سایت خبری"تهران بیرو" در مطلبی با عنوان «آغاز انتفاضه ایرانی» و به قلم مئير جاودانفر از تل آویو، تحلیلی دارد از روند و مختصات جدید جنبش اعتراضی در ایران؛ نویسنده در مقدمه مطلب یادآوری میکند که از آغاز تظاهرات اعتراضی گسترده در روزها و هفتههای پس از انتخابات تا کنون در مقاطعی به نظر میرسید که نوعی از آرامش به جامعه بازگشته است.
آقای جاودانفر ایرانی تبار و مقیم اسرائیل است.
از او مقالات و کتاب های مختلفی منتشر شده و بسیاری از آن ها در مورد اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران است.اما پس از حوادث روزهای تاسوعا و عاشورا به نظر میرسد که جنبش اعتراضی ایران دارای شرایط بالقوه یی برای تبدیل شدن به یک کارزار تمام عیار از نافرمانی مدنی است. از نظر نویسنده این شرایط با آغاز دور اول انتفاضه یا قیام شهرنشینان فلسطینی علیه اسرائیل در سال ۱۹۸۷ شباهتهای فراوانی دارد.
به اعتقاد مئير جاودانفر یک چنین قیامی به معنای دورههای مکرر از اعتصاب، نافرمانی مدنی و زد و خورد بین شهروندان و نیروهای انتظامی و امنیتی است. عامل اصلی شکل گیری و تشکیل این شرایط سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی است که دیدگاههای خود را در برابر و حتی علیه بنیانهای اسلامی قدیمیتر در جامعه ایران قرار داده است.
پیروزی در یک چنین جنگی برای آیت الله خامنهای بسیار دشوار خواهد بود . اگر حوادث به شکل فعلی ادامه یابد نتیجه آن تغییراتی جدی تر در ساختارهای بنیادی رژیم و حتی احتمالا سرنگونی کامل آن خواهد بود.
به نوشته مئير جاودانفر در وب سایت فرانت لاین، تصمیم آیت الله خامنهای و دادن اجازه به بسیج برای حمله به مراسم تدفین و ترحیم آیت الله منتظری موج نارضایتی را در سایر نقاط ایران و حتی در شهرهای کوچک و روستاها گسترش خواهد داد. این کاری است که اصلاح طلبان و معترضان به سادگی نمیتوانستند انجام دهند. حمله به سوگواران در قم نه تنها از دیدگاه عرف و مذهب کار نادرستی است، بلکه از لحاظ سیاسی نیز اقدامی مخرب بود.
با حمله نیروهای دولتی به سوگواران در مراسم ترحیم آیت الله منتظری در اصفهان ، اوضاع بدتر شد. نیروهای بسیج حتی سعی کردند به آیت الله جلال الدین طاهری امام جمعه سابق اصفهان نیز حمله کنند و همراهان وی مانع از این کار شدند.
نویسنده یادآوری میکند که اگر شاه سابق ایران چنین کارهایی کرده بود ، میشد آن را به نظام دیکتاتوری و تعلقات ضد دینی حکومت وی پیوست داد. اما حمله به این مراسم و اجتماعات به دستور رهبر یک نظام اسلامی به معنای پشت کردن و ضدیت با بنیانهای این نظام و ستونهایی است که حکومت فعلی نیز بر همانها استوار است.
نویسنده یادآوری میکند که در سال ۱۹۸۷ تصرف نوار غزه و ساحل غربی رود اردن توسط اسرائیل و وخامت اوضاع اقتصادی و سیاسی در این اراضی ، عناصر تشکیل دهنده ایدئولوژی بود که به انتفاضه یا قیام فلسطینیان مشروعیت میبخشید. اکنون سرکوب شدید مردم و حمله به مراسم و اماکن مذهبی به دستور آیت الله خامنهای، عناصری از یک ایدئولوژی خواهد بود که اعتراض و مبارزه با حکومت را نه فقط در شهرهای بزرگ بلکه حتی در شهرهای کوچک و روستاها مشروعیت خواهد داد.
