گزارشهای رسیده از ایران حاکی از آن است که در آستانه فرا رسیدن ۱۶ آذر، روز دانشجو، سخت گیرها و محدودیتهای اجتماعی و سیاسی افزایش پیدا میکنند.
برپایه گزارشها شبکه اینترنت در ایران مختل شده و دولت ایران فعالیت خبرنگاران خارجی را برای سه روز محدود کرده است.
شمار زیادی از فعالان دانشجویی نیز طی روزهای گذشته بازداشت شده اند.
گذشته از اینها فرمانده سپاه استان تهران خبر از «اتخاذ تدابیر لازم» برای مقابله با تظاهرات مخالفان در روز ۱۶ آذر داده است. در همین زمان دبیر شورای نگهبان با متهم کردن معترضان به نتایج انتخابت به «همراهی با آمریکا»، نسبت به انجام اقدامهایی که به گفته وی «رضایت آمریکا را در پی خواهد داشت» هشدار داده است.
نيروى انتظامى جمهورى اسلامى ايران هم روز پنجشنبه گذشته با صدور اطلاعيهاى تهديد كرد كه پليس با هرگونه تجمع يا مراسم معترضان به نتيجه انتخابات رياست جمهورى در روز ۱۶ آذر برخورد مىكند.
رشید اسماعیلی از فعالان سازمان دانشجویان و دانشآموختگان گرایش لیبرال درباره تهدیدهای اخیر به رادیو فردا میگوید: فشار به دانشجوها در آستانه روز دانشجو در چند سال اخیر معمول بوده است. منتهی این بار یک تفاوتهایی هست که ناشی ازتفاوت کلی در شرایط کشور است. این تفاوت کلی، وجود یک جنبش سراسری مردمیو اعتراضی است که باعث هراس بیشتر حاکمیت از روز ۱۶ آذر و اعتراضهای دانشجویی شده است.
طبیعتا پیش بینی میکنند که گستردگی این اعتراضها از سالهای گذشته بیشتر باشد. من فکر میکنم این فشارها، این بازداشتهای پی در پی فعالان دانشجویی بیش از هرچیزی ناشی از عدم اعتماد به نفس حاکمیت است. برخلاف این که در گفتههای رهبران جمهوری اسلامی و سرداران سپاه یا نیروهای اطلاعاتی امنیتی حاکمیت در ظاهر یک جور اعتماد به نفس میبینید، در واقع یک جور عدم اعتماد به نفس، یک جور هراس کلی از هرجور مخالفت را در اعمال آنها میبینید. این جور اعمال، این جور بازداشتها و فشارها که تا روز شانزده آذر و طی چند روز آینده پیش بینی میکنم ادامه داشته باشد، ناشی از یک جور هراس و عدم اعتماد به نفس است.
در همین رابطه فرماندهی انتظامیتهران بزرگ اعلام کرده است که پلیس با هرگونه تجمع خارج از مرزهای پیش بینی شده در روز ۱۶ آذر برخورد میکند؛ فکر میکنید این تهدیدها، برخوردهایی که با فعالان دانشجویی صورت میگیرد، تا چه اندازه میتواند مانع از برگزاری روز دانشجویی شود؟
اگر حاکمیت واقعا دنبال حل این مشکلات است و فکر میکند معترضان به نتایج انتخابات یک عده قلیل اند و تعدادشان زیاد نیست، دیگر چه ترسی دارد؟ اگر واقعا اینها یک عده کم اند، بگذارید اینها به خیابان بیایند و تعداد کم شان مشخص شود و آبرویشان برود. حتی مجوز تجمع به آنها بدهند که مشخص شود اینها که این اعتراضها را دارند تعداد کمی هستند. من فکر میکنم که اولا بازداشت فعالان دانشجویی در جلوگیری از حضور دانشجویان تاثیری نداشته باشد. من فکر میکنم اتفاقا باعث میشود این موضوع جدیتر باشد.
این برخورد با فعالان دانشجویی بر اثر تحلیل غلطی صورت میگیرد: این که اگر این فعالان در روز ۱۶ آذر در زندان باشند، دیگر سازماندهی نخواهد شد. درحالی که چنین چیزی نیست. این جنبش در حال حاضر جنبش خود-سازمانده، خود-خبررسان، خود-رهبر است و بدون حضور این فعالان دانشجویی هم فکر میکنم ۱۶ آذر برگزار میشود و اتفاقا عزم دانشجو خیلی راسخ تر میشود. مخصوصا که یک طیف وسیع از نیروها، از لیبرال گرفته چپ، تا تحکیمیها، تا ملی مذهبیها و غیره همه تحت سرکوب هستند، یک جور همبستگی هم بین دانشجویان به وجود میآید که طبیعتا تبلوری هم از آن در ۱۶ آذر خواهیم دید.
نهایتا من فکر میکنم نه آن خط و نشان کشیدنهای نظامیامنیتی میتواند چاره کار باشد برای حاکمیت که در سیزده آبان و روزهای قبلش نشد، نه این بازداشتها میتواند چاره کار باشد. فکر میکنم متاسفانه حاکمیت دارد به این سمت میرود که تبدیل به حاکمیتی شود که فقط میخواهد با زور سرنیزه حکومت کند. من بعید میدانم که حاکمیتی که فقط به زور سرنیزه تکیه داشته باشد، خیلی بتواند تداوم داشته باشد.
