آیا عملیات «آخوندک» در تنگه هرمز تکرار می‌شود؟

سی سال پیش یک مین دریایی ۱۵۰۰ دلاری ایرانی با یک ناو دو میلیارد دلاری آمریکایی در ورودی تنگه هرمز برخورد و تقریباً آن را نابود کرد. آمریکایی‌ها مسیر این ناو را سه روز پیش مین‌روبی کرده بودند، ولی این مسیر دوباره از سوی ایران مین‌گذاری شده بود.

غواص‌ها تعداد دیگری مین را در همان حوالی پیدا کردند که روی آنها نام «ایران اجر» حک شده بود. شماره سریال این مین‌ها مشابه مین‌های یک کشتی مین‌گذار ایرانی بود که چهار ماه پیش از آن، آمریکایی‌ها در خلیج فارس توقیف و آن را در آب‌های بین‌المللی غرق کرده بودند. وقتی ثابت شد USS Samuel B. Roberts با یک مین دریایی ایرانی برخورد کرده، عملیات آخوندک برای انتقام از نیروی دریایی ایران طراحی و اجرا شد.

تهدیدهای ایران به بستن تنگه هرمز در صورت تحریم نفتی و نیز پاسخ‌های آمریکا به برخورد نظامی شدید با ایران مرور پرونده درگیری‌ها و نیز رخدادهای دریایی این منطقه حساس جهانی را ضروری می‌سازد. زیرا هر نوع درگیری در هرمز، به غیر از تهدید مسیر نفتکش‌ها و به خطر انداختن سایت‌های نفتی ایران، تهدیدی هم برای پایگاه پنجم نیروی دریایی آمریکا مستقر در بحرین است.

به همین دلیل باید مهم‌ترین رخدادهای تاریخ معاصر این تنگه را مرور کرد تا نقش حیاتی تنگه هرمز برای ایران و آمریکا روشن شود. مهم‌ترین رخدادهای ۴۰ سال گذشته تنگه هرمز به ترتیب زیر هستند:

۱. جنگ نفت‌کش‌ها،

۲. زدن ناو karUSS St با موشک‌های اگزوسه جنگنده‌های امانتی عراقی،

۳. عملیات انتقامی آمریکا از ایران به نام آخوندک (Praying Mantis)

یک کشتی مین‌روب کویتی، پس از برخورد ناو ساموئل رابرت با مین، در حال انتقال آن به دوبی است.

ریشه لغوی هرمز در گویش ساکنان میناب به معنای «نخل» است و شکل انحنا مانند تنگه هرمز هم مانند سر نخل است. طبق نقشه و قانوناً تنگه هرمز به عمان تعلق دارد و در دریای سرزمینی عمان قرار گرفته است. البته کشتی‌ها برای ورود و خروج از تنگه هرمز وارد دریای سرزمینی ایران شده و از وسط جزاير ایرانی رد می‌شوند، زیرا بقیه قسمت‌های خلیج فارس کم عمق هستند.

هرمز آبراهی به عرض ۵۴ کیلومتر بین ایران و سواحل عمان و عمیق‌ترین نقطه آن فقط ۸۰ متر است. روزانه حدود ۱۶ تا ۱۹سوپر تانکر ۱۶ میلیون بشکه نفت و فراورده نفتی را از این تنگه منتقل می‌کنند که مجموعاً حدود ۳۰ درصد حمل و نقل دریایی نفت جهان یا ۲۰ درصد کل نفت جهان می‌شود.

دو مسیر کشتیرانی بین‌المللی در خلیج فارس از وسط جزایر ایرانی و قلمرو آبی ایران می‌گذرد که از بقیه مناطق کمی عمیق‌تر است. از آنجا که این تنگه برای عبور و مرور سوپرتانکرها و کشتی‌های بزرگ چندان امن نیست، قانون تفکیک ترافیک دریایی یا Traffic Separation Scheme یک اتوبان دریایی فرضی با پهنای ۱۰ کیلومتر را از وسط تنگه هرمز برای عبور شناورها در نظر گرفته است.

از این پهنای بیش از ۱۱ کیلومتری، دو مایل در سمت شمال برای ورود شناورها و نیز دو مایل در سمت جنوب برای خروج از تنگه هرمز، و در وسط این مسیر یک پهنای خالی دو مایلی برای اجتناب از برخورد کشتی‌ها در نظر گرقته شده است.

