یک روز پیش از پایان کنفرانس حفظ محیط زیست در کپنهاگ دانمارک و در حالی که صدها معترض ایرانی و محلی علیه پذیرفتن او در شهر گرد هم آمده بودند، محمود احمدینژاد به عنوان رئیس دولت ایران پس از حضور در اجلاس یاد شده نامهای را قرائت کرد که خطوط عمده آن بیشباهت به بسته معروف پیشنهادی او به گروه ۵+۱ نبود. در نامه قبلی احمدینژاد مدعی مدیریت جهان و در نامه اخیر مدعی یافتن راه نجات آن شده است.
در نامهای که به زبان فارسی خوانده شد، احمدینژاد دلیل تغییر آب و هوا در جهان را فرهنگی خواند و آمریکا را متهم ساخت که «بیش از حق خود مصرف میکند». در جای دیگری از نامه یاد شده، احمدینژاد همچنین به حضور نظامی آمریکا در نقاط مختلف جهان اعتراض کرده و بحران اقتصادی اخیر را نیز ناشی از خلق ۳۰ هزار میلیارد دلار داراییهای غیرواقعی و کاغذی خواند.
در بخش کمتر سیاسی و ظاهرا مربوط به محیط زیست نامه یاد شده، احمدینژاد مدعی شده است که «دولتمردان آمریکایی با تاکید بر توسعه تولید سوخت فسیلی از گسترش فنآوریهای جدید در استفاده از منابع انرژی تجدیدشونده و پاک ممانعت میکنند». ظاهرا اشاره احمدینژاد به مخالفت جامعه جهانی با برنامههای اتمی ایران بود.
احمدینژاد آن گاه به طرح راه حل مشکل کنونی تغییر آب و هوا در جهان پرداخت و «راه حل اصلی و کلیدی» را «بازگشت به ارزشهای الهی و انسانی و مهرورزی» معرفی کرد. احمدینژاد در بسته پیشنهادی معروف قبلی نیز راه حل مشکل اقتصادی در جهان را «توسعه عدالت و مهرورزی» دانسته بود.
احمدینژاد در بخش دیگری از نامه خود پیشنهاد کرد که سال ۲۰۱۱ سال الگوی مصرف و کاهش آلودگی در جهان نامیده شود. او همچنین مدعی شد که دولت او به «کاهش در مصرف انرژی، از طریق ارتقاء استانداردها و تولیدات و مدیریت مصرف توجه داشته، برای استفاده از انرژیهای پاک از جمله بادی و خورشیدی برنامهریزی کرده است». او همچنین مدعی شد که از پروتکل کیوتو (پیمان قبلی حمایت از محیط زیست) حمایت کرده است.
این در حالی است که مطابق آمار منتشره از سوی سازمان ملل ایران در ردیف ده کشور بزرگ تخریبکننده محیط زیست قرار دارد. میزان تولید و انتشار گازهای گلخانهای در ایران در سال جاری از ۵۵۰ میلیون تن فراتر خواهد رفت. با این حساب، سرانه تولید گازهای گلخانهای در ایران در حدود ۸ تن در سال است.
این در حالی است که سرانه تولید گازهای گلخانهای در چین و هند با وجود داشتن سرعت رشد اقتصادی سالانه بالا، به ترتیب چهار و نیم و ۱/۲ تن برآورد شده است.
در سال ۱۹۹۰ تولید گازهای گلخانهای در ایران ۱۷۵ میلیون تن گزارش شده است. در سال جاری این میزان تا حدود ۵۲۰ میلیون تن افزایش خواهد یافت. به این ترتیب ایران، برخلاف مفاد نامه و موضوع موعظه آقای احمدینژاد در کپنهاگ، عملا در ردیف ده کشور عمده تولیدکننده گازهای گلخانهای قرار گرفته است.
به علاوه ایران یکی از سریعترین نسبتهای افزایش سالانه تولید گازهای گلخانهای را در جهان به خود اختصاص داده است. نسبت افزایش یاد شده در حدود ۳۰۰ درصد در طول ۲۰ سال است و از این لحاظ ایران بعد از چین در مقام دوم رشد تولید گازهای گلخانهای در دنیا قرار دارد.
