آرش سبحانی: آلبوم جدید کیوسک فراتر از «عشق سرعت» است

  • مهرداد قاسمفر

آرش سبحانی، بنیانگذار گروه موسیقی کیوسک

گروه كيوسك از گروه هاى مهم راك در فضاى موسيقى ايران است. گروهى كه با انتشار سه آلبوم طرفداران بسيارى پیدا کرده است. آخرين آلبوم اين گروه به نام «باغ وحش جهانى» سال گذشته منتشر شد.

این گروه بعد از آن هيچ آلبوم تازه اى منتشر نکرده است، اما آرش سبحانى، نوازنده، گيتاريست و خواننده و ترانه سراى گروه كيوسك در طول سال ۸۸ ،هر جايى كه توانست در مراسم هواداران جنبش سبز در ايالات متحده آمريكا حاضر شد و ترانه هاى اجتماعى و سياسى خودش را عرضه كرد.

اين شعرهاى اجتماعى- انتقادى، چهره تفكربرانگيزى از گروه کیوسک در ميان نسل جوان ايجاد كرده است. از آرش سبحانى كه تحصیلکرده رشته معماری و ساكن كاليفرنياى آمريكاست دعوت كردم تا ميهمان اين هفته برنامه جنگ فرهنگی باشد.

بعد از سه آلبومى كه شما پيش از يكسال گذشته منتشر كرديد تا به حال كه آخرين روزهاى سال ۱۳۸۸ را مى گذارنيم، آيا خبر از انتشار آلبوم تازه اى براى هوادارنتان داريد يا خير؟



آرش سبحانی:
بله. ما تازه شروع كرده ايم. روى ضبط آلبوم جديد كار مى كنيم. سه قطعه آهنگ اين آلبوم را در اين مدت نوشتم و سه قطعه ديگر هم از كارهاى گذشته باقى مانده بود اما متاسفانه وقت نشد كه براى ضبط آنها به استوديو برويم. اما الان تازه شروع به كار ضبط آهنگ ها كرده ايم.

آيا اين آلبوم جديد، مانند كارهاى گذشته شما مضامين اجتماعى خواهد داشت و به مسائل روز خواهد پرداخت ؟ يا اينكه قرار است فضاى تازه اى را ارائه كنيد؟

مثل آلبوم هاى قبلى مضامين آن اجتماعى است و از نگاه آدمى است كه از بيرون مى تواند اجتماع و خودش و شرايط دور و برش را ببيند، نقد كند و احساسش را بيان كند.

در آلبوم جديد برنامه اى كه داريم چيزى بيشتر از «عشق سرعت» است. چه از لحاظ مضمون و اجرا و ويدئوها مى خواهيم كار جدى ترى ارائه كنيم. مى خواهيم كار جديد فقط يك آلبوم و ويدئو نباشد. بلكه قصه و داستان و تمى باشد كه با ساير اجراها فرق كند.

آرش سبحانی
من هيچ وقت سعى نكرده بودم آلبوم هاى قبلى را دسته بندى كنم. اما احساس نمى كنم فضاى اشعارمان در اين آلبوم تغييرى كرده باشد ولى قطعا مى شود گفت كه در موسيقى بالغ تر شده است.

به طور نسبى مى شود گفت كه بين كارهاى شما، آلبوم «عشق سرعت» بيشتر مورد توجه مخاطب قرار گرفت و محبوبيت گروه كيوسك را افزون تر كرد. آيا آلبوم جديد شما در ادامه همان كار آلبوم «عشق سرعت» است؟ يا اينكه در ادامه تغييراتى كه مى گوييد بايد انتظار كار متفاوتى را داشت؟

من وقتى به كار گروه هاى موفق فرهنگى نگاه مى كنم مى بينم كه تازه در آلبوم سوم يا چهارم شان بوده كه از لحاظ صدا و لحن موسيقايى به ثبات رسيده اند و لحن و صداى مشخصى را نشان داده اند.

آن گروه هايى كه من خودم تحت تاثيرشان بودم از «دايراستريت» گرفته تا «گانزن روزس ولدزپلين»، عمدتا دو يا سه آلبوم به طول كشيد تا از مجموعه چند موزيسين، به يك گروه مشخص برسند كه يك صدا دارد و نه چند صداى مختلف.

من فكر مى كنم كيوسك هم به آن سمت حركت مى كند و خيلى نزديك شده است. قبول مى كنم كه آلبوم «عشق سرعت» در شكل گيرى كيوسك و مورد توجه قرار گرفتنش، موثر بود. مقدار زيادى از اين موفقيت به دليل متن آهنگ ها و ملودي ها بود و بعد از آن ما توانستيم از طريق ويدئو، ارتباط گسترده ترى با مخاطبان مان برقرار كنيم. بلافاصله پس از آن كنسرت هايمان را آغاز كرديم كه اين كنسرت ها برايمان مخاطبان جديدى را به همراه داشت.

در آلبوم جديد فكر مى كنم برنامه اى كه داريم چيزى بيشتر از «عشق سرعت» است. چه از لحاظ مضمون و اجرا و ويدئوها مى خواهيم كار جدى ترى ارائه كنيم. مى خواهيم كار جديد فقط يك آلبوم و ويدئو نباشد. بلكه قصه و داستان و تمى باشد كه با ساير اجراها فرق كند.

به نظر مى رسد كه آلبوم آخر شما به نام «باغ وحش جهانى» نتوانست از «عشق سرعت» موفق تر باشد و عشق سرعت همچنان محبوب تر باقی ماند.

ولى من فكر مى كنم اتفاقى كه در آلبوم «باغ وحش جهانى» افتاد اين بود كه ما بر جنبه هاى فنى و كيفيت صدادهى و ضبط و اجرا تاكيد كرديم و تا حدود زيادى هم موفق بوديم.

