سن کودکی در قوانین ایران با قوانین بینالمللی و سن تعیین شده در پیماننامه جهانی حقوق کودک متفاوت است. طبق ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی ایران، بلوغ پایان دوره کودکی است و پس از انقلاب این سن برای دختران ۹ سال و برای پسران ۱۵ سال در نظر گرفته شد. تضاد سن قانونی کودکی با واقعیتهای جامعه، میتواند به آسیبهای روانشناختی و جامعهشناسی زیادی منجر شود.
میتوان گفت که در فقه اسلامی دوران کودکی با رسیدن به بلوغ تمام میشود. با اینکه سن بلوغ و پایان کودکی در قوانین ایران ۱۵ و ۹ سال به ترتیب برای پسران و دختران تشخیص داده شده اما سن رشد در دیگر قوانین مدنی ۱۸ سال تعیین شده است.
عدم وضوح در تعریف سن کودکی در قوانین مدنی ایران مشکلات زیادی را برای ایجاد حمایتهای لازم از کودکان به وجود آورده است. ازدواج کودکان و علیالخصوص دختران زیر ۱۸ سال در ایران یکی از این معضلات است. براساس قوانین دختر ۹ ساله بالغ محسوب شده و از سن کودکی خارج شده است، میتواند ازدواج کند و صاحب فرزند شود. این در حالی است که براساس قوانین رشد، این فرد حق گرفتن گواهینامه یا شرکت در انتخابات را ندارد.
پیش از سال ۱۳۵۷ و روی کار آمدن جمهوری اسلامی، سن ازدواج برای دختران ۱۸ سال و برای پسران ۲۰ سال تعیین شده بود اما پس از انقلاب به ۹ و ۱۵ کاهش یافت. با فعالیتهایی که فعالان حقوق کودک و زنان در این زمینه انجام دادند سن ازدواج برای دختران به ۱۳ و برای پسران به ۱۵ سال افزایش یافت. با این وجود ماده ۱۰۴۱ قانون ایران، نکاح دختر را قبل از رسیدن به ۱۳ سال و پسر را قبل از ۱۵سال، با اذن ولی و با تشخیص دادگاه منوط به رعایت مصلحت کودک، مجاز میداند. (اما طبق قوانین ایران شامل پدر یا جد پدری است و مادر حقی بر این موضوع ندارد.)
ازدواجهای زودهنگام که اغلب بدون رضایت کودکان انجام میگیرد در تعارض با حقوق کودکان و به ویژه دختران است و سبب بهرهکشی جنسی از کودکان، خشونت علیه آنان، بازماندن از تحصیل و حتی به خطر انداختن سلامت جسمی و ذهنی کودکان میشود. ماده ۱۹ پیماننامه جهانی حقوق کودک کشورهای عضو را موظف میداند تا اقدامات قانونی، اجرایی، آموزشی و فرهنگی را در جهت حمایت کودک دربرابر اشکال مختلف خشونت علیه کودکان مانند صدمه جسمی، روانی، بیتوجهی، سهلانگاری، بهرهکشی و سوءاستفاده جنسی الزامی نمایند.
بر اساس گزارش سازمان ثبت احوال استان تهران در سال ۱۳۹۶ تعداد ۱۴۸۱ ازدواج مربوط به کودکان زیر ۱۵ سال ثبت شده است. این آمار کودکان بدون شناسنامه، ازدواجهای ثبتنشده و ازدواج کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ ساله را شامل نمیشود.
دلایل متنوع و زیادی میتوانند عامل ازدواج کودکان باشد، شاید بتوان از دلایل ازدواج کودکان به عواملی مانند فرهنگ، مذهب و سنت، تبعیض و نابربرای جنسیتی، فقر و نابرابری اقتصادی، روابط خانوادگی و درک نادرست از حقوق کودکان نام برد.
در سال ۱۳۹۱، ۴ مورد زایمان کودکان ۱۰ ساله، ۱۷ زایمان برای کودکان ۱۱ ساله، ۵۰ تولد برای کودکان ۱۲ ساله، ۲۷۵ زایمان برای کودکان ۱۳ ساله و ۱۲۸۹ مورد برای کودکان ۱۴ ساله ثبت شده است. رابطه جنسی و وضع حمل در سنین پایین میتواند حتی به مرگ این کودکان نیز منجر شود. احتمال مرگ دختران ۱۰ تا ۲۰ سال در حین بارداری و زایمان، پنج برابر بیشتر از کسانی است که در سن ۲۰ تا ۲۴ سال هستند. عوارض پس از زایمان نیز موضوع دیگری است که کمتر به آن پرداخته میشود. زایمان در سنین پایین به دلیل عدم رشد جسمی و ذهنی کامل و مناسب کودکان آسیبهای فیزیکی و روانی بسیاری را منجر میشود که دست آخر تبعات آن دامنگیر تمام جامعه میشود.
کودکانی که در سنین پایین ازدواج میکنند به دلیل پایان دادن زودهنگام به دوران کودکی و پذیرش مسوولیتهایی که برای سن آنان وضع نشده است، در موارد بسیاری با آثار روانی مخربی شامل افسردگی و اضطراب روبهرو میشوند. این مسئله در مورد دختران حادتر گزارش شده است. همچنین دختران به دلیل نداشتن آمادگی لازم برای ورود به زندگی مشترک و مسوولیتهای آن، عدم رشد کامل جسمی و ذهنی بیشتر در معرض خشونت خانگی و سوء استفاده قرار میگیرند. ازدواج زودهنگام نقض قوانین کودک محسوب میشود و دولت با وضع قوانین حمایتی برای کودکان به سلامت جسمی و روانی کودکان و جامعه کمک میکند.