سابقه تصادف‌ها در تنگه هرمز

هر چند که تنگه هرمز را نمی‌توان با زنجیر مسدود کرد، یا با غرق کردن دو سه کشتی مانع تردد شناورها شد، ولی بارها در شرايط طوفانی کشتی‌های تجاری یا جنگی، زیردریایی‌ها و نفت‌کش‌ها هنگام عبور از تنگه با یکدیگر تصادف کرده‌اند. حتی وقتی زیردریایی‌ها با سرعت زیر آب می‌روند مکشی در اطراف خود ایجاد می‌کنند که یک بار باعث برخورد یک زیردریایی آمریکایی با یک نفت‌کش ژاپنی شد.

عمان و ایران، هر دو سامانه کنترل ترافیک دریایی در تنگه هرمز دارند. با این حال، در ژانویه ۲۰۰۷ زیردریایی اتمی «یو اس نیوپورت نیوز» در حالی که یک ناو هواپیمابر را اسکورت می‌کرد، در جنوب تنگه هرمز با یک سوپر تانکر ۳۰۰ هزار تنی ژاپنی برخورد کرد. ایران مدعی نشت مواد رادیواکتیو از این زیردریایی شد.

تانکر ۳۰۰ هزار تنی ژاپنی پس از برخورد با زیردریایی اتمی نیوپورت نیوز

در سال ۲۰۰۹ زیردریایی اتمی «یو اس اس هاتفورد» که در حال ترک خلیج فارس بود، به ناو تدارکاتی برخورد کرد که وارد خلیج فارس می‌شد. ده‌ها میلیون دلار هزینه تعمیر هر دو آنها شد که فقط سهم «یو اس اس هاتفورد» از تعمیر ۱۲۰ میلیون دلار و دو سال وقت بود. تیم تحقیق گزارش داد که فرمانده زیردریایی زمان عبور از هرمز دقت کافی نداشته و سهل‌انگاری کرده است و به همین دلیل او و تعدادی از افسران توبیخ شدند.

مرکز همه ناوهای آمریکایی در حال تردد در خلیج فارس و دریای عمان، ناوگان پنجم آمریکا در بحرین است که از مهم‌ترین پایگاه دریایی آمریکا در جهان به شمار می‌رود. شاخه دریایی فرماندهی مرکزی آمریکا، Centcom، که پنتاگون از طریق آن کل سواحل ایران و کل خاورمیانه بخصوص عراق و افغانستان و شرق آفریقا،‌ تنگه هرمز و سوئز، دریای سرخ و باب المندب در جنوب عربستان، همه آسیای مرکزی و نیز بخشی بزرگی از اقیانوس هند را پوشش دفاعی و امنیتی و اطلاعاتی می‌دهد.

همه ناوهای موشک‌انداز، ناوهای اسکورت، ناوهای هواپیمابر، یدک‌کش‌ها،‌ ناوهای عملیات جاسوسی و نیز تأسیسات لیجستیکی و هدایت مرکزی آنها در پایگاه بحرین مستقر است. فرمانده این پایگاه مستقیماً به ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده گزارش می‌دهد. این ناوها بیشتر اوقات، مأموریت خود را از بحرین و با گذر از تنگه هرمز آغاز می‌کنند و پس از پایان مأموریت به بحرین باز می‌گردند تا پرسنل خود را تعویض کنند، سرویس شوند و عازم مأموریت بعدی شوند.

به عبارت دیگر، اهمیت تنگه هرمز فقط به خاطر عبور تانکرهای نفت نیست، بلکه به این نیز هست که همه شناورهای مهم‌ترین پایگاه نظامی آمریکا برای رفت و برگشت به و از بحرین راهی بجز عبور از تنگه هرمز ندارند و هر تهدید تنگه هرمز عملاً تهدید این پایگاه استراتژیک آمریکا نیز هست.

۱. جنگ نفت‌کش‌ها

جنگ ایران و عراق از همان ابتدا از سوی عراقی‌ها به زدن کشتی‌های تجاری کشیده شد. ایران بعد از حدود چهار سال در ۱۹۸۴ با اکراه به جنگ نفتکش‌ها تن داد. بر اساس آمار شرکت لویدز لندن طی چهار سال جنگ دریایی ۵۴۶ کشتی تجاری در گذر از تنگه هرمز هدف قرار گرفت یا با مین برخورد کرد که به کشته شدن ۴۳۰ ملوان منجر شد و بیمه نفتکش‌ها چهار برابر افزایش یافت.

