روز بيست و دوم فرورودين سال ۸۵، محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران، خبر ورود ايران به «باشگاه هسته ای» را اعلام کرد؛ جشنی دولتی آغاز شد، نامه های تبريک منتشر شد، تلويزيون دولتی جمهوری اسلامی بارها سرود «ای ايران» را پخش کرد و برخی از مجلس شورای اسلامی خواستند که روز ۲۲ فروردين ماه، به همين مناسبت، تعطيل عمومی اعلام شود.
نه ماه بعد از جشن های تبليغاتی «پيوستن ايران به باشگاه هسته ای»، محمد جواد اردشير لاريجانی، از ديپلمات های پرنفوذ جمهوری اسلامی ايران، به خبرگزاری ايرنا گفت: «بايد از ديوار به داخل کلوپ هسته ای پريد، زيرا در آن به طور طبيعی باز نمی شود.»
وی برادر بزرگ علی لاريجانی، رييس تيم مذاکره کننده ايران درباره برنامه هسته ای است و بسياری، وی را يکی از مشاوران اصلی تدوين مشی سياست خارجی جمهوری اسلامی می نامند.
اگر چه آقای احمدی نژاد، ماهها پيش خبر «حيرت انگيز» پيوستن ايران به باشگاه هسته ای را منتشر کرد، اما در نگاه حقوقدانان، آنچه جواد لاريجانی می گويد، به مناسبات دنيای امروز نزديکتر است. « در باشگاه هسته ای به طور طبيعی باز نمی شود.»
اما «باشگاه هسته ای» چيست که جمهوری اسلامی ايران برای پيوستن به آن خود را با چالشی جهانی رو به رو ساخته و همزمان، بسياری از کشورهای جهان را وحشت زده کرده است؟ و چرا در اين باشگاه «به طور طبيعی» باز نمی شود؟
ورود ممنوع
همانطور که از نام «پيمان منع گسترش سلاح های هسته ای – NPT» پيدا است، اين قرارداد جهانی، با هدف جلوگيری از ساخت سلاح های هسته ای تنظيم شده است.
در سال ۱۹۶۸ ميلادی و در زمانی که اين پيمان توسط کشورهای ايرلند و فنلاند نوشته شد، تنها پنج کشور جهان به سلاح هسته ای دست پيدا کرده بودند. در اين پيمان، اين پنج کشور، «کشورهای دارای سلاح هسته ای - Nuclear Weapons States » يا NWS ناميده شدند.
در پيمان، انتقال تکنولوژی ساخت سلاح هسته ای به کشورهای ديگر جهان «ممنوع» اعلام شد و از کشورهای دارای سلاح هسته ای نيز خواسته شد تا در مسير کاهش سلاح های هسته ای خود اقدام کنند.
«باشگاه هسته ای» يا چنانکه محمد جواد لاريجانی آن را «کلوپ هسته ای» می خواند، اصطلاحی ژورناليستی و تا حدی عامه پسند برای توصيف کشورهايی است که پيش از نوشته شدن پيمان منع گسترش سلاح های هسته ای در سال ۱۹۸۶ ميلادی، به سلاح هسته ای دست يافته اند.
کشورهای چين، روسيه، فرانسه، بريتانيا و آمريکا، اعضای «باشگاه هسته ای» هستند؛ همان کشورهايی که به شکلی «دايمی» عضو شورای امنيت سازمان ملل هستند و البته تنها کشورهای جهان که در اين شورا «حق وتو» نيز دارند.
همانطور که محمد جواد لاريجانی به خبرگزاری ايرنا گفته است، درهای اين باشگاه، به کلی بسته است. به ويژه برای کشورهايی که پيمان منع گسترش سلاح هسته ای را امضا کرده اند و به جهان «تعهد» داده اند که «سلاح هسته ای» توليد نکنند. ايران نيز يکی از ۱۸۸ کشور جهان است که اين پيمان را امضا کرده است.
ياغی های بيرون از NPT
سه کشور هند، پاکستان و اسراييل از امضای پيمان جهانی NPT خودداری کرده اند و کره شمالی نيز در سال ۲۰۰۳ ميلادی از پيمان خارج شده است.
