بیش از دو ماه از انتخابات ریاست جمهوری در ایران میگذرد و همچنان شمار بسیاری از بازداشتشدگان معترض به نتیجه این انتخابات که در میان آنها تعداد بسیاری از فعالان اصلاحطلب و روزنامهنگار نیز به چشم میخورد در زندان به سر میبرند.
زهرا محمدی، همسر جهانبخش خانجانی، معاون کميته تبليغات و اطلاعرسانی ستاد ائتلاف اصلاحطلبان، در گفتوگوبا رادیو فردا به پرسشهایی در مورد آخرین وضعیت همسرش پاسخ داده است.
زهرا محمدی: دو روز بعد از انتخابات ساعت ۱۱ شب آمدند و او را بازداشت کردند. بعد از آن هر ۱۰ يا ۱۲ روز يک بار تماس میگرفت، ولی ما مرتب برای ملاقات میرفتيم و موفق نمیشديم به همين دليل من بهشدت نگران بودم تا بلاخره بعد از مدتها پيگيری در دادستانی و مراجع ديگر، موفق شدم با او ديدار داشته باشم.
خيلی لاغر شده بود، زندان است ديگر. او در انفرادی است و وضعيت خوبی ندارد. چند روز پيش خودش تماس گرفت، البته دفعه آخر که تماس گرفت وضعيتش از دفعههای قبل بهتر بود.
قبلاً که تماس میگرفت صدايش خوب نبود و وضعيت خوبی نداشت، ولی آخرين بار حدود سه چهار روز پيش تماس گرفت.
به احتمال بسيار زياد هنوز در انفرادی است، چون من از او پرسيدم انفرادی هستی يا جايت را عوض کردهاند، جواب داد فرقی نمیکند.
نه فقط گفت فرقی نمیکند. در مورد وکيل از او پرسيدم، گفت بعداً به شما میگويم.
نه نتوانست در اين مورد صحبت کند. من دوست نداشتم با راديو فردا صحبت کنم، ولی ماه مبارک رمضان در پيش است و شوهر من هم جانباز است و میدانم آنجا واقعاً زجر میکشد.
من مطمئن هستم شوهرم هيچ خطايی نکرده که بيش از دو ماه در زندان به سر ببرد. خواسته من اين است که به کار همسرم رسيدگی شود و هر چه زودتر او را آزاد کنند. من بهشدت نگران وضعيت او هستم، جانبازی که مشکل اعصاب دارد چطور میتواند سلول انفرادی را تحمل کند.
مدتی پيش برادر شوهرم با يکی از مسئولان صحبت کرد، او گفت تا دو هفته ديگر وضعيت آقای خانجانی روشن میشود. اکنون دو هفته گذشته است و ما همچنان منتظريم او را آزاد کنند.
- رادیو فردا: خانم محمدی، آقای خانجانی چه موقع بازداشت شد و در این مدت چه پیگیریهایی برای دیدار با او کردید؟
زهرا محمدی: دو روز بعد از انتخابات ساعت ۱۱ شب آمدند و او را بازداشت کردند. بعد از آن هر ۱۰ يا ۱۲ روز يک بار تماس میگرفت، ولی ما مرتب برای ملاقات میرفتيم و موفق نمیشديم به همين دليل من بهشدت نگران بودم تا بلاخره بعد از مدتها پيگيری در دادستانی و مراجع ديگر، موفق شدم با او ديدار داشته باشم.
- در ديدار با آقای خانجانی وضعيت جسمی و روحی ايشان را چگونه ديديد؟
خيلی لاغر شده بود، زندان است ديگر. او در انفرادی است و وضعيت خوبی ندارد. چند روز پيش خودش تماس گرفت، البته دفعه آخر که تماس گرفت وضعيتش از دفعههای قبل بهتر بود.
قبلاً که تماس میگرفت صدايش خوب نبود و وضعيت خوبی نداشت، ولی آخرين بار حدود سه چهار روز پيش تماس گرفت.
- آيا همچنان در انفرادی است يا به بند عمومی منتقل شده است؟
به احتمال بسيار زياد هنوز در انفرادی است، چون من از او پرسيدم انفرادی هستی يا جايت را عوض کردهاند، جواب داد فرقی نمیکند.
- در مورد شرايط خود برای شما توضيح ندادند؟
نه فقط گفت فرقی نمیکند. در مورد وکيل از او پرسيدم، گفت بعداً به شما میگويم.
- يعنی آقای خانجانی نتوانست زياد صحبت کند؟
نه نتوانست در اين مورد صحبت کند. من دوست نداشتم با راديو فردا صحبت کنم، ولی ماه مبارک رمضان در پيش است و شوهر من هم جانباز است و میدانم آنجا واقعاً زجر میکشد.
من مطمئن هستم شوهرم هيچ خطايی نکرده که بيش از دو ماه در زندان به سر ببرد. خواسته من اين است که به کار همسرم رسيدگی شود و هر چه زودتر او را آزاد کنند. من بهشدت نگران وضعيت او هستم، جانبازی که مشکل اعصاب دارد چطور میتواند سلول انفرادی را تحمل کند.
- با توجه به پيگيریهايی که تاکنون انجام دادهايد، آيا مسئولان جواب دادهاند که علت بازداشت همسرتان چه بوده و چرا تا به حال او را بدون تفهيم اتهام در زندان نگه داشتهاند؟
مدتی پيش برادر شوهرم با يکی از مسئولان صحبت کرد، او گفت تا دو هفته ديگر وضعيت آقای خانجانی روشن میشود. اکنون دو هفته گذشته است و ما همچنان منتظريم او را آزاد کنند.