بورس نفت در کیش؛ «اجرای طرحی به قدمت ۲۰ سال»

  • جواد کوروشی

مراسم افتتاحیه اولیه بورس معاملات محصولات نفتی و فرآورده های پتروشیمی در جزیره کیش در سال گذشته

روز سه شنبه بازار بورس معاملات محصولات نفتی و فرآورده های پتروشیمی در جزیره کیش به دست وزیر امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی ایران گشایش یافت.

علیرضا احمدی، روزنامه نگار و تحلیلگر اقتصادی در تهران درباره اهمیت این بازار برای اقتصاد ایران و با اشاره به منابع عظیم نفت و گاز ایران به رادیو فردا می گوید:
«ایران قاعدتاً باید خیلی زودتر از اینها این بورس را راه اندازی می کرد. نزدیک به بیست سال از ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی که این ایده مطرح شد، می گذرد. متاسفانه این تاخیر بسیار زیاد باعث شد که بورس بین المللی نفت دوحه در قطر رونق بیشتری داشته باشد.»

آقای احمدی با این همه معتقد است چنانچه افراد کاردان و حرفه ای به مدیریت بورس نفت کیش گمارده شوند، می تواند جای بورس دوحه قطر را بگیرد. وی همچنین توضیح می دهد که بیش از چهل گونه فرآورده نفتی در قالب بیش از ١٣٠ نوع کالا در هشت گروه کالایی معامله خواهد شد. مانند انواع قیر، روغن تایی و پارافین واکس، نفت های سنگین و سبک، کربن بلک، گازهای بوتان، آرگون و گاز پروپان، پی وی سی، اسید کلریدریچ و پلی کربنات.

چه کسانی قرار است به عنوان خریدار به این بازار مراجعه کنند؟

علیرضا احمدی: «محدودیتی برای خریداران وجود ندارد. افراد حقیقی و حقوقی و صاحبان صنایع پتروشیمی، صنایع شیمیایی، صنایع فرآوری مواد نفتی و گاز طبیعی عمده ترین خریداران این بازار هستند. بورس نفت یک مزیت دیگر هم دارد و آن اینست که بساط رانت بازی و رانت خواری و بازار سیاه در بسیاری از محصولات نفتی را که سالیانه صدها میلیارد تومان به جیب دلالان و واسطه ها سرازیر می کرد، از بین خواهد برد و باعث شفافیت در فرآیند و فراگرد معاملات نفتی پتروشیمی و محصولات مرتبط خواهد شد.»

آقای احمدی پیش بینی می کنند که خریداران خارجی هم برای تهیه مواد مورد نیاز خود به این بازار بین المللی مراجعه کنند و می افزاید دلیل اینکه این بورس را در کیش راه انداخته اند این است که این جزیره یک منطقه آزاد و معاف از مالیات است.



بخش بررسی مسائل اسلامی در موسسه جینز بریتانیا روز سه شنبه مقاله ای درباره بنادر و مناطق آزاد تجاری در جمهوری اسلامی منتشر کرد که در آن به بررسی جایگاه اقتصادی این مناطق آزاد پرداخته است. آلکس وطن خواه، نویسنده این مقاله در گفت و گو با رادیو فردا سیاسی شدن اقتصاد در ایران را دلیل ناکامی مناطق آزاد تجاری می داند:
«مدیریت اقتصادی این مناطق در دست کسانی بوده که خیلی وقت ها برنامه ها و هدفهای سیاسی داشتند و این برنامه ها جلوی پیشرفت مناطق را گرفته است. آقای رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری خود کوشش می کرد اقتصاد ایران را به اقتصاد منطقه ای و جهانی وصل کند.»

آقای وطن خواه با اشاره به شکست آقای رفسنجانی و خاتمی در این راه می گوید دیدگاه های اقتصادی آقای احمدی نژاد فرق می کند چون از یک ابزار سیاسی در این راه استفاده می کند. به گفته وی مسئولان بندرهای آزاد غالباً از دیدگاه سیاسی به مسائل نگاه می کنند زیرا اگر نگاه به این مسائل از زاویه اقتصادی بود، در این بیست سال موفقیت هایی به دست می آمد.

آقای وطن خواه بر این باور است که کوشش های رفسنجانی و خاتمی ضمن شباهت ها، تفاوتهایی نیز داشت. در دوران خاتمی مشکل عمده با سپاه پاسداران بود که با آغاز دوران ریاست جمهوری وی، سپاه در حوزه سیاسی و اقتصادی قدرت بیشتری یافته بود.


بسیاری از کارشناسان اقتصادی جهان، افزایش بیکاری را بزرگترین چالش اقتصادی نه تنها در اروپا بلکه در سراسر جهان می دانند. اگرچه برآوردهای اولیه حاکی از به حرکت افتادن بسیار آهسته اقتصاد جهان پس از بحران عمیق دوسال گذشته است، هستند بسیاری از اقتصاد دانان جهان که معتقدند از پایان بحران سخن گفتن هنوز زود است.

سیروس بینا، استاد رشته اقتصاد در دانشگاه مینه سوتا در آمریکا یکی از کسانی است که به پایان بحران بسیار با تردید نگاه می کند.

سیروس بینا: بحث کلی این است که گو اینکه بازار بورس ظاهراً کار می کند، من فکر می کنم که این به صورت خیلی موقتی است و بحران اساس کلی اش را نشان نداده است و این مسئله ادامه خواهد داشت.

چه نشانه های دیگری لازم است که بر اساس آن بگوییم بحران به اوج خود رسیده است؟

«نشانه های لازم این نیست که فقط بازار بورس بالا برود. نشانه های لازم این است که مردمی که قرض دار شده اند و خانه هایشان را از دست داده اند، بتوانند این خانه ها را دوباره داشته باشند. دوم اینکه بیکاری عظیمی وجود دارد در مجموعه اقتصاد آمریکا و دارد بیشتر هم می شود.»

با همه این ها رشد اقتصادی نشان می دهد که افزایش پیدا کرده است، گرچه به میزان ناچیز.

سیروس بینا: «درست است. همین باعث می شود که بعضی ها فکر کنند اوضاع خوب شده است.»

آقای بینا می افزاید که این بحران شباهت بسیاری به بحران بزرگ اقتصادی اوایل دهه بیستم دارد و معتقد است گرچه کسی انتظار ندارد که بحران به صورت ناگهانی از میان برود. وی می گوید: «دو کیفیت را باید از هم سوا کنیم. یکی بحران های دوره ای که در هر کشوری و دوره ای پیش می آید. یکی هم بحران خاص که این بحران از آن گونه است و شباهت به بحران بزرگ دارد. این بحران دوره ای نیست با اینهمه بحران های تو در تو. بنابراین کسی نمی تواند بگوید کی و چگونه از این وضع بیرون می آید.»

آقای بینا معتقد است با وجود ریخته شدن سرمایه های بسیار توسط دولتها به بازار، مردم موفق نخواهند شد تمام آن پولی را که داده اند دریافت کنند.