اشاره کردید که حرکتها یا اقداماتی که از سوی دانشجویان صورت میگیرد، اصولا با یک نوع سازماندهی یا یک نوع رهبری جدید میشود آن را تعریف کرد. چرا چنین پیش آمده و ما الان شاهد این هستیم که نسل جدیدی از دانشجویان توانستهاند، یا آمدهاند، و حرکت دانشجویی را دارند پیش میبرند؟
این به چند عامل بر میگردد. یک عامل خصوصیات ویژه جنبش فعلی مردم ایران است که خصوصیات سازمانی قرن بیست و یکمیدارد. یعنی شما میبینید که این جنبش یک جور تشکیلات دیجیتال دارد. یک جور سندیکای دیجیتالی که خود به خود اعضا، عضو آن هستند بدون این که فرم عضویت داشته باشند و توسط این تشکیلات دیجیتال در واقع سازماندهی میشوند. این یک نکته است، برخورد با آن هم سخت است یعنی وقتی مردم و دانشجویان میبینند که کسانی چهره و شاخص میشوند، سریعا با آنها برخورد میشود، به سمتی میروند که به نحوی خودشان را سازماندهی کنند که بدون افراد و چهرههای خاص بتوانند حرکت اعتراضی را ادامه دهند. این اتفاقی است که افتاده و شما میبینید در این بحث شبکههای اجتماعی هم که مکررا شده، یک جور سازماندهی دیجیتال داریم.
این جنبش در عین حال خود-خبرنگار هم هست. این که اولا به وسیله همان سازمان دیجیتال مشخص میکند روز و نحوه حرکت و بعد در خود تجمع یا تظاهرات ما شاهد هستیم که افراد گمنام و ناشناس خودشان شعارها را میدهند و درواقع کاملا خود مردم جوشیدهاند.
اینها چهرههای شاخصی نیستند، چهرههای شاخص سیاسی دانشجویی همه یا زنداناند یا تحت فشار خانهنشین شدهاند. این چیزی است که حاکمیت یا نفهمیده یا فهمیده و نمیتواند جلویش را بگیرد و به طور غریزی میآید یکی را که میشناسد میگیرد و با او برخورد میکند. برای همین من فکر میکنم در این مرحله جنبش مردم ایران، ضمن این که مطالبات مشخصی دارد که معطوف به دموکراسی، حقوق بشر و تامین مطالبات اقشار مختلف اجتماعی است، از کارگران و معلمان گرفته تا دانشجویان و زنان، و طبیعتا هر چه هم پیشتر میرود، این اقشار و طبقات مطالبات خود را بیشتر و صریحتر مطرح میکنند و احتمالا با توجه به شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی بیشتر به صف جنبش خواهند پیوست.
برپایه گزارشها شبکه اینترنت در ایران مختل شده و دولت ایران فعالیت خبرنگاران خارجی را برای سه روز محدود کرده است.
شمار زیادی از فعالان دانشجویی نیز طی روزهای گذشته بازداشت شده اند.
گذشته از اینها فرمانده سپاه استان تهران خبر از «اتخاذ تدابیر لازم» برای مقابله با تظاهرات مخالفان در روز ۱۶ آذر داده است. در همین زمان دبیر شورای نگهبان با متهم کردن معترضان به نتایج انتخابت به «همراهی با آمریکا»، نسبت به انجام اقدامهایی که به گفته وی «رضایت آمریکا را در پی خواهد داشت» هشدار داده است.
نيروى انتظامى جمهورى اسلامى ايران هم روز پنجشنبه گذشته با صدور اطلاعيهاى تهديد كرد كه پليس با هرگونه تجمع يا مراسم معترضان به نتيجه انتخابات رياست جمهورى در روز ۱۶ آذر برخورد مىكند.
رشید اسماعیلی از فعالان سازمان دانشجویان و دانشآموختگان گرایش لیبرال درباره تهدیدهای اخیر به رادیو فردا میگوید: فشار به دانشجوها در آستانه روز دانشجو در چند سال اخیر معمول بوده است. منتهی این بار یک تفاوتهایی هست که ناشی ازتفاوت کلی در شرایط کشور است. این تفاوت کلی، وجود یک جنبش سراسری مردمیو اعتراضی است که باعث هراس بیشتر حاکمیت از روز ۱۶ آذر و اعتراضهای دانشجویی شده است.
طبیعتا پیش بینی میکنند که گستردگی این اعتراضها از سالهای گذشته بیشتر باشد. من فکر میکنم این فشارها، این بازداشتهای پی در پی فعالان دانشجویی بیش از هرچیزی ناشی از عدم اعتماد به نفس حاکمیت است. برخلاف این که در گفتههای رهبران جمهوری اسلامی و سرداران سپاه یا نیروهای اطلاعاتی امنیتی حاکمیت در ظاهر یک جور اعتماد به نفس میبینید، در واقع یک جور عدم اعتماد به نفس، یک جور هراس کلی از هرجور مخالفت را در اعمال آنها میبینید. این جور اعمال، این جور بازداشتها و فشارها که تا روز شانزده آذر و طی چند روز آینده پیش بینی میکنم ادامه داشته باشد، ناشی از یک جور هراس و عدم اعتماد به نفس است.