برخى آلبوم ها وارد بازار مى شوند و سريع مخاطب مى گيرند. مخاطب هم درگيرشان مى شود ولى آلبوم «باغ وحش جهانى» هنوز هم در حال جذب مخاطب است. نو بودن و طرز صدادهى اش فكر مى كنم در جذب مخاطب مقدارى دیر عمل كرده است.

در اين مدت و در طول جريان جنبش سبز به هرحال با اتفاقاتى كه در اين هشت ماه رخ داد، كيوسك هر جا توانست همراهى و همدلى اش را با جوانانى كه نسبت به نتايج انتخابات اعتراض داشتند، نشان داد. منتها انتقادى كه من در مورد كارهايى كه اجرا كرديد مى شنيدم اين بود كه اصولا شعرها خام و كار نشده است؟

من خيلى موافق اين مسئله نيستم. شعرها به خاطر اينكه فضا يك فضاى احساسى بود و اصولا موقعيت آن نبود كه بخواهى حرف هايى بزنى كه براى هضم اش نيازمند زمان باشد، بيشتر دنبال حرف هايى بود كه تهييج كند و همراهى نشان بدهد. اين مسلم است كه شعرها به شعار نزديك تر مى شد و آن اقتضاى زمان بود.

من خودم شخصا نمى توانستم بى تفاوت باشم و فكر كنم حالا من چه جورى از شعار دادن پرهيز كنم. متوجه هستم كه ايرادى كه برخى مى گيرند به چه دليل است و ليكن قبول ندارم كه خودآگاه بوده يا از كم كارى ما بوده است.

درست است كه چهره رژيم ها عوض شده اند. آدم هاى مختلفى آمده اند و رفته اند ولى هنوز عدالت خواهى زمان مشروطه در همه ما نسل به نسل باقيمانده است و آرزو به دل مانده ايم.
اتفاقا من خيلى حساس و مراقب بودم كه چيزى نگويم كه بعدها از گفتنش پشيمان بشوم. چهار يا پنج آهنگ را دور ريختم براى اينكه احساس كردم تا حد زيادى احساسى است. جداى از آهنگسازى بيشتر تلاشمان بر اين بود كه حضور داشته باشيم.

از آخرین كارهايى كه از شما منتشر شد موزيك ويدئویى با صداى خانم لونا شاد به نام «شبانه» بود.

بله . آهنگ و اجرا و همه كارها را من انجام دادم. اين متعلق به پروژه اى بود كه نيمه كاره ماند اما چون همه ما اين ويدئو را دوست داشتيم قرار شد آن را منتشر كنيم. اين كار به گروه كيوسک ربط نداشت. بلكه هم آهنگ و هم شعر و هم گيتارش را خودم انجام دادم.


کلیپ آهنگ شبانه با صدای لونا شاد

آيا شما اساسا برنامه اى براى ادامه اين كار با صداى خانم لونا شاد داريد؟

من خيلى وقت بود كه دوست داشتم نوعى موسيقى پاپ جديد را با صداى يك زن در آهنگسازى و تنظيم تجربه كنم و فكر كردم مى توانيم با لونا شاد اين كار را بكنيم. اما متاسفانه اين پروژه نصفه نيمه ماند و ما برنامه اى براى تمام شدنش نداريم.

ليكن اگر باز هم فرصتى پيدا كنم و بتوانم خواننده اى را پيدا كنم كه احساس كنم بافت صدا و سابقه و ارائه او مى تواند به آن ايده ذهنى ام پاسخ دهد، حتما ادامه خواهم داد. چون تعداد زيادى كار براى اين منظور آماده كرده ام.

مى خواستم نشان دهم كه با موزيك پاپ زنانه هم مى توان به زبان فارسى چيزى ساخت كه شيك و شيوا باشد. اين تجربه اى بود كه در كنار كار كيوسك انجام دادم و به كار گروه كيوسك ربطى نداشت.

يك تجربه ديگرى هم داشتيد كه به عنوان آخرين كار شما منتشر شد و آن هم اجراى مشترك تصنيف «مرغ سحر» با صداى محسن نامجو بود كه با وى همخوانى و نوازندگى كرديد و از كيوسك منتشر شد.

دقيقا همان هفته اول پس از انتخابات يعنى در خرداد ماه اين ايده به ذهنم رسيد كه اين تصنيف را دوباره زنده كنيم. به اين دليل كه احساسم اين بود كه تمام مطالبات امروز مردم ما، همان مطالبات از زمان مشروطه تا اكنون است و هنوز هم اين مطالبات ادامه دارد.

درست است كه چهره رژيم ها عوض شده اند. آدم هاى مختلفى آمده اند و رفته اند ولى هنوز عدالت خواهى زمان مشروطه در همه ما نسل به نسل باقيمانده است و آرزو به دل مانده ايم.

اين آهنگ خيلى خوب اين احساس را بيان مى كند. من فكر كردم اجراى جديدى از آن ارائه كنم و به زبان نسل خودم اجرا كنم. آن را تنظيم كردم و براى محسن نامجو كه در هلند بود فرستادم. نظرم اين بود كه اين ترانه را چندين نفر با همديگر بخوانند.

متاسفانه مشكلات فنى و بعد مسافت اين ايده را عملى نكرد. تا اينكه چند وقت پيش محسن به سانفرانسيسكو آمد و ما آن را دوباره در استاديو ضبط كرديم. من خودم حقيقتا از آن راضى هستم و فكر مى كنم تنظيم آن چيز جديدى است و شعرش هم بسيار گوياست و اجراى محسن هم طبق معمول حرف ندارد. اين كار شايد هفت يا هشت ماهى بود كه آماده بود اما فرصت اجراى آن پيش نيامده بود.