بر اساس آمارهای مرکز آمار ايران که روز دوشنبه در رسانههای عمومی بازتاب يافت، نتايج طرح آمارگيری از نيروی کار در بهار سال ۱۳۸۸ و بررسی نرخ بيکاری افراد ۱۰ ساله و بيشتر نشان میدهد که بيش از ۱۱ درصد جمعيت فعال کشور بيکار بودهاند.
برپايه اين آمار، نرخ بيکاری در بهار امسال در مقايسه با بهار سال گذشته يک و نيم درصد افزايش داشته، در حالی که در مقايسه با نرخ بيکاری در زمستان گذشته یک و چهار دهم درصد کاهش داشته است.
اين آمار در حالی از سوی مرکز آمار ايران منتشر میشود که کارشناسان اقتصادی مستقل و مجامع کارگری آن را نادقيق میدانند.
احمد علوی، استاد رشته اقتصاد در دانشگاه استکهلم سوئد، در گفتوگو با راديو فردا دليل بی اعتمادی به اين آمارها را چنين توضيح میدهد: « آمارهای اقتصادی ايران به ويژه آمارهای مربوط به بيکاری، نه تنها از استاندارد بينالمللی برخوردار نيستند و با تعاريف بينالمللی اشتغال و بيکاری هماهنگی ندارند، بلکه شيوه جمع آوری اطلاعات نيز اشکال دارد. همچنين آمارهای مؤسسات مختلف داخلی مانند بانک مرکزی، مرکز آمار ايران، وزارت کار و مرکز پژوهشهای مجلس با هم سازگاری ندارد. در نتيجه در برخورد با آمار بيکاری و آمارهای اقتصادی در ايران با معضلات مختلفی روبهرو هستيم».
از انتقادهای اساسی که نسبت به آمار بيکاری در ايران گرفته میشود، اين است که در سرشماری شاغلين و بيکاران کسانی که هفتهای يک ساعت کار میکنند جزو شاغلين محسوب میشوند، که اين مسئله بافت آمار را دگرگون میکند.
احمد علوی در اين باره میگويد: «ما در ايران نمیتوانيم جامعه آماری بيکاران را تهيه کنيم، چون بر خلاف کشورهای توسعه يافته اقتصادی اصلا نظام آماری نداريم که اطلاعات را ثبت کرده و آن را هميشه روزآمد و کارآمد کند، بنابراين کسانی هستند که بيکارند يا شاغلاند، اما ثبت نمیشوند. نشانه اين مطلب اين است که خود وزير کار مدتی پيش اعلام کرد اطلاع دقيقی از آمار بيکاران نداريم».
وی میافزايد: «تخمينهايی که وجود دارد بسيار متغير است. تخمين حداقلی که زده میشود حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد است که بسيار محافظه کارانه است، اما تخمينهای ديگر دلالت بر اين دارد که نرخ بيکاری بسيار بيشتر است و حتی بين ۲۵ تا ۳۰ درصد برآورد میشود«.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد که استانهای لرستان با ۱۹ و نیم درصد و چهارمحال بختياری با ۱۶ هشت دهم درصد بالاترين نرخهای بيکاری و استانهای خراسان شمالی با ۴ و دو دهم درصد و هرمزگان با ۵ و هشت دهم درصد کمترين نرخهای بيکاری را در بهار ۱۳۸۸ به خود اختصاص دادهاند.
برپايه اين آمار، نرخ بيکاری در بهار امسال در مقايسه با بهار سال گذشته يک و نيم درصد افزايش داشته، در حالی که در مقايسه با نرخ بيکاری در زمستان گذشته یک و چهار دهم درصد کاهش داشته است.
اين آمار در حالی از سوی مرکز آمار ايران منتشر میشود که کارشناسان اقتصادی مستقل و مجامع کارگری آن را نادقيق میدانند.
احمد علوی، استاد رشته اقتصاد در دانشگاه استکهلم سوئد، در گفتوگو با راديو فردا دليل بی اعتمادی به اين آمارها را چنين توضيح میدهد: « آمارهای اقتصادی ايران به ويژه آمارهای مربوط به بيکاری، نه تنها از استاندارد بينالمللی برخوردار نيستند و با تعاريف بينالمللی اشتغال و بيکاری هماهنگی ندارند، بلکه شيوه جمع آوری اطلاعات نيز اشکال دارد. همچنين آمارهای مؤسسات مختلف داخلی مانند بانک مرکزی، مرکز آمار ايران، وزارت کار و مرکز پژوهشهای مجلس با هم سازگاری ندارد. در نتيجه در برخورد با آمار بيکاری و آمارهای اقتصادی در ايران با معضلات مختلفی روبهرو هستيم».
از انتقادهای اساسی که نسبت به آمار بيکاری در ايران گرفته میشود، اين است که در سرشماری شاغلين و بيکاران کسانی که هفتهای يک ساعت کار میکنند جزو شاغلين محسوب میشوند، که اين مسئله بافت آمار را دگرگون میکند.
احمد علوی در اين باره میگويد: «ما در ايران نمیتوانيم جامعه آماری بيکاران را تهيه کنيم، چون بر خلاف کشورهای توسعه يافته اقتصادی اصلا نظام آماری نداريم که اطلاعات را ثبت کرده و آن را هميشه روزآمد و کارآمد کند، بنابراين کسانی هستند که بيکارند يا شاغلاند، اما ثبت نمیشوند. نشانه اين مطلب اين است که خود وزير کار مدتی پيش اعلام کرد اطلاع دقيقی از آمار بيکاران نداريم».
وی میافزايد: «تخمينهايی که وجود دارد بسيار متغير است. تخمين حداقلی که زده میشود حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد است که بسيار محافظه کارانه است، اما تخمينهای ديگر دلالت بر اين دارد که نرخ بيکاری بسيار بيشتر است و حتی بين ۲۵ تا ۳۰ درصد برآورد میشود«.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد که استانهای لرستان با ۱۹ و نیم درصد و چهارمحال بختياری با ۱۶ هشت دهم درصد بالاترين نرخهای بيکاری و استانهای خراسان شمالی با ۴ و دو دهم درصد و هرمزگان با ۵ و هشت دهم درصد کمترين نرخهای بيکاری را در بهار ۱۳۸۸ به خود اختصاص دادهاند.