نویسنده سپس خاطر نشان میکند که برای پیروزی یک قیام و یا جنبش اعتراضی علاوه بر ایدئولوژی به اقدامات عملی نیز نیاز است. جنبش اعتراضی در شکل قیام باید بتواند با تکرار و متناوب حرکات خود ، روحیه حکومت و نیروهای سرکوبگر آن را در هم بشکند بهطوریکه آنها دیگر قادر به پیشبرد سیاستها و انجام امور خود نباشند.
در این زمینه به نظر میرسد که آیت الله خامنهای با اقدامات خود عملا به تقویت معترضان کمک میکند. به عنوان مثال حمله به اجتماعات تدفین و ترحیم آیت الله منتظری باعث شد که در روز عاشوار مصادف با روز هفتم درگذشت وی جمعیت بیشتری به خیابانها بیایند.
علاوه بر این در روز عاشورا، نیروهای تحت فرمان آیت الله خامنهای خواهر زاده میرحسین موسوی را نیز به قتل رساندند. شاید تیراندازی به وی با نقشه قبلی صورت نگرفته ولی احتمال دارد که از نگاه خانواده موسوی و گروه دیگری از مردم کشته شدن این جوان یک ترور از پیش طراحی شده تلقی گردد.
مئير جاودانفر میافزاید که پس از مرگ وی، نوبت به مراسم خاکسپاری و ترحیم او خواهد رسید و پس از آن شب هفت و مناسبتهای دیگر ، موعدی خواهند شد برای اجتماع معترضان. اگر مراسم ترحیم و خاکسپاری سایر قربانیان این حوادث را به این بیافزاییم و مجموع مناسبتهای مذهبی و سیاسی در تقویم ایران در نظر بگیریم، رژیم جمهوری اسلامی با تعداد زیادی از روزهای مناسب برای حرکات اعتراضی مردم روبهروست.
اگر جنبش اعتراضی شروع کند به استفاده از ابزار اعتصاب ، این وضعیت برای رژیم بدتر خواهد شد. با توجه به تداوم سیاست سرکوب و تصمیم دولت احمدی نژاد برای قطع یارانهها که اوضاع اقتصادی را برای اکثریت مردم وخیم تر خواهد کرد، رژیم جمهوری اسلامی عملا در حال نوشتن سناریوی نابودی خود است.
در پایان نویسنده تاکید میکند که موجودیت این رژیم حتی بیشتر از گذشته به آیت الله خامنهای وابسته است . اگر او از اشتباهات خود آموخته و روش برخورد نیروهای نظامی و دولت تحت فرمان خود را تصحیح کند احتمال دارد که بتواند حکومت اسلامی را در شکل فعلی آن حفظ کند . غفلت از این تجدید نظر میتواند یک اشتباه پر هزینه باشد.
مهئیر جاودانفر:
محقق، نویسنده و تحلیلگر امور خاورمیانه و مدیر مرکز پژوهش در امور سیاسی و اقتصادی خاورمیانه (meepas) است. آقای جاودانفر ایرانی تبار و مقیم اسرائیل است.
از او مقالات و کتاب های مختلفی منتشر شده و بسیاری از آن ها در مورد اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران است.
به اعتقاد مئير جاودانفر یک چنین قیامی به معنای دورههای مکرر از اعتصاب، نافرمانی مدنی و زد و خورد بین شهروندان و نیروهای انتظامی و امنیتی است. عامل اصلی شکل گیری و تشکیل این شرایط سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی است که دیدگاههای خود را در برابر و حتی علیه بنیانهای اسلامی قدیمیتر در جامعه ایران قرار داده است.
پیروزی در یک چنین جنگی برای آیت الله خامنهای بسیار دشوار خواهد بود . اگر حوادث به شکل فعلی ادامه یابد نتیجه آن تغییراتی جدی تر در ساختارهای بنیادی رژیم و حتی احتمالا سرنگونی کامل آن خواهد بود.
به نوشته مئير جاودانفر در وب سایت فرانت لاین، تصمیم آیت الله خامنهای و دادن اجازه به بسیج برای حمله به مراسم تدفین و ترحیم آیت الله منتظری موج نارضایتی را در سایر نقاط ایران و حتی در شهرهای کوچک و روستاها گسترش خواهد داد. این کاری است که اصلاح طلبان و معترضان به سادگی نمیتوانستند انجام دهند. حمله به سوگواران در قم نه تنها از دیدگاه عرف و مذهب کار نادرستی است، بلکه از لحاظ سیاسی نیز اقدامی مخرب بود.
