سال اخیر، را نرخ بیکاری بهبود نیافته است؟
حسین راغفر، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا، می گوید:«مهم تر از نرخ رشد، کیفیت رشد اقتصادی است.»
به گفته این استاد اقتصاد، «مشکل اساسی در اقتصاد ایران، مشکلات ساختاری و کاستیهای نهادی است.»
فریدون خاوند، اقتصاددان مقیم پاریس، نرخ رشد اقتصادی در ایران حاصل افزایش رشد صادرات و فروش نفت است که الزاما منجر به ایجاد اشتغال و بهبود بازار کار ایران نمیشود.
حسین راغفر نیز در این برنامه تلویزیونی نیز تاکید میکند که به باور او برنامه مکملی برای ایجاد اشتغال در ایران وجود ندارد و اصولا نگاه مسوولان تنها متوجه تزریق درآمدهای نفتی به ساختاری ناکارآمد است.
آن طور که فریدون خاوند، اقتصاددان و تحلیلگر مسایل اقتصادی، می گوید برای رفع بحران بیکاری در ایران، صرفنظر از اصلاحات ساختار در حوزه اقتصاد باید تحولاتی در دیگر حوزهها و از جمله حوزه فرهنگی را نیز از سر بگذراند.
بر اساس گزارش جدید مرکز آمار ایران از وضعیت بازار کار در تابستان امسال، نرخ بیکاری در میان جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله بیش از ۳۰ درصد اعلام شده که نشان میدهد وضعیت در محدوده سنی جوانان وخیم تر از نرخ بیکاری کل است و بیهوده نیست که نگرانی از بحران بیکاری را به اولویت نخست مسوولان سیاسی بدل کردهاست.