نفت‌کش ترک اطلس حامل نفت ایران اولین شناور نفتی بود که هدف عراقی‌ها قرار گرفت. از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴ ایران به هیچ کشتی تجاری حمله نکرده بود، ولی از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۴ به میزان نصف عراقی‌ها و از سال ۱۹۸۶ به بعد بیشتر از عراقی‌ها کشتی و نفت‌کش زد.

نقشه جنگ نفت‌کش‌ها در خلیج فارس

در سال ۱۹۸۷ وقتی سعودی‌ها کل ساحل جنوبی خلیج فارس خود را برای حمله و فرار جنگنده‌های عراقی در اختیار صدام قرار دادند تا به خطوط کشتیرانی ایران ضربات بیشتری وارد کند، ایران نیز با زدن ۹۲ کشتی از عراق پیشی گرفت و در سال ۱۹۸۸ نیز با زدن ۵۲ فروند کشتی هنوز از عراق جلوتر بود. فقط در سال ۱۹۸۷ تعداد ۱۸۱ فروند کشتی از سوی ایران و عراق هدف قرار گرفت.

با افزایش فشار بر ناوگان دریایی ایران از سوی عراق، ایران بازرسی همه کشتی‌ها به مقصد عراق را آغاز کرد؛ زمانی که ایران سنگین‌ترین رکورد زدن تانکرها را با حمله به تانکرهای کویتی ثبت کرد و به تلافی حمله عراق به خارک هیچ کشتی کویتی را در امان نگذاشت.

برای اولین بار از سال ۱۹۸۷ کشتی‌های کویتی برای در امان ماندن از حملات ایران تردد با پرچم آمریکا را در تنگه هرمز و وخلیج فارس آغازکردند. آغاز طرح «عملیات اراده جدی» یا عبور کشتی‌های کویتی با پرچم آمریکا در افزایش تنش در تنگه هرمز و خلیج فارس نقش بسزایی داشت.

از مجموع ۴۵۱ کشتی که در منطقه مورد اثابت موشک قرار گرفتند، ایران طی چهار سال تا آخر جنگ به ۱۶۸ فروند کشتی حمله کرد و عراقی‌ها طی هشت سال، ۲۸۳ فروند کشتی را در خلیج فارس و هنگام عبور از تنگه هرمز هدف قرار دادند. ۵۵ فروند از این کشتی‌ها غرق یا از رده خارج شدند.

از میان کشورها ۶۱ بار به نفت‌کش‌های لیبریا حمله شد و این کشور رکورددار دریافت بالاترین حملات موشکی دو کشور ایران و عراق طی ۷ سال جنگ نفت‌کش‌ها بود. ایران پس از لیبریا با ۴۶ نفت‌کش آسیب دیده، پاناما با ۴۱ فروند، و قبرس با ۳۹ نفت‌‌کش رکورددار دریافت بیشترین تعداد حملات موشکی بودند.

۲. حمله عراق به ناو آمریکایی USS Stark

۱۷ می ۱۹۸۷ ناوچه موشک‌انداز آمریکایی USS Stark هدف دو موشک اگزوسه یک فروند میراژ اف یک قرار گرفت که فرانسوی‌ها به عراق امانت داده بودند. بر اساس گزارش تحقیقی که بعداً منتشر شد، جنگنده عراقی از همان ابتدای پرواز خود از سوی رادارهای ظهران عربستان دیده شد. اما میراژ عراقی چندین بار مسیر خود را در جهت‌های مختلف شمال به جنوب و برعکس عوض کرد و خلبان به پیام‌های شناسایی ناو آمریکایی پاسخ نمی‌داد.

میراژ عراقی با پرواز در ارتفاع پایین از دید رادار کشتی‌ها پنهان می‌شد و به دلیل اینکه دو ساعت در منطقه در حال گشت‌زنی بود ناوهای آمریکایی فکر می‌کردند که منتظر پیدا کردن و حمله به یک شناور ایرانی است.

ناو آمریکایی یو اس اس استارک پس از آنکه هدف موشک‌های جنگنده عراقی قرار گرفته بود.