با حمله نیروهای دولتی به سوگواران در مراسم ترحیم آیت الله منتظری در اصفهان ، اوضاع بدتر شد. نیروهای بسیج حتی سعی کردند به آیت الله جلال الدین طاهری امام جمعه سابق اصفهان نیز حمله کنند و همراهان وی مانع از این کار شدند.
حمله به سوگواران در قم نه تنها از دیدگاه عرف و مذهب کار نادرستی است، بلکه از لحاظ سیاسی نیز اقدامی مخرب بود.
نویسنده یادآوری میکند که در سال ۱۹۸۷ تصرف نوار غزه و ساحل غربی رود اردن توسط اسرائیل و وخامت اوضاع اقتصادی و سیاسی در این اراضی ، عناصر تشکیل دهنده ایدئولوژی بود که به انتفاضه یا قیام فلسطینیان مشروعیت میبخشید. اکنون سرکوب شدید مردم و حمله به مراسم و اماکن مذهبی به دستور آیت الله خامنهای، عناصری از یک ایدئولوژی خواهد بود که اعتراض و مبارزه با حکومت را نه فقط در شهرهای بزرگ بلکه حتی در شهرهای کوچک و روستاها مشروعیت خواهد داد.
نویسنده سپس خاطر نشان میکند که برای پیروزی یک قیام و یا جنبش اعتراضی علاوه بر ایدئولوژی به اقدامات عملی نیز نیاز است. جنبش اعتراضی در شکل قیام باید بتواند با تکرار و متناوب حرکات خود ، روحیه حکومت و نیروهای سرکوبگر آن را در هم بشکند بهطوریکه آنها دیگر قادر به پیشبرد سیاستها و انجام امور خود نباشند.
در این زمینه به نظر میرسد که آیت الله خامنهای با اقدامات خود عملا به تقویت معترضان کمک میکند. به عنوان مثال حمله به اجتماعات تدفین و ترحیم آیت الله منتظری باعث شد که در روز عاشوار مصادف با روز هفتم درگذشت وی جمعیت بیشتری به خیابانها بیایند.
علاوه بر این در روز عاشورا، نیروهای تحت فرمان آیت الله خامنهای خواهر زاده میرحسین موسوی را نیز به قتل رساندند. شاید تیراندازی به وی با نقشه قبلی صورت نگرفته ولی احتمال دارد که از نگاه خانواده موسوی و گروه دیگری از مردم کشته شدن این جوان یک ترور از پیش طراحی شده تلقی گردد.
مئير جاودانفر میافزاید که پس از مرگ وی، نوبت به مراسم خاکسپاری و ترحیم او خواهد رسید و پس از آن شب هفت و مناسبتهای دیگر ، موعدی خواهند شد برای اجتماع معترضان. اگر مراسم ترحیم و خاکسپاری سایر قربانیان این حوادث را به این بیافزاییم و مجموع مناسبتهای مذهبی و سیاسی در تقویم ایران در نظر بگیریم، رژیم جمهوری اسلامی با تعداد زیادی از روزهای مناسب برای حرکات اعتراضی مردم روبهروست.
اگر جنبش اعتراضی شروع کند به استفاده از ابزار اعتصاب ، این وضعیت برای رژیم بدتر خواهد شد. با توجه به تداوم سیاست سرکوب و تصمیم دولت احمدی نژاد برای قطع یارانهها که اوضاع اقتصادی را برای اکثریت مردم وخیم تر خواهد کرد، رژیم جمهوری اسلامی عملا در حال نوشتن سناریوی نابودی خود است.
در پایان نویسنده تاکید میکند که موجودیت این رژیم حتی بیشتر از گذشته به آیت الله خامنهای وابسته است . اگر او از اشتباهات خود آموخته و روش برخورد نیروهای نظامی و دولت تحت فرمان خود را تصحیح کند احتمال دارد که بتواند حکومت اسلامی را در شکل فعلی آن حفظ کند . غفلت از این تجدید نظر میتواند یک اشتباه پر هزینه باشد.