در همین رابطه فرماندهی انتظامیتهران بزرگ اعلام کرده است که پلیس با هرگونه تجمع خارج از مرزهای پیش بینی شده در روز ۱۶ آذر برخورد میکند؛ فکر میکنید این تهدیدها، برخوردهایی که با فعالان دانشجویی صورت میگیرد، تا چه اندازه میتواند مانع از برگزاری روز دانشجویی شود؟
اگر حاکمیت واقعا دنبال حل این مشکلات است و فکر میکند معترضان به نتایج انتخابات یک عده قلیل اند و تعدادشان زیاد نیست، دیگر چه ترسی دارد؟ اگر واقعا اینها یک عده کم اند، بگذارید اینها به خیابان بیایند و تعداد کم شان مشخص شود و آبرویشان برود. حتی مجوز تجمع به آنها بدهند که مشخص شود اینها که این اعتراضها را دارند تعداد کمی هستند. من فکر میکنم که اولا بازداشت فعالان دانشجویی در جلوگیری از حضور دانشجویان تاثیری نداشته باشد. من فکر میکنم اتفاقا باعث میشود این موضوع جدیتر باشد.
این برخورد با فعالان دانشجویی بر اثر تحلیل غلطی صورت میگیرد: این که اگر این فعالان در روز ۱۶ آذر در زندان باشند، دیگر سازماندهی نخواهد شد. درحالی که چنین چیزی نیست. این جنبش در حال حاضر جنبش خود-سازمانده، خود-خبررسان، خود-رهبر است و بدون حضور این فعالان دانشجویی هم فکر میکنم ۱۶ آذر برگزار میشود و اتفاقا عزم دانشجو خیلی راسخ تر میشود. مخصوصا که یک طیف وسیع از نیروها، از لیبرال گرفته چپ، تا تحکیمیها، تا ملی مذهبیها و غیره همه تحت سرکوب هستند، یک جور همبستگی هم بین دانشجویان به وجود میآید که طبیعتا تبلوری هم از آن در ۱۶ آذر خواهیم دید.
نهایتا من فکر میکنم نه آن خط و نشان کشیدنهای نظامیامنیتی میتواند چاره کار باشد برای حاکمیت که در سیزده آبان و روزهای قبلش نشد، نه این بازداشتها میتواند چاره کار باشد. فکر میکنم متاسفانه حاکمیت دارد به این سمت میرود که تبدیل به حاکمیتی شود که فقط میخواهد با زور سرنیزه حکومت کند. من بعید میدانم که حاکمیتی که فقط به زور سرنیزه تکیه داشته باشد، خیلی بتواند تداوم داشته باشد.
اشاره کردید که حرکتها یا اقداماتی که از سوی دانشجویان صورت میگیرد، اصولا با یک نوع سازماندهی یا یک نوع رهبری جدید میشود آن را تعریف کرد. چرا چنین پیش آمده و ما الان شاهد این هستیم که نسل جدیدی از دانشجویان توانستهاند، یا آمدهاند، و حرکت دانشجویی را دارند پیش میبرند؟
«این برخورد با فعالان دانشجویی بر اثر تحلیل غلطی صورت میگیرد: این که اگر این فعالان در روز ۱۶ آذر در زندان باشند، دیگر سازماندهی نخواهد شد. درحالی که چنین چیزی نیست. این جنبش در حال حاضر جنبش خود-سازمانده، خود-خبررسان، خود-رهبر است و بدون حضور این فعالان دانشجویی هم فکر میکنم ۱۶ آذر برگزار میشود.»
این جنبش در عین حال خود-خبرنگار هم هست. این که اولا به وسیله همان سازمان دیجیتال مشخص میکند روز و نحوه حرکت و بعد در خود تجمع یا تظاهرات ما شاهد هستیم که افراد گمنام و ناشناس خودشان شعارها را میدهند و درواقع کاملا خود مردم جوشیدهاند.
اینها چهرههای شاخصی نیستند، چهرههای شاخص سیاسی دانشجویی همه یا زنداناند یا تحت فشار خانهنشین شدهاند. این چیزی است که حاکمیت یا نفهمیده یا فهمیده و نمیتواند جلویش را بگیرد و به طور غریزی میآید یکی را که میشناسد میگیرد و با او برخورد میکند. برای همین من فکر میکنم در این مرحله جنبش مردم ایران، ضمن این که مطالبات مشخصی دارد که معطوف به دموکراسی، حقوق بشر و تامین مطالبات اقشار مختلف اجتماعی است، از کارگران و معلمان گرفته تا دانشجویان و زنان، و طبیعتا هر چه هم پیشتر میرود، این اقشار و طبقات مطالبات خود را بیشتر و صریحتر مطرح میکنند و احتمالا با توجه به شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی بیشتر به صف جنبش خواهند پیوست.