برخی منابع معتقدند میراژ عراقی با تکنولوزی پیشرفته‌ای که دارد، توانست در نقطه کور رادار تشخیص حملات موشکی USS Stark قرار گیرد. با این حال، آواکس‌ها سیگنال قفل شدن رادار جنگنده عراقی روی ناو را دریافت کردند و به آن هشدار دادند و اندکی بعد نیز متوجه شدند که رادار اولین و دومین موشک عراقی روی ناو قفل شده است. در حالی که USS Stark فرصت نکرد، هیچ عکس‌العملی از خود نشان دهد اولین موشک اگزوسه در ساعت ۱۰ شب به برج فرماندهی اصابت و آن را ویران کرد، ولی موشک کاملاً منفجر نشد.

با این حمله سیستم برق ناو و مرکز کنترل آتش ناو از کار افتاد و به همین دلیل USS Stark نتوانست حتی یک گلوله شلیک کند. چند ثانیه بعد دومین موشک اگزوسه از راه رسید و باقیمانده موشک اول را نیز با خود منفجر کرد و تقریباً برج فرماندهی و خوابگاه ملوانان به آتش کشیده شد. ۳۷ ملوان در جا کشته و به همین تعداد زخمی شدند.

میراژ عراقی قبل ازاینکه رهگیری شود از منطقه فرار کرد. با وجودی که فرمانده ناو و افسر پدافند هر دو به علت سهل‌انگاری در دادگاه نظامی محاکمه شدند، چرایی هدف قرار گرفتن این ناو آمریکایی از سوی عراق تا مدتی در ابهام بود. بی‌شک این مانور دقیق و حمله به یک ناو آمریکایی نمی‌توانست تصادفی یا بدون هماهنگی با عالی‌ترین مقام‌های سیاسی و نظامی عراقی انجام شده باشد.

صدام حسین برای حمله به ناو از آمریکا عذرخواهی و اعلام کرد خلبان عراقی اعدام شده و حتی بعداً به خانواده کشته‌شدگان خسارت پرداخت شد. اما مدتی بعد سناریوهای مهم پشت علت هدف قرار دادن USS Stark از سوی عراق آشکار شد.

پنج ماه قبل از آن روزنامه لبنانی الشراع در نوامبر ۱۹۸۶ از طریق لابی مهدی هاشمی فاش کرده بود که آمریکا و اسرائیل دو سال است که روابط نزدیکی با ایران برقرار کرده و طی این مدت ۲۵۱۵ موشک ضد تانک تاو و ۱۸ موشک ضد هوایی هاوک و کلی قطعات یدکی به ایران داده‌اند.

بعداً معلوم شد دولت ریگان با امضای مجوز فروش تسلیحات به ایران از کانال اسرائیل قصد داشته گروگان‌های آمریکایی اسیر جهاد اسلامی را در لبنان آزاد کند. طی نزدیک به دو سال ۸ محموله از این موشک‌ها به ایران داده شد. سربازان ایرانی در عملیات‌های پی در پی تانک‌های تی ۷۲ عراقی را که زره ضد انفجار داشتند با موشک‌های آمریکایی درو می‌کردند و گروگان‌ها نیز یک ساعت پس از دریافت هر محموله در لبنان آزاد می‌شدند.

رابرت مک‌فارلین، مشاور وقت امنیت ملی رونالد ریگان

سفر مک فارلین مشاور امنیتی رونالد ریگان به تهران در ۲۵ مه ۱۹۸۶ نقطه عطفی تاریخی در تصمیم به چرخش آمریکا و اسرائیل به سوی کشور مهم ایران و فاصله گرفتن از اعراب به ویژه عراق بود. رونالد ریگان پس از جنجال افشا شدن کمک‌های تسلیحاتی آمریکا به ایران در جنگ با عراق طی نطقی از کاخ سفید شخصاً مسؤلیت فروش تسلیحات به ایران را با هدف آزادی گروگان‌ها که بعدها به «ایران گیت» شهرت یافت پذیرفت و تأکید کرد که نمی‌توان از اهمیت کشور ایران به سادگی گذشت.

عراقی‌ها خیلی دیر به چرخش تدریجی سیاست آمریکا به نفع ایران پی بردند و سفر مک فارلین اوج این چرخش سیاسی بود. صدام حسین در پاسخ به همه موشک‌های آمریکایی که سربازان ایرانی به تانک‌های عراقی شلیک کردند، ناو USS Stark را هدف قرار داد تا هم هشداری به کاخ سفید باشد و هم آمریکا را بیش از پیش در خلیج فارس و تنگه هرمز درگیر کنند.

