محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی، روز دوشنبه اعلام کرد که همراه با حبیبالله عسگراولادی و یحیی آلاسحاق، در قالب نمایندگان جبهه پیروان خط امام و رهبری با میرحسین موسوی، نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، دیدار کردند.
به گفته آقای باهنر، این دیدار در هفته اول تیر ماه انجام شده است.
به گزارش خبرگزاری «ایلنا»، نایب رییس مجلس شورای اسلامی گفت: « به موسوی پیشنهاد شده است تا حضورش در عرصه سیاسی را در چارچوب قانون ادامه دهد» و افزود: «از ایشان خواستیم تا از همه امكانات قانونی موجود از جمله برخورداری از سایت شخصی، روزنامه و حزب استفاده و اعتراضات خود را در چهارچوب قانون پیگیری كنند.»
فرخ نگهدار، تحلیلگر و فعال سیاسی در لندن، در مورد این دیدار به رادیو فردا می گوید:
اکنون بعد از گذشتن شش هفته از انتخابات، به نظر می رسد در جبهه معترضان انسجامی شکل گرفته است به خصوص بعد از نماز جمعه ای که توسط آقای رفسنجانی اقامه شد. جبهه معترضين از ابتدا اعتقاد داشتند که بايد در چهارچوب قانون حرکت کنند تا بتوانند تمرد از قانون را مهار کنند و اميدوارند اين کار را از طريق حمايت مردمی انجام دهند.
در جبهه مخالف نيز به جز طيف آقای احمدی نژاد و شخص آقای خامنه ای که تا امروز هيچ گونه مسئله و بحرانی در سيمای نظام موجود نمی بينند، ساير طيف ها هر کدام به نوعی اظهار می کنند که مشکل وجود دارد و بايد آن را حل کرد.
آن چه آقای باهنر امروز عرضه می کند، بخش کوچکی از همان بسته ای است که آقای رفسنجانی در نماز جمعه پيشنهاد کرد.
البته آقای باهنر حساب خود را از گروه احمدی نژاد که معتقدند آقای موسوی به دليل شرکت در انتخابات مجرم است، جدا می کند. اين مسئله اگر چه مثبت است ولی آن چه آقای باهنر می گويد نسبت به مسايلی که واقعا در جامعه وجود دارد و بخشی از آن به درستی توسط آقای رفسنجانی بيان شد، فاصله بسيار دارد.
آيا اين تلاشی از جانب بخشی از اصولگرايان نبوده برای فرونشاندن بحران سياسی که در ايران شدت گرفته است يا به عبارت ديگر اصولگرايان بخواهند آقای موسوی فقط تبديل به يک "منتقد" شود؟
اين همان وضعيتی است که قبل از انتخابات هم وجود داشت، يعنی کسی مانع فعاليت آقای موسوی نبود. حتی وقتی او ابراز تمايل کرد که به عنوان کانديدای انتخابات رياست جمهوری وارد عرصه شود، شورای نگهبان روی خوش نشان داد و صلاحيت او را تاييد کرد.
در نتيجه اين مسئله در مسايل قبل از انتخابات و يا بعد از انتخاب تغييری ايجاد نمی کند. آن چه از لحاظ سياسی در رويکرد آقای باهنر مهم است، اين است که برای اولين بار گروه پيروان خط امام و رهبری به ميدان آمده اند و وجود يک مشکل را قبول دارند و همچنين آقای موسوی را به رسميت می شناسند.
آقای احمدی نژاد و تمام پيروان آقای مصباح يزدی فکر می کنند آقای موسوی مجرم است و خواهان پيگرد اتفاقاتی که رخ داده هستند، اما نکته مهم اين است که آقای باهنر و دوستان او کاملا خود را از اين رويکرد جدا کردند وگرنه راه حلی که آقای باهنر ارائه می دهد، بخش بسيار کوچک از مطالباتی است که توسط گروه های اصلاح طلب و آقای رفسنجانی مطرح شده است.
اگر آقايان ميرحسين موسوی و کروبی که معترض به نتايج انتخابات هستند مواضع خود را کنار بگذارند، آيا اين بحران حل خواهد شد؟
اصلا اين طور نيست. همان طور که آقای خاتمی بر موضوع اصلی انگشت گذاشت، مسئله مشروعيت و مقبوليت احمدی نژاد از جانب مردم است که اين اقبال و پذيرش وجود ندارد و تا زمانی که اين اقبال وجود ندارد، شما انعکاس آن را در ارتباط ايران با دولت های ديگر و حتی در شهرهای ديگر ايران می بينيد.
يعنی دولت استواری، ثبات و پشتوانه کافی ندارد و بحران از همين جا آغاز می شود. مقبوليت آقای احمدی نژاد را عملکرد آقای موسوی تعيين نمی کند، هرچند که اقدامات او می تواند يا به حل مسايل و يا به پيچيده شدن شرايط کمک کند.