اگرچه موضوع اتهام رئیس دولت ایران علیه آمریکا در تولید فزاینده گازهای گلخانهای وارد است، در عین حال نقش دولت ایشان در اشاعه سریع این گازها و کمک به انهدام محیط زیست در ایران و حتی در سطحی وسیعتر از مرزهای منطقه مسکوت گذاشته شده است.
در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ مطابق آمارهای سازمان ملل و موسسه جهانی انرژی و همچنین موسسه تخصصی بلاکاسمیث در آمریکا، میزان تولید گازهای گلخانهای از ۲۰ میلیارد تن سالانه به ۳۰ میلیارد تن افزایش یافته است. این میزان افزایش نشانه متوسط ۳۳ درصد در ۹ سال است، حال آن که در زمان مشابه میزان رشد تولید گازهای گلخانهای در ایران صد درصد افزایش را نشان میدهد.
در حالی که تولید گازهای گلخانهای در کشورهای صنعتی و در حال توسعه، با رشد تولید اقتصادی آنها دارای تناسب مستقیم است، در ایران رشد مصرف انرژیهای فسیلی (نفت و گاز) با نسبت رشد اقتصادی جهت عکس یافته و در نتیجه انهدام محیط زیست و ضایع کردن منابع انرژی فسیلی به رشد معکوس رشد اقتصادی در مقایسه با سایر کشورهای انجامیده است.
در سال ۱۹۷۹ اقتصاد ایران در ردیف نهم جهانی قرار داشت. در سال جاری ایران در ردیف ۲۳ اقتصاد جهانی قرار دارد. به عبارت دیگر، افزایش تولید گازهای مخرب گلخانهای در ایران علیرغم نقش تخریبی آن در انهدام محیط زیست با رشد تولید و توسعه کشور نسبت عکس یافته است.
نسبت تولید مجموع گازهای گلخانهای در ایران در حدود دو درصد کل تولید سالانه جهان است، حال آن که سهم ایران در اقتصاد جهانی کمتر از یک درصد است.
ایران ضمن در اختیار داشتن دومین ذخیره گاز دنیا، سومین کشور مصرفکننده گاز در جهان نیز به شمار میرود. مصرف روزانه گاز ایران در حدود ۵۰۰ میلیون متر مکعب و بیش از تولید مجموع آن است. سوزاندن این حجم گاز در روز مقام ایران را در ردیف کشورهایی که به افزایش گرما در زمین و مآلا انهدام آن یاری میدهند مستحکم میکند.
منظور شدن در ردیف ۱۰ کشور مقدم آلاینده جهان مانند چین و آمریکا، ژاپن، آلمان، کانادا، بریتانیا و کره جنوبی تنها فرصتی است که ایران را میتوان در کنار کشورهای معتبر جهان دید.
آقای احمدینژاد در حالی مدعی یافتن راههای استفاده از نیروی تجدیدپذیر و پاک است که ایران در سبد تولید انرژی خود ۹۸/۵ درصد را به انرژی فسیلی (نفت و گاز طبیعی) و در حدود ۱/۵ درصد را به تولید انرژی تجدیدپذیر مانند برق از سد آبی اختصاص داده و در مورد برق بادی یا خورشیدی تولید آن در حد صفر است.
در مقابل مصرف و تخریب محیط زیست، سایر کشورهای جهان برای نجات محیط زیست خود تعهداتی را هم میپذیرند. ایران با وجود اعلام حمایت زبانی آقای احمدینژاد از پروتکل کیوتو تاکنون حتی یک دلار در جهت عملی ساختن اهداف آن کمک مالی نکرده است.
بیتردید حضور در کنفرانس کپنهاگ در راس یک هیات بزرگ و پرهزینه امکان استفاده از یک تریبون جهانی دیگر و انجام چند مصاحبه سودمند و ارشادی را برای رئیس دولت ایران فراهم آورده است. در صورت آشنایی به زبان خارجی و یا داشتن فرصت برای شنیدن مطلب سایر شرکتکنندگان، حضور رئیس دولت جمهوری اسلامی در واپسین ساعات برگزاری کنفرانس میتوانست به آشنایی بیشتر ایشان با واقعیتهای مربوط به مخاطرات انهدام محیط زیست و نقش مخرب دولت وی در این مسیر نیز بیانجامد.
