بازار ارز تهران همچنان درگیر نوسانهای شدید است. گفتوگوی اقتصادی امروز رادیو فردا با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی مقیم پاریس، به همین موضوع میپردازد.
رادیو فردا: نرخ دلار آمریکا در بازار آزاد ارز تهران، بعد از چند هفته افزایش کموبیش دائمی، طی دو روز گذشته از ۱۶۰۰ تومان به ۱۴۲۳ تومان کاهش یافت. آیا این کاهش به معنای آن است که تب اخیر دلار فروکش کرده و بازار ارز در جمهوری اسلامی به تدریج به طرف آرامش میرود؟
فریدون خاوند: نرخ ارز در ایران، با توجه به یک سلسله عوامل بنیادی، رو به افزایش میرود و در این حرکت رو به بالا، وقفههایی هم پیدا میشود، از جمله کاهش ۱۷۷ تومانی نرخ دلار آمریکا که اواخر هفته گذشته دیده شد و به احتمال بسیار زیاد جنبه مقطعی دارد.
در واقع همه شرایط برای اوجگیری باز هم بیشتر نرخ ارز در ایران مهیا است.
از یک طرف فاصله میان نرخ تورم داخلی و نرخ تورم جهانی کماکان در سطح بالایی است، و با توجه به رکود تورمی حاکم بر اقتصاد کشور، این فاصله به احتمال فراوان بیشتر هم خواهد شد.
به علاوه بخش بزرگی از نقدینگی، به دلیل وضعیت حاکم بر دیگر بازارها از جمله بازار نرخ بهره و بازار مسکن، به طرف بازار ارز سرازیر شده و تقاضا را در این بازار به گونهای قابل ملاحظه بالا بردهاست.
از طرف دیگر فشارهای خارجی، به ویژه در عرصههای بانکی و مالی، به سنگینتر شدن باز هم بیشتر بار تقاضا در بازار آزاد ارز ایران کمک کرده.
البته بازار نفت در شرایط بسیار مطلوبی است و بانک مرکزی جمهوری اسلامی قاعدتاً باید از امکانات لازم برای تاثیر گذاشتن بر بازار ارز برخوردار باشد.
ولی با توجه به شدت گرفتن تحریمها، افزایش روز به روز شمار کشورهای تحریمکننده و ناتوانی بعضی از خریداران نفت ایران از انتقال مابهازای خرید خود به ایران، بانک مرکزی مجبور است با احتیاط رفتار کند و دیگر نمیتواند مثل گذشته برای پشتیبانی از پول ملی، بیمحابا ارز به بازار تزریق کند.
در این شرایط، حرکت اوجگیرنده نرخ ارز ادامه خواهد یافت، البته با وقفههای مقطعی.
مسئله مهمی که مسئولان ارشد جمهوری اسلامی بر آن تاکید میکنند، بازگشت دوباره به ارز تکنرخی از راه برطرف کردن تفاوت بین نرخ رسمی بانک مرکزی و نرخ بازار آزاد است. آیا دسترسی به این هدف، یعنی تکنرخی شدن ارز، در شرایط فعلی امکانپذیر است؟
برای تکنرخی شدن ارز دو راه حل وجود دارد.
یا آنکه بانک مرکزی از دخالت در بازار آزاد ارز دست بردارد و اجازه دهد قیمت دلار و دیگر ارزها در این بازار بر پایه عرضه و تقاضا تعیین شود. چنین ابتکاری قیمت هر دلار را احتمالاً به ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان خواهد رساند، رویدادی که در شرایط فعلی سیاسی و اقتصادی کشور برای نظام جمهوری اسلامی قابل قبول نیست، مگر آنکه زیر فشار حوادث مجبور شود به چنین راه حلی تن در دهد. در این صورت ارز، تکنرخی خواهد شد، ولی بر پایه قیمت بازار.
راه حل دیگر برای تکنرخی شدن ارز، مثل گذشته، تزریق ارز کافی از سوی بانک مرکزی برای پاسخ دادن به تقاضا و مهار قیمت ارز در سطح نرخ رسمی بانک مرکزی است. در این سناریو بانک مرکزی نرخ بازار آزاد را تا سطح نرخ رسمی تنزل خواهد داد.
این کار هم، همانطور که اشاره شد، با وضعیت فعلی کشور نمیخواند، و بانک مرکزی قاعدتاً حاضر نخواهد شد میلیاردها دلار دیگر را بر سر این بازی به هدر دهد. بنا بر این نظام چندنرخی ارز به این زودیها از میان نخواهد رفت.
بر اساس پارهای گزارشها، به دلیل آشفتگی حاکم بر بازار ارز، فرار سرمایه از ایران افزایش یافته. این گزارشها را تا چه اندازه میتوان جدی گرفت؟
به گفته منابع موثق در محافل مالی و بازرگانی جمهوری اسلامی، صادرکنندگان کالاهای غیر نفتی تا آنجا که بتوانند ارز خود را، که از صدور کالا به دست میآورند، به شبکه بانکی جمهوری اسلامی منتقل نمیکنند و بخش مهمی از آن را خارج از کشور نگهداری میکنند.
