مثلث دوضلعی؛ روسیه در ایران دنبال چیست؟

دیمیتری مدودیف، رئیس جمهوری روسیه و محمود احمدی‌نژاد رئیس دولت ایران

روسیه در واکنشی سریع نسبت به تحولات داخلی ایران و اعلام حمایت از دولت احمدی نژاد نشان داد که به رغم واکنش‌های منفی جامعه جهانی، آماده توسعه روابط با اصولگرایان و استفاده از بحرانی است که در روابط خارجی ایران شکل گرفته است.

روابط مسکو با تهران طیف وسیعی از همکاری‌های گسترده در زمینه‌های نفت و گاز، فروش اسلحه، امور اتمی و همچنین سیاسی را در بر می‌گیرد. در زمینه سیاسی، کرملین انتظار دارد که با استفاده از کارت ایران، قدرت چانه‌زنی خود را مقابل آمریکا و اروپای غربی، در امور مربوط به ملاحظات امنیت ملی روسیه افزایش دهد.

پیش‌گیری از گسترش نفوذ ناتو در جمهوری‌های سابق اتحاد شوروی، به خصوص گرجستان و آذربایجان و همچنین مرزهای غربی روسیه از جمله هدف‌های ابتدایی روسیه در این زمینه است.

خنثی ساختن طرح احداث شبکه رادار و دفاع موشکی در جمهوری‌های چک و لهستان توسط آمریکا، که گفته شده مقابله با خطر اتمی و موشکی ایران هدف اولیه آن است، از دیگر انگیزه‌هایی است، که استفاده بیشتر از کارت ایران توسط کرملین را توجیه می‌کند؛ رضایت دادن به اعمال فشار بیشتر به ایران و یا موافقت با قطعنامه‌های تنبیهی آینده علیه آن کشور در شورای امنیت، پس از چانه‌زنی‌های متعارفی و مقاومت‌های صوری، هزینه‌ای است که کرملین به جمهوری اسلامی تحمیل می‌کند، حال آنکه انتظار دارد مزد آن را با لغو طرح سپر موشکی در اروپای شرقی دریافت کند.

در زمینه همکاری‌های اتمی، بازی با کارت ایران با هدف پیشگیری از توسعه نفوذ آمریکا در منطقه و به عنوان بخشی از همکاری‌های راهبردی با آن کشور تعقیب می‌شود.

در زمینه دفاعی، عقد قرارداد هایی به ارزش هفت میلیارد دلار با جمهوری اسلامی، نه تنها تهران را در ردیف شماره یک مشتریان تسلیحات ساخت روسیه قرار داده که به همین دلیل، ایران را به یک همکار تجاری عمده آن کشور تبدیل ساخته است.

فروش سامانه دفاع هوایی اس- ۳۰۰ امنیت ملی روسیه را در خطر قرار نمی‌دهد، ولی موازنه قدرت منطقه‌ای را به زیان همپیمانان آمریکا در منطقه تا حدودی تغییر می‌دهد.

در زمینه های اقتصادی، تشخیص دلایل توسعه همکاری روسیه با ایران تا حدود زیادی روشن است؛ اقتصاد روسیه متکی به درآمدهای ناشی از فروش و صادرات نفت و گاز است. حمایت از قیمت‌ها و بازارهای نفت و گاز از الویت‌های روابط و سیاست خارجی مسکو است.

در زمینه نفت، همکاری با ایران و استفاده غیر مستقیم از تهران، از یک سو کنترل منابع فسیلی آسیای مرکزی و منطقه قفقاز را برای روسیه ممکن ساخته و از سوی دیگر با کنار نگه داشتن ایران از بازارهای گاز اروپا، ادامه ایفای نقش انحصاری روسیه در این بازار را برای آینده‌ای طولانی‌تر تسهیل می‌کند.

پی‌گیری طرح صدور گاز ایران به پاکستان و هند به جای نزدیک شدن به بازار باثبات‌تر و پولدارتر اروپا و همچنین ممانعت از پیشرفت کافی در اجرای طرح لوله گاز نابوکو از نتایج این نزدیکی و در حقیقت بهایی است که تهران برای جلب حمایت بیشتر مسکو –ظاهرا- راضی به پرداختن آن شده است.

به دلایل یاد شده، توسعه روابط با جمهوری اسلامی ایران برای کرملین از اهمیت خاص برخوردار است. با توجه به همین اهمیت، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری سابق و نخست وزیر کنونی و قدر تمند روسیه، راضی شد که در تهران به دیدار رهبر جمهوری اسلامی رفته و از این طریق به استحکام بیشر روابط تهران و مسکو یاری دهد.

از نگاه مسکو، تحقق تمامی هدف‌های یاد شده، با حضور یک دولت اصولگرا و مخالف عادی سازی روابط با غرب و آمریکا در تهران، می‌تواند آسان‌تر شود. همزمان، انجام مذاکرات همه جانبه و بدون پیش شرط واشنگتن به خصوص با یک دولت میانه رو در تهران، قادر می‌تواند عملا به تضعیف بخت‌های کرملین برای استفاده از کارت ایران بیانجامد.

بروز التهاب سیاسی بعد از انتخابات در ایران، فرصت انتقال قدرت اجرایی به یک دولت میانه رو در تهران را تاکنون از میان برده است. این تغییر برای مسکو یک فرصت مغتنم به شمار می‌رود.

به علاوه در نتیجه زیر سئوال قرار گرفتن مشروعیت دولت کنونی، بعد از گزارش‌های تقلب انتخاباتی و پدید آمدن تردید های جدی در میزان حمایت داخلی از دولت و همچنین انعکاس وسیع شواهد تازه دایر بر عدم پایبندی دولت کنونی به موازین حقوق بشر، اوباما برای مذاکره با دولت فعلی با دشواری‌های فراوان روبه‌رو شده است.

از این لحاظ، تشدید موقت بحران داخلی ایران را مسکو می‌تواند در کوتاه مدت، در جهت گران‌تر شدن نفت و افزایش درآمدهای صادراتی خود ارزیابی کند. ضعیف‌تر شدن دولت کنونی در داخل نیز، نیاز آن را به جلب حمایت خارجی افزایش خواهد داد . در این شرایط، مسکو مکانی مطلوب‌تر و آماده‌تراز اروپای غربی برای ارائه حمایت خارجی خواهد بود.

در صورت تثبیت شرایط فعلی و ادامه کار دولت اصولگرای آقای احمدی نژاد، بخت‌های نزدیکی ایران و غرب بیش از پیش کاهش خواهد یافت که این خود موجب رضایت خاطر بیشتر مسکو خواهد شد.

استقبال شتابزده مدودیف از رئیس جمهوری کنونی ایران و تبریک پیش هنگام تجدید انتخاب به او، در حقیقت نشانه اشتیاق کرملین به بهره‌برداری بیشتر از شرایط جاری و بازی قوی‌تر با کارت ایران است. البته قمار سیاسی مدودیف- پوتین زمانی نتیجه خواهد داد که شرایط داخلی ایران با تغییرات ریشه‌ای در هفته‌ها و ماه‌های آینده روبه‌رو نشود.

مسکو در فاصله کوتاهی پس از تبریک تجدید انتخاب آقای احمدی نژاد از سوی مدودیف، تظاهرات گسترده به نتایج انتخابات را مسئله‌ای داخلی خواند که «باید از مجاری قانونی پی‌گیری شود».