در نامهای که به زبان فارسی خوانده شد، احمدینژاد دلیل تغییر آب و هوا در جهان را فرهنگی خواند و آمریکا را متهم ساخت که «بیش از حق خود مصرف میکند». در جای دیگری از نامه یاد شده، احمدینژاد همچنین به حضور نظامی آمریکا در نقاط مختلف جهان اعتراض کرده و بحران اقتصادی اخیر را نیز ناشی از خلق ۳۰ هزار میلیارد دلار داراییهای غیرواقعی و کاغذی خواند.
در بخش کمتر سیاسی و ظاهرا مربوط به محیط زیست نامه یاد شده، احمدینژاد مدعی شده است که «دولتمردان آمریکایی با تاکید بر توسعه تولید سوخت فسیلی از گسترش فنآوریهای جدید در استفاده از منابع انرژی تجدیدشونده و پاک ممانعت میکنند». ظاهرا اشاره احمدینژاد به مخالفت جامعه جهانی با برنامههای اتمی ایران بود.
احمدینژاد آن گاه به طرح راه حل مشکل کنونی تغییر آب و هوا در جهان پرداخت و «راه حل اصلی و کلیدی» را «بازگشت به ارزشهای الهی و انسانی و مهرورزی» معرفی کرد. احمدینژاد در بسته پیشنهادی معروف قبلی نیز راه حل مشکل اقتصادی در جهان را «توسعه عدالت و مهرورزی» دانسته بود.
احمدینژاد در بخش دیگری از نامه خود پیشنهاد کرد که سال ۲۰۱۱ سال الگوی مصرف و کاهش آلودگی در جهان نامیده شود. او همچنین مدعی شد که دولت او به «کاهش در مصرف انرژی، از طریق ارتقاء استانداردها و تولیدات و مدیریت مصرف توجه داشته، برای استفاده از انرژیهای پاک از جمله بادی و خورشیدی برنامهریزی کرده است». او همچنین مدعی شد که از پروتکل کیوتو (پیمان قبلی حمایت از محیط زیست) حمایت کرده است.
این در حالی است که مطابق آمار منتشره از سوی سازمان ملل ایران در ردیف ده کشور بزرگ تخریبکننده محیط زیست قرار دارد. میزان تولید و انتشار گازهای گلخانهای در ایران در سال جاری از ۵۵۰ میلیون تن فراتر خواهد رفت. با این حساب، سرانه تولید گازهای گلخانهای در ایران در حدود ۸ تن در سال است.
این در حالی است که سرانه تولید گازهای گلخانهای در چین و هند با وجود داشتن سرعت رشد اقتصادی سالانه بالا، به ترتیب چهار و نیم و ۱/۲ تن برآورد شده است.
در سال ۱۹۹۰ تولید گازهای گلخانهای در ایران ۱۷۵ میلیون تن گزارش شده است. در سال جاری این میزان تا حدود ۵۲۰ میلیون تن افزایش خواهد یافت. به این ترتیب ایران، برخلاف مفاد نامه و موضوع موعظه آقای احمدینژاد در کپنهاگ، عملا در ردیف ده کشور عمده تولیدکننده گازهای گلخانهای قرار گرفته است.
به علاوه ایران یکی از سریعترین نسبتهای افزایش سالانه تولید گازهای گلخانهای را در جهان به خود اختصاص داده است. نسبت افزایش یاد شده در حدود ۳۰۰ درصد در طول ۲۰ سال است و از این لحاظ ایران بعد از چین در مقام دوم رشد تولید گازهای گلخانهای در دنیا قرار دارد.
اگرچه موضوع اتهام رئیس دولت ایران علیه آمریکا در تولید فزاینده گازهای گلخانهای وارد است، در عین حال نقش دولت ایشان در اشاعه سریع این گازها و کمک به انهدام محیط زیست در ایران و حتی در سطحی وسیعتر از مرزهای منطقه مسکوت گذاشته شده است.