با توجه به تفاوت چشمگیر بین نرخ رسمی ارز و نرخ آن در بازار آزاد، آنهایی که از راه صادرات ارز به دست میآورند طبعاً ترجیح میدهند دارایی ارزی خود را در بازار آزاد بفروشند و یا آن را، به انتظار روزهای بهتر و سود بیشتر، خارج از شبکه بانکی نگه دارند.
این یکی از نمونههای فرار سرمایه است.
رادیو فردا: نرخ دلار آمریکا در بازار آزاد ارز تهران، بعد از چند هفته افزایش کموبیش دائمی، طی دو روز گذشته از ۱۶۰۰ تومان به ۱۴۲۳ تومان کاهش یافت. آیا این کاهش به معنای آن است که تب اخیر دلار فروکش کرده و بازار ارز در جمهوری اسلامی به تدریج به طرف آرامش میرود؟
Your browser doesn’t support HTML5
فریدون خاوند: نرخ ارز در ایران، با توجه به یک سلسله عوامل بنیادی، رو به افزایش میرود و در این حرکت رو به بالا، وقفههایی هم پیدا میشود، از جمله کاهش ۱۷۷ تومانی نرخ دلار آمریکا که اواخر هفته گذشته دیده شد و به احتمال بسیار زیاد جنبه مقطعی دارد.
در واقع همه شرایط برای اوجگیری باز هم بیشتر نرخ ارز در ایران مهیا است.
از یک طرف فاصله میان نرخ تورم داخلی و نرخ تورم جهانی کماکان در سطح بالایی است، و با توجه به رکود تورمی حاکم بر اقتصاد کشور، این فاصله به احتمال فراوان بیشتر هم خواهد شد.
به علاوه بخش بزرگی از نقدینگی، به دلیل وضعیت حاکم بر دیگر بازارها از جمله بازار نرخ بهره و بازار مسکن، به طرف بازار ارز سرازیر شده و تقاضا را در این بازار به گونهای قابل ملاحظه بالا بردهاست.
از طرف دیگر فشارهای خارجی، به ویژه در عرصههای بانکی و مالی، به سنگینتر شدن باز هم بیشتر بار تقاضا در بازار آزاد ارز ایران کمک کرده.
البته بازار نفت در شرایط بسیار مطلوبی است و بانک مرکزی جمهوری اسلامی قاعدتاً باید از امکانات لازم برای تاثیر گذاشتن بر بازار ارز برخوردار باشد.
ولی با توجه به شدت گرفتن تحریمها، افزایش روز به روز شمار کشورهای تحریمکننده و ناتوانی بعضی از خریداران نفت ایران از انتقال مابهازای خرید خود به ایران، بانک مرکزی مجبور است با احتیاط رفتار کند و دیگر نمیتواند مثل گذشته برای پشتیبانی از پول ملی، بیمحابا ارز به بازار تزریق کند.
در این شرایط، حرکت اوجگیرنده نرخ ارز ادامه خواهد یافت، البته با وقفههای مقطعی.
مسئله مهمی که مسئولان ارشد جمهوری اسلامی بر آن تاکید میکنند، بازگشت دوباره به ارز تکنرخی از راه برطرف کردن تفاوت بین نرخ رسمی بانک مرکزی و نرخ بازار آزاد است. آیا دسترسی به این هدف، یعنی تکنرخی شدن ارز، در شرایط فعلی امکانپذیر است؟
برای تکنرخی شدن ارز دو راه حل وجود دارد.
راه حل دیگر برای تکنرخی شدن ارز، مثل گذشته، تزریق ارز کافی از سوی بانک مرکزی برای پاسخ دادن به تقاضا و مهار قیمت ارز در سطح نرخ رسمی بانک مرکزی است. در این سناریو بانک مرکزی نرخ بازار آزاد را تا سطح نرخ رسمی تنزل خواهد داد.
این کار هم، همانطور که اشاره شد، با وضعیت فعلی کشور نمیخواند، و بانک مرکزی قاعدتاً حاضر نخواهد شد میلیاردها دلار دیگر را بر سر این بازی به هدر دهد. بنا بر این نظام چندنرخی ارز به این زودیها از میان نخواهد رفت.
بر اساس پارهای گزارشها، به دلیل آشفتگی حاکم بر بازار ارز، فرار سرمایه از ایران افزایش یافته. این گزارشها را تا چه اندازه میتوان جدی گرفت؟
به گفته منابع موثق در محافل مالی و بازرگانی جمهوری اسلامی، صادرکنندگان کالاهای غیر نفتی تا آنجا که بتوانند ارز خود را، که از صدور کالا به دست میآورند، به شبکه بانکی جمهوری اسلامی منتقل نمیکنند و بخش مهمی از آن را خارج از کشور نگهداری میکنند.
با توجه به تفاوت چشمگیر بین نرخ رسمی ارز و نرخ آن در بازار آزاد، آنهایی که از راه صادرات ارز به دست میآورند طبعاً ترجیح میدهند دارایی ارزی خود را در بازار آزاد بفروشند و یا آن را، به انتظار روزهای بهتر و سود بیشتر، خارج از شبکه بانکی نگه دارند.
این یکی از نمونههای فرار سرمایه است.