۳. عملیات آخوندک (Praying Mantis) و نابودی نیروی دریایی ایران،

۲۴ آوریل ۱۹۸۸ ناو موشک‌انداز مدرن و نو USS Samuel B. Roberts وارد خلیج فارس شد تا در عملیات اسکورت تانکرهای نفت کش کویتی شرکت کند و در همان بدو ورود به خلیج فارس با یک مین بسیار قدرتمند برخورد کرد.

انفجار مین یک سوراخ پنج متری در کف ناو به وجود آورد و محور یا شاسی سر ناو نیز آسیب جدی دید که معمولاً به غرق ناو‌ها منجر می‌شود. مسیری که ناو USS Samuel B. Roberts طی می‌کرد، دو روز پیش از آن مین‌روبی شده بود ولی دوباره از سوی ایران مین‌گذاری شد.

عملیات آخوندک بزرگترین عملیات دریایی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بود که در تنگه هرمز و خلیج فارس علیه ایران انجام شد. در اولین مرحله آمریکایی‌ها از طریق سفارت سوئیس به تهران اطلاع دادند که سکوی نفتی ساسان را تخلیه کند، زیرا قصد دارند آن را منهدم کنند. همچنین با یک پیام رادیویی از کارکنان سکو خواستند آن را ترک کنند. مدافعان ساسان نیز پس از مدتی مقاومت خواستار مهلت برای تخلیه سکو شدند. به این ترتیب، آمریکایی‌ها در سکو پیاده شدند و پس از جمع‌آوری مدارک، دستگاه‌های ردیاب ایرانی آن را بمب‌گذاری و نابود کردند.

همزمان تیم عملیاتی دیگری تأسیسات نفتی جزیره سرّی را موشک‌باران و سکوی فراساحلی آن را منهدم کرد. ایران از هر دو سکوی ساسان و تأسیسات جزیره سرّی برای رهگیری کشتی‌ها و هدایت قایق‌های تندرو استفاده می‌کرد.

پس از حمله به سکوهای نفتی ناو ایرانی سهند به کارزار آمد و با ناوهای آمریکا درگیر شد. سهند در ساحل جزیره لارک در شمال تنگه هرمز با سه موشک هارپون، دو بمب لیزری، و دو بمب بسیار سنگین هدف قرار گرفت و پس از چند ساعت سوختن غرق شد و ۴۵ خدمه آن کشته شدند.

با ادامه درگیری، ناوچه موشک‌انداز جوشن یک موشک هارپون به سوی ناوUSS Simpson (FFG-56) شلیک کرد. ناو آمریکا با فاصله کمی از اصابت موشک ایرانی نجات یافت، ولی با سه موشک به جوشن حمله کرد. کشتی دیگری جوشن را زیر آتش توپخانه گرفت و آن را با ۱۱ سرنشین غرق کرد.

ناوشکن سبلان نیز که با کشتی‌های آمریکایی درگیر شد چنان آسیب جدی دید که با یدک‌کش آن را از صحنه درگیری خارج کردند.

ایران با اعزام قایق‌های تندرو به چندین هدف در خلیج فارس از جمله کشتی‌های تدارکاتی با پرچم آمریکا و یک کشتی با پرچم پاناما و یک سکوی نفتی شارجه حمله کرد. هواپیماهای آمریکا قایق‌های تندرو را ردیابی کردند و بعد از غرق کردن یکی و آسیب رساندن به چند قایق، بقیه به جزیره ابوموسی بازگشتند.

کشتی سنگاپوری نرمن آتلانتیک که در جریان جنگ نفت‌کش‌ها هدف قایق‌های تنروی ایرانی قرار گرفت.

دو ماه بعد ناو USS Vincennes یک هواپیمای مسافربر ایرانی را برفراز خلیج فارس هدف قرار داد و ۲۹۰ مسافر و خدمه آن را کشت. هر چند پنتاگون اعلام کرد که فرمانده ناو هواپیمای مسافربری را با یک فانتوم ایرانی اشتباه گرفته، بسیاری آن را عمدی و در راستای فشار بر ایران و پذیرش قطعنامه ۵۸۹ ارزیابی کردند، زیرا فرمانده ناو بعداً مورد تشویق هم قرار گرفت.