در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ مطابق آمارهای سازمان ملل و موسسه جهانی انرژی و همچنین موسسه تخصصی بلاکاسمیث در آمریکا، میزان تولید گازهای گلخانهای از ۲۰ میلیارد تن سالانه به ۳۰ میلیارد تن افزایش یافته است. این میزان افزایش نشانه متوسط ۳۳ درصد در ۹ سال است، حال آن که در زمان مشابه میزان رشد تولید گازهای گلخانهای در ایران صد درصد افزایش را نشان میدهد.
در حالی که تولید گازهای گلخانهای در کشورهای صنعتی و در حال توسعه، با رشد تولید اقتصادی آنها دارای تناسب مستقیم است، در ایران رشد مصرف انرژیهای فسیلی (نفت و گاز) با نسبت رشد اقتصادی جهت عکس یافته و در نتیجه انهدام محیط زیست و ضایع کردن منابع انرژی فسیلی به رشد معکوس رشد اقتصادی در مقایسه با سایر کشورهای انجامیده است.
در سال ۱۹۷۹ اقتصاد ایران در ردیف نهم جهانی قرار داشت. در سال جاری ایران در ردیف ۲۳ اقتصاد جهانی قرار دارد. به عبارت دیگر، افزایش تولید گازهای مخرب گلخانهای در ایران علیرغم نقش تخریبی آن در انهدام محیط زیست با رشد تولید و توسعه کشور نسبت عکس یافته است.
نسبت تولید مجموع گازهای گلخانهای در ایران در حدود دو درصد کل تولید سالانه جهان است، حال آن که سهم ایران در اقتصاد جهانی کمتر از یک درصد است.
ایران ضمن در اختیار داشتن دومین ذخیره گاز دنیا، سومین کشور مصرفکننده گاز در جهان نیز به شمار میرود. مصرف روزانه گاز ایران در حدود ۵۰۰ میلیون متر مکعب و بیش از تولید مجموع آن است. سوزاندن این حجم گاز در روز مقام ایران را در ردیف کشورهایی که به افزایش گرما در زمین و مآلا انهدام آن یاری میدهند مستحکم میکند.
منظور شدن در ردیف ۱۰ کشور مقدم آلاینده جهان مانند چین و آمریکا، ژاپن، آلمان، کانادا، بریتانیا و کره جنوبی تنها فرصتی است که ایران را میتوان در کنار کشورهای معتبر جهان دید.
آقای احمدینژاد در حالی مدعی یافتن راههای استفاده از نیروی تجدیدپذیر و پاک است که ایران در سبد تولید انرژی خود ۹۸/۵ درصد را به انرژی فسیلی (نفت و گاز طبیعی) و در حدود ۱/۵ درصد را به تولید انرژی تجدیدپذیر مانند برق از سد آبی اختصاص داده و در مورد برق بادی یا خورشیدی تولید آن در حد صفر است.
در مقابل مصرف و تخریب محیط زیست، سایر کشورهای جهان برای نجات محیط زیست خود تعهداتی را هم میپذیرند. ایران با وجود اعلام حمایت زبانی آقای احمدینژاد از پروتکل کیوتو تاکنون حتی یک دلار در جهت عملی ساختن اهداف آن کمک مالی نکرده است.
بیتردید حضور در کنفرانس کپنهاگ در راس یک هیات بزرگ و پرهزینه امکان استفاده از یک تریبون جهانی دیگر و انجام چند مصاحبه سودمند و ارشادی را برای رئیس دولت ایران فراهم آورده است. در صورت آشنایی به زبان خارجی و یا داشتن فرصت برای شنیدن مطلب سایر شرکتکنندگان، حضور رئیس دولت جمهوری اسلامی در واپسین ساعات برگزاری کنفرانس میتوانست به آشنایی بیشتر ایشان با واقعیتهای مربوط به مخاطرات انهدام محیط زیست و نقش مخرب دولت وی در این مسیر نیز بیانجامد.