باشگاه خبرنگاران جوان، شبکه خبری وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی گزارش داد که سه شبکه ماهوارهای فارسیزبان با عناوین «ICC (شبکه سینمایی ایران)»، «پرشِن تیوی» و «ایرانیان» به صورت مشروط مجوز گشودن دفتر نمایندگی در تهران را دریافت کردهاند.
سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفتهاست که به این سه شبکه با ذکر پیششرطهایی مجوز موقت داده شدهاست.
رؤیا کریمی مجد در گفتوگو با امید معماریان، روزنامهنگار ساکن آمریکا ابتدا از وی پرسیدهاست که:
چه ضرورتی سبب شده تا مسئولان جمهوری اسلامی به فکر اعطای مجوز به شبکههای ماهوارهای بیفتند؟
امید معماریان: به نظر من دولت به این نتیجه رسیدهاست که شبکههای فارسی رسمی در حال حاضر نمیتوانند علائق متنوع مردم جامعه را پوشش بدهند و آنها را پای تلویزیونها نگاه دارند.
صدا و سیما به هر حال به دلیل دولتی بودنش و نحوه نظارتی که در آن انجام میشود، محدودیتهای خاصی برای برنامهسازی دارد، و عملاً از پس شبکههای ماهوارهای و فارسیزبان موجود برنمیآید.
بنابر این اینها تصمیم گرفتهاند که حالا که قرار است مردم به تماشای برنامههای ماهوارهای بنشینند، لااقل بیننده شبکههایی باشند که تحت کنترل و نظارت دولت هستند، و محدودیتهای کمتری هم در برنامهسازی خواهند داشت. در واقع دولت به اعتقاد من تلاش میکند تا سهمی را در بازار بینندگان ماهوارهای پیدا کند.
این مسئله به معنای پذیرش این حقیقت است که انحصار رسانهای تلویزیونی موجود را عملاً دولت دارد از دست میدهد و دست به تجربههای جدیدی میزند.
آقای معماریان، هر سه شبکهای که به طور رسمی اعلام شدهاست در تهران دارای دفتر هستند، شبکههایی هستند که عمدتاً وظیفه آنها، بازپخش سریالها و تولیدات داخل ایران است.
با توجه به اینکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی دارد سه شبکه دیگر را هم برای بازپخش تولیدات خودش در خدمت میگیرد، فکر میکنید اصلاً این تصور را میتوان داشت که در آیندهای نه چندان نزدیک، گروههایی بتوانند در داخل کشور، اجازه ثبت شبکههای تلویزیونی خصوصی به نام خودشان را داشته باشند؟ یا اینکه همچنان قرار بر این است که گستره شبکههای ماهوارهای هم در ید اختیار صدا و سیمای جمهوری اسلامی باقی بماند.
به نظر من با این اقدام، مسیر برای چنین کاری باز میشود. به هر حال این شبکهها با اینکه برنامههای تلویزیونی را منتشر و پخش میکنند، قطعاً در ساخت برنامههای خودشان نسبت به تلویزیون رسمی، دست بازتری خواهند داشت.
به هر حال به اعتقاد من، ما شاهد ایجاد یک نوع تحول در برنامههای تلویزیونی ایران و از سوی شبکههایی که بر روی موج قرار دارند، خواهیم بود.
باز هم فکر میکنم که بستر مناسب و زمینه برای شبکههای دیگری باز خواهد شد که فارغ از مسائل سیاسی، برنامههایی را خواهند ساخت که به درد زندگی مردم بخورد و مردم عامه به آنها اقبال نشان خواهند داد.
فکر میکنم، مسئولان جمهوری اسلامی میدانند که همه نیازهای مردم برای رجوع به ماهواره، نیازهایی همچون شنیدن خبرهای سیاسی و یا مسائلی از این قبیل نیست.
بنابر این حوزههایی به جز سیاست وجود دارد که آنها میتوانند با پوشش قرار دادن این حوزهها و با یک برنامهسازی قوی، بخشی از توجه بینندگانی را که پای ماهواره مینشینند به خودشان جلب کرده و بخشی از این آمار را به خودشان اختصاص دهند.
و به این ترتیب شما هم احتمال دریافت مجوزی شبیه به آنچه که قرار بود برای آقای کروبی برای تاسیس شبکه تلویزیونی خصوصی صادر شود را برای افراد و شخصیتهای سیاسی منتفی میدانید؟
من این مسئله را منتفی میدانم به این دلیل که دولت مایل است که در حوزه سیاست، کنترل و انحصار صد در صد رسانهها را در دست داشته باشد.
او نمیخواهد روایتی را که از پدیدهها و تحولات سیاسی و از طریق رسانههای رسمی خودش، به خورد مردم میدهد، از سوی کس دیگری مورد خدشه قرار گیرد و آن را به چالش بکشند.
بنابر این فکر میکنم که در حوزه سیاسی، دادن چنین اجازهای دور از ذهن است. ولی به هر حال فکر میکنم راجع به مسائل روزمره زندگی و مسائل شهری به نظر میرسد که این اختیار و اجازه را خواهند داد.
این احتمال وجود دارد که به شبکههای دیگری، حتی شبکههایی که در خارج از کشور فعالیت میکنند، اجازه داده شود که دفتر دایر کنند و فعالیت کنند.
سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفتهاست که به این سه شبکه با ذکر پیششرطهایی مجوز موقت داده شدهاست.
رؤیا کریمی مجد در گفتوگو با امید معماریان، روزنامهنگار ساکن آمریکا ابتدا از وی پرسیدهاست که:
چه ضرورتی سبب شده تا مسئولان جمهوری اسلامی به فکر اعطای مجوز به شبکههای ماهوارهای بیفتند؟
گفتوگوی رؤیا کریمی مجد با امید معماریان در مورد شبکههای تلویزیونی خصوصی
Your browser doesn’t support HTML5
امید معماریان: به نظر من دولت به این نتیجه رسیدهاست که شبکههای فارسی رسمی در حال حاضر نمیتوانند علائق متنوع مردم جامعه را پوشش بدهند و آنها را پای تلویزیونها نگاه دارند.
صدا و سیما به هر حال به دلیل دولتی بودنش و نحوه نظارتی که در آن انجام میشود، محدودیتهای خاصی برای برنامهسازی دارد، و عملاً از پس شبکههای ماهوارهای و فارسیزبان موجود برنمیآید.
بنابر این اینها تصمیم گرفتهاند که حالا که قرار است مردم به تماشای برنامههای ماهوارهای بنشینند، لااقل بیننده شبکههایی باشند که تحت کنترل و نظارت دولت هستند، و محدودیتهای کمتری هم در برنامهسازی خواهند داشت. در واقع دولت به اعتقاد من تلاش میکند تا سهمی را در بازار بینندگان ماهوارهای پیدا کند.
این مسئله به معنای پذیرش این حقیقت است که انحصار رسانهای تلویزیونی موجود را عملاً دولت دارد از دست میدهد و دست به تجربههای جدیدی میزند.
آقای معماریان، هر سه شبکهای که به طور رسمی اعلام شدهاست در تهران دارای دفتر هستند، شبکههایی هستند که عمدتاً وظیفه آنها، بازپخش سریالها و تولیدات داخل ایران است.
با توجه به اینکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی دارد سه شبکه دیگر را هم برای بازپخش تولیدات خودش در خدمت میگیرد، فکر میکنید اصلاً این تصور را میتوان داشت که در آیندهای نه چندان نزدیک، گروههایی بتوانند در داخل کشور، اجازه ثبت شبکههای تلویزیونی خصوصی به نام خودشان را داشته باشند؟ یا اینکه همچنان قرار بر این است که گستره شبکههای ماهوارهای هم در ید اختیار صدا و سیمای جمهوری اسلامی باقی بماند.
به نظر من با این اقدام، مسیر برای چنین کاری باز میشود. به هر حال این شبکهها با اینکه برنامههای تلویزیونی را منتشر و پخش میکنند، قطعاً در ساخت برنامههای خودشان نسبت به تلویزیون رسمی، دست بازتری خواهند داشت.
به هر حال به اعتقاد من، ما شاهد ایجاد یک نوع تحول در برنامههای تلویزیونی ایران و از سوی شبکههایی که بر روی موج قرار دارند، خواهیم بود.
باز هم فکر میکنم که بستر مناسب و زمینه برای شبکههای دیگری باز خواهد شد که فارغ از مسائل سیاسی، برنامههایی را خواهند ساخت که به درد زندگی مردم بخورد و مردم عامه به آنها اقبال نشان خواهند داد.
فکر میکنم، مسئولان جمهوری اسلامی میدانند که همه نیازهای مردم برای رجوع به ماهواره، نیازهایی همچون شنیدن خبرهای سیاسی و یا مسائلی از این قبیل نیست.
بنابر این حوزههایی به جز سیاست وجود دارد که آنها میتوانند با پوشش قرار دادن این حوزهها و با یک برنامهسازی قوی، بخشی از توجه بینندگانی را که پای ماهواره مینشینند به خودشان جلب کرده و بخشی از این آمار را به خودشان اختصاص دهند.
و به این ترتیب شما هم احتمال دریافت مجوزی شبیه به آنچه که قرار بود برای آقای کروبی برای تاسیس شبکه تلویزیونی خصوصی صادر شود را برای افراد و شخصیتهای سیاسی منتفی میدانید؟
من این مسئله را منتفی میدانم به این دلیل که دولت مایل است که در حوزه سیاست، کنترل و انحصار صد در صد رسانهها را در دست داشته باشد.
او نمیخواهد روایتی را که از پدیدهها و تحولات سیاسی و از طریق رسانههای رسمی خودش، به خورد مردم میدهد، از سوی کس دیگری مورد خدشه قرار گیرد و آن را به چالش بکشند.
بنابر این فکر میکنم که در حوزه سیاسی، دادن چنین اجازهای دور از ذهن است. ولی به هر حال فکر میکنم راجع به مسائل روزمره زندگی و مسائل شهری به نظر میرسد که این اختیار و اجازه را خواهند داد.
این احتمال وجود دارد که به شبکههای دیگری، حتی شبکههایی که در خارج از کشور فعالیت میکنند، اجازه داده شود که دفتر دایر کنند و فعالیت کنند.