شایعات دیگری حاکی از این است که در سایه راداری هواپیمای مسافربری یک جنگنده ایرانی پنهان شده بود و قصد حمله به ناو آمریکایی را داشته است. صحت این شایعه در میان اخباری که از مدیریت فاجعه‌بار دوران جنگ افشا می‌شود، اصلاً بعید به نظر نمی‌رسد. چندی پیش نیز فیلمی مستند درباره این حادثه متشر شد که سیمای افسرده و مضطرب پرسنل ناو را نشان می‌دهد، بعد از اینکه متوجه شدند هدفی را که زده‌اند یک هواپیمای مسافربری پر از مسافر بوده، نه یک جنگنده.

نوامبر ۲۰۰۳ دیوان دادگستری بین‌المللی شکایت ایران از آمریکا برای حمله به ایران و نقض پیمان دوستی دو کشور در سال ۱۹۵۵ را رد کرد. دادگاه شکایت مشابه آمریکا علیه ایران را نیز تأیید نکرد. دادگاه بین‌المللی همچنین ادعای به خطر افتادن منافع آمریکا در توجیه عملیات در تنگه هرمز و حمله به سکوهای نفتی ایران را نیز نپذیرفت. درخواست ایران برای دریافت خسارت از آمریکا نیز مورد قبول دادگاه واقع نشد.

در واقع عملیاتی که پنتاگون از یک صبح تا بعد از بعد از ظهر ۲۴ آوریل ۱۹۸۸ علیه نیروی دریایی ایران به راه انداخت، به توانایی دریایی ایران به شدت آسیب زد. در حالی که در این نبرد فقط یک هلیکوپتر تدارکاتی آمریکا آسیب دید که به علتی غیررزمی در آب سقوط کرد و سرنشینان آن کشته شدند.

به این ترتیب پاسخ به این مسئله دشوار نخواهد بود که در یک مصاف دیگر در تنگه هرمز و خلیج فارس چه کشوری بیشترین آسیب را متحمل خواهد شد. در جریان عملیات آخوندک حداقل ۵۶ نفر از پرسنل نیروی دریایی ایران کشته، و سه ناو و حداقل دو قایق تندرو منهدم شدند، در حالی که ناوهای آمریکایی ظاهراً خسارتی ندیدند.

شاید یکی از دلایلی که طیفی از نظامیان ایران بستن تنگه هرمز را امکان‌پذیر می‌دانند، این است که جغرافیای سیاسی تنگه هرمز را نمی‌شناسند و مهم‌ترین علت حساسیت این تنگه را فقط عبور نفت می‌دانند. در حالی که امنیت پایگاه پنجم نیروی دریایی آمریکا در بحرین با لشگری از ناو و شناورهای خود در منطقه به باز بودن تنگه هرمز وابسته است و این تنگه شریان حیاتی یکی از فعال‌ترین پایگاه‌های دریایی آمریکاست. تا حدی که تهدید بستن تنگه هرمز عملاً اعلان جنگ به آمریکا به حساب می‌آید.

به عنوان آخرین قسمت و برای فهم تفاوت کیفی آنچه در نیروی دریایی آمریکا و دیگر کشورها یا مثلاً ایران جریان دارد به موضوع تاریخ مصرف ناوهای آمریکایی می‌توان اشاره کرد. همه ناوهایی که در ارتش آمریکا به کار گرفته می‌شوند از سوی کارخانه سازنده و بر اساس استانداردهای دفاعی آمریکا، تاریخی برای پایان مأموریت یا مفید بودن آنها اعلام می‌شود.

به این ترتیب همه ناوها پس از انقضای تاریخ مصرف به سه پارکینگ دریایی ویژه در آمریکا اعزام می‌شوند.همه ناوهای جنگی و ناوهای هواپیمابر بازنشسته‌ای که به این پارکینگ‌ها اعزام می‌شوند در انتظار سه سرنوشت هستند:

۱. به دیگر کشورها فروخته شوند،

۲. به عنوان هدف در مانورهای دریایی مهم مورداستفاده قرار گیرند،

۳. یا در نهایت، اوراق می‌شوند.

از میان ناوهایی که در این نوشته به آن اشاره شد، دو ناو USS Samuel B. Roberts و نیز ناو مشهور USS Stark به رغم تعمیر اساسی، بعد از پایان تاریخ مصرف اوراق شدند و دیگر وجود ندارند.

حال دیگر پاسخ به این سؤال دشوار نیست که چگونه می‌توان به مصاف کشوری رفت که قدرتمند‌ترین نیروی دریایی تاریخ بشر را دارد و همه شناورهای چند صد میلیون دلاری یا چند میلیارد دلاری آن پس از انقضای تاریخ مصرف اوراق می‌شوند.

نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.