مسئله بحران موجود بر می گردد به ماهيت و شيوه انتخاب مجدد آقای احمدی نژاد و تا اين موضوع مورد توجه قرار نگيرد بحران همچنان باقی است و کشمکش ها بدون برگشت به موضوع اصلی مورد اختلاف، ادامه پيدا خواهد کرد.
به گفته آقای باهنر، این دیدار در هفته اول تیر ماه انجام شده است.
به گزارش خبرگزاری «ایلنا»، نایب رییس مجلس شورای اسلامی گفت: « به موسوی پیشنهاد شده است تا حضورش در عرصه سیاسی را در چارچوب قانون ادامه دهد» و افزود: «از ایشان خواستیم تا از همه امكانات قانونی موجود از جمله برخورداری از سایت شخصی، روزنامه و حزب استفاده و اعتراضات خود را در چهارچوب قانون پیگیری كنند.»
فرخ نگهدار، تحلیلگر و فعال سیاسی در لندن، در مورد این دیدار به رادیو فردا می گوید:
اکنون بعد از گذشتن شش هفته از انتخابات، به نظر می رسد در جبهه معترضان انسجامی شکل گرفته است به خصوص بعد از نماز جمعه ای که توسط آقای رفسنجانی اقامه شد. جبهه معترضين از ابتدا اعتقاد داشتند که بايد در چهارچوب قانون حرکت کنند تا بتوانند تمرد از قانون را مهار کنند و اميدوارند اين کار را از طريق حمايت مردمی انجام دهند.
در جبهه مخالف نيز به جز طيف آقای احمدی نژاد و شخص آقای خامنه ای که تا امروز هيچ گونه مسئله و بحرانی در سيمای نظام موجود نمی بينند، ساير طيف ها هر کدام به نوعی اظهار می کنند که مشکل وجود دارد و بايد آن را حل کرد.
آن چه آقای باهنر امروز عرضه می کند، بخش کوچکی از همان بسته ای است که آقای رفسنجانی در نماز جمعه پيشنهاد کرد.
البته آقای باهنر حساب خود را از گروه احمدی نژاد که معتقدند آقای موسوی به دليل شرکت در انتخابات مجرم است، جدا می کند. اين مسئله اگر چه مثبت است ولی آن چه آقای باهنر می گويد نسبت به مسايلی که واقعا در جامعه وجود دارد و بخشی از آن به درستی توسط آقای رفسنجانی بيان شد، فاصله بسيار دارد.
آيا اين تلاشی از جانب بخشی از اصولگرايان نبوده برای فرونشاندن بحران سياسی که در ايران شدت گرفته است يا به عبارت ديگر اصولگرايان بخواهند آقای موسوی فقط تبديل به يک "منتقد" شود؟
نگهدار: مقبوليت آقای احمدی نژاد را عملکرد آقای موسوی تعيين نمی کند، هرچند که اقدامات او می تواند يا به حل مسايل و يا به پيچيده شدن شرايط کمک کند.
در نتيجه اين مسئله در مسايل قبل از انتخابات و يا بعد از انتخاب تغييری ايجاد نمی کند. آن چه از لحاظ سياسی در رويکرد آقای باهنر مهم است، اين است که برای اولين بار گروه پيروان خط امام و رهبری به ميدان آمده اند و وجود يک مشکل را قبول دارند و همچنين آقای موسوی را به رسميت می شناسند.
آقای احمدی نژاد و تمام پيروان آقای مصباح يزدی فکر می کنند آقای موسوی مجرم است و خواهان پيگرد اتفاقاتی که رخ داده هستند، اما نکته مهم اين است که آقای باهنر و دوستان او کاملا خود را از اين رويکرد جدا کردند وگرنه راه حلی که آقای باهنر ارائه می دهد، بخش بسيار کوچک از مطالباتی است که توسط گروه های اصلاح طلب و آقای رفسنجانی مطرح شده است.
اگر آقايان ميرحسين موسوی و کروبی که معترض به نتايج انتخابات هستند مواضع خود را کنار بگذارند، آيا اين بحران حل خواهد شد؟
اصلا اين طور نيست. همان طور که آقای خاتمی بر موضوع اصلی انگشت گذاشت، مسئله مشروعيت و مقبوليت احمدی نژاد از جانب مردم است که اين اقبال و پذيرش وجود ندارد و تا زمانی که اين اقبال وجود ندارد، شما انعکاس آن را در ارتباط ايران با دولت های ديگر و حتی در شهرهای ديگر ايران می بينيد.
يعنی دولت استواری، ثبات و پشتوانه کافی ندارد و بحران از همين جا آغاز می شود. مقبوليت آقای احمدی نژاد را عملکرد آقای موسوی تعيين نمی کند، هرچند که اقدامات او می تواند يا به حل مسايل و يا به پيچيده شدن شرايط کمک کند.
مسئله بحران موجود بر می گردد به ماهيت و شيوه انتخاب مجدد آقای احمدی نژاد و تا اين موضوع مورد توجه قرار نگيرد بحران همچنان باقی است و کشمکش ها بدون برگشت به موضوع اصلی مورد اختلاف، ادامه پيدا خواهد کرد.