کشور پهناور هند در سال ۱۹۷۴ ميلادی، يعنی شش سال بعد از نوشته شدن پيمان NPT ، نخستين آزمايش هسته ای خود را با موفقيت انجام داد و اعلام کرد که به سلاح هسته ای دست يافته است. هند هم اکنون توانايی ساخت ۱۵۰ کلاهک هسته ای را دارد.
پاکستان، کشور همسايه و رقيب هند نيز در پاسخ به اقدام دولت هند، برنامه ساخت سلاح هسته ای خود را مخفيانه گسترش داد و در سال ۱۹۹۸ ميلادی، اعلام کرد که به تکنولوژی ساخت سلاح هسته ای دست پيدا کرده است.
هند و پاکستان، هر چند که هيچ گاه پيمان منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا نکرده بودند، اما در نگاه حقوقدانان بين المللی، بزرگترين ضربه را به اعتبار اين پيمان نامه وارد کردند.
کشور اسراييل، سومين کشوری که به رغم تمامی فشارهای بين المللی، NPT را امضا نکرده است، هيچ گاه با شفافيت کشورهای هند و پاکستان، برنامه هسته ای خود را برای جهانيان تشريح نکرده است. هم اکنون اين باور وجود دارد که اسراييل توانايی ساخت سلاح هسته ای را دارد.
کره شمالی در سال ۲۰۰۵ ميلادی، خود مدعی شد که به سلاح هسته ای دست يافته است.
اين چهار کشور نيز اعضای «باشگاه هسته ای» نيستند، هر چند که بی اعتنا به خواست جامعه جهانی، در مسير گسترش سلاح های هسته ای در جهان گام برداشته اند.
تبليغات دوگانه ايران
جبهه تبليغاتی ايران بر سر برنامه هسته ای، در داخل و خارج از ايران دو مسير متفاوت را طی می کند.
تيم مذاکره کننده جمهوری اسلامی ايران، مصر است که برنامه هسته ای، برنامه ای است برای توليد برق در ايران، اما کشورهای جهان با استناد به شواهدی چون مخفيانه بودن اين برنامه برای ساليان متمادی يا ارتباطات جمهوری اسلامی ايران با عبدالقدير خان، دانشمند پاکستانی که در ساخت سلاح هسته ای در اين کشور، «نقش اول» را بازی کرده، می گويند که «احتمالا» ايران به دنبال سلاح هسته ای است.
همزمان با به قدرت رسيدن محمود احمدی نژاد، دولت ايران، «دستيابی به انرژی هسته ای» را در اولويت خواسته های مردم ايران، طبقه بندی کرده و مدعی است که برای اين «حق» در حال مبارزه است.
با فرض اينکه سياستمداران ارشد ايرانی در دولت و مجلس، می دانند که پيوستن به «باشگاه هسته ای» به معنای ساخت سلاح هسته ای است، تبليغات داخلی، از ابتدای سال ۸۵ تا کنون، حول محور اين اصطلاح خوش آهنگ چرخیده است.
چه نمايندگان مجلس که در نامه ای به آيت الله خامنه ای، «پيوستن ايران به باشگاه هسته ای» را تبريک گفته بودند و چه رييس سازمان انرژی اتمی که سی ام دی ماه، ايران را «يکی از اعضای باشگاه هسته ای» ناميد، خواسته يا ناخواسته، بر اين موضوع پای می فشارند که ايران خواهان ساخت «سلاح هسته ای» است.
در حال حاضر، بعد از ماهها، اصطلاح «باشگاه هسته ای» در حالی به ادبيات تبليغی سياستمداران جمهوری اسلامی ايران بازگشته است که بيش از هميشه، موضوع «حمله به ايران» در رسانه های جهان تکرار می شود.
تا پايان فرصت ۶۰ روزه ايران برای توقف غنی سازی اورانيوم، کمتر از دو هفته فرصت باقی است و تلاشی تازه برای تصويب دوره سخت گيرانه تری از تحريم ها عليه ايران آغاز شده است.
اگر چه برخی کارشناسان رسانه ای معتقدند که جمهوری اسلامی ايران، در «بازی تبليغاتی داخلی»، موفق بوده و توانسته حمايت نسبی مردمی را نيز جلب کند، اما در مواجهه با تبليغات غرب، شاید هزينه استفاده از اصطلاح «باشگاه هسته ای Nuclear Club»، با توجه به معانی شفاف آن، بیش از فوایدش باشد!